#وصیت_نامه 📜
خواهرم..برادرم..خیلی هواست به سنگرت باشد
چــادرت،غیرتــت،ایــمانت،درست همه و همه را هدف گرفته اند..☝️
دشمن جنگ نرم را از جنگ سخت جدی تر گرفته است..
مبادا تو به بازی بگیری که باخته ای..
فرهنگ تو ایمان تو عقیده ی تو همه و همه برای توست و دشمن فقط و فقط به فکر گرفتن آن از توست..
ایمانت را بگیرند دیگر چه داری
خیلی هواست باشد..دشمن تو جلوی خدای خودش هم ایســتاد..چه برسد به تو...!
جنگ نرم..جنگ نرم..جنگ نرم..
را جدی بگیرید..
#شهید_محسن_حججی.
#فاخته_477
💦 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا💦
💦مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی💦
💦عَلَى دِینِکَ 💦
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/hadi_h0
👁️✍بعد از نمازش رفتیم داخل تانک. قرآن جیبیاش را درآورد و مشغول شد به خواندن. از شیشه جلوی تانک دیدم چند قدمیمان گرد و خاکی بلند شد. هراسان از محسن پرسیدم: «چی بود؟» گفت: «متوجه نشدم!» پریدیم بیرون.
خمپارهای بدون اینکه عمل کند، فرورفته بود داخل زمین. هنوز از پرههایش دود میزد بیرون. وقتی رفتیم جلو، محسن نگاهی کرد به خمپاره و با پوزخند گفت: «ای بی انصاف! ما رو قابل ندونستی که بترکی!» از حرفش خنده ام گرفت. با هم چند قلوه سنگ آوردیم و دورش چیدیم که مبادا ماشینی از رویش رد شود.
اوضاع که آرامتر شد، رفتیم دخل کوچه و به دری چوبی تکیه دادیم. لابهلای حرفها بهش گفتم: «هر بلایی میخواد سرمون بیاد؛ ولی خیلی ترسناکه اگه اسیر بشیم و بعد شهید...» خیلی خونسرد حدیثی از پیامبر برایم خواند: «مرگ برای مؤمن مانند بوییدن دستهگلی خوشبو است.» بعد هم گفت: «مطمئن باش توی اسارت هم همینطوره!»💔
خاطرات #شهید_محسن_حججی...🌷
راوے: حجت اللّہ مهرابے دوست شہید
#شهیدانه
#راوی
#ثامن_ابیک
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/berangekoda