eitaa logo
حدیثنا
678 دنبال‌کننده
4 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
💠مردانگی امام رضا در حق مرد خراسانی💠 ♦️یسع بن حمزه گوید: 🔺در مجلس امام رضا (علیه‌السلام) بودم و با ایشان سخن می‌گفتم. مردم زیادی نیز گِرد حضرت جمع بودند و از ایشان درباره حلال و حرام سؤال می‌کردند. 🔷در این هنگام، مردی بلندقد و گندم‌گون بر ایشان وارد شد و عرض کرد: 🔹سلام بر شما، ای فرزند رسول خدا! من از محبّین شما و پدران و اجدادتان هستم و از حج می‌آیم. خرجی‌ام را گم کرده‌ام و آن‌قدری ندارم که بشود با آن مسافرت کنم (و به شهرم بازگردم.) 🔹اگر شما بپذیرید که مرا به شهرم برسانید، به خدا قسم، این نعمتی است بر من. من نیز هروقت به شهرم رسیدم، از طرف شما به همان مقدار که داده‌اید، صدقه می‌دهم؛ زیرا من (فقیر و) مستحق صدقه نیستم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«بنشین (و منتظر باش)، خدا رحمتت کند.» 🔶آن‌گاه به مردم رو کردند و با آنان صحبت کردند تا این‌که (مجلس تمام شد و مردم) پراکنده شدند و فقط آن مرد ماند و سلیمان جعفری و خیثمه و من. پس حضرت فرمودند: 🔸«اجازه می‌دهید داخلِ (اتاقم) شوم؟» 🔷سلیمان عرض کرد: 🔹خداوند امر شما را مقدم داشته است ( اختیار دارید.) 🔶پس حضرت برخواستند و وارد اتاقشان شدند و مدتی آن‌جا ماندند. آمدند و درب اتاق را بستند و دستشان را از بالای درب بیرون آوردند و فرمودند: 🔸«کجاست آن خراسانی؟» 🔷مرد خراسانی عرض کرد: 🔹بله، من این‌جا هستم. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«این دویست دینار (سکه طلا) را بگیر، صرف مخارجت کن و به آن تبرک بجوی. لازم نیست (معادلِ) آن را از طرف من صدقه دهی. حال، بیرون برو تا نه من تو را ببینم و نه تو مرا!» 🔷بعد از این‌که آن مرد رفت، سلیمان به حضرت عرض کرد: 🔹فدایتان شوم، بخششی هنگفت نمودید و محبت کردید، اما چرا روی خود را از او مخفی نمودید؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«از ترس این‌که (مبادا) خوار شدنش به‌خاطر درخواست برای رفع حاجت را در چهره‌اش ببینم. 🔸مگر حدیث رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را نشنیده‌ای که: 🔅«پنهان کردنِ کار نیک، ا هفتاد حج برابر است و کسی که بدی را فاش نماید، تنها و بی یاور می‌شود و کسی که بدی را بپوشاند، مورد مغفرت قرار می‌گیرد.» 🔸و مگر سخن (شعر) پیشینیان را نشنیده‌ای که: 🔅«روزی که از نزدِ (فلان مرد کریم) رفتم و حاجتم را از او درخواست کردم، درحالی نزد خانواده‌ام برگشتم که آبرویم محفوظ بود.»» 📚الکافي، ج۴، ص۲۳ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💞فدای مرامت، ای امام رئوف! ای مٌعین ضعفاء! 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنِ الْيَسَعِ بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: كُنْتُ فِي مَجْلِسِ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا ع أُحَدِّثُهُ وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ خَلْقٌ كَثِيرٌ يَسْأَلُونَهُ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ طُوَالٌ آدَمُ فَقَالَ: السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! رَجُلٌ مِنْ مُحِبِّيكَ وَ مُحِبِّي آبَائِكَ وَ أَجْدَادِكَ ع مَصْدَرِي مِنَ الْحَجِّ وَ قَدِ افْتَقَدْتُ نَفَقَتِي وَ مَا مَعِي مَا أَبْلُغُ مَرْحَلَةً فَإِنْ رَأَيْتَ أَنْ تُنْهِضَنِي إِلَى بَلَدِي وَ لِلَّهِ عَلَيَّ نِعْمَةٌ فَإِذَا بَلَغْتُ بَلَدِي تَصَدَّقْتُ بِالَّذِي تُوَلِّينِي عَنْكَ فَلَسْتُ مَوْضِعَ صَدَقَةٍ. فَقَالَ لَهُ: «اجْلِسْ رَحِمَكَ اللَّهُ.» وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ يُحَدِّثُهُمْ حَتَّى تَفَرَّقُوا وَ بَقِيَ هُوَ وَ سُلَيْمَانُ الْجَعْفَرِيُّ وَ خَيْثَمَةُ وَ أَنَا. فَقَالَ: «أَ تَأْذَنُونَ لِي فِي الدُّخُولِ؟» فَقَالَ لَهُ سُلَيْمَانُ: قَدَّمَ اللَّهُ أَمْرَكَ. فَقَامَ فَدَخَلَ الْحُجْرَةَ وَ بَقِيَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ وَ رَدَّ الْبَابَ وَ أَخْرَجَ يَدَهُ مِنْ أَعْلَى الْبَابِ وَ قَالَ: «أَيْنَ الْخُرَاسَانِيُّ؟» فَقَالَ: هَا أَنَا ذَا. فَقَالَ: «خُذْ هَذِهِ الْمِائَتَيْ دِينَارٍ وَ اسْتَعِنْ بِهَا فِي مَئُونَتِكَ وَ نَفَقَتِكَ وَ تَبَرَّكْ بِهَا وَ لَا تَصَدَّقْ بِهَا عَنِّي وَ اخْرُجْ فَلَا أَرَاكَ وَ لَا تَرَانِي.» ثُمَّ خَرَجَ فَقَالَ لَهُ سُلَيْمَانُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ لَقَدْ أَجْزَلْتَ وَ رَحِمْتَ فَلِمَا ذَا سَتَرْتَ وَجْهَكَ عَنْهُ» فَقَالَ: «مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِي وَجْهِهِ لِقَضَائِي حَاجَتَهُ أَ مَا سَمِعْتَ حَدِيثَ رَسُولِ اللَّهِ ص: «الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ يَعْدِلُ سَبْعِينَ حِجَّةً وَ الْمُذِيعُ بِالسَّيِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ لَهُ.» أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ الْأُوَلِ: «مَتَى آتِهِ يَوْماً لِأَطْلُبَ حَاجَةً / رَجَعْتُ إِلَى أَهْلِي وَ وَجْهِي بِمَائِهِ»» 📚الکافي، ج۴، ص۲۳ 💠 کانال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠شاه مردان؛ علی، نور یزدان؛ علی💠 🌿...عَنِ الْحَارِثِ الْهَمْدَانِيِّ قَالَ: سَامَرْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَقُلْتُ: يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَرَضَتْ لِي حَاجَةٌ. قَالَ: «فَرَأَيْتَنِي لَهَا أَهْلًا؟» قُلْتُ: نَعَمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ. قَالَ: «جَزَاكَ اللَّهُ عَنِّي خَيْراً.» ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ ثُمَّ قَالَ: «إِنَّمَا أَغْشَيْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِكَ فِي وَجْهِكِ فَتَكَلَّمْ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ: «الْحَوَائِجُ أَمَانَةٌ مِنَ اللَّهِ فِي صُدُورِ الْعِبَادِ فَمَنْ كَتَمَهَا كُتِبَتْ لَهُ عِبَادَةٌ وَ مَنْ أَفْشَاهَا كَانَ حَقّاً عَلَى مَنْ سَمِعَهَا أَنْ يَعْنِيَهُ.»» 📚الکافي، ج۴، ص۲۴ 🌿حارث هَمْدانی گوید: 🔷شبی با امیر مؤمنان (صلوات‌الله‌علیه) گفتگویی دوستانه داشتم. به ایشان عرض کردم: 🔹حاجتی برایم پیش آمده. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«کاری از دست من بر می‌آید؟» 🔷عرض کردم: 🔹بله، ای امیر مؤمنان! 🔶حضرت فرمودند: 🔸«خداوند از جانب من به تو پاداش دهد.» 🔶سپس برخواستند، سراغ چراغ رفتند، روی آن را پوشاندند و نشستند. آن‌گاه فرمودند: 🔸«چراغ را پوشاندم تا خواریِ نیاز را در چهره‌ات نبینم. حال سخن بگو؛ زیرا از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنیدم که می‌فرمودند: 🔅«نیازها، امانتی از جانب خدا، در سینه‌ی بندگان هستند؛ 👈پس کسی که نیازش را مخفی بدارد، برایش عبادت نوشته می‌شود 👈و کسی که آن‌ها را فاش نماید، بر کسی که آن‌ها را می‌شنود، لازم می‌گردد او را یاری رساند.»» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😰لعنت خدا بر ناسپاس😰 🌿...عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ الْبَغْدَادِیِّ عَمَّنْ رَوَاهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: «لَعَنَ اللَّهُ قَاطِعِی سُبُلِ الْمَعْرُوفِ.» قِیلَ: وَ مَا قَاطِعُو سُبُلِ الْمَعْرُوفِ؟ قَالَ: «الرَّجُلُ یُصْنَعُ إِلَیْهِ الْمَعْرُوفُ فَیَکْفُرُهُ فَیَمْتَنِعُ صَاحِبُهُ مِنْ أَنْ یَصْنَعَ ذَلِکَ إِلَی غَیْرِهِ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۳ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🔸«خدا لعنت کند کسانی را که راه‌های (انجام) کار نیک را می‌بندند.» 🔷از ایشان سؤال شد: 🔹چه کسانی راه‌های کار نیک را می‌بندند؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«مردی که در حقش کار نیکی انجام می‌شود، اما ناسپاسی می‌کند 👈و این سبب می‌شود که انجام‌دهنده‌ی کار نیک، آن کار را در حق شخص دیگری انجام ندهد.» •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَنْ أُتِیَ إِلَیْهِ مَعْرُوفٌ فَلْیُکَافِئْ بِهِ فَإِنْ عَجَزَ فَلْیُثْنِ عَلَیْهِ فَإِنْ لَمْ یَفْعَلْ فَقَدْ کَفَرَ النِّعْمَةَ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۳ 🔶از امام صادق از رسول خدا (صلوات‌الله‌علیهما) نقل شده است: 🔸«هرکس در حقش کار نیکی انجام شد، باید آن را جبران کند 🔸و اگر نتوانست (جبران کند)، باید به‌خاطر کاری که در حقش شده، تشکر و قدردانی کند 👈که اگر این کار را هم نکند، کفران نعمت (ناسپاسی) کرده است.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
✅برخورد صحیح با بدهکار چه‌گونه است؟✅ 🌿...عَنْ یَحْیَی بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «صَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ ذَاتَ یَوْمٍ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ وَ صَلَّی عَلَی أَنْبِیَائِهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ: «أَیُّهَا النَّاسُ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْکُمُ الْغَائِبَ أَلَا وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّی یَسْتَوْفِیَهُ.»» ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: ««وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلی مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَیْهِ بِمَالِکُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۵ 🔶از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🔸«روزی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) بالای منبر رفتند و حمد و ثنای خداوند را به جا آوردند و بر پیامبران الهی (صلی‌الله‌علیهم) درود فرستادند. 🔆سپس فرمودند: 🔅«ای مردم! (این سخن را) حاضران باید به غائبان برسانند؛ آگاه باشید: 👈هرکس به کسی (بدهکاری) که دستش تنگ است، مهلت دهد، نزد خداوند (عزّوجلّ) مانند این است که هرروز به مقدار طلبش صدقه می‌دهد، تا وقتی که طلبش را بازپس گیرد.»» 🔶سپس امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 📖««و اگر دستش تنگ بود، تا زمانی که دستش باز شود، به او مهلت دهید و اگر طلبتان را صدقه دهید (به او ببخشید)، برایتان بهتر است، اگر بدانید.»1⃣ 🔸چراکه او تنگدست است، پس اگر با مالتان به او صدقه دهید، برایتان بهتر است.»2⃣ 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣سوره بقره، آیه۲۸۰. 2⃣این، در مورد بدهکاری است که می‌دانیم دستش تنگ است و واقعاً ندارد، و الّا کسی که دارد و نمی‌دهد، تکلیفش روشن است. 🔷مطالب مرتبط: 🔹وظائف متقابل بده‌کار و طلب‌کار: 🔹https://t.me/hadithona/226 🔹قابل توجه طلبکارها: 🔹https://t.me/hadithona/616
