🌼▪️
#داستانک
گفت: خوبه منم به تو بگم چادرت رو بردار؟
خوبه منم بگم این چه جور پوششه؟ یه کم خوشگل باش؟ دلم میگیره از دیدنت؟
لبخند زدم:
فرقمون میدونی کجاست؟
من از طرف خدا مأموریت دارم از شما بخوام که به اوامر الهی احترام بذاری.
من نمیگم وضع شما رو نمیپسندم، تغییرش بده،
میگم وضع شما رو نمیپسنده، از من خواسته از شما بخوام تغییرش بدی.
همونی که صاحب تمام دو عالَمه.
شما هم هر کاری از «من» دیدی که «او» نمیپسندید، بهم تذکر بده، با کمال میل میپذیرم و ازتون تشکر میکنم که کمک میکنید رضایت «او» رو به دست بیارم.
#نهی_از_منکر #حجاب
#موسسه_شمیم_عفاف
┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓
@shamimeefaf
@habibatolhosein
┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
✨﷽✨
📝 #داستانک
پادشاهی در خواب دید تمام دندانهایش افتادند! دنبال تعبیر کنندگان خواب فرستاد...🚶♂🚶♂
اولی گفت: تعبیرش این است که مرگ تمام خویشاوندانت را به چشم خواهی دید!پادشاه ناراحت شد و دستور داد او را بکشند...😒
دومی گفت:تعبیرش این است که عمر پادشاه از تمام خویشاوندانش طولانی تر خواهد بود پادشاه خوشحال شد و به او جایزه داد!🎁
هر دو یک مطلب یکسان را بیان کردند اما با دو جمله بندی متفاوت!نوع بیان یک مطلب، میتواند نظر طرف مقابل را تغییر دهد. 👌
در صحبت کردن لطفا بقیه را با "رک بودن" خودمان اذیت نکنیم!🌿
#موسسه_شمیم_عفاف
┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓
@shamimeefaf
@habibatolhosein
┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛
#داستانک
#تلنگر
💫قبری در مغازه
ابن بطوطه : در سفرنامه اش می نویسد: در شیراز سه روز بودم و این سه روز در مسجد جامع شیراز ماندم، مردم در این مسجد اعتکاف می کردند که این مسجد مربوط به ششصد سال قبل است
بعد رفتم بازار شیراز چشمم به دکانی افتاد که یک نفر نورانی اهل تقوی ظاهر الصلاح در آن نشسته قرآن می خواند،
رفتم نزدیک سلام کردم نشستم او هم پذیرایی کرد، گفتم شما اینجا چه می کنی؟
گفت: من شغلم تجارت است هرگاه مشتری نباشد قرآن می خوانم، نگاه کن فرشها را عقب زد دیدم قبر است،
گفت: این گور خودم است، کنار قبر خودم می نشینم برای خودم قرآن می خوانم، قبرم را در مغازه ام قرار داده ام که گول دنیا را نخورم.
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج
#موسسه_شمیم_عفاف
─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─
🍃🌸 @shamimeefaf
@habibatolhosein🌸🍃
─┅═ೋ❅💠❅ೋ═┅─