eitaa logo
حدیث بندگی
975 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
11 فایل
رسولُ اللّه صلّى الله عَلَيهِ وَ آلِه: مَن حَملَ مِن اُمّتي أرْبَعينَ حَديثا بَعثَهُ اللّه ُيَومَ القيامَةِ فَقيهاً عالِما. کانالی برای حیات طیبه برنامه های کانال: احادیث سیره شهدا خبری_تحلیلی
مشاهده در ایتا
دانلود
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ۞ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَ صَلِّ عَلَىٰ حُجَّتِكَ الْوَفِيِّ، وَوَلِيِّكَ الزَّكِيِّ، وَأَمِينِكَ الْمُرْتَضىٰ، وَصَفِيِّكَ الْهَادِي، وَصِرَاطِكَ الْمُسْتَقِيمِ، وَالْجَادَّةِ الْعُظْمىٰ، وَالطَّرِيقَةِ الْوُسْطىٰ، نُورِ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ، وَوَلِيِّ الْمُتَّقِينَ، وَصاحِبِ الْمُخْلَصِينَ. 🏴 : ⁘ «مَنِ اتَّقَى اللّهَ يُتَّقى، ومَن أطاعَ اللّهَ يُطاعُ.» ✓ «هر كه از خدا پروا كند، از او پروا كنند و هر كه ازخدا فرمان بَرد، فرمانش بَرند.» ◌گزیده تحف العقول، ص۶۵ ‏▪️ علیه السلام حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
حدیث بندگی
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی #قسمت_هفتادوهشت پرستیژ فرماندهی 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 جوابی
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی خاک های نرم کوشک و یادگاربرونسی 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 به اعتراض گفتم: «اینجا دیگه خوبیت ندارد که من اول برم!» _:«برای چی؟» _:«ناسلامتی شما فرمانده هستی این جا هم که جبهه هست و بالاخره باید ابهت و پرستیژ فرماندهی حفظ بشه.» مکثی کردم و زود ادامه دادم: «این که من جلوتر برم، پرستیژ شما رو پایین میاره.» خندید و به کنایه گفت: «اون پرستیژی که می خواد با بی احترامی به سادات باشه، می خوام اصلاً نباشه.» 🔹سید کاظم حسینی فرمانده ی کل سپاه آمده بود منطقه ما، قبل از عملیات رمضان، تو رده های بالا، صحبت از یک عملیات ویژه و ایذایی بود، بالاخره هم از طرف خود فرماندهی سپاه واگذار شد به تیپ ما، یعنی تیپ هجده جواد الائمه (سلام الله علیه). همان روز مسئول تیپ، یک جلسه اضطراری گذاشت، تازه آن جا فهمیدیم موضوع چیست: دشمن تانکهای« ۷۲-T» را وارد منطقه کرده بود. دو گردان مکانیزه خیلی قوی پشت خط مقدمش انتظار حمله به ما را میکشیدند، بچه های اطلاعات_عملیات دقیق و خاطر جمع می گفتند: «اونها خودشون رو آماده کردن که فردا تک سنگینی بزنن بهمون.» فردا بنا بود حمله کنند و مو هم لای درزش نمی رفت. در این صورت هیچ بعید نبود عملیات رمضان شروع نشده، شکست بخورد! تو جلسه صحبت زیادی شد. بعد از کلی صحبت بنا بر این گذاشتند که همان وقت برویم شناسایی و شب هم برویم تو دل دشمن و با یک عملیات ایذایی، تانکهای «۷۲-T» را منهدم کنیم. 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
گفتم آقای رئیسی چرا تیم رسانه ای شما اینقدر ضعیفه؟ اینقدر کارهای بزرگ انجام می دهید و مردم متوجه نمی شوند. اینطور باشه دور بعد رأی نمی آورید. نگاهی به من انداخت و گفتند: بخوام رسانه رو قوی کنم باید مرتب از خودم تعریف کنم و کار خوبی نیست. اما برای دور بعد نام من رو توی نامزدها نخواهی دید. باتعجب گفتم چرا؟ گفت: وقتی آمدیم اوضاع کشور واقعا بحرانی بود و خدا لطف کرد شرایط بهتر شد و کشور از لبه پرتگاه دور شد، الان دیگه هرکی رئیس جمهور بشه مشکلی نخواهد داشت. برگرفته ازکتابِ رئیسی روحانی بود ناشر: انتشارات شهید ابراهیم هادی حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
حدیث بندگی
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی #قسمت_هفتادونه خاک های نرم کوشک و یادگاربرونسی 🪴