🔳وقتی بدهکار از دنیا می‌رود، چرا بهتر است حلالش کنیم؟🔳 🌿...عَنِ الْحَسَنِ بْنِ خُنَیْسٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع: إِنَّ لِعَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَیَابَةَ دَیْناً عَلَی رَجُلٍ قَدْ مَاتَ وَ قَدْ کَلَّمْنَاهُ أَنْ یُحَلِّلَهُ فَأَبَی. فَقَالَ: «وَیْحَهُ أَ مَا یَعْلَمُ أَنَّ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ عَشَرَةً إِذَا حَلَّلَهُ فَإِذَا لَمْ یُحَلِّلْهُ فَإِنَّمَا لَهُ دِرْهَمٌ بَدَلَ دِرْهَمٍ؟!» 📚الکافي، ج۴، ص۳۶ 🔷حسن بن خُنَیس گوید: به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: 🔹عبدالرحمان بن سَیابه بدهی‌ای بر گردن مردی داشته که او مرده است. ما با عبدالرحمان صحبت کردیم تا آن مرد را حلال کند، اما قبول نکرد. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«وای بر او! مگر نمی‌داند اگر او را حلال کند، به ازای هر درهم (طلبش)، ده درهم از آنِ او خواهد بود و اگر حلال نکند، به ازای هر درهم، فقط همان یک درهم از آنِ او خواهد بود؟!»*⃣ 📝پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *⃣اگر حلال نکند؛ همان مقدار طلبش به گردن میت است که ورّاث باید بپردازند یا حسابش به روز قیامت موکول می‌شود، اما اگر حلال کند؛ شاید منظور حضرت این بوده که ده برابرش در دنیا نصیبش می‌شود و شاید منظور این بوده که در روز قیامت ده برابرش را برای او محاسبه می‌کنند. 👌و اللهُ العالِم 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
🔰همسایه خوبی برای نعمت‌ها باشید🔰 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ: «أَحْسِنُوا جِوَارَ النِّعَمِ.» قُلْتُ: وَ مَا حُسْنُ جِوَارِ النِّعَمِ؟ قَالَ: «الشُّکْرُ لِمَنْ أَنْعَمَ بِهَا وَ أَدَاءُ حُقُوقِهَا.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۸ 🌿محمد بن عَجلان گوید: 🔶شنیدم که امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرمودند: 🔸«با نعمت‌ها خوب همسایگی کنید!» 🔷عرض کردم: 🔹خوب همسایگی کردن با نعمت‌ها یعنی چه؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«شکرِ کسی که آن نعمت‌ها را داده 🔸و ادای حقوق آن نعمت‌ها.»*⃣ •┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈• 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَرَفَةَ قَالَ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا ع: «یَا ابْنَ عَرَفَةَ! إِنَّ النِّعَمَ کَالْإِبِلِ الْمُعْتَقَلَةِ فِی عَطَنِهَا عَلَی الْقَوْمِ مَا أَحْسَنُوا جِوَارَهَا فَإِذَا أَسَاءُوا مُعَامَلَتَهَا وَ إِنَالَتَهَا نَفَرَتْ عَنْهُمْ.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۸ 🌿محمد بن عرفه گوید: 🔶امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«ای ابن‌عرفه! به‌راستی که نعمت‌ها تا زمانی که با آن‌ها خوب همسایگی شود، مانند شتری هستند که در همسایگیِ عده‌ای بسته شده است (تا نتوانند حرکت کنند)، 🔸اما هروقت با آن‌ها بد رفتار شود و بد همسایگی شود، از آن عده دور می‌شوند. 