eitaa logo
حدیثنا
661 دنبال‌کننده
3 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💠اندر فضائل مهلت دادن به بدهکار 🌿...عَنْ يَحْيَى بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اَلْمِنْبَرَ ذَاتَ يَوْمٍ فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ وَ صَلَّى عَلَى أَنْبِيَائِهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَيُّهَا اَلنَّاسُ لِيُبَلِّغِ اَلشَّاهِدُ مِنْكُمُ اَلْغَائِبَ أَلاَ وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً كَانَ لَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كُلِّ يَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى يَسْتَوْفِيَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: ««وَ إِنْ كٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَيْهِ بِمَالِكُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۵ 🔷از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔹روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند، خداوند را حمد کردند و ستایش نمودند و بر پیامبرانش صلوات گفتند. 🔶بعد فرمودند: 🔸«ای مردم! کسانی که شاهدِ (سخنان من) هستند، (این سخن را) باید به غایبان برسانند؛ 👈آگاه باشید هرکس به تنگ‌دستی مهلت دهد، بر عهده‌ی خداوند (عزّوجلّ) است که: تا زمانی که مالش را به او پس دهد، در هر روز، به‌مقدار مالش، صدقه محسوب کند.»»*️⃣ 🔷آن‌گاه امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔆««وَ إِنْ كٰانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلىٰ مَيْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» [بقره:۲۸۰] 🔅«اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر (آن مال) را به او صدقه دهید، برایتان بهتر است، اگر بدانید.» 🔹کسی که دستش تنگ است، مالتان را به او صدقه دهید؛ که این برایتان بهتر است.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️برای تقریب به ذهن، این‌طور فرض کنیم که دوستمان پنج میلیون تومان، یک‌ماهه، از ما قرض گرفته است. 🔺بر اساس فرمایش رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)، تا روزی که این مبلغ را به ما بازگرداند، روزی یک صدقه پنج میلیونی برایمان محاسبه می‌شود. 🔺یعنی اگر پس از یک ماه، پنج میلیون را برگرداند، گویا ما در این مدت صدوپنجاه میلیون تومان صدقه داده‌اید! ضمن این‌که پولمان هم برگشته است. 🔺این‌مقدار صدقه برای مایی که معمولاً در هر ماه، مبلغ ناچیزی صدقه می‌دهیم، باورنکردنی است و ثواب بزرگی محسوب می‌شود. 👌با این نگاه، مهلت دادن به بدهکار، نه‌تنها برایمان سخت نیست، بلکه شیرین نیز خواهد بود. 👈حال اگر بدهکار تنگدست باشد و توان پرداخت بدهی‌اش را نداشته باشد، اگر از پولمان بگذریم، یک صدقه‌ی جاریه و یک پاداش بزرگ برای آخرتمان فراهم کرده‌ایم. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠راه‌کارهایی برای پس گرفتن طلب، از بدهکار 🌿محَمَّدُ بْنُ يَحْيَى رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ إِنَّ لِي عَلَى بَعْضِ اَلْحَسَنِيِّينَ مَالاً وَ قَدْ أَعْيَانِي أَخْذُهُ وَ قَدْ جَرَى بَيْنِي وَ بَيْنَهُ كَلاَمٌ وَ لاَ آمَنُ أَنْ يَجْرِيَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ فِي ذَلِكَ مَا أَغْتَمُّ لَهُ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «لَيْسَ هَذَا طَرِيقَ اَلتَّقَاضِي وَ لَكِنْ إِذَا أَتَيْتَهُ أَطِلِ اَلْجُلُوسَ وَ اِلْزَمِ اَلسُّكُوتَ.» قَالَ اَلرَّجُلُ: فَمَا فَعَلْتُ ذَلِكَ إِلاَّ يَسِيراً حَتَّى أَخَذْتُ مَالِي. 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔷نقل شده است مردی به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کرد: 🔹من نزد یکی از نوادگان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) مالی (طلب) دارم، اما نمی‌توانم آن را از او پس بگیرم. بینمان درگیری لفظی‌ای هم رخ داده و اطمینان ندارم که بدون ناراحتی مسأله‌مان حل شود. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به او فرمودند: 🔸«این، شیوه تقاضا کردنِ (طلب) نیست، بلکه وقتی نزد او رفتی، مدت طولانی بنشین و سکوت اختیار کن.» 🔷آن مرد گوید: 🔹مدت کوتاهی این کار را کردم و مالم را پس گرفتم. •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ خَضِرِ بْنِ عَمْرٍو اَلنَّخَعِيِّ قَالَ قَالَ أَحَدُهُمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ فِي اَلرَّجُلِ يَكُونُ لَهُ عَلَى رَجُلٍ مَالٌ فَيَجْحَدُهُ قَالَ: «إِنِ اِسْتَحْلَفَهُ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يَأْخُذَ مِنْهُ بَعْدَ اَلْيَمِينِ شَيْئاً وَ إِنْ تَرَكَهُ وَ لَمْ يَسْتَحْلِفْهُ فَهُوَ عَلَى حَقِّهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۱ 🔶از امام باقر یا امام صادق (علیهماالسلام) نقل شده است که در مورد مردی که مالی به کسی داده و او انکار می‌کند، فرمودند: 🔸«اگر او (بدهکار) را قسم دهد، بعد از آن‌که قسم خورد [که من از تو پولی نگرفته‌ام]، دیگر نمی‌تواند چیزی از او بگیرد، اما اگر او را رها کند و قسمش ندهد، حقش محفوظ خواهد بود.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️از فرمایشات مذکور می‌توان چنین آموخت که طلب‌کار برای گرفتن طلبش باید رعایت اخلاق و آدابی را بنماید؛ 🔺نباید بی‌تابی کند و به پر و پای بدهکار بپیچد، باید با طمأنیه پیش برود و کار را به بن‌بست نکشاند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😰عاقبت سلطه‌پذیری و عافیت‌طلبی، به طمع دنیا 🌿...عَنْ حَدِيدٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ اتَّقُوا اللَّهَ وَ صُونُوا دِينَكُمْ بِالْوَرَعِ وَ قَوُّوهُ بِالتَّقِيَّةِ وَ الِاسْتِغْنَاءِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّهُ مَنْ خَضَعَ لِصَاحِبِ سُلْطَانٍ وَ لِمَنْ يُخَالِفُهُ عَلَى دِينِهِ طَلَباً لِمَا فِي يَدَيْهِ مِنْ دُنْيَاهُ‏ أَخْمَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَقَّتَهُ عَلَيْهِ وَ وَكَلَهُ إِلَيْهِ فَإِنْ هُوَ غَلَبَ عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ دُنْيَاهُ فَصَارَ إِلَيْهِ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ نَزَعَ اللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ اسْمُهُ الْبَرَكَةَ مِنْهُ وَ لَمْ يَأْجُرْهُ عَلَى شَيْ‏ءٍ يُنْفِقُهُ فِي حَجٍّ وَ لَا عِتْقِ [رَقَبَةٍ] وَ لَا بِرٍّ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۵ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«از خداوند بترسید و دینتان را با ″ورع″ حفظ کنید و آن را با ″تقیه″ و با ″بی‌نیازی جستن با (اتکاء به) خداوند″ تقویت کنید. 🔸به‌راستی کسی که در مقابل ″سلطان″1⃣ و در مقابل ″کسی که با او به‌خاطر دینش مخالفت می‌کند″2⃣ فروتنی ورزد، تا از [اموال] دنیایی که در دست اوست بهره‌مند گردد، 👈خداوند (عزّوجلّ) او را گم‌نام می‌کند3⃣ و به‌خاطر این کار با او دشمنی می‌ورزد و او را به آن (سلطان یا مخالف دین) وامی‌گذارد. 🔸آن‌گاه اگر به چیزی از دنیای آن سلطان دست یابد و مالی به او برسد، 👈خداوند (جلّ‌وعزّإسمه) برکت را از آن مال برمی‌گیرد و به هیچ کار نیک او پاداش نخواهد داد؛ چه حج باشد، چه آزاد کردن برده باشد و هر کاری خوبی که انجام دهد.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣سلطان: کسی که با قهر و غلبه بر دیگران غالب شده و سلطه یافته است. 2⃣مقصود کسی است که با دین ما ضدیت دارد و به‌خاطر دین‌دار بودنمان با ما به مخالفت برخواسته. 3⃣یعنی کاری می‌کند که نامش از زبان‌ها و دل‌ها بیفتد، از بزرگی ساقط شود و به فراموشی سپرده شود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠امام صادق به عُذافر چه گفتند که تا آخر عمر غمگین بود؟ 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُذَافِرٍ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «يَا عُذَافِرُ إِنَّكَ تُعَامِلُ أَبَا أَيُّوبَ وَ الرَّبِيعَ فَمَا حَالُكَ إِذَا نُودِيَ بِكَ فِي أَعْوَانِ الظَّلَمَةِ؟» قَالَ: فَوَجَمَ أَبِي. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمَّا رَأَى مَا أَصَابَهُ: «أَيْ عُذَافِرُ إِنَّمَا خَوَّفْتُكَ بِمَا خَوَّفَنِي اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ.» قَالَ مُحَمَّدٌ: فَقَدِمَ أَبِي فَلَمْ يَزَلْ مَغْمُوماً مَكْرُوباً حَتَّى مَاتَ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۵ 🔷از محمد بن عُذافر صیرفی نقل شده است: 🔹پدرم، عذافر بن عیسی صیرفی نقل کرده است: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به من فرمودند: 🔸«ای عذافر! تو با ابو ایوب و ربیع معامله انجام می‌دهی. احوالت چگونه خواهد بود، زمانی که (در قیامت) تو را جزء یاوران ستم‌گران صدا بزنند؟ 🔷محمد گوید: 🔹پدرم از شدت ناراحتی زبانش بند آمد. 🔶امام صادق (علیه‌السلام) وقتی این حالت پدرم را دیدند، به او فرمودند: 🔸«ای عذافر! من تو را از چیزی ترساندم که خداوند (عزّوجلّ) مرا از آن ترسانده است.» 🔷محمد گوید: 🔹پدرم (از نزد امام) آمد و همواره ناراحت و اندوهگین بود، تا از دنیا رفت.*️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣شغل محمد بن عذافر و پدرش عذافر بن عیسی، صرافی بوده است و به این واسطه با افراد مختلف، از جمله کارگزاران بنی‌عباس، معامله می‌کرده‌اند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠توبه نصوح یکی از کارمندان دستگاه بنی‌امیه 🌿از علی بن ابی‌حمزه بطائنی نقل شده است: 🔷من دوستی داشتم که از کاتبانِ [امور مالیِ] بنی‌امیه بود. به من گفت: 🔹برای من از امام صادق (علیه‌السلام) اجازه(ی ملاقات) بگیر. 🔷برایش اجازه خواستم و حضرت به او اجازه دادند. وقتی نزد ایشان آمد، سلام کرد و نشست. بعد، عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، من در دیوانِ این قوم (بنی‌امیه) شاغل بودم و (به این واسطه) از دنیای آن‌ها اموال فراوانی به من رسیده است و من چشم خود را بر این مسائل بسته بودم. [حال چه می‌فرمایید؟] 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«اگر بنی‌امیه کسی را پیدا نمی‌کردند که [حساب و کتاب‌هایشان را] برایشان بنویسد، مالیات‌ها را برایشان جمع کند، در رکابشان بجنگد و [برای تأییدشان] در (نماز) جماعت‌هایشان شرکت کند، (دراین‌صورت) هرگز حق ما (اهل‌بیت) را سلب نمی‌کردند. 🔸اگر مردم آن‌ها را و آن‌چه در دست دارند را رها کنند، جز آن‌چه در دستشان بود، چیزی برایشان باقی نمی‌ماند.» 🔷آن جوان عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، آیا برای من راه خروجی (از این وضعیت) هست؟ 🔶امام فرمودند: 🔸«اگر (راهش) را به تو بگویم، عمل می‌کنی؟» 🔷عرض کرد: 🔹عمل می‌کنم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«خود را از هرآن‌چه در دستگاه آن‌ها به‌دست آورده‌ای بیرون آور. [از میان کسانی که به‌واسطه شغلت از آن‌ها مالی دریافت شده] کسانی را که می‌شناسی، مالشان را به آن‌ها برگردان و کسانی را که نمی‌شانسی، مبلغش را (از جانب آن‌ها) صدقه بده. 👈[دراین‌صورت] من از جانب خداوند (عزّوجلّ) بهشت را برایت تضمین می‌کنم.» 🔷آن جوان مدتی طولانی سرش را پایین انداخت و بعد عرض کرد: 🔹فدایتان شوم (دستورتان را) عمل می‌کنم. 🔷علی بن ابی‌حمزه گوید: 🔹آن جوان با ما به کوفه برگشت و خود را از هرآن‌چه بر زمین داشت، حتی از پیراهنی که بر تن داشت، به‌در آورد. من مبلغی برای آن جوان جمع کردم و پیراهنی برای او خریدم و به‌همراه مقداری خرجی، برایش فرستادم. 🔹چند ماه بیش‌تر بر او نگذشته بود که مریض شد و ما به عیادتش رفتیم. وقتی بر او وارد شدیم، در حال احتضار بود. 🔹چشمانش را باز کرد و بعد گفت: ای علی! به خدا قسم، هم‌نشینت (امام صادق علیه‌السلام، به عهدش) وفا کرد. 🔹سپس جان داد و ما کارهای (کفن و دفنِ) او را به‌عهده گرفتیم. 🔹بعدها (از کوفه) خارج شدم و نزد امام صادق (در مدینه) رفتم. 🔶ایشان وقتی مرا دیدند، فرمودند: 🔸«ای علی! به‌خدا قسم، به (عهدم با) هم‌نشینت وفا کردم.» 🔷عرض کردم: 🔹درست می‌فرمایید، فدایتان شوم. او نیز هنگام مرگش همین را به من گفت. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۶ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈ماجرای مشابه در مطلبی که پیش‌تر ارائه شده بود: 📍http://dastvar.blog.ir/1399/06/30 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث 🌿...عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: كَانَ لِي صَدِيقٌ مِنْ كُتَّابِ بَنِي أُمَيَّةَ فَقَالَ لِي: اسْتَأْذِنْ لِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَاسْتَأْذَنْتُ لَهُ عَلَيْهِ فَأَذِنَ لَهُ فَلَمَّا أَنْ دَخَلَ سَلَّمَ وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي كُنْتُ فِي دِيوَانِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَأَصَبْتُ مِنْ دُنْيَاهُمْ مَالًا كَثِيراً وَ أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «لَوْ لَا أَنَّ بَنِي أُمَيَّةَ وَجَدُوا مَنْ يَكْتُبُ لَهُمْ وَ يَجْبِي لَهُمُ الْفَيْ‏ءَ وَ يُقَاتِلُ عَنْهُمْ وَ يَشْهَدُ جَمَاعَتَهُمْ لَمَا سَلَبُونَا حَقَّنَا وَ لَوْ تَرَكَهُمُ النَّاسُ وَ مَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا وَجَدُوا شَيْئاً إِلَّا مَا وَقَعَ فِي أَيْدِيهِمْ.» قَالَ: فَقَالَ الْفَتَى: جُعِلْتُ فِدَاكَ فَهَلْ لِي مَخْرَجٌ مِنْهُ؟ قَالَ: «إِنْ قُلْتُ لَكَ تَفْعَلُ؟» قَالَ: أَفْعَلُ. قَالَ لَهُ: «فَاخْرُجْ مِنْ جَمِيعِ مَا اكْتَسَبْتَ فِي دِيوَانِهِمْ فَمَنْ عَرَفْتَ مِنْهُمْ رَدَدْتَ عَلَيْهِ مَالَهُ وَ مَنْ لَمْ تَعْرِفْ تَصَدَّقْتَ بِهِ وَ أَنَا أَضْمَنُ لَكَ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْجَنَّةَ.» قَالَ فَأَطْرَقَ الْفَتَى رَأْسَهُ طَوِيلًا ثُمَّ قَالَ: قَدْ فَعَلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ ابْنُ أَبِي حَمْزَةَ: فَرَجَعَ الْفَتَى مَعَنَا إِلَى الْكُوفَةِ فَمَا تَرَكَ شَيْئاً عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ إِلَّا خَرَجَ مِنْهُ حَتَّى ثِيَابَهُ الَّتِي كَانَتْ عَلَى بَدَنِهِ. قَالَ: فَقَسَمْتُ لَهُ قِسْمَةً وَ اشْتَرَيْنَا لَهُ ثِيَاباً وَ بَعَثْنَا إِلَيْهِ بِنَفَقَةٍ. قَالَ: فَمَا أَتَى عَلَيْهِ إِلَّا أَشْهُرٌ قَلَائِلُ حَتَّى مَرِضَ فَكُنَّا نَعُودُهُ. قَالَ: فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ يَوْماً وَ هُوَ فِي السَّوْقِ. قَالَ: فَفَتَحَ عَيْنَيْهِ ثُمَّ قَالَ: لِي يَا عَلِيُّ وَفَى لِي وَ اللَّهِ صَاحِبُكَ. قَالَ: ثُمَّ مَاتَ فَتَوَلَّيْنَا أَمْرَهُ فَخَرَجْتُ حَتَّى دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا نَظَرَ إِلَيَّ قَالَ: «يَا عَلِيُّ وَفَيْنَا وَ اللَّهِ لِصَاحِبِكَ.» قَالَ: فَقُلْتُ: صَدَقْتَ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَكَذَا وَ اللَّهِ قَالَ لِي عِنْدَ مَوْتِهِ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۶ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠چرا امام صادق سراغ منصور دوانیقی نمی‌رفتند؟ 🌿...قَالَ اِبْنُ حُمْدُونٍ: كَتَبَ اَلْمَنْصُورُ إِلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ: لِمَ لاَ تَغْشَانَا كَمَا يَغْشَانَا سَائِرُ اَلنَّاسِ فَأَجَابَهُ: «لَيْسَ لَنَا مَا نَخَافُكَ مِنْ أَجْلِهِ وَ لاَ عِنْدَكَ مِنْ أَمْرِ اَلْآخِرَةِ مَا نَرْجُوكَ لَهُ وَ لاَ أَنْتَ فِي نِعْمَةٍ فَنُهَنِّيَكَ وَ لاَ تَرَاهَا نَقِمَةً فَنُعَزِّيَكَ بِهَا فَمَا نَصْنَعُ عِنْدَكَ.» قَالَ: فَكَتَبَ إِلَيْهِ: تَصْحَبُنَا لِتَنْصَحَنَا. فَأَجَابَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «مَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا لاَ يَنْصَحُكَ وَ مَنْ أَرَادَ اَلْآخِرَةَ لاَ يَصْحَبُكَ.» فَقَالَ اَلْمَنْصُورُ: وَ اَللَّهِ لَقَدْ مَيَّزَ عِنْدِي مَنَازِلَ اَلنَّاسِ مَنْ يُرِيدُ اَلدُّنْيَا مِمَّنْ يُرِيدُ اَلْآخِرَةَ وَ أَنَّهُ مِمَّنْ يُرِيدُ اَلْآخِرَةَ لاَ اَلدُّنْيَا. 📚کشف‌الغمة‌في‌معرفةالأئمة، ج۲، ص۲۰۸ 🌿از ابن حمدون نقل شده است: 🔷منصور دوانیقی1️⃣ (در نامه‌ای) خطاب به امام صادق (علیه‌السلام) نوشت: 🔹چرا همان‌طور که مردم نزد ما می‌آیند، تو نزد ما نمی‌آیی؟ 🔶امام صادق (علیه‌السلام) به او پاسخ دادند: 🔸«ما [از امور دنیوی] چیزی نداریم که به‌خاطر [از دست دادن] آن از تو بترسیم و تو نیز چیزی از امور آخرتی نداری که ما برای [به دست آوردن] آن به تو امید داشته باشیم. 🔸و (همچنین) تو در نعمتی نیستی تا برای تبریک نزد تو بیاییم و این [حکومت که به‌دست آورده‌ای] را نقمت (عقوبت) هم نمی‌دانی تا برای تسلیت نزدت بیاییم.»2️⃣ 🔷منصور خطاب به حضرت نوشت: 🔹با ما هم‌نشینی کن، تا ما را نصیحت کنی! 🔶حضرت به او پاسخ دادند: 🔸«کسی که دنیا را بخواهد، تو را نصیحت نخواهد کرد و کسی که آخرت را بخواهد، با تو هم‌نشین نخواهد شد.» 🔷منصور [به اطرافیانش] گفت: 🔹به خدا قسم، او (امام صادق علیه‌السلام) تفاوت جایگاه مردم را برایم آشکار کرد؛ (تفاوت) کسانی که دنیا را می‌خواهند را از کسانی که آخرت را می‌خواهند. به راستی که خودِ او از کسانی است که آخرت را می‌خواهد، نه دنیا را. 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣ابوجعفر عبدالله منصور، مشهور به منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی و از نوادگان عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بوده است. 2️⃣اشاره‌ای است به این‌که حکومت منصور، در واقع، برای او نعمت نیست، بلکه نقمت (عقوبت) است؛ زیرا بدون این‌که خود متوجه باشد، روزبه‌روز بیش‌تر دستش را به ظلم آلوده می‌سازد و آن‌به‌آن بیش‌تر او را به درکات جهنم فرو می‌برد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سخت‌گیری عجیب اهل‌بیت نسبت به همکاری شیعیان با حکومت‌های ظالم (۱) 🌿...عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ أَعْمَالِهِمْ فَقَالَ لِي: «يَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَا وَ لَا مَدَّةَ قَلَمٍ إِنَّ أَحَدَهُمْ لَا يُصِيبُ مِنْ دُنْيَاهُمْ شَيْئاً إِلَّا أَصَابُوا مِنْ دِينِهِ مِثْلَهُ أَوْ قَالَ حَتَّى يُصِيبُوا مِنْ دِينِهِ مِثْلَهُ.» 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۶ 🔷از ابوبصیر نقل شده است: 🔹از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد کارهای آنان[استخدام در دستگاه بنی‌امیه] سؤال کردم. 🔶حضرت به من فرمودند: 🔸«نه (جایز نیست!) و نه حتی یک‌بار قلم را در دوات زدن (برای نوشتن.) 🔸به‌راستی‌که هیچ‌یک از شما (شیعیان) نیست که از دنیای آنان چیزی نصیبش شود، مگراین‌که به همان‌مقدار به دینش آسیب می‌رسد.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ» قَالَ: «هُوَ الرَّجُلُ يَأْتِي السُّلْطَانَ‏ فَيُحِبُّ بَقَاءَهُ إِلَى أَنْ يُدْخِلَ يَدَهُ إِلَى كِيسِهِ فَيُعْطِيَهُ.» 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۸ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در مورد این سخن خداوند (عزّوجلّ) «وَ لا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ»[هود:۱۱۳]؛ «به کسانی که ظلم می‌کنند، تمایل و اطمینان نداشته باشید؛ که دراین‌صورت آتش (جهنم) به شما می‌رسد.»، فرمودند: 🔸«او [مصداقِ این آیه] مردی است که نزد سلطان می‌رود و [حتی به این‌مقدار] دوست دارد که او زنده باشد تا دستش را در جیبش کند و (چیزی) به او بدهد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سخت‌گیری عجیب اهل‌بیت نسبت به همکاری شیعیان با حکومت‌های ظالم (۲) 🌿...عَنِ ابْنِ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِنَا فَقَالَ لَهُ: أَصْلَحَكَ اللَّهُ إِنَّهُ رُبَّمَا أَصَابَ الرَّجُلَ مِنَّا الضَّيْقُ أَوِ الشِّدَّةُ فَيُدْعَى إِلَى الْبِنَاءِ يَبْنِيهِ أَوِ النَّهَرِ يَكْرِيهِ أَوِ الْمُسَنَّاةِ يُصْلِحُهَا فَمَا تَقُولُ فِي ذَلِكَ؟ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: «مَا أُحِبُّ أَنِّي عَقَدْتُ لَهُمْ عُقْدَةً أَوْ وَكَيْتُ لَهُمْ وِكَاءً وَ إِنَّ لِي مَا بَيْنَ لَابَتَيْهَا لَا وَ لَا مَدَّةً بِقَلَمٍ إِنَّ أَعْوَانَ الظَّلَمَةِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي سُرَادِقٍ مِنْ نَارٍ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَ الْعِبَادِ.» 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۷ 🌿از ابن ابی‌یعفور نقل شده است: 🔷من نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودم که مردی از اصحاب ما (شیعیان) نزد حضرت آمد و به ایشان عرض کرد: 🔹خداوند (احوال) شما را نیکو گرداند، گاهی یکی از ما (شیعیان) دچار تنگ‌دستی یا مشکل شدیدی می‌شود و از او برای بنّایی ساختمان یا حفر نهر آب یا لای‌روبی آب‌گیر دعوت می‌شود. در این مورد چه می‌فرمایید؟ 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«من دوست ندارم [حتی] گره‌ای برای آنان بزنم یا سرِ کیسه‌ای را برایشان ببندم یا قلمی (برایشان، به کاغذ) بکشم. این درحالی است که من در میان دو سنگ‌زار (مدینه) هیچ ندارم. 👈به‌راستی که روز قیامت، یاوران ستم‌گران، تا زمانی که خداوند میان بندگان حکم کند، در خیمه‌ای از آتش خواهند بود.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سخت‌گیری عجیب اهل‌بیت نسبت به همکاری شیعیان با حکومت‌های ظالم (۳) 🌿...