eitaa logo
🇮🇷حدید🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
10هزار ویدیو
61 فایل
وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ اعتقاد ما این است که : #بی‌تفاوت‌نباشیم 🤚 آیدی جهت ارسال گزارشات مردمی مبنی بر تحرکات مشکوک و هنجارشکنی های محیط اجتماعی و فضای مجازی همراه با مستندات👇👇👇👇 @Sardarrr110
مشاهده در ایتا
دانلود
نمونه هایی از کمکهای مردمی ایران عزیزم در راستای اطاعت امر ولی فقیه جامعه به حمایت همه جانبه از مقاومت لبنان🍃 احسنت بر این همه بصیرت👌👌 https://eitaa.com/Hadid313YaAli
📸 ✅اینجا مصلای تهران، جمعه ۱۳ مهرماه شور و حالی وصف ناپذیر است برای یاری ... 🔻 عکس از آقاعلیرضا از قم https://eitaa.com/Hadid313YaAli
5.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌠☫﷽☫🌠 الفاروق مورد هدف قرار گرفت اسرائیل در ادامه اقدامات وحشیانه خود، مسجد الفاروق در اردوگاه النصیرات در نوار را مورد هدف قرار داد. https://eitaa.com/Hadid313YaAli
به افتخار هوشمندترین مقتدرترین و بی‌نظیرترین فرمانده 👌 https://eitaa.com/Hadid313YaAli
برای تولد دوباره ات🇮🇷 با همه وجودشان آمدند😍 https://eitaa.com/Hadid313YaAli
خوابیدن در هوای انقلاب 😄 https://eitaa.com/Hadid313YaAli
امیدهای دیروز انقلاب امیدهای فردای انقلاب در یک قاب 😍 https://eitaa.com/Hadid313YaAli
دیروز با پوستر عکس سید جانمان رفتم داخل نانوایی... اول از تعداد تنور و قیمت سوال کردم... بعد پرسیدم امکانش هست دو یا سه تنور بخرم برا قرائت فاتحه و صلوات؟ پسر جوانی بود... استقبال کرد... گفت موردی نیست گفتم: فقط اجازه میخوام این عکس را به دیوار یا شیشه بزنم، تا مردم بدون برای کی صلوات می‌فرستند. تا نگاهش به عکس افتاد، گفت: من صاحب مغازه نیستم... باید ایشون اجازه بدن و دیگه با بی میلی ازم دور شد پرسیدم: ایشون چه ساعتی میان؟ بعد لحظه ای سکوت گفتن: شاید حوالی ساعت 4... معلوم نیست... بیرون اومدم دست دخترم را محکم تر گرفتم و به طرف نانوایی بعدی رفتیم. اونجا خیلی شلوغ بود، تقریبا تا جلوی در صف رسیده بود... کمی نگاه کردم فقط دونفر بودند که به ذهنم زد حتما اینها هم کارگر مغازه ان ... زمان برام مهم بود، چون مهمون و بچه های دیگه ام را خونه گذاشته بودم و باید زودتر برمیگشتم... رفتم سمت نانوایی بعدی... زیر لبم تند تند صلوات می‌فرستادم. رسیدم و از چند و چون یک تنور پرسیدم با متانت و صبوری، جواب دادند. بعد گفتم چند تنور صلواتی میخوام. گفتن: مانعي نداره... عکس را نشون دادم... گفتم: باید این را جلوی چشم بزنم تا بدونن برا چه عزیزی صلوات می‌فرستند. گفت: مانعی نیست... بزنید تشکر کردم و گفتم: ممنون که قبول کردید. گفت:آخه خانوم، خیلی ها دل خوشی ندارم گفتم: اشتباه میکنن، نمیدونن امنیت زندگی هاشون را مدیون فداکاری امثال سید هستند. با لبخندی سر تکون داد و گفت: خب دیگه، اثر اخباری هست که میشنون و متاسفانه باور میکنن. گفتم: رسانه ی شیطان همیشه در طول تاریخ کارش همین بوده... مگه نه اینکه وقتی علی علیه السلام در محراب شهید شد، مردم سؤال کردن مگه علی نماز میخوند... دیگه سکوت حاکم شد عکس را چسبوندم تشکر کردم دست دخترم را که مثل دوربینی همه ی لحظات را ثبت می‌کرد گرفتم و با نگاهی به آردها، خمیر و نان‌ها توی دلم گفتم، ان شاءالله بشید لقمه های پر نور که دلها را به سمت روشنی هدایت می کنه بیرون اومدم با بدرقه ی صاحب مغازه، اونجا را ترک کردم. https://eitaa.com/Hadid313YaAli