📝پاورقیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *⃣نعمت‌هایی که خداوند به ما می‌دهد، حقوقی بر گردن ما دارند و ما در قبال آن‌ها وظایفی داریم؛ وظایفی که در قبال خداوند و اهل‌بیت (علیهم‌السلام)، خودمان، اعضاء و جوارحمان، والدین و خویشاوندانمان و سایر نعمت‌های مادی و معنوی‌مان داریم. حق این نعمت‌ها این است که رفتار صحیحی با آن‌ها داشته باشیم و استفاده بهینه‌ای از آن‌ها بنماییم. امام سجاد (علیه‌السلام) در «رساله حقوق» به بخشی از این حقوق اشاراتی فرموده‌اند. ✅مطلب مرتبط: ✅https://t.me/hadithona/286
📜چرا به «علی بن یقطین» دستور رسید مانند اهل سنت وضو بگیرد؟!📜 ◀️«علی بن یقطین» از یاران امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام) بود، که در دستگاه عباسیان نفوذ کرده و چنان پیش رفته بود که به مقام وزارت هارون‌الرشید (لعنةالله‌علیه) رسیده بود. امام کاظم (علیه‌السلام) او را دوست داشتند و بهشت را بر او بشارت داده بودند. وی که چهار سال از امام بزرگ‌تر بود، در سن 58سالگی و یک سال پیش از شهادت امام، از دنیا رفت. علی بن یقطین، چنان مورد اعتماد عباسیان بود که امین، ولی‌عهدِ هارون، بر جنازه‌اش نماز خواند.▶️ 🔸از محمد بن فضل نقل شده است که گفت: میان شیعیان اختلاف شد که آیا مسح پا از انگشتان تا برآمدگی پاست، یا از برآمدگی پا تا انگشتان؟ 🔸به همین خاطر علی بن یقطین (در نامه‌ای) خطاب به امام کاظم (علیه‌السلام) نوشت: 📜«فدایتان شود! شیعیان در مورد مسح پا دچار اختلاف شده‌اند. پس اگر صلاح می‌دانید، به خطِ خودتان برایم بنویسید که تکلیفم در مورد آن چیست؟ تا إن‌شاءالله، انجام دهم.» 🍃(در پاسخ) امام کاظم (علیه‌السلام) نوشتند: 📜« آن‌چه را که در مورد اختلاف در وضو ذکر کردی، فهمیدم، و آن‌چه را که تو را به آن امر می‌کنم، این است که آب را سه بار مضمضه کنی (در دهان بگردانی)، و سه بار استنشاق کنی (در بینی بکشی)، سه بار صورت خود را بشویی و دست در موی ریشت کنی، و دستت را (از انگشتان) تا آرنج بشویی، و تمام سرت را مسح کنی، و بیرون و داخلِ گوشَت را مسح کنی، و سه بار پایت را تا برآمدگی پا بشویی، و از این (روشِ وضو گرفتن) تخلف نکنی.» 🔸وقتی نامه به علی بن یقطین رسید، از آن‌چه در مورد مسئله، برایش مرقوم شده بود، تعجب کرد، چراکه دقیقاً مطابق فتوای اهل سنت بود! 🔸آن‌گاه گفت: «مولایم بهتر می‌داند که چه گفته و من مطیعِ امر او هستم.» 🔸پس (علی بن یقطین، از آن پس) به‌خلاف تمامِ شیعیان، طبق آن دستورالعمل وضو می‌گرفت، تا از دستور امام کاظم (علیه‌السلام) اطاعت کرده‌باشد. 🔺(از طرفی) عده‌ای نزد هارون‌الرشید، از علی بن یقطین سعایت (بدگویی و سخن‌چینی) کردند و گفتند که او شیعه است و از مخالفین شماست. 🔺هارون‌الرشید به برخی از نزدیکانش گفت: «گزارش‌های زیادی در مورد علی بن یقطین به من رسیده و او را متهم می‌کنند که مخالف ماست و به تشیّع گرایش دارد، اما من تا به حال کوتاهی‌ای از او ندیده‌ام. او را بارها آزموده‌ام، اما چیزی از آن اتهامات برایم ثابت نشده‌است. دوست دارم به صورتی که متوجه نشود مذهبش را بیازمایم و بی‌گناهی‌اش بر من ثابت شود.» 🔺اطرافیان گفتند: «ای امیر‌المؤمنین! شیعیان در وضو گرفتن، خلاف دیگران عمل می‌کنند و آن را خلاصه می‌کنند؛ چنان‌که نمی‌بینید پاهاشان را (مانند غیرشیعیان) بشویند (بلکه تنها مسح می‌کنند.) پس به نحوی که متوجه نشود، در گوشه‌ای وضویش را نظاره کنید و او را بیازمایید.» 