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی خاک های نرم کوشک و یادگاربرونسی 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 این تانکها را دشمن تازه وارد منطقه کرده بود و قبل از آن تو هیچ عملیاتی باهاشان سروکار نداشتیم. خصوصیت تانک ها این بود که آرپی جی بهشان اثر نمی کرد اگر هم می خواست اثر کند باید می رفتی و از فاصله ی خیلی نزدیک شلیک می کردی و به جای حساس هم باید می زدی. آن روز بحث کشید به اینکه چه تعداد نیرو برای عملیات بروند و از چه طریقی اقدام کنند؟ سه گردان مأمور این کار شدند فرمانده یکیشان عبدالحسین بود وقتی راه افتادیم برای شناسایی، چهره او با آن لبخند همیشگی و دریایی اش گویی آرامتر از همیشه نشان می داد. تا نزدیک خط دشمن رفتیم یک هفته ای می شد که عراقی ها روی این خط کار می کردند. دژ قرص و محکمی از آب درآمده بود جلوی دژ، موانع زیادی تو چشم می زد جلوتر از موانع هم، درست سر راه ما، یک دشت صاف و وسیع، خودنمایی می کرد اگر مشکل موانع را می توانستیم حل کنیم این یکی ولی کار را حسابی پر دردسر می کرد با همه این احوال، بچه ها به فرمانده تیپ می گفتند: «شما فقط بگو برای برگشتن چکار کنیم؟» ما می رفتیم تو دل دشمن که عملیات ایذایی انجام بدهیم برای همین مهم تر از همه، قضیه سالم برگشتن نیرو بود. فرمانده ی تیپ چند تا راهنمایی کرد. عملاً هم کارهایی صورت دادیم، حتی گرایمان را رو حساب برگشتن تنظیم کردیم. از شناسایی که برگشتیم نزدیک غروب بود بچه ها رفتند به توجیه نیروها من و عبدالحسین هم رفتیم گردان خودمان. دو تا گردان دیگر راه به جایی نبردند؛ یکیشان به خاطر شناسایی محدود، راه را گم کرده بود، یکی هم پای فرمانده اش رفته بود روی مین، هر دو گردان را بی سیم زدند که بکشند عقب. حالا چشم امید همه به گردان ما بود و چشم امید به لطف و عنایت اهل بیت عصمت و طهارت(عليهم السلام). شاید اغراق نباشد اگر بگویم بیشتر از همه خود عبدالحسین حال توسل پیدا کرده بود. وقت راه افتادن چند دقیقه ای برای پیدا کردن پیشانی بند معطل کرد. یعنی پیشانی بند زیاد بود، او ولی نمی دانم دنبال چه می گشت. با عجله رفتم پهلوش گفتم: «چکار می کنی حاجی؟ یکی بردار بریم دیگه» حتی یکی از پیشانی بندها را برداشتم دادم دستش نگرفت گفت: «دنبال یکی می گردم که اسم مقدس بی بی روش باشه.» حال و هوای خاصی داشت خواستم توپرش نزده باشم خودم هم کمکش کردم بالاخره یکی پیدا کردیم که روش با خط سبز رنگ و زیبایی نوشته بود یا فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) ادرکنی، اشک تو چشم هاش حلقه زد. همان را بوسید و بست به پیشانی، تو فاصله چند دقیقه آماده شدیم، با بدرقه گرم بچه ها راه افتادیم. حقاً که انقلابی شده بود ما بینمان، ذکر ائمه (علیهم السلام) از لبهامان جدا نمی شد... . آن شب تنها گردانی که رسید پای کار، گردان ما بود، سیصد،چهارصد 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨ثبت نام بزرگترین اعتکاف نوجوانان جبهه مقاومت 👌+ کرسی آزاداندیشی مقاومت با استقرار میهمانان ویژه و حضور درجمع دانش‌آموزان پسرمتولد ۸۸تا۹۲ ثبت نام ازطریق 👇👇👇 🌐 GoftemanRazm.ir
. 🌙این شبها صدای فرشته داعی بلند است 🌼رسول اللّه صلى الله عليه و آله: إنَّ اللّهَ تَعالى نَصَبَ فِي السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَكا يُقالُ لَهُ: الدّاعي، فَإِذا دَخَلَ شَهرُ رَجَبٍ يُنادي ذلِكَ المَلَكُ كُلَّ لَيلَةٍ مِنهُ إلَى الصَّباحِ: «طوبى لِلذّاكِرينَ، طوبى لِلطّائِعينَ»، و يَقولُ اللّهُ تَعالى: أنَا جَليسُ مَن جالَسَني، و مُطيعُ مَن أطاعَني، و غافِرُ مَنِ استَغفَرَني، الشَّهرُ شَهري، وَ العَبدُ عَبدي، وَ الرَّحمَةُ رَحمَتي، فَمَن دَعاني في هذَا الشَّهرِ أجَبتُهُ، و مَن سَأَلَني أعطَيتُهُ، و مَنِ استَهداني هَدَيتُهُ، و جَعَلتُ هذَا الشَّهرَ حَبلًا بَيني و بَينَ عِبادي، فَمَنِ اعتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إلَي‏. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خداوند متعال، در آسمان هفتم، فرشته‏اى را منصوب كرده است كه به او «داعى (دعوت كننده)» مى‏گويند. چون ماه رجب فرا رسد، آن فرشته، هر شب تا صبح بانگ مى‏زند: «خوشا به حال ذكرگويان، خوشا به حال فرمان بُرداران» و خداوند متعال مى‏فرمايد: «من، همنشين آنم كه با من همنشينى كند و فرمان‏بُردار آنم كه از من، فرمان ببَرد و آمرزنده آنم كه از من، آمرزش طلبد، اين ماه، ماهِ من است و بنده، بنده من و رحمت، رحمتِ من. پس، هر كه در اين ماه مرا بخوانَد، پاسخش مى‏دهم و هر كه از من بخواهد، عطايش مى‏كنم و هر كه از من هدايت بطلبد، هدايتش مى‏كنم، اين ماه را ريسمانِ ميان خودم و بندگانم قرار دادم. پس، هر كه به آن چنگ زند، به من وصل مى‏شود.» 📘نهج الدعاء، ج۱ ص۳۳۴ حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏷 به با تقوا شوهرش بده، 🌼: ⁙ « لرجل جاءَ إلَيهِ يَستَشِيرُهُ في تَزويجِ ابنَتِهِ ـ: زَوِّجْها مِن رَجُلٍ تَقِيٍّ، فإنّهُ إن أحَبَّها أكرَمَها وإن أبغَضَها لَم يَظلِمْها.» ✓ «به مردى كه با ايشان درباره ازدواج دختر خود مشورت كرد فرمود: او را به مردى باتقوا شوهر ده؛ زيرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامى اش مى دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وى ستم نمى كند» 📚مكارم الأخلاق، ج١، ص٤٤٦ حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
حدیث بندگی
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی #قسمت_هشتاد خاک های نرم کوشک و یادگاربرونسی 🪴🌷🪴🌷
خاک های نرم کوشک زندگینامه شهید عبدالحسین برونسی خاک های نرم کوشک و یادگاربرونسی 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 تا نیروی بسیجی دقيقاً پشت سرهم آرام و بی صدا قدم بر می داشتیم به سوی دشمن، تو همان دشت صاف و وسيع. سی چهل متر مانده بود برسیم به موانع یکدفعه دشمن منور زد، آن هم درست بالای سر ما، تاریکی دشت به هم ریخت و آنها انگار نوک ستون را دیدند یکدفعه سر و صداشان بلند شد. پشت بندش صدای شلیک پی در پی گلوله ها آرامش و سکوت منطقه را زد به هم صحنه نابرابری درست شد؛ آنها توی یک دژ، محکم پشت موانع و پشت خاکریز بودند، ما تو یک دشت صاف. همه خیز رفته بودیم روی زمین، تنها امتیازی که داشتیم نرمی خاک آن منطقه بود جوری که بچه ها خیلی زود توی خاک فرو رفتند. دشمن با تمام وجودش آتش می ریخت. آرپی جی یازده، گلوله تانک، دولول، چهارلول و هر اسلحه ای که داشت کار انداخته بود، عوضش عبدالحسین دستور داده بود که ما حتی یک گلوله هم شلیک نکنیم اوضاع را درست و دقیق سنجیده بود¹، در این صورت هیچ بعید نبود که دشمن ما را با یک گروه چند نفره ی شناسایی اشتباه بگیرد و فکر کند که کلک همه را کنده است اتفاقاً همین طور هم شد؛ حدود یک ربع تا بیست دقیقه ریختن آتش شدید بود، رفته رفته حجمش کم شد و رفته رفته قطع شد. خودم هم که زنده مانده بودم باورم نمی شد دشمن اگر بوی عملیات به مشامش می رسید به این راحتی ها دست بردار نبود. پاورقی ۱_ همیشه تو سخت ترین شرایط با وجود این که حرص و جوش زیادی می زد برای حفظ جان بچه ها، ولی هیچ وقت تسلطش را به اوضاع از دست نمی داد و تو همان حال و احوال بهترین راه را انتخاب می کرد. 🪴🌷🪴🌷🪴🌷🪴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
. ♨️رهبر انصارالله یمن: ما در بین دو تهدید قرار داریم سید عبدالملک بدرالدین: 🔸ما در بین دو تهدید قرار داریم؛ یکی از سوی پروردگار آسمان‌ها و زمین، پادشاه قدرتمند و مالک روز قیامت که آتش جهنم و عذاب در دنیا و آخرت در ید قدرت اوست و ما را تهدید کرده که اگر برادرانمان در غزه را یاری نکنیم، گرفتار عذاب او خواهیم شد. 🔸و دیگری از سوی طاغوت زمان و فرعون عصر، آمریکا که دارای سلاح‌ها، ارتش‌ها و حکومت‌های وابسته است. به نظر شما از چه کسی باید بیشتر ترسید؟ کدام راه را باید انتخاب کرد؟ حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آیت‌الله میرباقری: «جنگ شناختی دشمن در رسانه‌های حزب‌اللهی‌ها دیده می‌شه!» حدیث بندگی را به دیگران معرفی کنید👇 ❇️@hadisbandegi1