eitaa logo
حدیث سهر
1.6هزار دنبال‌کننده
165 عکس
20 ویدیو
1 فایل
🔰 کانال رسمی استاد حسن رمضانی در پیام‌رسان ایتا 🔰 نکات ناب و خاطرات شنیدنی از عارفان، حکیمان و اندیشمندان در بیان استاد حسن رمضانی 🇵🇸 ارتباط، پیشنهاد و انتقاد: @Mostafaramazani ❗️نشر مطالب کانال، همراه با ذکر منبع اشکالی ندارد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 مـا با کسـی دعوا نداریـم! 🔹استاد حسن رمضانی: آیت الله جوادی آملی خیلـی مـؤدب هسـتند. خـوب اسـت دراینبـاره جملـه ای را از مرحـوم آیت ّ اللـه فاضـل لنکرانـی مطـرح کنـم؛ ایشـان می فرمودنـد: «ادب آیت الله جـوادی آملـی را اگـر بـه کل حـوزه توزیـع کننـد کل حـوزه مـؤدب می شـود.» وقتی کـه حقیـر ایـن جملـه را از قـول آیت اللـه فاضـل بـرای آیت الله جـوادی آملـی نقل کردم، لبخنـدی زدنـد و گفتند: مـا با کسـی دعوا نداریـم و مطالب خـود را یـک یـا دو بار می گوییـم اگـر پذیرفتند که بسـیار خوب امـا اگـر نپذیرفتند نه مجادلـه می کنیـم و نـه بحثـی راه می اندازیـم و مطالـب را آرام در حوزه هـای مختلف مطـرح می کنیـم تـا کارهـا انجـام شـود. اینکـه حرف مـا حاکم شـود یا نـه، کاری به آن نداریـم بلکـه فقـط می خواهیـم انجـام وظیفـه کنیم. (حدیث سهر، ص۳۵۹) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 انسان بالفعل 🔹استاد حسن رمضانی: بر اساس آنچه از آیات و روایات استفاده می شود، انسانیّتِ انسان مرهون تهذیب و تزکیۀ نفس است و گرنه او به رغم شکل و قیافۀ ظاهری، حیوانی زیرک و با هوشی است که با تکیه بر شعور و تواناییِ فوق العاده و ابزارهایی که در اختیار دارد می تواند بر دیگر موجوداتِ عالمِ دنیا اعمّ از انسان ها، حیوانات، نباتات و جمادات سلطه یافته و آنها را در راستای اهداف و امیال خویش به کار گیرد؛ بلکه با توجّه به برخی از نصوص و شواهد می توان ادّعا کرد: برخی از افرادِ به ظاهر انسان، بر اثر افراط در به کار گیری قوای حیوانیِ وهم (درکِ معانی جزیی) تخیّل (درکِ صور مجرّد از مادّه) شهوت (جلب منافع) و غضب (دفع یا رفع مضرّات) در رتبه ای پست تر از رتبۀ حیوانات واقع شده و تا این پایه سقوط می کنند. از این رو بزرگان اهل معرفت تصریح کرده اند: انسان در ابتدای تولّد، حیوان بالفعل و انسان بالقوّه است، ولی همو اگر در مسیر انبیاء و اولیاء واقع شود و بر اساس آموزه های آنان حرکت کرده و ظاهر و باطن خود را بیاراید، حیوانیّت او در راستای انسانیّت قرار گرفته و بدین گونه کم کم انسانیتش از حالت بالقوه خارج گشته و به فعلیّت می رسد و گرنه روز به روز حیوانیّت او قوی تر و اوصاف حیوانی در وی شدیدتر گشته تا پایه ای که او را با هیچ حیوانی نمی توان مقایسه کرد! (عرفان در آیینه قرآن و روایات، ص۹۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
4_5911347318380039820.mp3
22.09M
🎧 صوت کامل کلمه بیست‌ودوم - یادنامه علامه حسن‌زاده آملی (ره) گفتگو با استاد حسن رمضانی حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔺برنامه زنده تلویزیونی کلمه ▫️کلمه بیست‌وسوم : سالک توحیدی ▫️یادنامه علامه حسن حسن‌زاده آملی (ره) ▫️مهمان: آیت الله حسن رمضانی ▫️میزبان: وحید یامین‌پور 🔻 پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲ - ساعت ۲۳ شبکه یک سیما ▫️«برنامه تلویزیونی کلمه» https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 تسخیر علامه حسن زاده! 🔹استاد حسن رمضانی: پس از مدتی که علامه حسن زاده آملی در خدمت درس آیت الله الهی طباطبایی بودند، ایشان مریض شده و در بیمارستان نکویی قم بستری شدند و درسشان تعطیل شد. علامه می فرمودند: از اینکه درس تعطیل شد، بسیار دلگیر و ناراحت بودم، لذا فردای آن روز قلم و دفتر را برداشتم و خدمت ایشان در بیمارستان نکویی رفتم که هم از ایشان عیادت کنم و هم اگر صلاح بدانند و حالی داشته باشند، همانجا ما درسی داشته باشیم. خدمتشان مشرف شدم و گفتم: یک روز درس تعطیل شد، خیلی دلم گرفت؛ لذا آمدم خدمت شما تا اگر حالی داشته باشید همینجا من در محضرتان استفاده کنم. ایشان فرمودند: حاجی آقای حسن زاده، راستش دیشب من هم اولین شبی بود که در بیمارستان می خوابیدم، تاکنون به عمرم در بیمارستان نخوابیده بودم. خیلی دلم گرفته بود، برای اینکه از آن حالت خارج بشوم، لحظاتی را با شما محشور بودم! گفتم: یعنی چه؟! فرمود: دیشب ساعت فلان نرفتید کتابخانه؟ گفتم بله! فرمود: فلان کتاب را بر نداشتید؟ گفتم بله! فرمود: مقداری مطالعه نکردید؟ گفتم بله! فرمود: بعد از مدتی کتاب را به قفسه برنگرداندید؟ گفتم بله! فرمود: این من بودم که با پای شما رفتم به کتابخانه و با دست شما کتاب را برداشتم و با چشم شما کتاب را مطالعه کردم و بعد کتاب را سر جایش برگرداندم! گفتم: «آقاجان شما چه کارهایی با ما می کنید!». ایشان ما را تسخیر کرده بود و ما با اراده و خواست ایشان کارهایی را انجام می دادیم و خودمان هم خبر نداشتیم! (حدیث سهر، ص۲۵۴) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
4_5913599118193725845.mp3
41.49M
🎧 صوت کامل کلمه بیست‌وسوم - یادنامه علامه حسن‌زاده آملی (ره) گفتگو با استاد حسن رمضانی حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
آیات یعنی علی و اولاد علی (علیهم السلام).mp3
2.12M
🎧 آیات یعنی علی و اولاد علی (علیهم السلام) 🎙 استاد حسن رمضانی حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 رابطۀ با خدا و خلق 🔹استاد حسن رمضانی: در یکی از تابستان‌هایی که حضرت علاّمۀ طباطبایی به مشهد مشرّف شده بودند، حقیر و تعدادی از دوستان به حضور سرا پا نور و سرورشان تشرّف حاصل کردیم. به حق مجلس وزین و با معنویتی بود! از ایشان درخواست موعظه و نصیحت کردیم. آن بزرگوار بر دو نکته تاکید کردند؛ نخست آنکه فرمودند: «خداوند می‌فرماید: ولا تکونوا کالذین نسوا الله فانسیهم انفسهم اولئک هم الفسقون؛ مانند آنان که خدا را به فراموشی سپردند و خدا هم آنان را از یاد خودشان برد نباشید! آن‌ها همان فاسقان هستند». نکتۀ دوم هم این بود که فرمودند: «امام علی علیه السلام می‌فرمایند: «من اصلح ما بینه و بین الله سبحانه اصلح الله ما بینه و بین الناس»؛ هرکس آن چه را که میان او و خداوند است اصلاح کند، خداوند آن چه را که میان او و مردم است اصلاح می‌کند». علاّمه در این توصیۀ اخلاقی به دو گونه ارتباطی که انسان با غیر خود دارد اشاره فرمودند: نخست: رابطه انسان با خداوند؛ دوم: رابطۀ انسان با مردم. دربارۀ ارتباط انسان با خداوند با توجه به آیه سورۀ حشر تاکید داشتند که: خدا فراموشی به خود فراموشی و خود فراموشی به فسق می‌انجامد و فسق هم به معنای خروج از مدار تکامل و سعادت است و دربارۀ ارتباط انسان با مردم هم با توجّه به سخن امام علی علیه السلام سفارش کردند: راه اصلاح روابط مردمی، اصلاح رابطه‌ای است که انسان با خدا دارد، که اگر این اصلاح شود، آن هم به خواست خداوند، بدون آن که مؤونه‌ای داشته باشد اصلاح می‌شود. (حدیث سهر، ص۲۴۷) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 نابغۀ پاک 🔹استاد حسن رمضانی: اسـتاد جوادی آملی، نسـبت به پاکی ابن سـینا بسـیار تأکید داشـته و می فرمودند: ابن سـینا صـرف نظـر از ملّایی و نبوغی که داشـت، خیلـی پاک بود. (حدیث سهر، ص۱۳۸) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 حکمت با طعم عرفان عملی 🔹استاد حسن رمضانی: جلسات عمومی عرفان عملی علامه حسن زاده آملی (ره) همراه تدریس فلسفه و عرفان نظری بود. در درسهای حکمت و عرفان، مطالب اخلاقی و عرفان عملی و دستور العمل های عمومی بیان می داشتند. مثلا می فرمودند تا جایی که ممکن است دایم الوضو و با طهارت بوده باشید. دوم اینکه در روز مراقبه را جدی بگیرید. هر چیزی را نگویید، هر چیزی را نخورید، هر جایی نروید، با هر کسی ننشینید. در جایی که حاضر می شوید بدانید که در محضر ملکوتید. می فرمودند علامه طباطبایی می فرمود: تخم سعادت مراقبه است. سوم اینکه می فرمودند شب قبل از خواب مسبحات ست را تا جایی که ممکن است بخوانید که این از سنتهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود. خیلی به این سه مورد، سفارش می کردند و تاکید داشتند. بعد می فرمودند با قرآن آشنا باشید. ترجمه کلمات قرآن را خوب بفهمید. زشت است برای شما که آیات قرآن را بخوانید و برای فهم معانی آن به کتاب لغت و ترجمه مراجعه کنید. ترجمه ظاهری قرآن را خوب بلد باشید. به حشر و نشر با قرآن هم خیلی تأکید داشتند. دستور العمل های عمومی ایشان اینطور بود. همراه با تدریس عرفان نظری اینها را پر رنگ بیان می کردند. (حدیث سهر، ص۲۸۳) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 اهمیت استاد در سیر إلی الله 🔹استاد حسن رمضانی: ســید علی آقای قاضــی در ســیر الی اللــه و عرفــان بــه داشــتن اســتاد، بســیار اهمیــت می دادنــد. از نظــر ایشــان، ســالک اگــر نصــف عمــر خــود را در جسـتوجوی اسـتاد بگذرانـد، ارزش دارد و سـالکی کـه اسـتاد را دریابـد، نصـف راه را طــی کــرده اســت. (حدیث سهر، ص۱۸۴) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 لا بشرط مقسمی 🔹استاد حسن رمضانی: من ندیدم کسی را که از منزل ایشان (آیت الله عزالدّین زنجانی) ناراحت و ناراضی خارج بشود. این به خاطر همان خلق و خوی ویژه و اهل مدارا بودن ایشان بود که با هر کسی براساس اقتضائات روحیه او معاشرت می‌‌کرد. لذا همیشه مردم از محضر ایشان با خوشحالی تمام خارج می‌شدند، چرا که ایشان خود را در تعیّن خاصی محدود و محصور نمی‌کرد. گاهی می‌فرمودند: آیا اصطلاح «لا بشرط مقسمی» را شنیده‌‌اید؟ اگر می‌خواهید مصداق مجسم «لا بشرط مقسمی» را پیدا کنید به من نگاه کنید. ایشان با کسی که انقلابی بود، انقلابی بودند. کسانی که ضد انقلاب بودند آنها را هم می پذیرفتند و تکریم می کردند. افرادی که با فلسفه میانه خوشی داشتند با آنها خوب بودند، با افرادی که با فلسفه میانه خوشی نداشتند با آنها هم خوب بودند. با عرفا خوب بودند با ضد عرفا هم خوب بودند. البته مدارا می کردند وگرنه رگه های انقلابی و عرفانی و فلسفی در ایشان بود. (حدیث سهر، ص۳۵۹) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 من افراد را می شناسم! 🔹استاد حسن رمضانی: عصر جمعه ای بود رفته بودم خدمت آیت الله بهاءالدینی و نماز مغرب و عشا را با ایشان خواندم. افراد که رفتند، من ماندم و ایشان و ایشان هم سرحال بودند. لذا خادم حسینیه را صدا زدند و گفتند: داش مرتضی! یه چایی بیار ما و آقا بخوریم! داش مرتضی هم یک استکان چایی برای ایشان ریخت و یک استکان برای من و خودش هم رفت. من دیدم جلسه خیلی خودمانی است و ایشان هم سرحال و با نشاط اند؛ لذا مناسب است که برخی از اسرار مگو را از ایشان بپرسم. به ایشان گفتم: آقا! من در این مدت هفت، هشت سالی که در خدمتتان بودم به کرّات اتفاق افتاده که من روزها با چیزهایی مواجه می شدم و شب که به خدمتتان می رسیدم شما دقیقا به همان اشاره می کردید، لذا این سوال برایم پیش آمده که آیا شما به اینهایی که می گویید توجه و نظر دارید یا اینکه خداوند همین طور بر زبانتان جاری کرده و راست در می آید؟ ایشان گفتند: آقا اگر چیزی متوجه شدی خدا را شکر کن! گفتم: الحمدلله! یک چیزهایی را متوجه شده ام، ولی می خواهم ببینم این ها خیالات و اوهام من است یا واقعیت دارد؟ ایشان از بین عینک و ابرو نگاه تند و تیزی به من کردند و با صدای بمی که داشتند فرمودند: آقا من اجمالا به شما بگویم که من افراد را می شناسم! این را که گفتند در من انفجاری حاصل شد و حالتی دهشت انگیز و وحشت آور به من دست داد و دیگر متوجه چیزی نشدم و از حال رفتم! وقتی متوجه شدم که دیدم داش مرتضی دارد من را از روی پاهای ایشان بلند می کند! (حدیث سهر،ص۳۴۲) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 از بوسیدن کلّۀ من هم بهتر است! 🔹استاد حسن رمضانی: شخصی ايشان را در حرم حضرت رضا (علیه السلام) می بیند و بر اثر عشق و ارادت و علاقه ای که به ايشان داشته، خواست دست علاّمه را ببوسد. ايشان با صداقت تمام و ارادت کامل می فرمايد: «شما اگر خم بشويد و صحن مطهّر حضرت رضا را ببوسید، از بوسیدن کلّۀ من هم بهتر است». ايشان حتی از «سر» مبارکشان تعبیر به «سر» هم نکردند و از باب بی اعتنايی به خود، از سرشان به «کلّه» تعبیر کرده و فرمودند: «اگر خم بشويد و صحن مطهّر حضرت رضا را ببوسید از بوسیدن کلّۀ من هم بهتر است». خیلی عشق و معرفت می خواهد که شخص اينگونه به قضیه نگاه کرده و اينگونه اظهار نظر کند و بگويد بوسیدن صحن مطهر حضرت امام رضا به خاطر انتساب به حضرت از بوسیدن سر من افضل است! (عرفان علامه طباطبائی، ص۲۶۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 ملاصدرا به گردن حوزه ها حق دارد! 🔹استاد حسن رمضانی: آیت الله بهاء الدینی (ره) در جلسه ای که در خدمتشان بودیم فرمودند: «آقا! آخوند ملاصدرا خیلی به گردن حوزه ها حق دارد! شما این شرح اصول کافی ایشان را ببینید این آقایانی که ان قلت و قلت دارند بیایند عوض این حرف ها و این قدر ناشناسی ها یک سطر مثل آنچه آخوند نوشته است بیاورند. مثل جناب آخوند در شرح روایات حرف بزنند و مشکل گشا باشند، این مرد این کار را کرده است شما چه کرده اید که این قدر از دین و از قرآن و اهل بیت دم می زنید؟». خود آیت الله بهاء الدینی از نوادگان دختری جناب صدرالمتألهین رضوان الله علیه بودند. با اینکه می فرمودند من ذوق فلسفی ندارم، یک روز در درس جناب آقای شاه آبادی شرکت کردم سرم درد گرفت و دیگر به درس ایشان نرفتم، اما مع ذلک نسبت به آخوند این دیدگاه را داشت و برای آخوند جایگاه ویژهای قائل بود. (حدیث سهر، ص۱۵۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 رأس الحکمـة مخافـة اللّه 🔹استاد حسن رمضانی: روزی خدمت آیت الله ذبیح الله قوچانی بودیم. ایشان فرمودند: «آقـا! گاهـی می بینیم شـخص با ده دلیـل و برهـان خدایـی را اثبـات می کنـد کـه ذره ای از او پـروا نـدارد و حـلال و حرام او را مراعـات نمی نمایـد. مثـلا برهـان حرکـت، برهـان نظـم، برهـان امـکان، برهان صدیقیـن و ... این هـا براهینـی هسـتند کـه حکمـا یـا متکلمـان به وسـیلۀ آن هـا خدا را اثبـات می کنـند، ولـی متأسـفانه دیـده می شـود برخـی به رغـم آنکـه ایـن براهین را خیلـی خـوب تقریـر و با آب و تـاب فراوانـی بیـان می نماینـد؛ ذره ای در دل آن ها اثر نمی کنـد و لـذا از خداونـد حریـم نمی گیرنـد و تقـوای لازم را ندارنـد؛ درصورتی کـه «رأس الحکمـة مخافـة اللّه»؛ یعنـی: اسـاس و رأس حکمـت و معرفـت، خوف از خدا و پـروای از محرمـات الهـی اسـت. ایـن چـه حکمتـی اسـت کـه آقـا را از محرمات الهـی بـاز نمـی دارد؟! و ایـن آقا چـه حکیمی اسـت که تقوا نـدارد و از گناهـان پرهیز نمی کنـد؟». (حدیث سهر، ص۳۸۳) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 اعجوبه ای به نام امام خمینی (ره) 🔹استاد حسن رمضانی: امـام خمینـی بـر اسـاس مذاق عرفانی خودشـان تفسـیر سـوره حمـد را در صدا و سـیما شـروع کـرده بودنـد. ایـن تفسـیر پنـج جلسـه ادامه یافت و بسـیار دلنشـین بـود اما افسـوس که این تفسـیر تعطیل شـد و ادامـه نیافت. علـت تعطیلـی ایـن درس هـم، چیـزی و کسـی نبـود، جـز شـخص میرزا جواد آقـا تهرانـی و احترامـی کـه حضـرت امـام برای ایشـان قائـل بودند. یکـی از دوسـتان من که از مسـئولان یکـی از شـعبه های کمیته مشـهد بود، از قـول مرحوم آقای واعظ طبسـی که رئیـس کمیته مرکـزی بود برای بنـده نقل کرد کـه میرزا جواد آقای تهرانی به مـن زنگ زدند و پشـت تلفـن بـه من فرمودند: شـما بـه عنـوان نمایندۀ حضرت امـام از قـول من مطلبی را بـه عـرض ایشـان برسـانید؛ و آن اینکـه شـما الآن بـه عنـوان رهبر جمهوری اسـلامی و فقیـه و مجتهـدی کـه قـدرت و حکومـت را بـه دسـت گرفته اسـت مطرح هسـتید، لذا سـعی نداشـته باشـید از این پایـگاه، حرف های عارفـان را به نام تفسـیر ترویـج کنید، این کار زیبنده شـما و مناسـب شـأن شـما نیسـت، شـأن شـما اجل از این حرف هاسـت. آقـای واعـظ طبسـی تلفنـی بـه جنـاب میرزا جواد آقـای تهرانـی گفته بودنـد: من تربیت شـده دسـت شـما و شـاگرد شـما هسـتم، اما اگر عرفان و فلسـفه، اعجوبه ای مثـل امـام را تحویـل می دهد، مـن حاضـرم از همه آنچه از شـما و دیگران در مشـهد بـر اسـاس مکتب تفکیـک علیه فلسـفه و عرفـان شـنیده ام، برگردم! (حدیث سهر، ص۳۸۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 شجرۀ طوبای شیخ الرئیس 🔹استاد حسن رمضانی: در نزاعی که ملاصدرا با ابن سینا در بحث «مساوقت وحدت با وجود» دارد، ابن سینا این مساوقت را قبول ندارد اما ملاصدرا به استدلال ابن سینا اشکال می کند. بنده وقتی اشکالات صدرا به ابن سینا را مشاهده کردم، در درسی که در منزل برقرار بود به رفقا عرض کردم: جناب صدرا ناظر به وحدت عامه است و جناب ابن سینا ناظر به وحدت خاصه است که در برابر کثرت است. وحدت عامه است که مشتمل بر کثرت است نه وحدت خاصه، لذا حق با جناب ابن سینا است، چون اگر مراد از واحد، وحدت خاصه در برابر کثرت باشد، قطعا فرمایش ابن سینا صحیح است. بلی! اگر مراد از واحد، واحد به وحدت عامه باشد، حق با جناب صدرا است. بنابراین نزاع حقیقی نیست. خلاصه بنده این دفاع را از جناب شیخ کردم و رفقا از منزل خارج شدند. بنده خسته بودم و همانجا روی پتوی کنار اتاق خوابم برد. در عالم رویا دیدم که به زیارت درختی رفتیم که خیلی رفیع و تنومند بود. داشتم عظمت و رفعت این درخت را برانداز می کردم که شخصی در کنار من گفت: هزار و اندی سال است که این درخت غرس شده، و در عین حال ببینید هنوز زنده است. من جلو رفته و به تنه درخت دست زدم، احساس کردم زنده است و خشک نیست. گفتم: عجیب است که این درخت بزرگ با این قدمت طولانی هنوز زنده است! آن شخص به من گفت: بله! این درخت، شیخ الرئیس است! گفتم: عجب! این شیخ الرئیس است؟! گفت: بله! این شجره طوبای شیخ الرئیس است. سپس بنده درخت را بغل کردم و شروع کردم به بوسیدن که از خواب بیدار شدم! (حدیث سهر، ص۱۳۸) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 زیارت انسان کامل 🔹استاد حسن رمضانی: حضرت اسـتاد حسن زاده آملی از همان سـنین کودکـی مـورد توجـه ویـژه حضـرت امام رضـا (علیه السلام) بـوده و عنایـات ویژه ای از ایشـان دریافـت کرده انـد. دربـاره زیـارت و تشـرف ظاهری، ایشـان خود را هم سـنخ انسـان کامـل نمی دیدند؛ ایـن مسـئله را بـه معنـای واقعـی کلمـه درک کرده بودند کـه مـا کجا و انسـان کامـل کجـا! لـذا نمی توانستند در ظاهـر امـر، بـه حـرم مطهـر امـام رضا مشـرف شـوند. البتـه ایـن قضیـه شـخصی و مربوط به شـخص خودشـان اسـت، نه اینکـه بخواهنـد بـه دیگـران چنیـن توصیـه ای بفرماینـد. بعضـی حالات، شـخصی و مـوردی اسـت. مثـل اینکـه عارفـی هیـچگاه بـر دیـوار و ماننـد آن تکیـه نمی کـرد، برخـی از عارفـان، لبـاس نـو نمی پوشـیدند، برخی از نوجوانـی تا آخر عمر، شـب ها نخوابیدنـد؛ ایـن حـالات را بایـد از طـرف آن عـارف بـه عنـوان یک قضیه شـخصی و حـال ویـژه آن شـخص درک کـرد نـه اینکه سـریع اشـکال کـرد. علامه حسـن زاده آملـی خـود را لایـق محضـر انسـان کامـل نمی دیدند کـه وارد صحـن و حرم شـوند و لـذا از دور، عـرض سـلام و ارادت می کردند و حـظ و بهـرۀ خـود را می بردند. (حدیث سهر، ص۳۱۰) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 خذلان الهى 🔹استاد حسن رمضانی: آقــای بهاءالدینــی می فرمودنــد: ضربــه از جانــب خداونــد، خــذلان اســت نــه محرومیـت از امـور مـادی، چـرا کـه امـور مـادی جـزء جدایی ناپذیـر زندگـی اسـت و همــه اشــیاء از آن بهــره دارنــد اما خــذلان؛ یعنــی بی بهره بــودن از معــارف و حقایــق. (حدیث سهر، ص٣٤٤) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
📚 جهت خرید کتاب و به آیدی @ehsann110 پیام دهید. 📬 ارسال به سراسر کشور همراه با ارسال رایگان برای مشتریان شهر مقدس قم حدیث سهر: ۱۵۰ هزار تومان عرفان علامه طباطبائی: ۸۰ هزار تومان حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 دو شخصیت شاخص 🔹استاد حسن رمضانی: بـه یـاد دارم اوایـل پیـروزی انقـلاب که امـام خمینـی از تهـران به قـم آمدند و بـرای بـار دوم هنـوز بـه تهـران منتقـل نشـده بودنـد، در آن ملاقاتـی که حـوزه علمیـه مشـهد با امام داشـت، دو شـخصیت بزرگ و شـاخص حوزه علمیه مشهد یعنی حضرت آیت الله مروارید و آیت ّ اللـه میرزا جوادآقـای تهرانـی، حوزه مشهد را همراهی می کردنـد. حضرت امام عنایـت ویـژه ای بـه ایـن دو بزرگوار داشـتند، سـه صندلی در جایـگاه گذاشـته بودند، یکـی بـرای حضـرت امـام و دو تا بـرای ایـن دو بزرگوار. در آن جلسـه حضـرت امـام وقتـی می خواسـتند سـخنرانی کننـد، بلند شـدند و ایسـتادند. آقـای مروارید نشسـته بودند، اما جنـاب میرزاجوادآقای تهرانی بلند شـده و ایسـتاده بودنـد و تکیـه بـر عصـا و بـا آن قـد خمیـده، سرشـان را بـا حالتـی خـاص بـالا گرفتـه بودنـد و بـه قد و قامـت امـام می نگریسـتند و یکسـره اشـک می ریختند. دو سـه بار امـام بـه ایشـان فرمودنـد: بفرماییـد بنشـینید. امـا ایشـان اصـلا متوجه نشـدند و همینطـور محـو امـام بودنـد و اشـک می ریختنـد. امـام کـه متوجـه حـال ایشـان شـدند، فوری دستشـان را روی شانه ایشـان گذاشتند و ایشـان را روی صندلی نشـاندند. در آن جلسـه و دیـدار، عنایتـی کـه جنـاب امام نسـبت بـه ایـن دو بزرگوار داشـتند، نشـانگر ایـن بـود که چقـدر بـرای ایـن دو شـخصیت احتـرام قائل اند. (حدیث سهر، ص۳۸۶) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 گوشمالی حاج ملاهادی سبزواری 🔹استاد حسن رمضانی: اسـتاد حسـن زاده می فرمودنـد: موقعـی کـه مـا شـرح منظومـه را تدریـس می کردیـم، گه گاهـی سربه سـر مرحـوم حاج ملاهادی سـبزواری می گذاشـتیم و از نظـر شـعر و نظـم بـه ایشـان اشـکال می کردیـم کـه اینطـوری اگـر باشـد بهتـر اسـت و این گونه خوب نیسـت. مثلا وزن شـعر درسـت نیسـت، سـکت دارد و ابیات و اشـعار ایشـان را اصـلاح میکردیـم. دلمـان هـم خـوش بـود کـه داریـم بـا جناب حاجـی کشـتی می گیریـم. تـا اینکـه شـبی ایشـان بـه خـواب مـا آمـد و معلـوم بـود از دسـت مـا ناراحـت اسـت. ایشـان گـوش مـن را کشـید و کشـید، اسـتاد حسـن زاده دستشـان را بردنـد سـمت گوششـان و فرمودند: آقا کشـید، کشـید. آنقدر شـدید و بد کشـید که گوشـم بـه درد آمـد و مـن از شـدت درد از خـواب بیـدار شـدم. وقتـی بیدار شـدم هنـوز هم گوشـم درد می کـرد! (معلـوم بـود کـه خیلی رابطـه نزدیک بـوده و خـواب واقعی بوده اسـت) بعـد از ایـن واقعـه با خـود گفتم با ایشـان نمی شـود شـوخی کرد؛ لـذا از نقد و ایـراد ابیات ایشـان دسـت برداشـتم! (حدیث سهر، ص۳۲۰) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar
🔶 يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ قسمت اوّل 🔹استاد حسن رمضانی: در تابستان سال ۱۳۶۷ که امام هنوز در قید حیات بودند، من برای تبلیغ و همچنین گذراندن تعطیلات تابستانی همراه با خانواده به زیرآبِ سواد کوهِ مازندران رفته بودم. یک روز بعد از ناهار و به هنگام مطالعه خوابم برد. در عالم رویا دیدم من به قم، منزل استاد حسن زاده آمده ام. وارد هال که شدم، برخلاف همیشه که درِ اتاق استاد پرده نداشت، این دفعه پرده داشت. من با خود گفتم: با وجود این پرده، خوب نیست سرزده وارد اتاق شوم. همینطور که حالت انتظار داشتم، بادی وزید و پرده کنار رفت، دیدم استاد حسن زاده رو به آسمان و پشت به زمین، طاقباز خوابیده اید. من که این حالت را از ایشان دیدم، با خود گفتم: بَه بَه! عجب حالت خوشی! حالت تلقی وحی! این طور بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) وحی نازل می شده است؛ یعنی: رو به آسمانِ ملکوت و پشت به زمینِ مُلک. بعد، هم سرفه ای کرده و یاالله گفتم تا وارد اتاق شوم، ایشان از درون اتاق ندایی سر دادند و فرمودند: شمایید حسین؟! گفتم: نه! من حسن هستم. فرمودند: آقا! شمایید! بفرمایید! من پس از این سخن وارد اتاق شدم، دیدم ایشان از آن حالت درآمده و نشسته اند. تا چشمشان به من افتاد، با انگشت سبابه به من اشاره کرده و فرمودند: آقا! بشارتی دارم برای شما! گفتم: بفرمایید! ایشان فقط و فقط این آیه را خواندند: «وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ»؛ سپس دستشان را در جیبشان کردند و از داخل جیب، کارتی شبیه این کارت های عروسی را به من دادند و بعد، از اتاق خارج شدند. من کارت را که باز کردم، دیدم ...
🔶 يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ قسمت دوم ... دیدم عکس سیدی کهنسال در سمت راست است و عکس سیدی جوان و یا میانسال در سمت چپ نقش بسته است و این کارت، با این کیفیت، بر این امر دلالت می کرد که این دو سید با هم پیوند کرده اند. فضای اتاق خیلی روشن نبود تا ببینم این سید پیر و آن جوان چه کسانی هستند. همین طور که به این تصاویر نگاه می کردم و متوجه نمی شدم که آن ها که هستند، دیدم دور تا دور این تصاویر، آیاتی از قرآن و همچنین روایاتی را به صورت ریز نوشته اند و این آیه ای هم که جناب استاد آن را تلاوت کردند، مدام در ذهن و گوشم خطور می کرد و خودش را این گونه نشان می داد. از خواب که بیدار شدم، فهمیدم این خواب، یک خواب معمولی و متعارف نیست و می خواهد چیزی را به من بگوید، ولی من آن را نمی فهمم. هرچه هم که فکر کردم چیزی را متوجه نشدم. فصل تابستان تمام شد و برگشتیم قم. فروردین و اردیبهشهت ۶۸ گذشت و خرداد ماه فرارسید و سپس ارتحال امام خمینی پیش آمد. روز ۱۴ خرداد بود که من پشت به دیوار، غمزده و با چشمانی اشک آلود نشسته بودم و منتظر بودم ببینم که مجلس خبرگان چه شخصی را به عنوان رهبری انقلاب انتخاب می کند. تا نام آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبری اعلام کردند، بدون مقدمه و فکر کردن، کأنّه من را برداشتند و پرتاب کردند به تابستان ۱۳۶۷، و گویا که من آن خواب را هم اکنون دارم مشاهده می کنم. و آن گاه بود که فهمیدم آن پیرمرد سید، حاج آقا روح الله است، آن سید میانسال هم جناب سید علی آقای خامنه ای است! و این دو با هم این گونه پیوند کرده اند و «وَ يَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ». خداوند با ولایت سید علی آقا، نور خودش را بر ما تمام کرده است. لذا بلند شده و اشک هایم را پاک کردم و دلم شاد شد. و با خود گفتم: الحمدلله رب العالمین! ما از این بحران به راحتی عبور می کنیم. (حدیث سهر، ص۴۶۱) حدیث سهر (بیانات و خاطرات استاد حسن رمضانی) https://eitaa.com/hadisesahar