در آستانه ی در
به روح باران می ماندی،
ای طراوت محض!
شکوه رحمت مطلق زِ چهره ات می تافت
به خنده گفتی:
" تنها نبینمت ! "
گفتم:
" غـم تو مانده و
شب های بی کران با من! "
#فریدون_مشیری
#شب_خـوش
🍃 @Hadise_love84
هوا هوای بهـار است و
باده بادهی ناب
به خنده خنده بنوشیم،
جرعه جرعه شراب
#فریدون_مشيری
🍃 @Hadise_love84
یادم آید تو به من گفتی از این عشق حذر کن
تا فراموش کنی چندی از این شهر سفر کن
با تو گفتم حذر از عشق ندانم!
سفر از پیش تو هرگز نتوانم؛ نتوانم!
#فریدون_مشیری
🍃 @Hadise_love84
«ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ» ﺭﺍ
ﻣﻦ ﺩﻻﻭﯾﺰﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﯾﺎﻓﺘﻪﺍﻡ
ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ..
ﺩﺍﻣﻨﯽ ﭘﺮ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﮔﻞ ﮐﻪ ﺩﻫﯽ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻪ ﺧﻠﻖ
ﮐﻪ ﺑﺮﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺷﻤﻦ
ﮐﻪ ﻓِﺸﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺩﻭﺳﺖ،
ﺭﺍﺯ ﺧﻮشبختی ﻫﺮﮐﺲ ﺑﻪ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻥ ﺍﻭﺳﺖ!
ﺩﺭ ﺩﻝ ﻣﺮﺩﻡ ﻋﺎﻟﻢ – ﺑﻪ ﺧﺪﺍ -
ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭘﺎﺷﯿﺪ
ﺭﻭﺡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﺨﺸﯿﺪ .
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ! ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺑﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺑﮕﻮ
ﺍﯾﻦ ﺩﻻﻭﯾﺰﺗﺮﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﻭﻗﺖ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﻭ ﺑﻪ ﺩﻩ ﺑﺎﺭ، ﮐﻪ ﺻﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﮕﻮ
« ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩﺍﺭﯼ » ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﭙﺮﺱ
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﮕﻮ
#فریدون_مشیری
🍃 @Hadise_love84
من مناجات درختان را هنگام سحــر
رقص عطـر گل یـخ را با باد
نفس پاک شقـایق را در سینـه کوه
صحبت چلچله ها را با صبـح
نبض پاینده هستی را در گنـدم زار
گردش رنگ و طراوت را در گـونه گل
همه را میشنـوم
می بینـم
من به این جمله نمی اندیشــم
به_تو_می_اندیشــم
#فریدون_مشیری
#صبح_صادقتـون_بخیـــر
🍃 @Hadise_love84
دل را خرامان میکنم، شب را چراغان میکنم
من یاد یاران میکنم، وین دیده گریان میکنم
درسینه ام دردیست نهان، آن را نمایان میکنم
دریای آرامم ولی، یک لحظه طغیان میکنم
جور و ستمها دیده ام، داد از رقیبان میکنم
چون یار نباشد در بَرم، این خانه ویران میکنم
من باده نوشی میکنم، با یاد تو سـر میکنم
این کلبه را احزان مبین، روزی گلستان میکنم
پُر خواهشم چون ناله ای، دیگر مرا صبری
نه ای
خاکسترِ آتش بُوَم، روزی فروزان میکنم
این چهره ام از غـم شکست، برفی به موهایم نشست
آیی بگیری دست من، بینی چه طوفان میکنم
#فریدون_مشیری
🍃 @Hadise_love84
گر تو آزاد نباشی، همه دنیا قفس است
هر کجا هست زمین تا به ثریا قفس است
تا که نادان به جهان حکمروایی دارد
همه جا در نظر مردم دانا قفس است
#فریدون_مشیری
🍃 @Hadise_love84
من اینجا ریشـه در خاکـم
من اینجا عاشـق این خاک اگر آلوده یا پاکـم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!
امید روشنائی گر چه در این تیره گیها نیست
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تُهی گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید سرود فتـح می خوانم...
#فريدون_مشيری
🍃 @Hadise_love84
در آستانہ ے در
بہ روح باران مےماندے،
اے طراوت محض!
شڪوه رحمت مطلق زِ چهره ات می تافت
بہ خنده گفتے:
" #تنہـانبینمت! "
گفتم:
" غـم تو مانده و
شب هاے بےڪران با من! "
#فریدون_مشیری
🍂 @Hadise_love84
شب ها ڪہ سڪوت است و سڪوت است و سیاهی
آواے تو مےخوانَدَم از لایتناهی
آواے تو مےآرَدَم از شوق به پرواز
شب ها ڪہ سڪوت است و سڪوت است و سیاهی
امواج نواے تو به من مےرسد از دور
دریایی و من، تشنه ی مهرِ تو، چــو ماهی
دیدارِ تو گر صبحِ ابد هم دهَدَم دست
من سرخوشم از لذتِ این چشم به راهی…
#فریدون_مشیری
🌨 @Hadise_love84
بنشین، مرو ڪہ خواب نیاید بہ چشم ما
بسیار شب بہ خاطر امشب نخفتہ ایم
#فریدون_مشیرے
🍃 @Hadise_love84
بہ خنده گفتے
تنہا نبینمت!
گفتم:
غم تو مانده و
شبہـایِ بیڪران با من...
#فریدون_مشیرے
🍂 @Hadise_love84
بہ خنده گفتے
تنہـا نبینمت!
گفتم:
غم تو مانده و
شبهایِ بیڪران با من!
#فریدون_مشیرے
🍃 @Hadise_love84