شیرین می بوسمت
شبیه طعم گلابی تابستان
شبیه طعم انجیر پایان #شهریور
و با آغوش پرمهرم
بودنت را پذیرایم
نفس های گرمت را
بر جان خسته ام ارزانی دار
دست هایم را در دستت بگیر
دوستم بدار
و مرا با بودنت
از طوفان تنهایی برهان
با من بمان و بمان و بمان
#امیر_عباس_خالق_وردی
#جان_جانانم
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
#story 🍂 #پاییز #حدیث_دل 🦋
#شهریور
شمارش معکوس شروع می شود
روزهای پایانی شهریور است
روزهایی که نه می توان انگ گرمای تابستان را به او زد و نه وصله ی سوز و سردی پاییزی را
شهریور را باید در تراس زندگی روی صندلی چوبی ، کنار روزمره گیهاخودت را به یک فنجان چای میهمان کنی و با هوای مطبوعش عشق بازی کنی
با خاطرات دور و نزدیک به خلسه بروی و زندگی آدمها را تماشا کنی
آوای مهر به گوش میرسد بوی کتاب و دفتر و مشق های زندگی و صدای پای کودکان به صف ایستاده برای یاد گرفتن علم و دانش...
حیف است از شهریور با بی تفاوتی عبور کنی
اینروزها تا می توانی نفس عمیق بکش و لبخند را چاشنی نگرانی ها کن
بی خیال ناملایمات و اضطراب...
بی خیال نداشته ها و غصه ها
پاییز نزدیک است
#عصرتونآروم
#حدیث_دل 🦋
تا #شهریور روزهای سبزش را در تقویم میگذراند،
تو هم بیا!
میترسم ورق برگردد،
روزگار آن روی زردش را زودتر نشان بدهد
و تو هنوز راهِ رفته را کوتاه نیامده باشی..
بیا که بادها دستِ فصلها را خواندهاند
و خبر از #پاییزِ زودرس میدهند:)
#بوقتدلتنگی
#حدیث_دل 🦋
بیدار می شوی
به خودت صبح بخیر می گویی
برای خودت چای می ریزی
تکیه می دهی به خودت
و فکر می کنی
دلت برای چه کسی باید تنگ می شده است ؟
چرا هیچکس
آنقدر ها که باید خوب نبود
که این صبحِ #شهریور
بی او
از گلوی آدم پایین نرود ...!
#رویا_شاه_حسین_زاده
#حدیث_دل 🦋
این روزهایِ پایانیِ #شهریور
دلهره ی عجیبی دارد !
دلهره ای از جنسِ حال و هوایِ نابِ کودکی ،
با عطرِ دلبرانه ی کتاب هایِ نو و طعمِ گسِ خرمالو ...
ما دیگر آن کودکِ بی غم و خندانِ سالهایِ دور نیستیم ، اما این دلهره ، یادگارِ خوبِ همان روزهاست ،
روزهایِ خوبی ، که نگرانیِ مان ، بخاطرِ معلمِ تازه ای بود که نمی شناختیم ،
و تمامِ ترسمان ، برای درس هایی که قرار بود سخت تر از سال هایِ قبل باشد ...
چه حال و هوایِ بی نظیری بود !
هنوز هم که هنوز است
#پاییز ، دلنشین تر از تمامِ فصلهاست
قدم زدن در خیابان هایِ نارنجی و خِش خشِ جانانه ی برگ ها ، تسکینِ خوبی ست ...
اما کاش برایِ یک روز هم که شده به روزهایِ خوبِ کودکی بر می گشتیم
مثلا اوایلِ مهر باشد و حیاطی شلوغ و بچه هایی شاد و خندان ، که با اشتیاقی بی وصف ، لباس و کفش هایِ جدیدشان را به هم نشان می دهند ،
مثلا پاییز باشد و کودکی که بی غم و آسوده ، کوله پشتی اش را روی دوشش گرفته و سرخوش و لی لی کنان ، به سمتِ خانه می دود...
و چه موسیقیِ دلنوازی ست خش خشِ برگهایِ پاییزی
وقتی دلت کودکانه می تپد
وقتی نگرانِ هیچ چیز نیستی ...
#نرگس_صرافیان_طوفان
#نوستالژی
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
پله ها را یکی دوتا طی می کنم تا به تو برسم باران هم مرا در این بزم همراهی می کند به دلم افتاده ت
چقدر نیستی
چقدر دلتنگم
و چقدر کند می گذرد این ثانیه های درد آلود
بی توووو
محبوس زندانی به نام #شهریور م
و خوب می دانم
آمدن #پاییز
رنگ خشکی به احساسم می نشاند
انگار قرار است وقتی نیستی
بمیرد احساسی که برایت در درونم
پنهان ساخته ام
#امیر_عباس_خالق_وردی
#بوقتدلتنگی
#حدیث_دل 🦋
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابانهای زرد و خیس برای نیمکتهای منتظر
حال و هوای دلت گرم بماند که #شهریور پایان گرمای تابستانی ماست نه آغاز دلتنگی های سرد پاییزی. نکند با هر باد و بارانی بلرزد بخشکد زیر انبوهی از برگ ها. باران اگر بارید، سیل اگر جاری شد و جاده ها خیس از نبودن، تو اما حال و هوای دلت گرم بماند.دلبسته ی واژه ها، نگاه ها و دست ها نباید بود که با تکان خوردن هر شاخه بی درنگ، دلی یخ بزند. .! حال و هوای دلت گرم بماند که #پاییز، فصل دلسپردن و ورق زدن خاطرات کهنه ی دل نیست ...
#حاتمه_ابراهیم_زاده
#برای_آنکه_خودش_میداند
#حدیث_دل 🦋
#story
#بوقتپاییز🍁
#شهریور رو به افول است
و زوزه ی باد خبر از قدم های
پاییز می دهد
کفشدوزک هایم برای یک بارکه شده
باید از کفش دوختن دست بردارند
برای این پاییز باید آغوشِ گرمی بافت...
#سیدحامدجوادی
#حدیث_دل 🦋
#شهریور
دختر تہ تغارے تابستان
#عجیب_بوے_پاییز_میدهد
بوے باران ...
نگاہ آفتابش هم
دیگر آنقدر
سوزان نیست ...
شهریور انگار اصلا
دختر تابستان نیست ...
#مریمموسوی
#حدیث_دل 🍂
[ حدیث دل ]
#حدیث_دل 🍂
#شهریور
دارد ثانیه ثانیه
به پایانش نزدیک می شود
آفتابش کم رمق و بی جان
و برگ های سبزش
برای ماندن بر شاخه درختان ناتوان
هنگام وداع #تابستان است و
پاییز با قبای زرد و
گیسوان سرخ
در اندیشه تاج گذاری است
درختان پیش رویش
فرشی از جنس برگ
گسترانیده اند و
کلاغ های سیاه
با همان اواز معروف
امدنش را خوش آمد گفته اند
نسیم مطبوع
اغشته به نیش سرماست
خزان پشت برج و باروی احساسمان
دارد پایکوبی می کند
باید تن پوشی ضخیم از جنس وفاداری بپوشیم و در حراست از مرز عشق و اعتمادمان بکوشیم
تابستان سبزه قبا
سفرت بخیر
#پاییز خوش رنگ
امدنت
مبارک
امید آنکه مهرماهت
مهرمان افزون کند و
تماشای جلوه های زیبایت
غصه ها را از دل بیرون کند
#امیر_عباس_خالق_وردی
#حدیث_دل 🍂