eitaa logo
اصالت اندیشه
217 دنبال‌کننده
655 عکس
264 ویدیو
40 فایل
یادداشتهای‌پراکنده‌ و فرسته‌های جالبی که به چشمم میخورد سیدهادی‌حسینی‌اصل محصل دروس خارج حوزوی کارشناس ارشد مشاوره خانواده هم‌بنیانگذار و مدیر شتابدهنده استعداد اوجمان owjeman.ir @hoseini_asl http://eitaa.com/joinchat/2295201792Cf031f5dd86
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 توییت معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد درباره انتشار صوت و تصاویر نامعلوم با موضوع کرونا در شبکه‌های اجتماعی
اصالت اندیشه
🔸 توییت معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد درباره انتشار صوت و تصاویر نامعلوم با موضوع کرونا در شبکه‌های اجتم
پیام وارده یکی از اساتید حوزه:دوست یکی از بستگانمون مشکوک به کورونا بوده آزمایش داده گفتن مثبته سکته کرده مرده پ ن : خدا رحم کند به شب اول قبر ادمینهای تلگرامی و...
دکتر مردانی فوق تخصص عفونی : من امروز ۴۰ نفر تو مطبم ویزیت مردم. ۳۵ نفر توهم کرونا داشتند. 🔻یکیشون اومد گفت من چون قمی هستم و ربط دارم به قم اومدم. گفتم خب خیلی خوب کردی اومدی. کی رفتی قم آخرین بار؟ گفت: من متولد قم هستم، سه سالم بوده اومدم تهران دیگه هم نرفتم 😂
attachment.pdf
132.1K
راهکارهای طب سنتی برای پیشگیری از کرونا ویروس
attachment.pdf
780.5K
بسته آموزشی کرونا ویروس برای دانشجویان و سربازان
attachment.pdf
942.4K
بسته آموزشی خودمراقبتی بر اساس آموزه های رایج پزشکی و طب سنتی
روش تهیه محلول گندزدایی به زبان ساده
هدایت شده از مناهج 🇵🇸🇮🇷
🌀 اعمال شب اول رجب 1⃣ دعای رؤیت هلال 2⃣ غسل 3⃣ زیارت امام حسین علیه‌السلام 4⃣ نماز شب اول رجب بعد نماز مغرب 5⃣ نماز شب اول رجب بعد نماز عشاء 🌐 طراحی تصویر: راسخون @Manahejj
هدایت شده از کشکول یک طلبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 صدای این پیرغلام دلسوخته، بدون امکانات و استودیو شگفت‌انگیز است! خصوصا چهچهه آخرش... ❗️تا حالا کجا بودی مرد؟! شب اول رجب، شب زیارتی اباعبدالله الحسین علیه السلام است. التماس دعای خیر.... 💠به کشکول یک طلبه بپیوندید🔰🔰🔰 🆔 @KashkooleTalabeh
اصالت اندیشه
📹 صدای این پیرغلام دلسوخته، بدون امکانات و استودیو شگفت‌انگیز است! خصوصا چهچهه آخرش... ❗️تا حالا کج
در این روزهای نگرانی، ذکر اباعبدالله الحسین عجب دلنشین و ارامش بخش است.... گورایتان باد
وقتي مادربزرگ زنگ مي زد و با خبر آمدنش ما را ذوق زده مي كرد حتما سؤال مي كرد: چه مي خواهيد؟ بس كه دوستمان داشت، بس كه براي لبخندها و بالا پريدن ها و خوشحالي مان دلتنگ بود. مادر ابرو بالا مي انداخت و اشاره مي كرد كه بگوييد: خودتان را مي خواهيم! اما دل توي دلمان نبود كه مادر بزرگ وقتي قربان صدقه مان مي رود دوباره بپرسد: چي مي خواهيد؟ و ما همه فكر و ذكرمان سوغاتي هاي رنگارنگ بود. وقتي هم كه يكي دو روز بعد بابا مي رفت ترمينال يا فرودگاه دنبالشان باز فقط چشممان دنبال سوغاتي ها بود و حتى وقتي مادربزرگ ما را بغل كرده بود و به سينه مي چسباند باز هم از گوشه چشممان به چمدان و ساكش نگاه مي كرديم كه بابا كجا مي گذاردشان و باز هم وقتي دور هم مي نشستيم و مادر چاي مي آورد بيتاب بوديم كه مادر بزرگ احوالپرسي هايش را بكند و چايش را بنوشد و حرفهايش با بزرگترها تمام شود و زودتر برود سراغ سوغاتي ها و مادربزرگ هم كه خوب اين را مي فهميد نشسته و ننشسته استكان چاي را نصفه رها مي كرد و مي رفت مي نشست كنار چمدانش و هر چي مامان حرص مي خورد با محبت نگاهمان مي كرد و مي گفت من خسته نيستم، چاي من ديدن اين بچه هاست! و وقتي از سروكولش بالا مي رفتيم و مامان ناراحت مي شد و دعوايمان مي كرد مادربزرگ اخم مي كرد و مي گفت: چه كارشان داري ؟ "نوه هاي خودم هستند"! آه كه چه قدر توي اين يك جمله آرامش بود و چه قدر اين عتاب و خطاب مادربزرگ براي ما امنيت داشت كه مي گفت: "به كسي ربطي ندارد ! نوه هاي خودم هستند"! آن وقت با مهرباني و لبخند سوغاتي ها را تقسيم مي كرد، و آن چند روز كه مادربزرگ پيش ما بود سخت گيري هاي مادر و پدر هم قدري كم مي شد چون يك بزرگتر قوي و مهربان بود كه مي گفت: نوه هاي خودم هستند! و ما مي دانستيم هر وقت بخواهيم خودمان را لوس كنيم مي توانيم به آغوشش پناه ببريم. مي گفت: اين چند روز كه من اينجا هستم با اين بچه ها كاري نداشته باشيد! مادربزرگ را دوست داشتيم به خاطر مهرباني هايش ، به خاطر قصه هايش، به خاطر تحمل و مدارايش، به خاطر سوغاتي هايش و او خوب مي فهميد كه گرچه خودش را دوست داريم ولي قد وقواره ما عمق مفهوم خودتان را مي خواهيم نيست! اين حرف گرچه از عمق جان مامان و بابا در مي آمد اما براي ما تعارف بود، چون بچه بوديم! ...حالا حكايت ماست و پدري كه مي گويد "ما عبدتك خوفا من نارك/ خدايا به خاطر ترس از آتش عبادت نمي كنم" و ما بچه هايي كه گرچه به تعارف مي گوييم:"و لا طمعا في جنتك/ به طمع بهشت عبادت نمي كنيم" اما چشممان دنبال چمدان سوغاتي هايي است كه قرار بوده با رسيدن ماه رجب گشوده شود و خدايي كه آغوش مهر و محبتش را باز كرده و براي همه ابرو بالا مي اندازد و اخم مي كند كه فضولي موقوف! چه كار داريد ؟ "الشهر شهري والعبد عبدي و الرحمة رحمتي/ ماه ماه من است و بنده هم بنده من و رحمت هم رحمت من است"! هر كه را بخواهم - هر چه گنهكار و بدكار- مي بخشم ! ما قد وقواره مان قد و قواره پدر امت امير المؤمنين نيست كه بگوييم: خدا را براي خودش مي خواهيم ! ما كودكان معرفت و ايمان، يكسال چشم به راه بوده ايم تا ماه رجب برسد و خودمان را براي خدا لوس كنيم و خستگي ها و دلتنگي هايمان را در آغوش محبت و لطفش بياندازيم. يكسال منتظر ماه رجب بوده ايم تا خرابكاري ها و بدرفتاري هايمان را درست كند و ببخشايد. يكسال منتظر ماه رجب بوده ايم تا خدا با چمدان سوغاتي هايش برسد و مغفرت و رحمت و رضوان و غفرانش را بر سر و رويمان بريزد و بگويد: " بنده هاي خودم هستند، به كسي هم ربطي ندارد"! در آستانه ماه رجب از همه دوستان ملتمسانه طلب و تمناي دعا دارم. https://telegram.me/morzaeri