درباره حجاب و بی حجاب این روزها...
1⃣یکم؛ درباره حجاب ۲سؤال برای این روزها قابل طرح است؛ سؤال اول این است که چرا کشف حجاب داریم؟ اما سؤال دوم این است که چرا کشف حجاب نداریم؟ توضیح میدهم:
🔹تمرکز این متن برخلاف تصور رایج روی کشف حجاب نیست، بلکه روی حفظ حجاب است. سؤال ساده است. این روزها که از عدلیه و نظمیه خبری نیست، چرا مردم کشف حجاب نمیکنند؟
🔺مطابق نظرسنجی همشهری ۷۹درصد پاسخدهندهها معتقدند حتی اگر الزام قانونی هم نباشد، باز هم حجابشان را برنمیدارند. ۷درصد هم پاسخ ندادند و اظهار تردید کردند.
2⃣دوم؛ مردم ما متدین هستند. جامعه ما ایمانی است. بانوان ما در هر سطحی از حجاب آن را حجاب میدانند؛ ولو در مصداق اشتباه کنند. به سخن سادهتر فردی با حجاب عرفی هم خود را با حجاب میداند و حاضر نیست مقابل خدا و دین او، صف بکشد.
🔸ضدانقلاب جاهل تصور میکرد شلحجابی در ایران یعنی تقابل با نظام؛ تقابل با دین. از این جهت تصور کردند اگر الزام حجاب برداشته شود، مردم یکباره کشف حجاب میکنند؛ حال آنکه حجاب در ایران امری فطری و از سر حیا و عفاف است. بدحجابی بهمعنای متعارف نیز از سر سبک زندگی غربی است؛ نه خدای ناکرده فرهنگ بیحیایی و بیعفتی.
🔸از همین رو پروژه ضدانقلاب شکست خورد، تا آنجا که یک روز بهخود آمدند و متوجه شدند که همین بدحجابها مقابل آنها ایستادهاند.
🔸امروز هم برخلاف تصورشان میبینند که مردم حجابشان را حفظ کردهاند و محلی به اینها نمیدهند. تا حالا میگفتند مردم حجاب نمیخواهند و مدعی رفراندوم بودند و الان متوجه شدهاند اکثریت مردم خواهان حجاب هستند.
با این توضیح، برهنگی و کشف حجاب تعرض به حقوق اکثریت است؛ روشن است.
3⃣سوم؛ تا اینجا مشخص شد جامعه ما عفیف و باحیاست. حالا یک سؤال مطرح است. اگر برداشتن الزام حجاب سهمی در بیحجابی ندارد، چرا اصرار داریم قانون حجاب اعمال شود؟
🔹پاسخ ساده است. علت این است که ماجرا به اینجا ختم نمیشود. فرهنگ به مرور زمان تغییر میکند. اگر از آن صیانت نشود هیچ دلیلی ندارد فردا بهتر از امروز باشد. بنابراین نه اینجا و بلکه هرجای عالم برویم بالاخره یک مرزی برای حجاب قرارداد میشود و قانون از آن صیانت میکند.
🔹اساسا هیچ آدم عاقلی، تأکید میشود، هیچ عاقلی اعمال قانون در مسئله حجاب را مطلقا نفی نمیکند؛ مگر جریان هوسران و هرزهای که همینها نیز اگر پایش برسد، برای خود و خانوادهشان نسخه دیگری دارند.
اما سؤال اینجاست که حد و مرز الزام قانون کجاست؟ اینجاست که قانون، شرع و عرف را توامان میبیند.
4⃣چهارم و یک پیشنهاد:
🔹نظمیه و عدلیه از انفعال خارج شوند. مسئله حجاب مسئله اول ما نیست، اما قرار هم نیست اگر مسئلهای اولویت نداشت، مورد بیاعتنایی قرار گیرد. حجاب جزیی از دین است. حکم ضروری حق است. منطقا لازم است در کنار اقدامات فرهنگی و آموزشی، سازوکار تذکر و نهی از منکر قانونی نیز طراحی شود.
🔹یک راه پیشنهادی این است که ناجا خانمهای معتقد، باانگیزه و با سعهصدر را در شهر مأمور کند تا تذکر دهند. به هیچ ون یا هیچ برخورد فیزیکی نیز نیاز نیست.
🔹کافی است بانوان پلیس مجهز به دوربین باشند. هرجا برهنگی، هرزگی و کشف حجاب دیدند کافی است تذکر لسانی دهند. اگر اصلاح شد که اغلب میشود، هیچ و اگر اصلاح نشد، بعدا متخلف به دستگاه قضایی فراخوانده شود و بدوا تعهد شفاهی داده شده و در مرحله بعد کتبی و در نهایت جریمه شود.
🔹حد و مرز تذکر را هم شورایعالی انقلاب فرهنگی تعیین کند که ناجا از برخوردهای سلیقهای برحذر شود. خلاصه اکثریت مردم ما ایمانیاند و اهل دین، معنویت و اخلاق. هیچ جای دنیا آزادی عدهای حق تعرض به حقوق اکثریت ندارد؛ این هم استدلال حقوق بشری. استدلال دینی و قانونیاش بماند. لطفا آقایان مسئول به حکم مردمسالاری یا دمکراسی یا هرچه اسمش را میگذارند، قانون را اجرا و از خواست اکثریت صیانت کنند.
#محسن_مهدیان
✨هادیان بصیر✨
🆔sapp.ir/hadianebasir1
🆔eitaa.com/hadianebasir
🆔rubika.ir/hadianebasir1
۵ نکته درباره سلبریتی درمانی آقای قاضی
کشف حجاب و هتک حرمت به پرچم ایران طی یکی دو روز گذشته بسیار خبرساز شده است. طبیعی است که مطالبه مردم مواجهه بهنگام و قاطع با این بی حرمتی هاست. اما حکم اخیر آقای قاضی درباره کشف حجاب به جهتی معنادار بود.
آقای قاضی برای مجازات بازیگر صرفا جزای نقدی یا حبس در نظر نگرفت و برای درمان این بیماری، خواستار مراجعه به روانشناس و گزارش های دوره ای شده بود.
واقعیت اینست که ریشه هنجارشنکنی های اخیر در میان بخشی از جامعه هنرمند و ورزشکار دلائل متنوع دارد و نباید با همه یکسان برخورد کرد.
بخشی قابل اعتنایی از این رفتارها ریشه در بیماری های فردی دارد. یا عزت نفس پائین و خودتحقیری و بی هویتی و یا ترس از فشار اطرافیان و هراس از هجمه های سازمانی و یا عطش پایان ناپذیر دیده شدن و خودنمائی و غیره. این گروه را باید از افرادی که مساله اعتقادی دارند یا دنبال مبارزه ایدئولوژیک هستند و یا پول گرفته اند و اجیر شدند متفاوت دانست.
اما چند ملاحظه را باید به این نسخه سنجیده و هوشمندانه آقای قاضی و در اصل مواجهه عدلیه اضافه کرد؛ خاصه اینکه این روزها مجلس در حال تصویب لایحه عفاف و حجاب است و از این منظر مخاطب این متن است.
برخورد با ایندست مسائل باید پنج وجه توامان داشته باشد.
اول اینکه به ریشه خطای فرد باید توجه کند. درمان را نمی توان بی اعتنا به مرض نسخه کرد. حکم اخیر آقای قاضی از این منظر اهمیت دارد.
دوم اینکه مجازات در هر سطحی باید بازدارنده باشد. هرچه هست باید مانع تکرار شود. باید در ادراک عمومی سخت ارزیابی شود که دیگری جرئت تکرار آنرا نداشته باشد.
سوم اینکه مجازات نباید بی اعتنا به اصل موضوع باشد. مثلا شکستن حرمت پرچم توهین به همه داشته های یک ملت است. توهین به یک نماد دینی و ایرانی است. اینکه مجرم چه نیتی داشته و چه مرضی، نافی شکستن حریم ها نمی شود. آدمی که قتل می کند ولو بیماری روحی داشته باشد اما مرتکب قتل نفس شده و جان یک انسان را گرفته است.
چهارم نسبت این خطا با گناهان بزرگتر است. یک تخلف فردی وقتی در خدمت دشمن می رود تبدیل به یک پروژه امنیتی می شود. ممکن است صدای بوق ممتد صرفا یک خطای راهنمائی رانندگی باشد و مقابل بیمارستان حکم بی اخلاقی پیدا کند اما وقتی اجابت خواست دشمن می شود معنایش تغییر می کند و گناه سیاسی و امنیتی می شود.
پنجم و در نهایت اینکه ایندست احکام باید جلوی چشم مردم باشد. قاطع و به هنگام. علت نیز روشن است. این خطاها اول از همه موجب جریحه دار شدن احساسات عمومی می شود و از اینجهت زمان برخورد و علنی سازی آن اهمیت دارد.
خلاصه اینکه برخورد با ایندست موضوعات باید هم فرد را ببیند و هم جامعه. هم درمان باشد و هم پیشگیری. هم عمل را ببیند و هم اثر آن و ...
#محسن_مهدیان
✨هادیان بصیر✨
🆔sapp.ir/hadianebasir1
🆔eitaa.com/hadianebasir
🆔rubika.ir/hadianebasir1