eitaa logo
🌱 حـــديثــــ‌ عـــشـــق (رمان)
7.1هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
27 فایل
❤ #حـــديثـــ‌عــشــقِ تــو دیــوانــه کـــرده عــالــم را... 🌿 رمان آنلاین #چیاکو_از_خانم_یگانه 🌼برنده‌ی‌ عشق از #میم‌دال ♻ #تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/254672920C9b16851ec4
مشاهده در ایتا
دانلود
: شرمندہ ام از این ڪه یڪ جان بیشتـر ندارم تا در راہ ولی عصــر (عج) و نایب برحقش امام خامنه ای فـــدا ڪنم . . .
۳۵سال بی‌خوابی جانباز دفاع مقدس 🔹‌غضنفر موسوی متولد ۱۳۳۴ در روستای رهیز از توابع شهرستان سمیرم در سال ۶۴ در عملیات والفجر ۸ شیمیایی و دچار مشکلات اعصاب و روان و طی درمان‌های متعدد و با شوک برقی از تیرماه ۶۵ دچار بی‌خوابی شده و امروز ۳۵ سال است که شبانه‌روز بیدار است. 🔹️او می‌گوید خلسه تنها راه درمان خستگی‌اش است. «در مکان خلوت و آرام که حالت خلسه بیشتر ‏هست تسبیحات حضرت زهرا (س) را ‏می‌خوانم که از گردن به پایین سبک می‌شود و احساسشان نمی‌کنم». 🔹خلسه حالت خاصی از آگاهی است که بدن در وضعیت آرامش بوده و ذهن کاملاً آگاه و بیدار باشد. در این حالت امواج ذهنی در شرایط آلفا قرار می‌گیرند و تلقین‌پذیری انسان افزایش می‌یابد. جانبازان شیمیایی جانبازان قطع نخاعی جانبازان مغز واعصاب همه همرزمان وهمسنگران شهیدان🌹🌹🌹🌹🌹 برای سلامتی وشفای عاجل وآرامش فکر وروح وقلب این عزیزان صلوات محمدی 💚 برای صبر دل خانواده هاشون وآرامششون هم صلوات محمدی 💚
اینجاســـت... ڪہ با باید گفت: عصـــاے دست بابا شد!! من خاڪ شوم!😭 پاے پدر شهید را مے بوسم...😭
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️ 🌿❄️ ❄️ فردای آن شب عجیب، همه چیز عجیب تر از همیشه بود! وقتی به شرکت رفتم هنوز درگیر تفکرات شبانه ام بودم و درگیر این سوال که چرا این دخترک چادری برایم یک دفعه مهم شد؟! آنقدر که دلم نمی خواست هوتن برای مقاصد خودش به او نزدیک شود. و حتم هم داشتم که هوتن وقتی روی دختری فوکوس کند، دست بردار نیست. نتیجه ی این قطع و یقین این بود که باید با خود سرابی یا همان دخترک چادری چشم خاکستری.... یا اصلا.... باران!.... حرف می زدم. بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم و افکارم که چرا اصلا اینقدر پیگیر قضیه ی هوتن و باران هستم، بالاخره با هزار و یک دلیل خودم را قانع کردم که من هوای این دختر را خواهم داشت. سن کمی نداشتم که بگویم کم دختر اطرافم دیده ام..... نزدیک سی سالم بود. اما نمیدانم چشمم در کدام نخ چادر این دختر گیر کرده بود اصلا! بعد از آن همه فکر و خیال و آشفتگی از دست هوتن، تنها راه حل این بود که با خودش صحبت کنم. و من برخلافِ همیشه.... تا کنار در اتاقش رفتم. و چند ضربه به در زدم و وارد شدم. اَشکانی مدیر سابق تبلیغات با دیدنم تعجب کرد و خودش، همان دخترک چادری چشم خاکستری، یک دفعه سر بلند کرد و نگاهم. _شمایید جناب فرداد؟! هر دو برخاستند. و من ناچار شدم بگویم. _بفرمایید.... خانم سرابی چند دقیقه کارتون داشتم. _اگر تماس می گرفتید خودم می اومدم اتاقتون. _اشکال نداره حالا من اومدم سری به شما بزنم.... منتظرم. و بعد با یک ببخشید از اتاق بیرون زدم. به اتاقم برگشتم که آمد. با آنکه من در اتاق قدم میزدم اما او را دعوت به نشستن کردم. _بفرمایید خانم سرابی. نشست روی صندلی مقابل میزم و من هنوز در وسط اتاق، آهسته قدم میزدم. _بفرمائید جناب فرداد. _خب.... در مورد هوتن می خواستم صحبت کنم. _هوتن!!... نمی شناسم. _منظورم دوست من جناب مهندس که یه مدت تو شرکتش کار کردید هست. _آهان... بله.... جناب مهندس... بفرمایید. ایستادم و نگاهش کردم. او هم نگاهش روی صورتم ماند. یعنی او هم متوجه ی تغییر خط فکری ام شده بود!؟ ❄️🌿 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹 🌿 ❄️🌿 🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
هدایت شده از 💚 تبلیغات فاطمی 💚
🌼🌼🌼🌺🌺🌺🌺🌺🌼🌼🌼 حجاب سرای صبا ارائه دهنده: 🔅 فروش انواع پارچه‌های چادر مشکی ایرانی و خارجی 🔅 فروش انواع چادر آماده 🔅 فروش انواع چادر بچه‌گانه ⚜ دوخت انواع چادر، عبا و ... روزها و ساعتهای کار حجاب سرا: هر روز به جز جمعه‌ها -  ۹  الی ۱۸ 👈 حضور آقایان بلامانع است. آدرس: تهران-مینی سیتی-شهرک شهید محلاتی- خ جهاد- پاساژ دریا 📞 تلفن:  02122473824 ارتباط با ادمین @Hgh_1229 🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼 لینک دعوت کانال حجاب‌سرای صبا در ایتا https://eitaa.com/joinchat/2227437585C739fc53f19 لینک دعوت کانال حجاب‌سرای صبا در سروش splus.ir/sabahj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام سلام صد تا سلام روزت بخیر دوست من☀ 🌹نیایش صبحگاهی🌹 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺الهی ای دور نظر و ای نیکو حضر 🌺و ای نیکوکار نیک‌منظر،ای دلیل هر برگشته، 🌺و ای راهنمای هر سرگشته،ای چاره ساز هر بیچاره 🌺و ای آرندهٔ هر آواره،ای جامع هر پراکنده 🌺و ای رافع هر افتاده ، دست ما گیر 🌺ای بخشنده بخشاینده. ✅امروز ساحل دلم را به پروردگارم می‌سپارم و می‌دانم زیباترین و امن‌ترین قایق را برایم می‌فرستد.او همواره بر من آگاه و بیناست.خدایا شکرت🙏🏻
❌ شُبهه 😳 به جای روزه گرفتن، گرسنه‌ای را سیر کنید! ✅ پاسخ شبهه فوق از مغالطه «به‌جای..» یا «تقابل ارزش‌ها» استفاده کرده است. به قول قدیمی‌ها، «هر چیز به جای خود نیکوست» یا می‌گفتند: «هرگلی بویی دارد». پاسخ این مغالطه را از زبان یک شاگرد ریاضی در عکس فوق بخوانید. 🌸🍃• . • . • •┈┈••✾❣✾••┈┈• @hadis_eshghe •┈┈••✾❣✾••┈┈•
شخصی از پیامبر پرسید؛ چیکار کنیم شیطان از آدم فرار کنه؟ پیامبر(ص) فرمودن: بگیر! روزه‌ِ تو شیطان را ضعیف و ناتوان می‌کند و خداوند را از تو خشنود می‌کند✨♥️
هدایت شده از رمان چیاکو
🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️🌿❄️ 🌿❄️🌿❄️ ❄️🌿❄️ 🌿❄️ ❄️ _چی شده جناب فرداد؟.... من اشتباهی مرتکب شدم؟ _نه... نه اصلا بحث کاری نیست. ناچار از آن سردرگمی، جلو رفتم و نشستم روی صندلی مقابلش. نگاهش کمی سر به زیر شد. چادرش را کشید روی پاهایش و منتظر شنیدن حرفهایم شد. _خواستم شما رو ببینم که در مورد هوتن به شما هشدار بدم. همان کلمه ی هشدار، سرش را بلند کرد سمتم. _هشدار!! _هوتن شاید مدیر خوبی باشه که هست ولی قطعا در موارد دیگه نمیشه زیاد روش حساب کرد. _ببخشید منظور شما از موارد دیگه چیه؟! سخت بود گفتن همه ی منظورم. _خب.... خب ایشون از شما خوشش اومده و قصدش آشنایی با شماست اما.... هنوز بعد از اما را نگفته، لبخندی زد و گفت : _جناب فرداد.... هر دختری در مسیر زندگیش با آدم هایی برخورد میکنه که قطعا باید در موردش تصمیمات مهمی بگیره.... این مسئله شخصیه... لطفا بذارید خودم در موردش تصميم بگیرم. فکر کرد قصدم دخالت است! پوزخندی زدم. _اتفاقا من کاری به تصمیم‌گیری شما ندارم... فقط خواستم بگم مراقبش باشید.... هوتن اهل ازدواج و تعهد زندگی زناشویی نیست..... _میدونم.... _میدونی؟! برخاست و با یک لبخند نگاهم کرد و باز نگاهش را پایین انداخت. _خودم میتونم در مورد ایشون تصميم بگیرم... لطفا دیگه تو موارد شخصی، با من صحبت نکنید. عصبی از این طرز برخوردش، صدایم را بالا بردم. _عجب!.... واقعا به جای تشکرتونه؟!.... به جای اینکه از من تشکر کنید که راهنمایی تون کردم و خواستم بهتون بگم هوتن چه جور آدمیه، دارید به من میگید که دخالت نکنم؟! برخاسته بود و در حالیکه چادرش را مرتب میکرد جواب داد : _ممنون از راهنمایی شما.... ولی این جور کارها یه کم خصوصی محسوب میشه.... بهتره در مورد کاری با هم صحبت کنیم جناب فرداد. حرصم گرفت. کم سختم بود که بهش در مورد هوتن هشدار بدهم که با حرفی که زد کلا منصرفم کرد. با عصبانیتی که سعی می کردم با خونسردی مهارش کنم گفتم : _باشه هر طور راحتی.... بفرمایید سرکارتون. ❄️🌿 حتی بالینک کانال و اسم نویسنده⛔️ 🔴 پیگرد قانونی دارد ⚖ 🌹✨کانال حدیث عشق✨🌹 🌿 ❄️🌿 🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ❄️❄️@hadis_eshghe❄️❄️ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿 🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿 ❄️🌿❄️🌿❄️🌿❄️🌿..............
شهید عباس بابایی: اگه شده نان خشک بخور ولی دوستت و فامیلت را که چیزی نداره یا کسی که بیچاره است را از بیچارگی نجات بده «سالروز شهادت 15مرداد شهید عباس بابایی»
گم میشوم میان هایم... و محو نگاهت که مشتاقانه را به انتظار نشسته ای...