📌محب النسا دارغوزآباد هنوز دنبال نوامیس مردم است ...
🔺 شنیده ها حاکیست که #محب_النساء دارغوزآباد را در ناصرآباد دیده اند که با نسائی بوده اند و ...
🔺 اهالی منطقه با چوب و چماق و ... تا مصالح آباد بعداز ناصرآباد تعقیبش کرده اند و او را اینگونه بدرقه نمودند...
🔺 گویند خداروشکر که سیاهه ای را نیز برایش در تافات تشکیل داده اند و داروغه چی ها در حال بررسی سیاهه و صدور حکم هستند...
پانوشت هادرون : این #حشری #مست را باید بر در دروازه شهر دارغوزآباد آویزان کرد تا عبرتی شود برای همه #هوس_بازان خصوصا #ولدالکدخدا که دم به دقیقه درب منزلی در دارغوزآباد مشغول #بَنّایی است ...
✍ #ادمین_هادرون
🔺هادرون؛ رسانه مردم کوچه و بازار
http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c
@haderoon
www.haderoon.ir
هادرون
🔲دستگيری لات عربدهكش در خیابان شهید مروتی اردكان ▪️ یک شرور که در خيابان شهيد مروتی اردکان قمه ب
❌بازهم قمه کشی و نزاع خونین غیربومیها در میبد⁉️
🔆صبح میبد: هنوز یک هفته ای بیشتر نمیگذرد که در یکی از خیابان های اصلی میبد درگیری خونینی بین دو نفر از ساکنین محل که لااقل یکطرف آن غیر بومی بوده رخ داده و #ترس و #وحشت رهگذران و اهالی محل را در پی داشته است این در حالیست که شهر میبد تاکنون از آرامش نسبی برخوردار بوده و چنین حوادثی تعجب همگان را برانگیخته است.
🔪اما نمایش خشونت تمامی نداشته چراکه غروب روز گذشته نیز در انظار اهالی یکی دیگر از محلات میبد آنهم در کنار خیابان، نزاع و خشونت و سپس #قمه کشی و #درگیری خونینی با غیربومی ها رخ میدهد.
🔰به گزارش صبح میبد در این صحنه وحشتناک، یک جوان در پی قمه کشی دچار آسیب شدیدی می شود تا جایی که فرد مضروب تا یک قدمی #مرگ پیش میرود و با رسیدگی عوامل اورژانس از مرگ نجات می یابد.
🛑برخی از شاهدان ماجرا می گویند: یکی از طرفین نزاع، دیگری را به #مست بودن بخاطر مصرف #مشروب و #سوء_مصرف_موادمخدر متهم میکرده است. دیگری هم می گوید: دعوا، ناموسی بوده است!
🔔بنظر میرسد این ماجرا، #زنگ_خطر جدی برای امنیت اهالی متدین و خونگرم میبد باشد و دستگاههای امنیتی شهرستان برای پیشگیری و مبارزه با موارد خشونتبار بویژه چنین حوادثی که طرفین آن نیز معلوم الحال هستند با قدرت و سرعت بالایی رسیدگی و برخورد کنند و گزارش آن را به سمع مردم برسانند تا #روح_اطمینان و #تامین_امنیت شهر کمافیالسابق برقرار شود./صبح میبد
@Haderoon
برگی از تاریخ #استعمار
قسمت اول
«دام»
#واسکو_دوگاما به ساحل شرقی آفریقا رسید.
او هنوز نتوانسته بود راه هند را پیدا کند.
تجارت شرق آفریقا در انحصار بازرگانان ایرانی و عرب بود و آن ها اسرار خود را برای غربی های تازه از راه رسیده که می توانستند به رقیبانی سرسخت تبدیل شوند فاش نمی کردند.
گاما تصمیم گرفت دامی برای بعضی ار این بازرگانان پهن کند.
آنها را به بهانه گفت و گوی تجاری به کشتی خود دعوت می کرد و در مهمانی هایی که ترتیب می داد انواع شراب ها را در برابر آن ها قرار می داد تا بتواند اسرار مسیر هندوستان را در مستی از زیر زبان آن ها بیرون بکشد.
همه تاجرانی که به عرشه کشتی گاما می آمدند مسلمان بودند.
آنها در میهمانی گاما شرکت می کردند اما به غذاها و #مشروبات او لب نمی زدند.
گاما خشمگین از ناکامی خود دنبال دریانوردی میگشت که در میان مسلمانان به سهل انگاری و پای بند نبودن شریعت اسلام مشهور باشد و سرانجام این فرد را پیدا کرد. #شهاب_الدین_احمد_بن_ماجد.
احمد بن ماجد از پُرآوازه ترین دریانوردان عرب درآن روزگار بود.
او هنگامی که در مجلس واسکودوگاما حاضر شد. با دیدن شراب های رنگین اروپایی، خودداری اش را از دست داد و در میان فریادهای پراز شادی و سرمستی ملوان های پرتغالی بادهگُساری کرد.
هنگامی که هوشیاری اش را کاملاً از کف داد گاما او را در آغوش کشید و رازهای دریانوردان مسلمان برای رسیدن به هندوستان را از او پرسید.
احمد بن ماجد #مست و سرخوش در حالی که روی عرشه کشتی ایستاده بود و هر لحظه با دستانش به سمتی اشاره می کرد تمام جزئیات راه هند را بر زبان آورد و منشی واسکو دوگاما با هیجان و شتاب تک تک کلمات او را روی کاغذ نوشت.
نتیجه:
پرتغالی ها با اطلاعاتی که از احمدبن ماجد دریافت کردند توانستند به هندوستان برسند و بدین ترتیب بدمستی یک دریانورد لاابالی آغاز استعمار هند را رقم زد.
ادامه دارد....
#مهدی_میرکیایی
📚سرگذشت استعمار جلد اول، صفحه 23
https://t.me/haderoon
لینک جدید کانال هادرون در ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c
#تلنگر
#برشی_از_یک_کتاب
یک آدم بی سروپای مفلوک را بگذارید پشت یک میز، یا یک باجه، که بلیت راه آهن یا چیز بی مقداری مثل آن بفروشد.
همین آدم مفلوک فورا خود را محق می داند که #خدایی کند و به شمایی که می روید بلیت بخرید از تارک تخت جبروت خود به چشم تحقیر نگاه کند تا #قدرت خود را به رخ شما بکشد و نگاه سرشار از نخوتش داد می زند که: «حالا صبر کن تا نشانت دهم!»…....
و از همین #مست می شود.
آزار مستی میز همین است.
📚شیاطین
👤داستایوفسکی
پ.ن: تا حالا شده با کسی برخورد کنید که به واسطه شغلش خواسته باشد #قدرت خودش را به رخ شما بکشاند؟!!!!
https://t.me/haderoon
لینک جدید کانال هادرون در ایتا 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c