عَنْ يَحْيَى بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُهَاجِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع: فُلَانٌ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ. فَقَالَ: «وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ.» قُلْتُ: يَسْأَلُونَكَ الدُّعَاءَ. فَقَالَ: «وَ مَا لَهُمْ؟» قُلْتُ: حَبَسَهُمْ أَبُو جَعْفَرٍ. فَقَالَ: «وَ مَا لَهُمْ وَ مَا لَهُ؟!» قُلْتُ: اسْتَعْمَلَهُمْ فَحَبَسَهُمْ. فَقَالَ: «وَ مَا لَهُمْ وَ مَا لَهُ؟! أَ لَمْ أَنْهَهُمْ؟! أَ لَمْ أَنْهَهُمْ؟! أَ لَمْ أَنْهَهُمْ؟! هُمُ النَّارُ! هُمُ النَّارُ! هُمُ النَّارُ!» قَالَ: ثُمَّ قَالَ: «اللَّهُمَّ اخْدَعْ عَنْهُمْ سُلْطَانَهُمْ.» قَالَ: فَانْصَرَفْتُ مِنْ مَكَّةَ فَسَأَلْتُ عَنْهُمْ فَإِذَا هُمْ قَدْ أُخْرِجُوا بَعْدَ هَذَا الْكَلَامِ بِثَلَاثَةِ أَيَّامٍ. 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۷ 🌿از ابراهیم بن مهاجر نقل شده است: 🔷به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹فلانی و فلانی و فلانی به شما سلام رساندند. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«و علیهم السلام.» 🔷عرض کردم: 🔹از شما درخواست دعا دارند. 🔶فرمودند: 🔸«چه مشکلی دارند؟» 🔷عرض کردم: 🔹منصور دوانیقی [دومین خلیفه عباسی] آن‌ها را زندانی کرده است. 🔶فرمودند: 🔸«آن‌ها را با او چه کار؟!» 🔷عرض کردم: 🔹آن‌ها را به مسؤولیتی گماشت و بعد زندانی‌شان کرد. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«آن‌ها را با او چه کار؟! مگر آن‌ها را (از این کار) نهی نکرده بودم؟ مگر آن‌ها را نهی نکرده بودم؟! مگر آن‌ها را نهی نکرده بودم؟! آن‌ها (بنی‌عباس) آتش‌اند! آن‌ها آتش‌اند! آن‌ها آتش‌اند!» 🔶سپس فرمودند: 🔸«خداوندا! آن سه نفر را از چنگ آنان رها بفرما.» 🔷ابراهیم گوید: 🔹من از مکه (به کوفه) برگشتم و درباره (وضعیت) آن سه نفر سؤال کردم. متوجه شدم سه روز بعد از آن سخن امام صادق (علیه‌السلام) آزاد شده‌اند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سخت‌گیری عجیب اهل‌بیت نسبت به همکاری شیعیان با حکومت‌های ظالم (۴) 🌿...عَنْ دَاوُدَ بْنِ زُرْبِيٍّ قَالَ أَخْبَرَنِي‏ مَوْلًى لِعَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: كُنْتُ بِالْكُوفَةِ فَقَدِمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الْحِيرَةَ فَأَتَيْتُهُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَوْ كَلَّمْتَ دَاوُدَ بْنَ عَلِيٍّ أَوْ بَعْضَ هَؤُلَاءِ فَأَدْخُلَ فِي بَعْضِ هَذِهِ الْوِلَايَاتِ. فَقَالَ: «مَا كُنْتُ لِأَفْعَلَ.» قَالَ: فَانْصَرَفْتُ إِلَى مَنْزِلِي فَتَفَكَّرْتُ فَقُلْتُ: مَا أَحْسَبُهُ مَنَعَنِي إِلَّا مَخَافَةَ أَنْ أَظْلِمَ أَوْ أَجُورَ وَ اللَّهِ لآَتِيَنَّهُ وَ لَأُعْطِيَنَّهُ الطَّلَاقَ وَ الْعَتَاقَ وَ الْأَيْمَانَ الْمُغَلَّظَةَ أَلَّا أَظْلِمَ أَحَداً وَ لَا أَجُورَ وَ لَأَعْدِلَنَّ. قَالَ: فَأَتَيْتُهُ فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي فَكَّرْتُ فِي إِبَائِكَ عَلَيَّ فَظَنَنْتُ أَنَّكَ إِنَّمَا مَنَعْتَنِي وَ كَرِهْتَ ذَلِكَ مَخَافَةَ أَنْ أَجُورَ أَوْ أَظْلِمَ وَ إِنَّ كُلَّ امْرَأَةٍ لِي طَالِقٌ وَ كُلَّ مَمْلُوكٍ لِي حُرٌّ عَلَيَّ وَ عَلَيَّ إِنْ ظَلَمْتُ أَحَداً أَوْ جُرْتُ عَلَيْهِ وَ إِنْ لَمْ أَعْدِلْ. قَالَ: «كَيْفَ قُلْتَ؟» قَالَ: فَأَعَدْتُ عَلَيْهِ الْأَيْمَانَ. فَرَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَقَالَ: «تَنَاوُلُ السَّمَاءِ أَيْسَرُ عَلَيْكَ مِنْ ذَلِكَ.» 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۷ 🌿از یکی از یاران امام سجاد (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔷من در کوفه بودم که امام صادق (علیه‌السلام) به حیره1⃣ تشریف آوردند. من نزد حضرت رفتم و به ایشان عرض کردم: 🔹فدایتان شوم، کاش با داود بن علی2⃣ یا یکی از آنان (بزرگان بنی‌عباس) صحبت می‌کردید تا وارد یکی از دستگاه‌های حکومتی شوم.3⃣ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«چنین نخواهم کرد.» 🔷من به خانه‌ام برگشتم و به فکر فرو رفتم. (با خود) گفتم: 🔹فکر نمی‌کنم ایشان مرا از این کار باز داشته‌اند، مگر از ترس این‌که دچار ظلم و جور (به دیگران) شوم. به خدا قسم، نزد ایشان می‌روم و سوگندهای سنگینی می‌خورم که به کسی ظلم و جور روا ندارم و به عدالت رفتار کنم. 🔷پس نزد ایشان رفتم و عرض کردم: 🔹فدایتان شوم، من در مورد خودداری شما نسبت به (گمارده شدنِ) خودم فکر کردم و به این نتیجه رسیدم که شما مرا [از ورود به دستگاه‌های حکومتی] منع کردید و آن را خوش نداشتید، فقط از ترس این‌که ظلم یا جوری مرتکب شوم. به‌راستی [قول می‌دهم] اگر به احدی ظلم یا جور روا داشتم و عدالت را رعایت نکردم، همه زنانم مطلّقه باشند و همه بردگانم آزاد باشند. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«چه‌گونه این سخن را می‌گویی؟» 🔷من چندین سوگند برایشان خوردم. 🔶آن‌گاه حضرت سرشان را به آسمان بلند کردند و فرمودند: 🔸«این‌که دستت به آسمان برسد، برای تو آسان‌تر است از این[که دامانت به ظلم و بی‌عدالتی آلوده نگردد.]» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣حیره، شهری است نزدیک کوفه که امام صادق (علیه‌السلام) در دو سال ابتدایی حکومت بنی‌عباس، آن‌جا ساکن شده بودند. 2⃣داود بن علی، عموی سفاح (اولین خلیفه عباسی) و از کارگزاران بنی‌عباس بوده است. وی مُعلّی بن خُنیس، یکی از اصحاب بزرگ امام صادق (علیه‌السلام) را، به ظلم، به شهادت رساند و در نهایت با نفرین امام صادق (علیه‌السلام) به درک واصل شد. 3⃣توضیح این نکته لازم است که این ماجرا به اوایل حکومت عباسیان برمی‌گردد؛ زمانی که آنان به‌ظاهر با اهل‌بیت (علیهم‌السلام) ابراز دوستی و ارادت می‌کردند و این امکان برای اهل‌بیت بود که پست‌های خالی را در اختیار خود و اطرافیانشان بگیرند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠شرط جواز خدمت به حکومت‌های ظالم (۱) 🌿...عَنْ زِيَادِ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِي: «يَا زِيَادُ إِنَّكَ لَتَعْمَلُ عَمَلَ اَلسُّلْطَانِ؟» قَالَ: قُلْتُ: أَجَلْ. قَالَ لِي: «وَ لِمَ؟» قُلْتُ: أَنَا رَجُلٌ لِي مُرُوءَةٌ وَ عَلَيَّ عِيَالٌ وَ لَيْسَ وَرَاءَ ظَهْرِي شَيْءٌ. فَقَالَ لِي: «يَا زِيَادُ لَأَنْ أَسْقُطَ مِنْ حَالِقٍ فَأَتَقَطَّعَ قِطْعَةً قِطْعَةً أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَتَوَلَّى لِأَحَدٍ مِنْهُمْ عَمَلاً أَوْ أَطَأَ بِسَاطَ أَحَدِهِمْ إِلاَّ لِمَا ذَا؟» قُلْتُ: لاَ أَدْرِي جُعِلْتُ فِدَاكَ. فَقَالَ: «إِلاَّ لِتَفْرِيجِ كُرْبَةٍ عَنْ مُؤْمِنٍ أَوْ فَكِّ أَسْرِهِ أَوْ قَضَاءِ دَيْنِهِ يَا زِيَادُ إِنَّ أَهْوَنَ مَا يَصْنَعُ اَللَّهُ بِمَنْ تَوَلَّى لَهُمْ عَمَلاً أَنْ يُضْرَبَ عَلَيْهِ سُرَادِقٌ مِنْ نَارٍ إِلَى أَنْ يَفْرُغَ اَللَّهُ مِنْ حِسَابِ اَلْخَلاَئِقِ يَا زِيَادُ فَإِنْ وُلِّيتَ شَيْئاً مِنْ أَعْمَالِهِمْ فَأَحْسِنْ إِلَى إِخْوَانِكَ فَوَاحِدَةٌ بِوَاحِدَةٍ وَ اَللَّهُ مِنْ وَرَاءِ ذَلِكَ...» 📚الکافي، ج۵، ص۱۰۹ 🌿از زیاد بن ابی‌سلمه نقل شده است: 🔶نزد امام کاظم (علیه‌السلام) رفتم. ایشان به من فرمودند: 🔸«ای زیاد! تو کارهای حکومتی انجام می‌دهی.» 🔷عرض کردم: 🔹بله. 🔶فرمودند: 🔸«چرا؟» 🔷عرض کردم: 🔹من مردی جوانمرد1️⃣ و عیال‌وار هستم و (سرمایه‌ای به‌عنوان) پشتوانه هم ندارم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«ای زیاد! به‌راستی این‌که از کوه سقوط کنم و تکه‌تکه شوم، برای من دوست‌داشتنی‌تر از این است که برای یکی از آن‌ها (بنی‌عباس) کاری به‌عهده گیرم یا برایشان بساطی بگسترانم. [اگر گفتی] مگر این‌که چه؟ 🔷عرض کردم: 🔹نمی‌دانم، فدایتان شوم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«مگر برای این‌که (با این کار) گرفتاری مؤمنی را برطرف کنم یا مؤمنی را از اسارت رها کنم یا بدهی‌اش را بپردازم. 🔸ای زیاد! به‌راستی آسان‌ترین کار (مجازاتی) که خداوند با کسی که کاری برای آن‌ها (بنی‌عباس) عهده‌دار شود، انجام می‌دهد، این است که او را، تا وقتی که از محاسبه‌ی [اعمالِ] مخلوقات فارغ شود، در خیمه‌ای از آتش نگه می‌دارد. 🔸ای زیاد! اگر بخشی از کارهای آن‌ها را به‌عهده گرفتی، در مقابل تک‌تکِ کارهایت، به برادرانت نیکی کن.2️⃣ خداوند پشت آن است...»3️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣مقصودش این است که انسانی بخشنده و دست‌ودل‌باز و دست‌گیر و سفره‌داری هستم. 2️⃣مقصود این است که در مقابل هر قلم کاری که برای حکومت‌های ظالم انجام می‌دهی، یک کار نیک هم برای مؤمنان انجام بده. 3️⃣مقصود این است که تو در واقع داری این کار را برای خداوند انجام می‌دهی و خداوند جبران خواهد کرد. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠شرط جواز خدمت به حکومت‌های ظالم (۲) 🌿...عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنْ هَذِهِ اَلْعِصَابَةِ قَدْ وُلِّيَ وَلاَيَةً فَقَالَ: «كَيْفَ صَنِيعَتُهُ إِلَى إِخْوَانِهِ؟» قَالَ قُلْتُ: لَيْسَ عِنْدَهُ خَيْرٌ. فَقَالَ: «أُفٍّ يَدْخُلُونَ فِيمَا لاَ يَنْبَغِي لَهُمْ وَ لاَ يَصْنَعُونَ إِلَى إِخْوَانِهِمْ خَيْراً.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۱۰ 🌿از ابوبصیر نقل شده است: 🔷نزد امام صادق (علیه‌السلام) درباره مردی از شیعیان سخن به میان آمد که مسؤولیتی حکومتی را به‌عهده گرفته بود. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«رفتارش با برادرانش چه‌گونه است؟» 🔷عرض کردم: 🔹خیری ندارد (به کسی خیری نمی‌رساند.) 🔶حضرت فرمودند: 🔸«اُف (بر او باد)! به کاری که شایسته‌شان نیست، وارد می‌شوند، به برادرانشان هم خیری نمی‌رسانند!» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي مَحْمُودٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ: قَالَ قُلْتُ لِأَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: مَا تَقُولُ فِي أَعْمَالِ هَؤُلاَءِ؟ قَالَ: «إِنْ كُنْتَ لاَ بُدَّ فَاعِلاً فَاتَّقِ أَمْوَالَ اَلشِّيعَةِ.» قَالَ: فَأَخْبَرَنِي عَلِيٌّ أَنَّهُ كَانَ يَجْبِيهَا مِنَ اَلشِّيعَةِ عَلاَنِيَةً وَ يَرُدُّهَا عَلَيْهِمْ فِي اَلسِّرِّ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۱۰ 🌿از ابراهیم بن ابومحمود، از علی بن یقطین*️⃣ نقل شده است: 🔷به امام کاظم (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹در مورد (انجام) کارهای آنان (حاکمان بنی‌عباس) چه می‌فرمایید؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«اگر ناچار بودی که انجام دهی، مراقبِ (آسیب به) اموال شیعیان باش!» 🔷ابراهیم گوید: (بعدها) به من خبر رسید که علی بن یقطین مالیات را آشکارا از شیعیان می‌گرفت و مخفیانه به آن‌ها بازمی‌گرداند. 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣علی بن یقطین، از اصحاب بزرگ امام کاظم (علیه‌السلام) بود که (گویا به‌واسطه پدرش که اتفاقاً دشمن شیعیان نیز بود، و) با اجازه و توصیه اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، در دربار عباسیان نفوذ داشت و تا رتبه وزارت هارون‌الرشید (بزرگ‌ترین خلیفه عباسی) نیز ارتقاء یافته بود. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️نمونه‌ای دیگر از مؤمنانی که کنار حاکمی ظالم قرار داشتند و مؤمنان دیگر را از آسیب‌های آن حاکم جبّار حفظ می‌کردند، «مؤمن آل‌فرعون» است. 🔺وی که پسرعمو و خزانه‌دار فرعون بوده و ایمان خود را از او مخفی می‌نموده، وقتی حضرت موسی (علیه‌السلام) به مصر بازگشت، فرعون را راضی کرد که ایشان را نکشد و به او فرصت دهد تا با ساحران زورآزمایی کند. 🔺وی بعد از ایمان آوردن ساحران به حضرت موسی، ایمان خود را آشکار نمود و به‌دستور فرعون، همراه دیگر ساحران به شهادت رسید. 👈خداوند در آیات ۲۸ الی ۴۵ سوره مبارکه غافر، به داستان مؤمن آل‌فرعون اشاره فرموده است. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠شرط جواز خدمت به حکومت‌های ظالم (۳) 🌿...عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ اَلْأَنْبَارِيِّ عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَيْهِ أَرْبَعَ عَشْرَةَ سَنَةً أَسْتَأْذِنُهُ فِي عَمَلِ اَلسُّلْطَانِ فَلَمَّا كَانَ فِي آخِرِ كِتَابٍ كَتَبْتُهُ إِلَيْهِ أَذْكُرُ أَنِّي أَخَافُ عَلَى خَبْطِ عُنُقِي وَ أَنَّ اَلسُّلْطَانَ يَقُولُ لِي إِنَّكَ رَافِضِيٌّ وَ لَسْنَا نَشُكُّ فِي أَنَّكَ تَرَكْتَ اَلْعَمَلَ لِلسُّلْطَانِ لِلرَّفْضِ فَكَتَبَ إِلَيَّ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «قَدْ فَهِمْتُ كِتَابَكَ وَ مَا ذَكَرْتَ مِنَ اَلْخَوْفِ عَلَى نَفْسِكَ فَإِنْ كُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّكَ إِذَا وُلِّيتَ عَمِلْتَ فِي عَمَلِكَ بِمَا أَمَرَ بِهِ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ تُصَيِّرُ أَعْوَانَكَ وَ كُتَّابَكَ أَهْلَ مِلَّتِكَ فَإِذَا صَارَ إِلَيْكَ شَيْءٌ وَاسَيْتَ بِهِ فُقَرَاءَ اَلْمُؤْمِنِينَ حَتَّى تَكُونَ وَاحِداً مِنْهُمْ كَانَ ذَا بِذَا وَ إِلاَّ فَلاَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۱۱ 🌿از حسن بن حسین انباری نقل شده است: 🔷چهارده سال بود که به امام رضا (علیه‌السلام) نامه می‌نوشتم که به من اجازه دهند در دستگاه حکومتی مشغول شوم. تا این‌که در آخرین نامه‌ای که به ایشان نوشتم، به ایشان عرض کردم که می‌ترسم [اگر پیشنهادشان را قبول نکنم] گردنم را بزنند. سلطان (حاکم منطقه‌مان) به من می‌گوید تو شیعه هستی و به‌خاطر شیعه بودنت کار کردن برای سلطان را رها کرده‌ای. 🔶امام رضا (علیه‌السلام، در پاسخ) برایم نوشتند: 🔸«متوجه (منظورت در) نامه‌ات و ترسی که به‌خاطر جانت داری، شدم. اگر می‌دانی که هرگاه مسؤولیتی را به‌عهده بگیری، بر اساس دستورات رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) عمل می‌کنی و دستیاران و کاتبانت را از اهل ملّتت (شیعیان) قرار می‌دهی و هرگاه مالی به تو رسید، آن‌قدر با فقرای مؤمن تقسیم می‌کنی که تو نیز (مانند) یکی از آن‌ها شوی*️⃣، (در این‌صورت) اجازه داری (پیشنهادش را بپذیری.) در غیر این‌صورت، نه!» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣یعنی آن‌قدر هرچه به‌دست می‌آوری را با آنان تقسیم کنی، که وضع مالی‌ات مثل آن‌ها شود. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️در مجموع، از مطالب پیشین می‌توان چنین جمع‌بندی نمود که: 🔺اهل‌بیت (علیهم‌السلام) شیعیان را شدیداً نهی کرده‌اند از این‌که کوچک‌ترین خدمتی به حکومت‌های ظالم ارائه دهند؛ زیرا اگر این خدماتِ ریز و درشت به آنان ارائه نمی‌شد، امکان ستم‌ورزی از آنان گرفته می‌شد. 🔺ایشان تنها در صورتی این اجازه را به شیعیان داده‌اند که اولاً مضطر شده باشند و ثانیاً هیچ آسیبی به مؤمن (شیعه)ای نرسانند و یاری‌گر آن‌ها باشند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
🔥جماعتی که به استقبال آتش می‌شتافتند! 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: كُنْتُ قَاعِداً عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ ع عَلَى بَابِ دَارِهِ بِالْمَدِينَةِ فَنَظَرَ إِلَى النَّاسِ يَمُرُّونَ أَفْوَاجاً فَقَالَ لِبَعْضِ مَنْ عِنْدَهُ: «حَدَثَ بِالْمَدِينَةِ أَمْرٌ.» فَقَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ وُلِّيَ الْمَدِينَةَ وَالٍ فَغَدَا النَّاسُ يُهَنِّئُونَهُ. فَقَالَ: «إِنَّ الرَّجُلَ لَيُغْدَى عَلَيْهِ بِالْأَمْرِ تَهَنَّأَ بِهِ وَ إِنَّهُ لَبَابٌ مِنْ أَبْوَابِ النَّارِ.» 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۷ 🌿از محمد بن مسلم نقل شده است: 🔷نزد امام باقر (علیه‌السلام)، کنار درب خانه‌شان در مدینه، نشسته بودم. 🔶حضرت به مردم که گروه‌گروه عبور می‌کردند، نگاه کردند و به کسی که نزدشان بود، فرمودند: 🔸«در مدینه اتفاقی افتاده است؟» 🔷عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، برای مدینه حاکمی گماشته شده و مردم می‌روند تا به او تبریک بگویند. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«به‌راستی که آن مرد (حاکم جدید)، مردم نزد او می‌روند تا به او تبریک بگویند، درحالی‌که او دری از درهای آتش (جهنم) است.»*⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *⃣مقصود این است که مردم با استقبال و حمایتشان از این حاکم، به سوی جهنم پیش می‌روند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠ماجرای تکان‌دهنده‌ی پیروان طمع‌کار حضرت موسی 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ هِشَامٍ عَمَّنْ أَخْبَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «إِنَّ قَوْماً مِمَّنْ آمَنَ بِمُوسَى ع قَالُوا لَوْ أَتَيْنَا عَسْكَرَ فِرْعَوْنَ وَ كُنَّا فِيهِ وَ نِلْنَا مِنْ دُنْيَاهُ فَإِذَا كَانَ الَّذِي نَرْجُوهُ مِنْ ظُهُورِ مُوسَى ع صِرْنَا إِلَيْهِ فَفَعَلُوا فَلَمَّا تَوَجَّهَ مُوسَى ع وَ مَنْ مَعَهُ إِلَى الْبَحْرِ هَارِبِينَ مِنْ فِرْعَوْنَ رَكِبُوا دَوَابَّهُمْ وَ أَسْرَعُوا فِي السَّيْرِ لِيَلْحَقُوا بِمُوسَى ع وَ عَسْكَرِهِ فَيَكُونُوا مَعَهُمْ فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَلَكاً فَضَرَبَ وُجُوهَ دَوَابِّهِمْ فَرَدَّهُمْ إِلَى عَسْكَرِ فِرْعَوْنَ فَكَانُوا فِيمَنْ غَرِقَ مَعَ فِرْعَوْنَ.» وَ رَوَاهُ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ تَصِيرُوا مَعَ مَنْ عِشْتُمْ مَعَهُ فِي دُنْيَاهُ‏.» 📚الكافي، ج۵، ص۱۰۹ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«گروهی از کسانی که به حضرت موسی (علیه‌السلام) ایمان آورده بودند، (با خود) گفتند: "کاش نزد سپاه فرعون برویم و در میان آن‌ها باشیم و از دنیایشان بهره‌مند شویم. بعد هم هروقت ظهور موسی - که به آن امید داریم - اتفاق افتاد، نزد موسی می‌رویم." 🔸این کار را کردند و وقتی حضرت موسی و همراهانش، از فرعون به سوی دریا (رود نیل) فرار می‌کردند، سوار مرکب‌هایشان شدند و با شتاب تاختند تا به موسی و سپاه او برسند و با آن‌ها همراه شوند. 🔸اما خداوند (عزّوجلّ) فرشته‌ای فرستاد که به صورت مرکب‌هایشان زد و آن‌ها را به سوی سپاه فرعون بازگرداند. آنان از کسانی بودند که با فرعون غرق شدند.» 🔶امام صادق (علیه‌السلام) سپس فرمودند: 🔸«حقی است بر خداوند (عزّوجلّ) که شما نزد کسی که در دنیایش با او همراه بوده‌اید، بازگردید.»*️⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ *️⃣گویا مقصود این است که در آخرت با او محشور خواهید بود. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠بیش‌ترین نگرانی پیامبر برای بعد از وفاتشان چه بود؟ 🌿...عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: 🍃«إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي هَذِهِ اَلْمَكَاسِبُ اَلْحَرَامُ وَ اَلشَّهْوَةُ اَلْخَفِيَّةِ وَ اَلرِّبَا.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۲۴ 🔶از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است: 🔸«به‌راستی بیش‌ترین چیزی که از آن برای امتم نگرانش هستم، همین "درآمدهای حرام" است و "شهوت پنهان" و "ربا".» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💵تکلیف مال مخلوط به حرام چیست؟ 🌿...عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«أَتَى رَجُلٌ أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ فَقَالَ: إِنِّي كَسَبْتُ مَالاً أَغْمَضْتُ فِي مَطَالِبِهِ حَلاَلاً وَ حَرَاماً وَ قَدْ أَرَدْتُ اَلتَّوْبَةَ وَ لاَ أَدْرِي اَلْحَلاَلَ مِنْهُ وَ اَلْحَرَامَ وَ قَدِ اِخْتَلَطَ عَلَيَّ. فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: «تَصَدَّقْ بِخُمُسِ مَالِكَ فَإِنَّ اَللَّهَ جَلَّ اِسْمُهُ رَضِيَ مِنَ اَلْأَشْيَاءِ بِالْخُمُسِ وَ سَائِرُ اَلْأَمْوَالِ لَكَ حَلاَلٌ.»» 📚الکافي، ج۵، ص۱۲۵ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔷«مردی نزد امیرالمؤمنین (صلوات‌الله‌علیه) آمد و عرض کرد: 🔹من مالی به‌دست آورده‌ام که چشمم را بسته بودم که از راه حلال به‌دست می‌آید یا از حرام. حال قصد توبه کرده‌ام، اما نمی‌دانم چه‌مقدار از آن حلال است و چه‌مقدار حرام؛ (با هم) مخلوط شده است. 🔶امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«خُمس (یک‌پنجمِ) مالت را تصدّق کن (بپرداز)؛ چراکه خداوند (جلّ‌اسمه) به خمس هرچیز رضایت داده و مابقی اموال بر تو حلال است.»» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠مال حرام بی‌برکت است 🌿...عَنْ دَاوُدَ اَلصَّرْمِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: 🍃«يَا دَاوُدُ إِنَّ اَلْحَرَامَ لاَ يَنْمِي وَ إِنْ نَمَى لاَ يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ وَ مَا أَنْفَقَهُ لَمْ يُؤْجَرْ عَلَيْهِ وَ مَا خَلَّفَهُ كَانَ زَادَهُ إِلَى اَلنَّارِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۲۵ 🌿از داود صَرمی نقل شده است: 🔶امام هادی (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«ای داود! به‌راستی که مال حرام، رشد نمی‌کند 🔸و اگر رشد کند، برکت نخواهد داشت 🔸و اگر آن را انفاق کند، اجری به او داده نمی‌شود 🔸و هرچه از خود به‌جا گذارد، توشه‌اش به‌سوی آتش (جهنم) خواهد بود.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😰پول‌های کثیفی که جز رسوایی ثمری ندارند ♦️یکی از اصطلاحاتی که در روایات اهل‌بیت (علیهم‌السلام) در مورد اموال حرام به‌کار رفته است، «سُحت» است. 🔺رایج‌ترین ترجمه‌ای که برای واژه‌ی «سُحت» به‌کار می‌رود، «مال حرام» است، اما با تأمل در کتب لغت عرب، می‌توان به معنای دقیق‌تری از آن دست یافت. 🔺معنای دقیق‌تر این واژه - وقتی در مورد اموال به‌کار می‌رود - مال پوچ و بی‌ارزش است که باقی نخواهد ماند، ریشه‌کن خواهد شد و موجب ننگ و رسوایی صاحبش خواهد بود. 👈در روایت حاضر، به بعضی از مصادیق «مال سُحت» اشاره شده است… 🌿...عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: 🍃«اَلسُّحْتُ ثَمَنُ اَلْمَيْتَةِ وَ ثَمَنُ اَلْكَلْبِ وَ ثَمَنُ اَلْخَمْرِ وَ مَهْرُ اَلْبَغِيِّ وَ اَلرِّشْوَةُ فِي اَلْحُكْمِ وَ أَجْرُ اَلْكَاهِنِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۲۶ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«سحت، بهای مردار است1⃣ و بهای سگ2⃣ و بهای شراب و مزد زنادهنده و رشوه در داوری3⃣ و مزد کاهن.4⃣» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣مقصود، پولی است که در قبال فروش مردار (حیوانی که بر اساس دستورالعمل شرع ذبخ نشده باشد) دریافت شود. 2⃣مقصود، پولی است که در قبال فروش سگ دریافت شود. البته باید توجه داشت که خرید فروش همه انواع سگ حرام نیست؛ بلکه خرید فروش سگ نگهبان، سگ گله، سگ شکاری، سگ امدادگر و سایر سگ‌هایی که دارای منفعت شرعی و عقلایی هستند، جایز است و درآمد حاصل از آن حلال خواهد بود. 👈چنان‌که در روایت دیگری به آن اشاره شده است: 🌿...عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْعَامِرِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ ثَمَنِ اَلْكَلْبِ اَلَّذِي لاَ يَصِيدُ فَقَالَ: «سُحْتٌ فَأَمَّا اَلصَّيُودُ فَلاَ بَأْسَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۲۷ 🔹عبدالله عامری گوید: از امام صادق (علیه‌السلام) درباره بهای «سگی که صید نمی‌کند» سؤال کردم. 🔸حضرت فرمودند: «سُحت است. اما (خرید و فروش) سگ‌های شکاری اشکاری ندارد.» 3⃣مقصود، رشوه‌ای است که کسی که در جایگاه قضاوت و داوری و حکم دادن است، دریافت کند تا حقی را ضایع کند. 👈توجه داشته باشید که این قضاوت، محدود به قضاوت قاضی در دادگاه نیست و رشوه به هر قضاوت‌کننده‌ای، از جمله کارشناسان ادارات خدماتی که چشم بر حقی می‌بندند و مجوزی صادر می‌کنند را نیز شامل می‌شود. 4⃣مقصود، مزدی است که به کاهان معبد و پیش‌گویان می‌دادند تا برایشان دعا کنند، راهنمایی‌شان کنند و به آنان برکت بخشند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠سه گناهی که هیچ عذری در موردشان پذیرفته نخواهد بود! 🌿...عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ مُصْعَبٍ اَلْهَمْدَانِيِّ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: 🍃«ثَلاَثَةٌ لاَ عُذْرَ لِأَحَدٍ فِيهَا أَدَاءُ اَلْأَمَانَةِ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ وَ اَلْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ إِلَى اَلْبَرِّ وَ اَلْفَاجِرِ وَ بِرُّ اَلْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۲ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🔸«سه چیز است که هیچ‌کس در مورد آن‌ها عذری ندارد: 👈ادای امانت؛ به نیکوکار و بدکار، 👈وفای به عهد؛ به نیکوکار و بدکار 👈و نیکی به والدین؛ چه نیکوکار باشند و چه بدکار.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😳امانت را بازگردانید، حتی به قاتل بهترین بندگان خدا 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ: 🍃«أَدُّوا اَلْأَمَانَةَ وَ لَوْ إِلَى قَاتِلِ وُلْدِ اَلْأَنْبِيَاءِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۳ 🔶از امام صادق، از امیرالمؤمنین (علیهماالسلام) نقل شده است: 🔸«امانت را ادا کنید (بازگردانید)، حتی به قاتل فرزندان انبیاء.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبِي حَفْصٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: 🍃«اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ عَلَيْكُمْ بِأَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ إِلَى مَنِ اِئْتَمَنَكُمْ وَ لَوْ أَنَّ قَاتِلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اِئْتَمَنَنِي عَلَى أَمَانَةٍ لَأَدَّيْتُهَا إِلَيْهِ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۳ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است: 🔸«تقوای خداوند را پیشه کنید و بر شما باد بازگرداندن امانت به کسی که شما را امین دانسته. اگر قاتل علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) مرا امین بداند و امانتی به من بسپارد، آن را به او باز خواهم گرداند.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ عَمَّارِ بْنِ مَرْوَانَ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فِي وَصِيَّةٍ لَهُ: 🍃«اِعْلَمْ أَنَّ ضَارِبَ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِالسَّيْفِ وَ قَاتِلَهُ لَوِ اِئْتَمَنَنِي وَ اِسْتَنْصَحَنِي وَ اِسْتَشَارَنِي ثُمَّ قَبِلْتُ ذَلِكَ مِنْهُ لَأَدَّيْتُ إِلَيْهِ اَلْأَمَانَةَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۳ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که در (ضمنِ) توصیه‌ای، به عمار بن مروان فرمودند: 🔸«بدان! کسی که با شمشیر به حضرت علی (علیه‌السلام) ضربه زد و ایشان را کشت، اگر مرا امین بداند، از من نصیحت بخواهد و با من مشورت کند، آن‌گاه من (امانتی) از او بپذیرم، امانت را به او باز خواهم گرداند.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠چرا آن خانم‌مربی خوش‌روزی بود؟ 🌿...عَنْ حَفْصِ بْنِ قُرْطٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ: اِمْرَأَةٌ بِالْمَدِينَةِ كَانَ اَلنَّاسُ يَضَعُونَ عِنْدَهَا اَلْجَوَارِيَ فَتُصْلِحُهُنَّ وَ قُلْنَا مَا رَأَيْنَا مِثْلَ مَا صُبَّ عَلَيْهَا مِنَ اَلرِّزْقِ. فَقَالَ: «إِنَّهَا صَدَقَتِ اَلْحَدِيثَ وَ أَدَّتِ اَلْأَمَانَةَ وَ ذَلِكَ يَجْلِبُ اَلرِّزْقَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۳ 🌿از حَفص بن قُرط نقل شده است: 🔷به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹زنی در مدینه بود که مردم دخترکان (کنیزان) را نزد او می‌گذاشتند تا تربیتشان کند. ما می‌گفتیم: کسی را ندیده‌ایم که مانند او از روزی سرشار باشد. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«به‌راستی که آن زن راست‌گفتار است و امانت را ادا می‌کند؛ 👈و این است که روزی را (به‌سوی او) گرد می‌آورد.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «لَيْسَ مِنَّا مَنْ أَخْلَفَ بِالْأَمَانَةِ.» وَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: «اَلْأَمَانَةُ تَجْلِبُ اَلرِّزْقَ وَ اَلْخِيَانَةُ تَجْلِبُ اَلْفَقْرَ.» 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۳ 🔶از امام صادق، از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است: 🔸«از ما اهل‌بیت نیست؛ کسی که در (ادای) امانت، خُلفِ (وعده) کند.» 🔶همچنین از ایشان نقل شده است: 🔸«(ادای) امانت، روزی را (به‌سوی انسان) گرد می‌آورد 🔸و خیانت (در امانت)، فقر را (به‌سوی او) گرد می‌آورد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
👌دو نکته کلیدی برای کاسب‌هایی که می‌خواهند پولشان از پارو بالا برود! 🌿از عبدالرحمن بن سَیابه نقل شده است: 🔹وقتی پدرم سیابه از دنیا رفت، یکی از دوستان او نزد من آمد و درب خانه‌ام را زد. نزد او رفتم. به من تسلیت گفت و بعد گفت: آیا پدرت چیزی برایت باقی گذاشته؟ 🔹گفتم: نه. 🔹آن‌گاه کیسه‌ای به من داد که هزار درهم در آن بود و به من گفت: آن را به نیکی حفظ کن و اضافه‌اش را مصرف کن. 🔹من درحالی‌که شادمان بودم، نزد مادرم رفتم و ماجرا را برایش تعریف کردم. 🔹وقتی شب شد، نزد یکی از دوستان پدرم رفتم و او برایم کالاهای سابری1️⃣ خرید و من در مغازه‌ای نشستم [و کاسبی کردم.] آن‌گاه خداوند (جلّ‌وعزّ) خیر فراوانی روزی‌ام کرد. 🔹وقتی ایام حج فرا رسید، به دلم افتاد که به حج بروم. پس نزد مادرم رفتم و به او گفتم: به دلم افتاده که به مکه بروم. مادرم گفت: پس درهم‌های فلانی را هم به او پس بده.2️⃣ 🔹من آن مبلغ را برداشتم، نزد دوست پدرم رفتم و آن را به او دادم؛ انگار من آن پول را به او می‌بخشیدم. 🔹دوست پدرم گفت: اگر فکر می‌کنی کم است، بیش‌ترش کنم؟ 🔹گفتم: خیر، اما من به دلم افتاده که به حج بروم، دوست داشتم که مالت پیش خودت باشد.3️⃣ 🔹بعد، (از شهرم به سوی مکه) خارج شدم و اعمال حجم را به‌جا آوردم. سپس به مدینه برگشتم و همراه مردم نزد امام صادق (علیه‌السلام) که اجازه‌ی جلسه‌ای عمومی را داده بودند، رفتم. 🔹من که یک جوان بودم، در انتهای جمعیت نشستم. مردم از ایشان سؤال می‌کردند و ایشان پاسخشان را می‌دادند. 🔸وقتی جمعیتِ دورشان خلوت شد، به من اشاره فرمودند. من نزدیکشان رفتم. آن‌گاه حضرت به من فرمودند: «آیا حاجتی داری؟» 🔹عرض کردم: فدایتان شوم، من عبدالرحمن پسر سَیابه هستم. 🔸حضرت به من فرمودند: «پدرت چه می‌کند؟» 🔹عرض کردم: از دنیا رفته است. 🔸ایشان ناراحت شدند و بر او رحمت فرستادند. سپس به من فرمودند: «آیا چیزی از خود باقی گذاشته است؟» 🔹عرض کردم: خیر. 🔸فرمودند: «پس، از کجا (آوردی که) حج انجام دادی؟» 🔹من شروع کردم و داستان آن مرد (دوست پدرم) را تعریف کردم. 🔸هنوز سخنم تمام نشده بود که حضرت به من فرمودند: «با آن هزار درهم چه کردی؟» 🔹عرض کردم: آن را به صاحبش بازگرداندم. 🔸حضرت به من فرمودند: «خوب کردی!» 🔸بعد فرمودند: «یک توصیه به تو نکنم؟» 🔹عرض کردم: بفرمایید، فدایتان شوم. 🔸فرمودند: «بر تو باد: "راست‌گویی" و "ادای امانت"؛ که این‌چنین، با مردم در اموالشان شریک می‌شوی.» و حضرت (در همین حین) انگشتانشان را در میان یک‌دیگر قرار دادند. 👈من این توصیه را از ایشان حفظ کردم4️⃣ و بر اثر (عمل به) آن، سیصدهزار درهم زکاتِ (اموالم) را پرداخت کردم.5️⃣ 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۴ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــ 1️⃣سابر، عربی‌شده‌ی شاپور، شهری در ولایت فارس بوده است. فارس نیز منطقه‌ای وسیع بوده و شامل استان‌های فارس، بوشهر، هرمزگان، کهگیلویه‌وبویراحمد، یزد و بخشی از خوزستان کنونی می‌شده است. 2️⃣معلوم می‌شود که در آن مدت، به‌واسطه‌ی کسب و کارش، اوضاع مالی‌اش آن‌قدر بهبوده یافته بوده که مستطیع شود و بتواند مخارج حج را تأمین کند. 3️⃣قصدش این بوده که دینی گردنش نباشد و وقتی به زیارت خانه خدا می‌رود، حق‌الناسی به‌عهده‌اش نباشد. 4️⃣یعنی به‌خاطر سپردم و به آن عمل کردم. 5️⃣یعنی بر اثر عمل به این دو سفارش حضرت امام صادق (علیه‌السلام)، آن‌قدر ثروتش زیاد شده بود که سیصد برابر آن‌چه دوست پدرش به او داده بود، زکاتِ اموالش شده بود. 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــ ♦️ارتباط عمل به این دو سفارش (راست‌گویی و امانت‌داری) این است که سرمایه اصلی کاسب، در درازمدت، "اعتماد مردم" و "اعتماد بازار" است. 🔺آن‌چه موجب این اعتماد عمیق و این یگانگی (مثل انگشتان دو دست که در هم فرو رفته‌اند) می‌شود، "صداقت" و "امانت" است؛ 👈این‌که دیگران ببینند او "صادق" است؛ حرفش حق است و دروغ و نیرنگی در کارش نیست 👈و این‌که ببینند او "امین" است؛ می‌شود رویش حساب کرد و به او اعتماد نمود. 🔺این‌چنین است که: 👈مشتریانش زیاد می‌شوند و خود، تبلیغ او را خواهند کرد و فروشش به‌صورت تصاعدی زیاد خواهد شد 👈و بازاریان نیز به او اعتماد می‌کنند، روی حرفش حساب می‌کنند، حرفش برایشان تضمین خواهد بود، جنسش را تأمین می‌کنند، چکش را برگشت نمی‌زنند، اگر دچار مشکلی شود، دستش را می‌گیرند و... 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ قَالَ: لَمَّا هَلَكَ أَبِي سَيَابَةُ جَاءَ رَجُلٌ مِنْ إِخْوَانِهِ إِلَيَّ فَضَرَبَ اَلْبَابَ عَلَيَّ فَخَرَجْتُ إِلَيْهِ فَعَزَّانِي وَ قَالَ لِي: هَلْ تَرَكَ أَبُوكَ شَيْئاً؟ فَقُلْتُ لَهُ: لاَ. فَدَفَعَ إِلَيَّ كِيساً فِيهِ أَلْفُ دِرْهَمٍ وَ قَالَ لِي: أَحْسِنْ حِفْظَهَا وَ كُلْ فَضْلَهَا. فَدَخَلْتُ إِلَى أُمِّي وَ أَنَا فَرِحٌ فَأَخْبَرْتُهَا فَلَمَّا كَانَ بِالْعَشِيِّ أَتَيْتُ صَدِيقاً كَانَ لِأَبِي فَاشْتَرَى لِي بَضَائِعَ سَابِرِيٍّ وَ جَلَسْتُ فِي حَانُوتٍ فَرَزَقَ اَللَّهُ جَلَّ وَ عَزَّ فِيهَا خَيْراً كَثِيراً وَ حَضَرَ اَلْحَجُّ فَوَقَعَ فِي قَلْبِي فَجِئْتُ إِلَى أُمِّي وَ قُلْتُ لَهَا: إِنَّهَا قَدْ وَقَعَ فِي قَلْبِي أَنْ أَخْرُجَ إِلَى مَكَّةَ فَقَالَتْ لِي: فَرُدَّ دَرَاهِمَ فُلاَنٍ عَلَيْهِ فَهَاتِهَا وَ جِئْتُ بِهَا إِلَيْهِ فَدَفَعْتُهَا إِلَيْهِ فَكَأَنِّي وَهَبْتُهَا لَهُ فَقَالَ: لَعَلَّكَ اِسْتَقْلَلْتَهَا فَأَزِيدَكَ؟ قُلْتُ: لاَ وَ لَكِنْ قَدْ وَقَعَ فِي قَلْبِيَ اَلْحَجُّ فَأَحْبَبْتُ أَنْ يَكُونَ شَيْئُكَ عِنْدَكَ ثُمَّ خَرَجْتُ فَقَضَيْتُ نُسُكِي ثُمَّ رَجَعْتُ إِلَى اَلْمَدِينَةِ فَدَخَلْتُ مَعَ اَلنَّاسِ عَلَى أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ كَانَ يَأْذَنُ إِذْناً عَامّاً فَجَلَسْتُ فِي مَوَاخِيرِ اَلنَّاسِ وَ كُنْتُ حَدَثاً فَأَخَذَ اَلنَّاسُ يَسْأَلُونَهُ وَ يُجِيبُهُمْ فَلَمَّا خَفَّ اَلنَّاسُ عَنْهُ أَشَارَ إِلَيَّ فَدَنَوْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ لِي: «أَ لَكَ حَاجَةٌ؟» فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَنَا عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ سَيَابَةَ. فَقَالَ لِي: «مَا فَعَلَ أَبُوكَ؟» فَقُلْتُ: هَلَكَ. قَالَ: فَتَوَجَّعَ وَ تَرَحَّمَ. قَالَ: ثُمَّ قَالَ لِي: «أَ فَتَرَكَ شَيْئاً؟» قُلْتُ: لاَ. قَالَ: «فَمِنْ أَيْنَ حَجَجْتَ؟» قَالَ: فَابْتَدَأْتُ فَحَدَّثْتُهُ بِقِصَّةِ اَلرَّجُلِ. قَالَ: فَمَا تَرَكَنِي أَفْرُغُ مِنْهَا حَتَّى قَالَ لِي: «فَمَا فَعَلْتَ فِي اَلْأَلْفِ؟» قَالَ: قُلْتُ: رَدَدْتُهَا عَلَى صَاحِبِهَا. قَالَ: فَقَالَ لِي: «قَدْ أَحْسَنْتَ؟» وَ قَالَ لِي: «أَ لاَ أُوصِيكَ؟» قُلْتُ: بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ. فَقَالَ: «عَلَيْكَ بِصِدْقِ اَلْحَدِيثِ وَ أَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ تَشْرَكُ اَلنَّاسَ فِي أَمْوَالِهِمْ هَكَذَا.» وَ جَمَعَ بَيْنَ أَصَابِعِهِ. قَالَ: فَحَفِظْتُ ذَلِكَ عَنْهُ فَزَكَّيْتُ ثَلاَثَمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ. 📚الکافي، ج۵، ص۱۳۴ 💠 کـانـال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona