امام علی عليه ‏السلام: ثَلاثُ عَلاماتٍ لِلْمُرائى: يَنْشِطُ اِذا رَأىَ النّاسَ وَ يَكْسِلُ اِذا كانَ وَحْدَهُ وَ يُحِبُّ اَنْ يُحْمَدَ فِى جَميعِ اُمُورِهِ؛ رياكار را سه نشانه است: هرگاه مردم را ببيند، به نشاط مى‏ آيد، هرگاه تنهاست، بى‌حال و تنبل است، و دوست دارد كه در همه كارهايش، او را ستايش كنند. اصول كافى: ج ۲، ص ۲۹۵

. رسیدن به خداوند متعال، سَفَرے است، که حاصل نمی‌شود، مگر با شب زنده‌دارے...🌱`  /الْوُصُولَ‌إلَی‌اللهِ‌عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌلا‌یُدْرَکُ‌إلاّبِامْتِطاءِاللَّیْلِ/•° "امام‌حسن‌عسکرے علیه‌السّلام" 📚اعلام الدّین، ص ۳۱۱

🔹 ذکر کرامتی از امام حسن عسکری صلوات‌الله‌ علیه 🔺 شاعر متوکل می‌گوید که خدا به من یک پسری داد در حالی‌که‌ وضع مالی‌ام خوب نبود. نامه‌هایی به بعضی آشناها نوشتم که مخارجی دارم و دستم خالی است و هیچ‌یک جواب مثبتی به من ندادند. به خودم گفتم بروم اطراف خانه امام عسکری قدم بزنم شاید فرجی شد. همان‌جا یک نفر پیدا شد و کیسه‌ای آورد؛ درونش چهارصد درهم بود و به من گفت: «یقول لک سیدی انفق هذه علی المولود بارک الله لک فیک»؛ این را خرج فرزندی که خدا بهت داده بکن. خدا برکت دهد! در حالی‌که‌ نه به کسی گفته بودم، نه در زدم و نه حرفی زدم! آن‌وقت وقتی پدر این‌گونه حوائج مخالفین را رفع می‌کند، پسر (امام مهدی علیه‌السلام) چقدر به حوائج شیعه اهمیت می‌دهد؟ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسرو شاهی

🌼 🏴 لحظات آخرامام‌عسکری علیه السلام و آغاز یتیمی امام‌زمان عجل الله فرجه ▫️ابو سهل گفت كه: داخل شدم بر امام حسن عسكرى علیه السّلام در مرضى كه به همان مرض از دنیا رحلت فرمود و در نزد آن حضرت بودم كه امر فرمود خادم خود عقید را- و این خادمى بود سیاه از اهل نوبه و خدمت كرده بود حضرت امام علىّ نقى را و پروریده و بزرگ كرده بود امام حسن عسکری را- فرمود: 👈اى عقید! بجوشان از براى من آب را با مصطكى، پس جوشانید و صیقل جاریه كه مادر حضرت حجت باشد آن آب را براى امام آورد. پس همین كه قدح را به دست آن جناب داد و خواست بیاشامد دست مباركش لرزید و قدح به دندان‏هاى ثنایاى نازنینش خورد پس قدح را از دست نهاد و به عقید فرمود: ✔️داخل این اطاق مى‏شوى مى‏بینى كودكى را به حال سجده او را بیاور نزد من. 🏴عقید گفت: من داخل شدم به جهت پیدا كردن آن طفل. ناگاه نظرم افتاد به كودكى كه سر به سجده نهاده بود و انگشت سبّابه را به سوى آسمان بلند كرده بود، پس سلام كردم بر آن جناب، آن حضرت مختصر كرد نماز را و چون تمام كرد عرض كردم كه: سیّد من! مى‏فرماید تو را كه نزد او بروى، پس در این هنگام مادرش صیقل آمد و دستش را گرفت و برد او را به نزد پدرش. ▫️ابو سهل مى‏گوید: چون آن كودك به خدمت امام عسکری رسید سلام كرد نگاه‏ كردم بر او. دیدم كه رنگ مباركش روشنایى و تلألؤ دارد و موى سرش به هم پیچیده و مجعد است و ما بین دندان‏هایش گشاده است، همین كه امام نگاهش به كودك افتاد بگریست و فرمود: ❤️یا سید اهل بیته، اسقنى الماء فانى ذاهب الى ربى. اى سیّد اهل بیت خود! مرا آب بده همانا من مى‏روم به سوى پروردگار خود (یعنى شهادتم نزدیك شده). 🌿پس آن آقا زاده آن قدح آب جوشانیده با مصطكى را گرفت به دست خویش و حركت داد لبهایش را و سیرابش كرد، چون امام آب را آشامید فرمود: مرا مهیّا كنید از براى نماز، پس در كنار آن حضرت دستمالى افكندند و آن طفل وضو داد پدر خود را به یك مرتبه یك مرتبه (یعنى به اقلّ واجب) و مسح كرد بر سر و قدم‏هاى او، پس امام عسکری با وى فرمود: ✨بشارت باد تو را اى پسرك من! تویى صاحب الزّمان و تویى مهدى و حجّت خدا بر روى زمین و تویى پسر من و كودك من و منم پدر تو، تویى م ح مّ د بن الحسن، بن على، بن محمّد، بن على، بن موسى، بن جعفر، بن محمّد، بن على، بن الحسین، بن على، بن ابى طالب علیهم السّلام و پدر تو است رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و تویى خاتم ائمّه طاهرین و بشارت داد به تو رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و نام و كنیه داد تو را، و این عهدى است به سوى من از پدرم از پدرهاى طاهرین تو. ✨صلّى اللّه على اهل البیت ربّنا انّه حمید مجید. ◾️پس به شهادت رسید امام در همان وقت.. 📚الغیبه، ص۱٦۵ #الّلهُـمَّ‌عَجِّــلْ‌لِوَلِیِّکَـــ‌الْفَـــرَج 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸

🎥 مهدی جان! در این عزا ما را هم شریک درد و غمت حساب کن 🌱🌱🌱🌱🌱

✨◾️✨◾️✨◾️✨ یاد حضرت در دقایق زندگی ◾️آجَرَکَ الله یَا مولای یا صَاحِبَ العصر و الزَّمان بمصاب استشهاد اَبیک و ساعدالله قلبک الشریف فی هذه المصیبة، و لعن الله اعدائکم و جعلنا الله من موالیکم و معکم فی الدنیا و الآخره و عجل الله تعالی فی فرجکم الشریف ▪️ عظم الله اجورنا و اجورکم #مهدویت

🌹شناسایی پیکر ‌شهید خاکی‌زاده پس از ‌ ۴۴ سال 🔹‌شهید «محمد خاکی زاده» از افسران ارشد نیروی هوایی۱۴ مرداد ۵۹ توسط دمکرات‌های ضدانقلاب در منطقه دولتو کردستان اسیر و سپس به شهادت رسید. 🔹‌پیکر مطهر این شهید اخیرا در تفحص کشف و از طریق آزمایش DNA شناسایی و امروز مصادف با شهادت امام حسن عسگری (ع) توسط سردار باقرزاده در همدان و در منزل خانواده شهید اطلاع‌رسانی شد.

⚘🕋بسم الله الرحمن الرحیم 🕋⚘ ⚘💚الله لااله الا هو الحی القیوم ⚘🕋الحمدلله رب العالمین 🏴⚘السلام علی الحسین و علی اصحابه و ذریته پاسدار شهید محمود ملایی پور لشگر۴۱ثارالله ⚘فرزند سیف الله نام مادر شهربانو متولد ۱۳۴۰ 🌹شهادت ۲۲ اسفندماه ۱۳۶۲⚘ در خانواده‌ای مذهبی و دوستدار اهل بیت علیهم السلام و زحمتکش پا به این دنیای فانی گذاشت. مادر بزرگ این شهید اهل نماز بود ودر یکی از مساجد خدمت می کرد. شهید در سن نوجوانی ازصبح زود به قالی بافی می رفت و شبها به تحصیل درس می پرداخت. خوش سلیقه و به گل کاری علاقه داشت و به آراستگی ظاهری اهمیت می داد، در عین غیرت و جدیت، شوخ طبعی او را محبوب خانواده و دوستان می کرد. با انقلابیون و مساجد جوپار و کرمان ارتباط داشت. از جمله مسجد امام کرمان و به نقل همسر شهید در ماجرای آتش سوزی در مسجد جامع کرمان با مردم متدین کرمان حضور داشت. این شهید از طرف داران رژیم طاغوت تهدید می شد و حتی به نقل پدر شهید یک روز به همراه پدر می خواستند با ماشین او را زیر بگیرند. این شهید در راه انقلاب کتک خورد. به کرمان رفت و پدر و خانواده بعد از چند روز او را در مسجد امام کرمان او را دیدند. در راهپیمایی اوائل انقلاب اسلامی در شهر جوپار که از مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام کوچه کوثرخیز آغاز می شد و به حرم امام زاده حسین جوپار ختم می شد شرکت داشت در خیابان شهید دادبین وبه سمت فلکه بسیج جوپار اورا دیدم که این شعر را بلند می خواند و تظاهر کنندگان با او جواب می دادند: بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا بر دلم ترسم بماند آرزوی کربلا تشنه آب فراتم ای اجل مهلت بده تا بگیرم در بغل قبر شهید کربلا یک روز هم اورا با جانباز پاسدار یدالله شابدین زاده فرمانده بسیج جوپار که در عملیات بیت المقدس فتح خرمشهر از ناحیه شکم مجروح شده بود، درخانه پدر پارچه و رنگ آورده بودند که برای کارهای انقلابی پارچه نویسی شود. یک مرتبه هم با دوستان مراسم دعای کمیل را در خیابان نزدیک منزل با جمعیت زیاد برپا کردند. شهدا با مسجد و نماز جماعت حرم امام زاده حسین جوپار دعای توسل وکمیل و پایگاه مقاومت بسیج رفت و آمد داشتند ازجمله شهید نصرالله جمشیدی محمد علی جمشیدی معاون گردان۴۱۲ثارالله.، شهید نصرالله جمشیدی مسئول بسیج لشگر ۴۱ثارالله کرمان شهید احمد میرزاپور واحد اطلاعات لشگر ثارالله، شهید محمود به روحانیت و مجالس حسینی و منبر علاقه داشت و باسادات روحانی و روحانیت همنشین بود ، در مجلس روضه امام حسین علیه السلام نوکری می کرد و به مهمانان مجلس روضه چایی می داد. ارتباط با مجالس دینی، منبر و روحانیت، کتب ونوارهای مذهبی در تربیت و رشد ساخته شدن شخصیت این شهید تاثیر گذار بود. بعد از شهادت کتاب ها و نوارهای مذهبی و انقلابی زیادی در اتاق این شهید به یادگار مانده بود. از شهید دوجلد کلام الله قرآن بزرگ وکوچک و دو جلد مفاتیح الجنان که تهیه کرده بود باقی ماند. علاقه شدید به حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشت و او را در مجلس دعای توسل صدا می زد. مانند شهید نصرالله جمشیدی که کتاب های زیادی به یاد گار گذاشت. از جمله آن کتاب ها کتاب های زیادی از معلم اخلاق و شهید محراب آیت الله شهیدعبدالحسین دستغیب، مانند، توحید، معراج، داستان های شگفت، گناهان کبیره، چهار جلد کتاب اصول کافی، کتاب سلیم ابن قیس هلالی، حلیه المتقین ، قانون اساسی و... و از نوارها سخنرانی های امام خمینی رحمه الله علیه و اخلاقی شهید دستغیب سرودهای انقلابی و نوارهای سخنرانی زیادی از واعظ شهیر مرحوم حجت الاسلام والمسلمین شیخ احمد کافی بود. بالای دیوارهای اتاق شخصی دو عدد باند صوت وبرای پخش با ضبط صوت نوارهای مذهبی(سخنرانی، سرود انقلابی روضه حاج احمد کافی و...) نصب کرده بود. اتاق شخصی او را اشعاری که خوشنویسی چاپ شده زینت داده بود از جمله آن اشعار : {روز و شب در طلب علم و ادب باش و هنر این متاعیست که دائم ز تو خواهند خرید} {حال دنیا را بپرسیدم من از فرزانه ای گفت یا خواب است یا باد است یا افسانه‌ای گفتمش اینان که می بینی بر او دل بسته اند گفت یا کورند یا مستند یا دیوانه‌ای } {چراغی را که ایزد برفروزد هر آنکس پف کند ریشش (ریشه اش) بسوزد} بالای سالن خانه پدری عکس قاب گرفته قرآن و اهل بیت علیهم السلام و بر سر در ورودی سالن قاب عکس امام خمینی رحمه الله علیه که زیر درخت در فرانسه گرفته شده بود ، نصب کرده بود. ماننددوست و همرزمش شهید محمدعلی جمشیدی، سنت های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از جمله مسواک، شانه، عطر، ازدواج برای کامل شدن، برایش اهمیت داشت. به شعائر اسلامی اهمیت می دادند عکس کارت دعوت مراسم ازدواج شهید محمد علی جمشیدی عکسی از رهبر انقلاب امام خمینی رحمه الله علیه بود. مراسم عروسی شهیددر رستوران ابوذر کرمان روبروی کوچه سازما

بسم‌الله الرحمن الرحیم نام را گمنام تر کن روسفیدت می کنند

ن تبلیغات اسلامی برگزارشد و ولیمه عروسی در روز به مهمانان داده شد. به نقل همرزم شهید پاسدار مجید امین زاده برادر شهید منصور امین زاده: ما با احمد میرزاپور و شهید محمدعلی جمشیدی و شهید محمود ملایی پور وقتی وارد سپاه شدیم با هم عهد بستیم که تا آخر جنگ در جبهه باشیم. شهید محمود در سن ۱۸ سالگی به خدمت سربازی رفت و خدمت سربازی رادر شهر بیرجند و زاهدان سپر نمود. دست تقدیر و تربیت الهی شهید محمودرا برای قوی شدن در سن ۱۸ سالگی به خدمت سربازی برد ودر ایام خدمت به تعمیر ادوات زرهی(تانک) مشغول شد و خدمت سربازی رادر شهر بیرجند و زاهدان سپر نمود. گواهینامه رانندگی پایه یک را گرفت و مدتی در جبهه راننده مینی بوس بود. مدتی از حضور در جبهه را در واحد تخریب لشگر ثارالله به خنثی سازی میادین مین مشغول شد، و اواخر عمر و نزدیکی شهادت برای شناسایی عضو واحد اطلاعات عملیات لشگر ثارالله بود، که در هنگام شناسایی در عملیات خیبر و در جزیره مجنون آسمانی شد. به نقل همرزمان پیکر او را می دیدند و می گفتند پیکر فلانی است و نیروهای صدام آب را در منطقه رها کردند و پیکر این شهید در خاک عراق ماند،منطقه عملیاتی لشگر ثارالله در بخش عراقی جزیره مجنون بود. در سال ۱۳۶۲مدت کمی قبل از شهادت با دختر عموی شهید محمد حسین یوسف الهی ازدواج کرد، اما از شهید فرزندی یادگار نماند و فرزندش سقط شد. لباس فرم سبز سپاه لباس دامادی شهید بود و در روز عروسی لباس سپاه به تن پوشیده بود همسر شهید پرسیده بود شما که می خواهی به جبهه بروی چرا ازدواج می کنی در جواب گفته بود یعنی می گویی به سنت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) عمل نکنم. از عکسهای یادگاری شهید عکسی به همراه شهید حاج قاسم سلیمانی و عکسهایی با شهدایی چون محمد علی جمشیدی احمد میرزاپور شهید حسین رضایی شهید حاج یونس زنگی آبادی شهید طیبی فر از شهدای محی آباد به یادگار مانده است. شهید محمود با شهید نصرالله جمشیدی رفیق و دوست بودند. در مراسم جشن میلاد امام حسین علیه السلام و روز پاسدار این دو شهید با چند نفر جوانان سرودی را در مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام جوپار خواندند. متن سرود انها: ناصرا ینصرنی لبیک یا ثارالله می رویم به راه پاک رهبر روح الله امام شویم فدات فدای خاک پات این دو بیت در سرود تکرار می شد. مسجد و پایگاه بسیج در زمان شهید نصرالله جمشیدی خوب فعال بود. در آخرین خداحافظی با مادر مادر و شهید یکدیگر را در آغوش گرفته وخیلی گریه کردند، و هنگام خداحافظی به همسرش گفت: دلت را بگذار پیش آن شهدایی که پیکرشان بر نمی گردد. و رفت و جاوید الاثر شد. ویادگاری که برای ما ماند ناله یاحسین مادر شهید بود در مراسم شهید. و نوار ضبط صوتی که در حجله شهید جلوی درب خانه خشت و گلی پدر می خواند: یاران چه غریبانه رفتند از این خانه هم سوخت شمع ما هم سوخت پروانه الحمد لله رب العالمین اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم

🕋بسم‌الله الرحمن الرحیم 💚یاعلی ای حجت الله وقت مدد است 💚اللهم صل علی مُحَمَّد 💚 وآل مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم