#مثل_شهدا_زندگی_کنیم 🌷شهید حسن طهرانی مقدم دائم الوضو بود! موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند وضو بگیرند ولی حسن اذان و اقامه را می‌گفت و نمازش را شروع می‌کرد... می‌گفت:«زمین جای جمع کردن ثوابه... حیف زمین خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره؟» 📚کتاب یادگاران ۲۵ ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️ https://t.me/hadiansari110 @hadiansari110

#مثل_شهدا_زندگی_کنیم ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️ https://t.me/hadiansari110 @hadiansari110

#مثل_شهدا_زندگی_کنیم ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️ https://t.me/hadiansari110 @hadiansari110

#شهادت ... همین‌است‌دیگر . . ! بہ‌ناگہ،پنجرھ‌ای بازمیشود بہ‌سمت‌بھشت . . مھم‌تویۍڪہ‌چقدر ازدلبستگۍها؎این‌طرفِ‌پنجره دل‌ڪَنـدھ‌ ای! .. #شهید_بابک_نوری #مثل_شهدا_زندگی_کنیم ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️ https://t.me/hadiansari110 @hadiansari110

✨﷽✨ ✳ چند استکان هم به نیت من بشوی! 🔻 سال‌های پُرتب‌وتاب دفاع مقدس است... سال‌های خون و آتش و دود... شهید بابایی، خلبان شجاع، پاکباخته و فدایی اسلام و انقلاب به دیدار حضرت امام می‌رود و در حالی که جاذبهٔ ملکوتی امام روح و روانش را تسخیر کرده است خطاب به حضرت ایشان می‌گوید: - امام عزیز! می‌خواهم به گونه‌ای که در کار جنگ خللی پیش نیاید چند روزی به مرخصی بروم. اجازه می‌فرمایيد؟ - در بحبوحهٔ جنگ کجا می‌خواهید بروید؟ - من در دههٔ اول محرم برای شستن استکان چای عزاداران به هیئت‌های جنوب شهر که مرا نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم و گوش به زنگم که بلافاصله بعد از اعلام نیاز به جنگ بازگردم. - به یک شرط اجازه مرخصی می‌دهم. - هر چه بفرمایید با جان و دل می‌پذیرم. - به این شرط که هنگام شستن استکان‌ها به نیت من هم چند استکان بشویی. ❤️ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم #⃣ #محرم #امام_حسین الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم📿 ♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️ https://t.me/hadiansari110 @hadiansari110