#قصه
#نکته
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
روزی پیامبر اکرم به خانه حضرت زهرا آمدند.
حضرت علی و حسنین (صلوات الله علیهم اجمعین) هم در خانه حضور داشتند.
پیامبر خطاب به اهل بیت خود فرمودند:
چه میوه ای از میوه های بهشتی میل دارید بمن بگوئید تا به جبرائیل بگویم از بهشت برایتان بیاورد.
امام حسین که در آن روزگار در سنین کودکی بودند از بقیه اهل خانواده سبقت گرفتند، رفتند در دامن رسول خدا نشستند و عرضه داشتند:
پدر جان به جبرائیل بگوئید از خرماهای بهشتی برای ما بیاورد.
و حضرت رسول اکرم هم به خواسته حسین خود جامه عمل پوشانیدند و به جبرئیل دستور دادند یک طبق از خرماهای بهشتی برای اهل بیت بیاورد.
مدتی نگذشت که جبرائیل یک طبق خرمای بهشتی را آورده و در حجره حضرت زهرا سلام الله عليها گذاشت.
پیامبر خطاب به دختر خود فرمودند:
فاطمه جان یک طبق خرمای بهشتی در حجره تو نهاده شده است ، آنرا نزد من بیاور.
حضرت زهرا آن طبق را آوردند و نزد پدر گذاشتند. پیامبر خرمای اول از درون ظرف برداشتند و در دهان سرور جوانان اهل بهشت امام حسین نهادند و فرمودند « حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
سپس خرمای دوم را از درون ظرف برداشتند و در دهان دیگر سرور جوانان اهل بهشت امام حسن نهادند و باز فرمودند «حسن جان نوش جانت ، گوارای وجودت ».
خرمای سوم را در دهان جگر گوشه خود حضرت زهرا نهادند و همان جمله را هم خطاب به حضرت زهرا بیان کردند.
خرمای چهارم را هم در دهان حضرت علی نهادند و فرمودند « علی جان نوش جانت، گوارای وجودت »
خرمای پنجم را از درون ظرف برداشتند و باز دوباره در دهان حضرت علی نهادند و همان جمله را تکرار نمودند.
خرمای ششم را برداشتند، ایستادند و در دهان حضرت علی گذاشتند و باز همان جمله را تکرار کردند.
در این هنگام حضرت زهرا فرمودند:
پدر جان به هر کدام از ما یک خرما دادید اما به علی سه خرما و در مرتبه سوم هم ایستادید و خرما در دهان علی گذاشتید، چرا بین ما اینگونه رفتار کردید ؟
رسول اکرم خطاب به دختر خود فرمودند:
فاطمه جان وقتی خرما در دهان حسین نهادم ، دیدم و شنیدم که جبرائیل و مکائیل از روی عرش ندا بر آورده اند که :
«حسین جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
من هم به تبع آنها این جمله را تکرار کردم وقتی خرما در دهان حسن نهادم باز جبرائیل و مکائیل همان جمله را تکرار کردند و من هم به تبع آنها آن جمله را گفتم که
« حسن جان نوش جانت ».
فاطمه جان وقتی خرما در دهان تو نهادم دیدم حوری های بهشتی سر از غرفه ها در آورده اند و می گویند « فاطمه جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
من هم به پیروی از آنها این جمله را تکرار کردم.
اما وقتی خرما در دهان علی نهادم شنیدم که خداوند از روی عرش صدا می زند
« علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت »
به اشتیاق شنیدن صوت حق خرمای دوم در دهان علی نهادم باز هم خداوند از روی عرش ندا زد که «هنیأ مرئیاً لک یا علی » نوش جانت ، گوارای وجودت علی جان
به احترام صوت حق از جا برخاستم و خرمای سوم در دهان علی نهادم؛ شنیدم که باز خداوند همان جمله را تکرار کرد و سپس به من فرمود:
« یامحمد ، بعزّت و جلالم قسم اگر تا صبح قیامت خرما در دهان علی بگذاری من خدا هم تا قیامت می گویم علی جان نوش جانت ، گوارای وجودت».
