‌مگو پرنده در این لانه ماندنش سخت است بمان! که مهر تو از سینه راندنش سخت است چگونه دل نسپاری به دیگران؟ که دلت کبوتری است که یک جا نشاندنش سخت است چه حال و روز غریبی که قلب عاشق من اسیر کردنش آسان، رهاندنش سخت است زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتیبه‌های ترک خورده خواندنش سخت است هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام حدیث شوق به پایان رساندنش سخت است #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🌸🍃

‏#توئیت🖇♥️ غم انگیزترین تعریف عشق و علاقه رو #سجاد_سامانی گفته: "زخم تبرت مانده، ولی جای شکایت شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه..." #حدیث_دل 🦋

#توئیت 🖇♥️ و چه زیبا #سجاد_سامانی حجت رو در ستایش معشوق تموم کرد اونجا که گفت : قیاسِ یک به یکِ شهر با تو آسان نیست که بهتر از همگان است؟ بهتر از آنی #حدیث_دل 🦋

#روضه زبان به روضه چرا واکنم؟ همین کافیست مباد شاهد جان دادنِ پسر، پدری... #سجاد_سامانی #حدیث_عاشقی 🥀

خواستم دلتنگیَم را در دلم پنهان کنم عاشق و انکارِ دلتنگی؟ مسلمان و دروغ؟ #سجاد_سامانی #احوالات #بی‌چاره‌دل #بوقت‌دلتنگی #حدیث_عاشقی🍂

‌ کجایی ماهیِ آرام در آغوش اقیانوس؟ به من برگرد، این دریای غم، لبریز دلتنگی ست ... #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🌺🍃

به یاد مرگ در پاییز بیش از پیش می‌افتم که در افتادن برگ درختان، درس عبرت‌هاست #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

✨ بیمار چشم اویم و آن سنگدل مرا درمان که بگذریم، دعا هم نمی‌کند ...! #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

#سجاد_سامانی اونجایی که میگه: "هرچند دشمنم شده‌ای دوست دارمت بر دوستان گلایه روا نیست، بگذریم" #حدیث_دل 🍁

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم: « بهار با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییز دلتنگی است » #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🦋

از بغض من مرنج که این عاشق صبور صدبار دل شکستی و یک بار گریه کرد #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

گرچه یادی نمی‌کنی از من رفتی و همیشه در یادی ...! #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

گفتم که عاشقت شده‌ام، دورتر شدی ای کاش لال بودم و حرفی نمی‌زدم #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم هیچکس حتی شبیهت نیست، فوق العاده ای! #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتبیه‌های ترک‌خورده خواندنش سخت است ...! #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

‌ در شعر شاعران همه گشتم ڪه مصرعی در شأن چشم‌هاے تو پیدا ڪنم ، نشد #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁 ‌

‌‌ هنوز از اختیار اینقدر می‌فهمم که این ماهی میان انتخاب تنگ یا مرداب، مجبور است... ‌ که‌ام؟ خاری که از خاک مزاری سر برآورده من از وقتی به دنیا آمدم پایم لب گور است ... ‌ #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

➰ مرا چون موج، دوری از تو ممکن نیست ای ساحل هزاران بار ترکت کردم اما باز برگشتم... #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم: بهار با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییز دلتنگی‌ست... #سجاد_سامانی #حــــدیـث_دل 🍁

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم: بهار با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییز دلتنگی‌ست... #سجاد_سامانی #حدیث_دل🍁

نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم: بهار با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییز دلتنگی‌ست... #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

می زند لبخند بر چشمان اشک آلود شمع هر که باشد باخبر از گریه ی پنهانیم هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد عاقبت کاری به دستم می دهد نادانیم #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎

‌ تو را با دیگری می بینم و با گریه می پرسم از این دیگر نوازی ها خدایا چیست مقصودش #سجاد_سامانی #حدیث_دل🍁

در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق چه کنم؟ شیوه‌ی پرهیز نمی‌دانستم گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟ گفت من نام تو را نیز نمی‌دانستم #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁

‌گفته بودم شادمانم بشنو و باور مکن گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن گفتی آیا در توانت هست از من بگذری گفتم آری می توانم.. بشنو و باور مکن #سجاد_سامانی #حدیث_دل 🍁 ـᬼ࿐‌ـ‌ٰٰ🍃🌹🍃ـᬼ࿐‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