🔺هارون‌الرشید گفت: «بله، این کار مذهبش را مشخص می‌کند.» 🔺مدتی او را رها کردند و (بعد) برای کاری به خانه‌ای فرستادند، تا این‌که وقت نماز شد - و علی بن یقطین چنین بود که همواره در اتاقی به تنهایی وضو می‌گرفت و نماز می‌خواند - پس زمانی که وقت نماز شد، هارون‌الرشید از پشت پرده‌ی اتاق، طوری که علی بن یقطین او را نبیند، به نظاره ایستاد. 🔹علی، مقداری آب خواست تا وضو بگیرد. آن‌گاه (مانند اهل سنت) سه بار مضمضه کرد و صورتش را شست و دست در ریش برد و دستانش را به سمت آرنج سه بار شست و سر و گوشش را مسح کرد و پاهایش را شست، در حالی که هارون‌الرشید او را می‌دید. 🔹هارون، وقتی این صحنه را دید، اختیارش را از دست داد و از پشت پرده بیرون آمد و به او گفت: «هر که گمان کند تو از شیعیان هستی، دروغ گفته‌است، ای علی بن یقطین!» 🔹بعد از آن‌که رابطه‌ی میانشان خوب شد، نامه‌ای از امام کاظم (علیه‌السلام) به او رسید که (در آن نوشته شده‌بود): 📜«ای علی بن یقطین! از این لحظه، چنان‌که خداوند امر فرموده‌است، وضو بگیر؛ صورتت را کامل بشوی، و دستانت را نیز از آرنج بشوی، و جلوی سر و روی پاهایت را با آب باقی مانده‌ی وضویت مسح کن. دیگر از این‌جهت بر تو هراسی نیست. والسلام.» 📚الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد (للشیخ المفید)، ج۲، ص۲۲۷ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــ در مورد رابطه‌ی علی بن یقطین با امام و خدماتش به شیعیان، ماجراهای جالب دیگری نیز نقل شده‌است، که با اندکی جستجو در اینترنت، قابل مشاهده است. @hadithona
🙂حالا که می‌خوای در حق کسی خوبی کنی، کوفتش نکن!🙁 🌿...عَنْ حَاتِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 🍃«رَأَيْتُ الْمَعْرُوفَ لَا يَصْلُحُ إِلَّا بِثَلَاثِ خِصَالٍ تَصْغِيرِهِ وَ تَسْتِيرِهِ وَ تَعْجِيلِهِ فَإِنَّكَ إِذَا صَغَّرْتَهُ عَظَّمْتَهُ عِنْدَ مَنْ تَصْنَعُهُ إِلَيْهِ وَ إِذَا سَتَّرْتَهُ تَمَّمْتَهُ وَ إِذَا عَجَّلْتَهُ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ كَانَ غَيْرُ ذَلِكَ سَخَّفْتَهُ وَ نَكَّدْتَهُ.» 📚الكافي، ج۴، ص۳۰ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🔶«به نظرم «کار نیک» سالم نمی‌ماند، مگر با سه ویژگی: 🔸«کوچک شمردن آن»، 🔸«پنهان کردنش» 🔸و «سریع انجام دادنش». 🔹زیرا اگر آن را کوچک شماری، نزد کسی که آن کار نیک را برای او انجام داده‌ای، بزرگش کرده‌ای 🔹و اگر آن را پنهان کنی، به کمالش رسانده‌ای 🔹و اگر آن را سریع انجام دهی، آن را (برای آن شخص) دل‌چسب کرده‌ای. 🔷اما اگر کار نیکت این ویژگی‌ها را نداشته باشد، آن را بی‌ارزش و ناگوارا نموده‌ای.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
🍁وضعیت عرب جاهلی پیش از بعثت، در یک جمله...🍁 🌿از امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) نقل شده‌است که هنگام آغاز به جنگ جمل با اهل بصره، خطبه‌ای خواندند و برای یادآوری خدمت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به مردمان عرب، با این جمله آغاز کردند: 🍃«إِنَّ اللَّهَ [سُبْحَانَهُ] بَعَثَ مُحَمَّداً ص وَ لَيْسَ أَحَدٌ مِنَ الْعَرَبِ يَقْرَأُ كِتَاباً وَ لَا يَدَّعِي نُبُوَّةً.» 📚نهج البلاغة، ص۷۶، خطبة۳۳ 🍃«به‌راستی که خداوند سبحان، حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را در حالی مبعوث نمود که از میان عرب هیچ‌کس نه کتاب (نوشته‌ای) می‌خواند و نه ادعای پیامبری می‌نمود.» 