#نه_روز_مانده_تا_یادواره 🕊 #شهید_شاخص روحانیت استان کرمان🕊 ❤️ روحانی شهید #محمد_حسین_مختاری 🟡 نام پدر #شیرعلی 🔶 تاریخ ولادت: ۱۳۴۷/۱۰/۰۵ 🔷 محل ولادت: سید آباد سیرجان 🔶 تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۰/۰۴ 🔷 محل شهادت: #ام_الرصاص 📜 گزیده‌ای از وصیت‌نامه #شهید_عزیز: علاقه محمدحسین به حضرت امام خمینی رحمة الله علیه خیلی زیاد بود . می شود گفت واقعاً عاشق امام بود. عاشق اینکه برود جماران و امام را زیارت کند. در وصیتنامه اش نوشت: ای امام تو تنها گوهری بودی که در این قرن درخشیدی و نورافشانی کردی و جهان اسلام را نوردادی و دلها را تسلی. #ستاد_برگزاری_یادواره_شهدای_روحانی_استان_کرمان

🕊 #شهید_شاخص روحانیت استان کرمان🕊 ❤️ روحانی شهید #حسن_یزدانی_راد 🟡 نام پدر #اکبــــر 🔶 تاریخ ولادت: ۱۳۴۸/۰۴/۲۲ 🔷 محل ولادت: #کرمان 🔶 تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۱۲/۰۴ 🔷 محل شهادت: #بیمارستان_امام_رضا_ع_مشهد 📜 گزیده‌ای از خاطره #شهید_عزیز: بعضی مواقع اتفاق می‌ افتاد که حسن مریض می‌شد و تب می‌کرد، ما برنامه ریزی می کردیم که بدون او به شناسایی برویم، می‌گفتیم شما استراحت کنید که زود خوب شوید. موقع حرکت می‌دیدم که جلوتر از ما آماده رفتن است و طوری رفتار می‌کرد که اصلا گویا مریض و تب دارنبوده است. #ستاد_برگزاری_یادواره_شهدای_روحانی_استان_کرمان

#شش_روز_مانده_تا_یادواره 🕊 #شهید_شاخص روحانیت استان کرمان🕊 ❤️ روحانی شهید #مهدی(رسول)_زنگی_آبادی 🟡 نام پدر #حسین 🔶 تاریخ ولادت: ۱۳۴۴/۱۰/۰۲ 🔷 محل ولادت: #روستای_بهاء_آباد_زرند 🔶 تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۲۹ 🔷 محل شهادت: #فاو 📜 گزیده‌ای از وصیت‌نامه #شهید_عزیز: علی (ع) فرمود: «فمن يمت يرني» يعنی هر كس بميرد مرا می بيند. همين حرف كافی است كه انسان از عشق ديدن او بميرد تا او را ببيند. يا علی! به جان حسينت دوستت دارم . از تو خواهش می كنم در وقت شهادت بر بالينم بيا. يا حجه ابن الحسن (عج) من از وحشت قبر می ترسم. شما را به پهلوی شكسته مادرتان شب اول قبر بر مزارم بيا. بار خدايا من هميشه آرزو داشتم تا در اين دنيا هستم جمال تو را ببينم. اما گناهان من مانع بودند. تو را به رسول الله سوگند در آخرين لحظات عمرم حتی برای يك لحظه جمالت را به من نشان بده تا اين كه كور از دنيا نروم. #ستاد_برگزاری_یادواره_شهدای_روحانی_استان_کرمان #کار_تشکیلاتی #عملیات_جاری

#پنج_روز_مانده_تا_یادواره 🕊 #شهید_شاخص روحانیت استان کرمان🕊 ❤️ روحانی شهید #محمد_حسین_عرب_زاده 🟡 نام پدر #اکبــــر 🔶 تاریخ ولادت: 1336 🔷 محل ولادت: #روستای_بهاء_آباد_زرند 🔶 تاریخ شهادت: 1365/10/22 🔷 محل شهادت: #شلمـــچه 📜 گزیده‌ای از وصیت‌نامه #شهید_عزیز: برادر و خواهر، در همه احوال مواظب شیطان باشید . گاهی شیطان‌هایی که همراه ما زندگی می کنند از نظر ظاهر مثل خود ما هستند ، ولی بسیار خطر ناکند و آن‌ها که شایعه پراکنی می کنند . آن‌ها که در پی آن هستند که بگونه ای شخصیت‌های مملکتی را لکه دار کنند . آن‌ها که مانع از رفتن مردم به سوی جبهه ها می شوند و با تبلیغات گوناگون شما را به جدایی از جهاد ترغیب می کنند ، شیاطینی هستند در جلد انسان. #ستاد_برگزاری_یادواره_شهدای_روحانی_استان_کرمان

🕋بسم رب الشهدا 🌹🇮🇷یادواره ۱۴۳ شهید روحانی استان کرمان 🚩شبستان کربلا مسجد مقدس جمکران درب۲ 🚩چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ 🚩اللهم صل علی مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

#دل_نبستن_به_دنیای_گذرا #نهج_البلاغه 💥فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْيَا مَثَلُ الْحَيَّةِ: لَيِّنٌ مَسُّهَا، قَاتِلٌ سَمُّهَا 🌎دنيا فقط به «مار» شبيه است که به هنگام لمس کردن، نرم به نظر مى رسد، ولى در باطنش سمى کشنده است» 📘#نامه_68 سعی نمائیم وابسته ودل بسته به این دنیا نشویم،که قلب را سخت،و واخرت را از یاد می برد

#یاد_قیامت_و_آخرت باشیم 🔸امام علی علیه السلام می فرماید: 💥طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ . 🌔خوشا به حال كسى كه به ياد معاد باشد، براى حسابرسى قيامت كار كند، با قناعت زندگى كند، و از خدا راضى باشد. 📘 #حکمت_44 یکی از ویژ گی ها ی سبک زندگی مهدوی ومعنوی، راضی باشیم به رضای خداوند، وقناعت را سرلوحه زندگی خود قرار دهیم ، اگر طالب سعادت ورستگاری هستیم، قناعت باعث سلامتی جسم وجان و روح ، انسان وباعث تحکیم بنیان خانواده می گردد🌷🙌

🕋بسم‌الله النور الهادی الباقی 🌹🏴جون غلام فدایی امام حسین(علیه السلام) 🌹اللهم صل علی محمد 🏴وآل محمد وعجل فرجهم

بسم‌الله الرحمن الرحیم رو سپیدی جون غلام سیاه اباعبدالله(علیه السلام) گر چه سیه رو شدم غلام تو هستم خواجه مگر غلام سیاه ندارد بدن هر موجود زنده ای به ویژه انسان پس از مرگ، بسیار بد بو و غیر قابل تحمل می شود، اما در هنگام ورود بنی اسد به کربلا با اینکه چند روزی بود که پیکرها بر روی زمین رها شده بود، رایحه ای دل انگیز فضا را پر کرده بود و این بوی خوش از پیکر یکی از شهدای دشت کربلا به نام «جون بن حوی» به مشام می رسید. پس از شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و یارانش در روز دهم محرم (عاشورا) سال ۶۱ هجری قمری به علت اینکه اهل بیت امام(ع) به اسارت گرفته شده بودند، امکان دفن پیکر شهدا وجود نداشت و پیکرهای قطعه قطعه و خون آلود مطهر شهدا بر روی زمین کربلا باقی ماند. سرانجام در روز دوازدهم محرم گروهی از مردان قبیله بنی اسد که در آن زمان در نزدیکی کربلا سکونت داشتند با کمک امام سجاد(علیه‌السلام) شهدا را به خاک سپردند. بدن هر موجود زنده ای به ویژه انسان پس از مرگ، بسیار بد بو و غیر قابل تحمل می شود، اما در هنگام ورود بنی اسد به کربلا با اینکه چند روزی بود که پیکرها بر روی زمین رها شده بود، رایحه ای دل انگیز فضا را پر کرده بود و این بوی خوش از پیکر یکی از شهدای دشت کربلا به نام «جون بن حوی» به مشام می رسید. «جون» غلام سیه چرده آفریقایی بود که امام علی(علیه‌السلام) او را از پسر عمویش «فضل بن عبّاس» خریداری نمود و به ابوذر بخشید. وی تا هنگام تبعید ابوذر و نیز در تبعیدگاه در کنار این صحابی با وفای پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ماند. «جون» که از شیعیان امام علی(علیه‌السلام) بود پس از وفات ابوذر به نزد امام علی(ع) برگشت و تا زمان شهادت امیرالمومنین(سلام‌الله‌علیه) در خدمت آن حضرت بود. «جون» پس از امیرالمومنین(ع) همواره در کنار اهل بیت(علیهم السلام) ماند، زمانی در خدمت امام حسن(علیه‌السلام) و پس از شهادت آن حضرت با امام حسین(ع) بود و در سفر امام از مدینه به مکه و عراق همراه او و اهل بیتش بود. روز عاشورا در میانه جنگ نزد امام حسین(ع) آمد و از آن حضرت اجازه رزم خواست، اما امام(ع) درخواست او را برای جهاد رد کردند و فرمودند: تو آزادی و از جنگ معافی، پس خودت را گرفتار مکن و برو و در سلامت زندگی کن. اما از آنجا که «جون» نسبت به اهل بیت پیامبراکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) بسیار وفادار بود به امام عرض کرد: وقتی جنگی در کار نبود، شما به من پناه دادید و از من محافظت کردید. چگونه می توانم شما را در زمان سختی و جنگ رها کنم. چه می شود که بر من لطف فرمائید و بهشت را بر من دریغ نکنید. پس «جون» خود را بر قدم های امام(ع) انداخت و بر آن بوسه می زد و می گفت: «ای فرزند رسول خدا! من برای آسودگی خاطر خویش در گرفتاری از شما کمک می گرفتم، من خود می دانم که بوی خوشی ندارم، خویشانم افرادی فرومایه اند و رنگم سیاه است. اما شما به من از آن نفس بهشت گونه تان بدمید تا که خوش بو شوم، شرافت خویشاوندی یابم، و سیمایم سفید شود. به خدا قسم از شما جدا نخواهم شد تا این خون تیره ام با خون پاکتان مخلوط گردد» سرانجام پس از اصرار فراوان، امام حسین(علیه‌السلام) به «جون» اجازه داد که به میدان برود و او پس از جنگی نمایان و به هلاکت رساندن عده ای از اشقیا به شهادت رسید. هنگامی که این غلام سیاه از روی اسب بر زمین افتاد، خجالت کشید که امام حسین(علیه‌السلام) را صدا کند، اما امام حسین(علیه‌السلام) ارباب بی وفایی نیست و خود را به سرعت بر بالین غلامش رسانید و سرش را از روی زمین برداشت و به سینه چسبانید و صورت مبارکش را به صورت غلام سیاهش گذاشت و بر چهره او بوسه زد، عیناً همان رفتاری را که در لحظات آخر با فرزندش علی اکبر(علیه‌السلام) انجام داد در هنگام شهادت غلام سیه چرده اش نیز چنان کرد و «جون» با رویی سپید به پیشگاه معبودش شتافت. در لحظات آخر در حالی که امام حسین(علیه‌السلام) پیکر غلامش را به آغوش می کشید رو به درگاه الهی عرض کرد: بارالها! رویش را سفید، بویش را عطر آگین و او را با ابرار محشور فرما و رابطه او را با محمد و آلش برقرار کن. پس از شهادت امام حسین(علیه‌السلام) و یارانش زمانی که گروهی از بنی اسد، نزد اجساد مطهر امام(علیه‌السلام) و یارانش آمدند، بوی عطری صحرای نینوا را فرا گرفته بود، آنان از امام سجاد(علیه‌السلام) پرسیدند: این بوی خوش از کجاست؟ امام فرمودند که این به خاطر دعایی است که پدرم در کنار پیکر غلامش کرد.

💚بسم‌الله الرحمن الرحیم 🇮🇷سخنرانی بسيار امید بخش رهبری درباره آینده ملت ایران 💚الحمدلله رب العالمین ✨نشر حداکثری

🔻سد زیبا در المهویت یمن صبحتون از یمن زیبا بخیر 📎در نشر انقلاب اسلامی سهیم باشیم. به 🌹شھداے مدافع حࢪم قم🇮🇷 بپیوندید 👇👇👇👇👇👇👇👇 @sh_modafeaneqom 🤲"مُجاٰوِراٰنِ ڪَریٖمِہ ... مُداٰفِعاٰنِ عَقیٰلِہ"✊