خداوندا به حق علی علیه السلام گره از کار ما بگشا...
🍃
🌺🍃
#التماس_دعا
در این شب های عزیز همدیگر رو فراموش نکنیم.
همدیگه که هیچی؛همه اونایی که به گردنمون حق دارند رو:
🔸مرده و زنده
🔹از امام زمان و پدر و مادر و اساتید بگیر تا...
🔹هم حجره ای
🔹و هم کلاسی
🔹و شریک
🔹و دوست
🔹و رفیق
🔹و همسایه
🔹وکسی که اون روز توی نمازخونه یه نکته علمی بهت یاد داد
🔹و اونی که بهت تقلّب رسوند😉
🔹و اونی که بهش یه نکته یاد دادی
تا...
🔹اعضاء و جوارح بدنت از چشم و گوش تا دست و پا
همه و همه رو دعا کنید...
همیچین موقعی دیگه تا یه سال دیگه پیش نمیادااا
🌙شب قدر برای این است که ما فرصتی برای جمعبندی از خود و کارهای خود داشته باشیم؛ محاسبه و حسابرسی داشته باشیم که آیا از خاک و چوب کمتریم؟
🌙بگذار "یا لَیتَنی کُنتُ تُراباً" (نبأ:۴۰) را همین امروز بگوییم، نه روزی که دیگر حاصلی ندارد.
🌙یک دانه گندم را وقتی به دل خاک میدهند، هفتاد برابر میگرداند.
پس حاصل من کو؟ شکوفههای من کو؟ جز کینههای متراکم، جر نفرتها، جز حسادتها و جز توقعها چیزی در دل من ثبت نشده است.
(علی صفایی حائری، اخبات، ص۹۵)
#شب_قدر
#محاسبه
#توبه
#قدر_انسان
#تلنگر
#نکته
♦️ أَجِـرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجـِيرُ
♦️پناه ده ما را از آتش ای پناه دهنده
✍️ این جمله در دعای مجیر خیلی تکرار شده
به نظر میاد کسی میتونه این رو با این همه تکرار بگه که حقیقتا خودش رو در آتش ببینه و یا اقلا خودش رو مستحق اون بدونه
براستی فضای ذهنی ما چقدر با این معنا آشنا و همراهه؟!
اگر چهارتا گناه کبیره رو در نظر بگیرم و بگم من که فلان کار و فلان کار رو نکردم
نماز و روزه هم که به راهه
پس چی میمونه🤷♂️
گرفتاری ما از همین جا شروع میشه
ته دلمون گناهی برای خودمون قائل نیستیم😇
توجهی نداریم به این که
یا سالک هستیم یا نه
اگر سالک مسیر خدا باشیم
سلوک ما آسیب خواهد دید
کوچکترین غفلتی
کوچکترین آزاری که دلی رو غمگین کرده
کمترین بی توجهی که ذهنی رو مشغول کرده
کمترین وظیفه ای که ترک شده و در عالم مرتبط موج 🌊 برداشته و تا نسل ها گرفتاری به بار آورده
اگر با کم کاری من آشنای من در گناه بماند و نسل او هم...
کی اینا رو میتونه جمع کنه
جز خدا
پس باید هزاران بار بخوانیم👇
أَجِـرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجـِيرُ
🌹🌹🌹 دعای مجیر دعایی است رفیع الشان مروی از حضرت رسول (ص) که جبرئیل برای آن حضرت آورد در وقتیکه در مقام ابراهیم مشغول به نماز بودند وکفعمی دربلد الامین ومصباح این دعا را ذکر کرده وفرموده هر که این دعا را در ایام البیض ماه رمضان (روز ۱۳و۱۴و۱۵) بخواند گناهانشان آمرزیده شود اگر چه بعدد دانه های باران و برگ درختان وریگ بیابان باشد وبرای شفای مریض وقضا دین وغنا و توانگری و رفع غم خواندن آن نافع است