📝پانوشتــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶واضح است کسی می‌تواند ادعای پیامبری کند که به لحاظ علمی یا معنوی، فرهیخته باشد یا حرف خاص و تازه‌ای داشته‌باشد تا بتواند مردم را به راهی نو دعوت کند. 🔸پیش از بعثت، نه‌تنها پیامبری از میان عرب مبعوث نمی‌شد، بلکه اساساً کسی «ادعا»ی پیامبری نیز نمی‌توانست داشته‌باشد. ✅ جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: ✅ @hadithona
💠ارزش سخاوت نزد خداوند و فرستاده‌اش💠 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🔺«گروهی از یمن نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) آمدند. در میان آنان، مردی بود که در محاجّه (مباحثه و مناظره) با پیامبر، از بقیه درشت‌سخن‌تر و سخت‌بحث‌تر بود. 🔺پس پیامبر آن‌قدر خشمگین شدند که رگ عصبانیتِ میان چشمانشان متورم گشت، چهره‌شان درهم شد، ساکت شدند و به زمین خیره گشتند. 🔆در این هنگام، جبرئیل نزد ایشان آمد و عرض کرد: 🔅«پروردگارت به تو سلام می‌رساند و به تو می‌فرماید: «این مرد سخاوتمند است؛ (به دیگران) غذا می‌دهد (سفره‌اش پهن است).»» 🔶پس خشم پیامبر فرو نشست، سرشان را بلند کردند و به آن مرد فرمودند: 🔸«اگر جبرئیل از جانب خداوند (عزّوجلّ) خبر نیاورده بود که تو سخاوتمندی و (به دیگران) غذا می‌دهی، تو را طرد می‌کردم و (داستان) تو را ماجرایی (عبرت‌انگیز) برای آیندگان قرار می‌دادم.» 🔷آن مرد به پیامبر عرض کرد: 🔹آیا پروردگارت سخاوت را دوست دارد؟ 🔶حضرت فرمودند: 🔸«بله.» 🔷پس آن مرد گفت: 🔹شهادت می‌دهم که خدایی جز الله نیست و تو فرستاده‌ی الله هستی. 🔹قسم به خدایی که تو را به‌حق فرستاد، (تاکنون) هیچ‌کس را از اموالم (نااُمید) باز نگردانده‌ام.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۹ 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: 🌿...عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی سَعِیدٍ الْمُکَارِی عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: «أَتَی رَسُولَ اللَّهِ ص وَفْدٌ مِنَ الْیَمَنِ وَ فِیهِمْ رَجُلٌ کَانَ أَعْظَمَهُمْ کَلَاماً وَ أَشَدَّهُمْ اسْتِقْصَاءً فِی مُحَاجَّةِ النَّبِیِّ ص فَغَضِبَ النَّبِیُّ ص حَتَّی الْتَوَی عِرْقُ الْغَضَبِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ وَ تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ أَطْرَقَ إِلَی الْأَرْضِ فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ: رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ هَذَا رَجُلٌ سَخِیٌّ یُطْعِمُ الطَّعَامَ فَسَکَنَ عَنِ النَّبِیِّ ص الْغَضَبُ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ لَهُ: «لَوْ لَا أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَخْبَرَنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّکَ سَخِیٌّ تُطْعِمُ الطَّعَامَ لَشَرَدْتُ بِکَ وَ جَعَلْتُکَ حَدِیثاً لِمَنْ خَلْفَکَ.» فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ: وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیُحِبُّ السَّخَاءَ؟ فَقَالَ: «نَعَمْ.» فَقَالَ: إِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ لَا رَدَدْتُ مِنْ مَالِی أَحَداً.» 📚الکافي، ج۴، ص۳۹ 💠 کانال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona