eitaa logo
حدیثنا
678 دنبال‌کننده
4 عکس
5 ویدیو
1 فایل
احادیث کمترشنیده‌شده از کتب معتبر ارتباط با ادمین: @Rah_Bar
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊فقط «علما» و «کفتربازها» بخوانند!🕊 🌿عده‌ای از اهل کوفه ـ که در میانشان (علمایی مانند) «زرارة بن اعین»، «عبدالله بن بکیر»، «محمد بن مسلم»، «ابو بصیر» و «حُجر بن زائده» نیز بودند ـ به امام صادق علیه‌السلام نامه‌ای نوشتند و عرض کردند: 👈«مُفضّل بن عمر» با اراذل و کفتربازان و شراب‌خواران نشست‌وبرخواست دارد. شایسته است به او نامه‌ای بنویسید و دستور دهید که با آنان مجالست نکند.» ✍پس امام صادق علیه‌السلام نامه‌ای خطاب به مفضّل نوشتند و مُهر و موم کردند. نامه را تحویلشان دادند و دستور فرمودند آن را با دست خود، به دست مفضّل برسانند. ✉️آنان نامه را نزد مفضّل بردند و به او تحویل دادند. مفضل مُهر و مومِ نامه را گشود و آن را خواند. در آن نوشته شده بود: 🍃«بسم الله الرحمن الرحیم، فلان‌چیزها و بهمان‌چیزها را بخر!» 🔹و در آن، به مطلبی که اصحاب در مورد مفضل تذکر داده بودند، اشاره‌ای نشده بود. 🔁مفضّل، پس از خواندن نامه، آن را به زراره داد، زراره نیز آن را به محمد بن مسلم داد، تا اینکه میان همه، دست‌به‌دست شد. 🔹آن‌گاه مفضل گفت: «نظرتان چیست؟» 🔹گفتند: «این، مالی بسیار هنگفت است. باید فکر کنیم و جلسه بگذاریم و ببینیم چه می‌توانیم بکنیم. آن‌وقت نظرمان را اعلام می‌کنیم.» ☕️خواستند متفرق شوند، که مفضل گفت: «صبحانه را پیش من بمانید.» 🔹آنان را برای صبحانه نگه داشت و از طرفی، هم‌نشینانِ خود(همان کفتربازها) را برای انجام کاری، خواست. 📜وقتی (کفتربازها) آمدند، مفضل نامه‌ی امام صادق علیه‌السلام را برایشان خواند و آنان از نزد مفضل رفتند. 💰مفضّل، آن عده (علما) را برای صبحانه نگه داشته بود، که آن جوان‌مردان برگشتند و هریک به قدر توان خود، حدود هزار یا دوهزار (سکه) آوردند. 🔹قبل از این‌که آن عده(علما) از صبحانه فارغ شوند، دوهزار دینار(سکه طلا) و ده‌ها هزار درهم(سکه نقره) حاضر کردند. 👈آنگاه مفضل به آنان گفت: «شما مرا امر می‌کنید که این افراد را از خود طرد کنم. گمان کرده‌اید که خدای بلندمرتبه به نماز و روزه‌تان محتاج است؟» 📚رجال الکشي(إختيار معرفة الرجال)، ص۳۲۶ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴پانوشت۱: مطلب ذکر شده، هرگز به معنای رد و طعن بر اصحاب بزرگوار امام صادق(ع) نیست. چراکه در زمان اختناقِ خلفای غاصب، شیعیان، به تقیه و پنهان‌کاری روی آورده بودند و اطلاعات و اخبار، به صورت شفاف و علنی در جریان نبود. به همین خاطر، گاهی این‌گونه شایعات و سوء تفاهمات پیش می‌آمد، که ائمه علیهم‌السلام به نحوی آن را مدیریت می‌کردند؛ 🔺گاهی صلاح می‌دیدند که با تمهیداتی، اصحاب را از اشتباه‌شان آگاه سازند.(مانند آن‌چه ذکر شد) 🔺گاهی نیز خود، برای حفظ شاگردانشان از گزند دشمنان، به این اتهامات دامن می‌زدند. به این ترتیب، حاکمان به این خیال که در صفوف شیعه تفرقه افتاده است، یا با این تصور که فلان شاگرد امام صادق علیه‌السلام، دیگر مورد اعتماد ایشان و شیعیان نیست، از قتل و حبس و آزارشان صرف نظر کنند.(مانند ماجرایی که پیش‌تر در مورد زراره نقل شده‌بود) 🔴پانوشت۲: آن‌چه درباره هم‌نشینان مفضل نقل کرده‌اند، به این شدت و غلظت هم نبوده؛ که راهزن و شراب‌خوار و بی‌نماز و... بوده‌اند. 🌿در روایتی دیگر نقل شده‌است که امام صادق علیه‌السلام پس از این‌که مفضل را برای شیعیان کوفه تعیین می‌کنند تا در برابر فتنه‌ی ابوالخطاب(سردسته‌ی غالیان)، مرجع و راهنمایشان باشد، به آنان می‌فرمایند: 🍃«...بسیاری از آن‌چه درباره مفضل می‌گویند بر او وارد نیست؛ این‌که از او و اصحابش بدگویی می‌کنند و می‌گویند اصحابش نماز نمی‌خوانند و نبیذ می‌نوشند و کفترباز هستند، و راهزنی می‌کنند و مفضل به چنین افرادی نزدیک می‌شود!» 📚رجال الکشي(إختيار معرفة الرجال)، ص۳۲۷ @hadithona
‼️نظر مخالف امام صادق با برخی اطباء قدیم و جدید‼️ ♦️جالب است همان‌طور که بسیاری از پزشکان دوره ما توصیه می‌کنند که شام را سبک بخورید یا اصلاً نخورید، بعضی پزشکان عصر اهل‌بیت (علیهم‌السلام) نیز چنین نظری داشته‌اند... 🌿...عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي عَلِيٍّ اللَّهَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ: «مَا تَقُولُ أَطِبَّاؤُكُمْ فِي عَشَاءِ اللَّيْلِ؟» قُلْتُ: إِنَّهُمْ يَنْهَوْنَّا عَنْهُ قَالَ: «لَكِنِّي آمُرُكُمْ بِهِ.» 📚الکافي، ج۶، ص۲۸۹ 🌿علی بن ابی‌علی گوید: 🔶امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: 🔸«پزشکان شما (اهل مدینه) درباره شام شب‌ چه می‌گویند؟» 🔷عرض کردم: 🔹آن‌ها ما را از شام خوردن نهی می‌کنند. 🔶حضرت فرمودند: 🔸«امّا ما شما را به خوردن آن امر می‌کنیم.» 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈در روایات متعددی تأکید شده است وعده شام ترک نشود، ولو به‌قدر یک لقمه، علی‌الخصوص افراد مسن و سالخورده. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
👴مسن‌ترها با شکم پر بخوابند!👵 🌿...عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 🍃«تَرْكُ الْعَشَاءِ مَهْرَمَةٌ وَ يَنْبَغِي لِلرَّجُلِ إِذَا أَسَنَّ أَلَّا يَبِيتَ إِلَّا وَ جَوْفُهُ مُمْتَلِئٌ مِنَ الطَّعَامِ.» 📚الکافي،ج۶، ص۲۸۸ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🍃«ترک شام، موجب ضعف و فرتوتی است و شایسته است انسان وقتی سالمند شد، شب را صبح نکند، مگراین‌که شکمش از غذا پر باشد.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠گدایی از معصوم هم راه و رسمی دارد!💠 🔷مِسمَع بن عبدالملک گوید: 🔹در سرزمین مِنا نزد امام صادق (علیه‌السلام) بودیم و جلویمان مقداری انگور بود که آن را می‌خوردیم. 🔹سائلی آمد و از حضرت درخواستِ (کمک) کرد. 🔸حضرت دستور دادند خوشه‌ای انگور به ایشان بدهند. خوشه انگور را به او دادند. 🔹سائل گفت: من نیازی به این ندارم. اگر درهم (سکه نقره) بود (آن را بدهید.) 🔸حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.» 🔹پس سائل رفت. بعد، برگشت و گفت: همان خوشه انگور را بدهید. 🔸حضرت فرمودند: «خداوند به تو وسعتِ (روزی) دهد.» و چیزی به او ندادند. 🔷مِسمَع گوید: 🔹سپس سائل دیگری آمد. 🔸حضرت سه حبه انگور برداشتند و به سمت او گرفتند. 🔹سائل آن را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست؛ کسی که به من روزی داده است. 🔸امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه دو دستشان را پر از انگور کردند و به سمت او گرفتند. 🔹سائل انگورها را از دست حضرت گرفت و گفت: حمد مخصوص پروردگار جهان‌هاست. 🔸حضرت فرمودند: «بایست!» (آن‌گاه) به غلامشان خطاب کردند: «چقدر درهم همراهت داری؟» 🔷مِسمَع گوید: 🔹حدس می‌زنم نزد او حدود بیست درهم بود. 🔸حضرت سکه‌ها را به سوی او گرفتند. 🔹سائل سکه‌ها را گرفت و گفت: حمد مخصوص خداست. (ای خدا!) این از آنِ توست، هیچ شریکی برای تو نیست. 🔸امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: «بایست!» آن‌گاه پیراهنی را که بر تن داشتند، در آوردند و فرمودند: «این را بپوش!» 🔹سائل پیراهن را پوشید و گفت: حمد مخصوص خدایی است که مرا لباس داد و پوشانید. خداوند به شما جزای خیر دهد، ای ابوعبدالله! 🔹سائل فقط همین دعا را برای حضرت کرد. سپس برگشت و رفت. (و امام کمک دیگری به او نکردند.) 🔷مِسمَع گوید: 🔹گمان ما این بود که اگر سائل برای حضرت دعا نمی‌کردند، ایشان همچنان به او می‌بخشیدند؛ 👈زیرا ایشان هروقت به او چیزی می‌دادند و او خدا را حمد می‌کرد، باز به او می‌بخشیدند. 📚الكافي، ج۴، ص۴۹ 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
📜متن عربی حدیث: ...عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِ الْمَلِكِ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِمِنًى وَ بَيْنَ أَيْدِينَا عِنَبٌ نَأْكُلُهُ فَجَاءَ سَائِلٌ فَسَأَلَهُ فَأَمَرَ بِعُنْقُودٍ فَأَعْطَاهُ فَقَالَ السَّائِلُ لَا حَاجَةَ لِي فِي هَذَا إِنْ كَانَ دِرْهَمٌ قَالَ يَسَعُ اللَّهُ عَلَيْكَ فَذَهَبَ ثُمَّ رَجَعَ فَقَالَ رُدُّوا الْعُنْقُودَ فَقَالَ يَسَعُ اللَّهُ لَكَ وَ لَمْ يُعْطِهِ شَيْئاً ثُمَ جَاءَ سَائِلٌ آخَرُ فَأَخَذَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ثَلَاثَ حَبَّاتِ عِنَبٍ فَنَاوَلَهَا إِيَّاهُ فَأَخَذَ السَّائِلُ مِنْ يَدِهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ الَّذِي رَزَقَنِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَكَانَكَ فَحَشَا مِلْءَ كَفَّيْهِ عِنَباً فَنَاوَلَهَا إِيَّاهُ فَأَخَذَهَا السَّائِلُ مِنْ يَدِهِ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَكَانَكَ يَا غُلَامُ أَيُّ شَيْءٍ مَعَكَ مِنَ الدَّرَاهِمِ فَإِذَا مَعَهُ نَحْوٌ مِنْ عِشْرِينَ دِرْهَماً فِيمَا حَزَرْنَاهُ أَوْ نَحْوِهَا فَنَاوَلَهَا إِيَّاهُ فَأَخَذَهَا ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ هَذَا مِنْكَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَكَانَكَ فَخَلَعَ قَمِيصاً كَانَ عَلَيْهِ فَقَالَ الْبَسْ هَذَا فَلَبِسَهُ ثُمَّ قَالَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي كَسَانِي وَ سَتَرَنِي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَوْ قَالَ جَزَاكَ اللَّهُ خَيْراً لَمْ يَدْعُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِلَّا بِذَا ثُمَّ انْصَرَفَ فَذَهَبَ قَالَ فَظَنَنَّا أَنَّهُ لَوْ لَمْ يَدْعُ لَهُ لَمْ يَزَلْ يُعْطِيهِ لِأَنَّهُ كُلَّمَا كَانَ يُعْطِيهِ حَمِدَ اللَّهَ أَعْطَاهُ. 📚الكافي، ج۴، ص۴۹ 💠 کانال «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
👦کودکانمان را از چه سنی به نماز و روزه امر کنیم و چرا؟👧 🌿...عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ: «إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي خَمْسِ سِنِينَ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ بِالصَّلَاةِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ وَ نَحْنُ نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصَّوْمِ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ إِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ أَوْ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا بَنِي تِسْعِ سِنِينَ بِالصَّوْمِ مَا اسْتَطَاعُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا.» 📚الكافي، ج۳، ص۴۰۹ 🌿از امام صادق از پدرشان (امام باقر علیهماالسلام) نقل شده است: 🔶«ما (اهل بیت) کودکانمان را هرگاه پنچ‌ساله شوند، به نماز امر می‌کنیم. 🔸شما نیز کودکانتان را وقتی هفت‌ساله شدند، به نماز امر کنید. 🔶ما کودکانمان را هرگاه هفت‌ساله شوند، به روزه امر می‌کنیم، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند؛ چه به قدرِ نصف روز باشد، یا بیشترِ روز یا کمی از آن و هرگاه تشنگی و گرسنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار می‌کنند، تا به این ترتیب به روزه‌گرفتن عادت کنند و طاقتِ روزه را بیابند. 🔸شما نیز کودکانتان را وقتی نُه‌ساله شدند، به روزه امر کنید، به مقداری که طاقت روزه‌ی یک روز را داشته باشند و هرگاه تشنگی بر آنان غالب گشت، روزه‌شان را افطار کنند. 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
💠ثواب و عقاب از چه سنی برای انسان ثبت می‌شود؟💠 🌿...عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 🍃«إِنَّ أَوْلَادَ الْمُسْلِمِينَ مَوْسُومُونَ عِنْدَ اللَّهِ شَافِعٌ وَ مُشَفَّعٌ فَإِذَا بَلَغُوا اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً كَانَتْ لَهُمُ الْحَسَنَاتُ فَإِذَا بَلَغُوا الْحُلُمَ كُتِبَتْ عَلَيْهِمُ السَّيِّئَاتُ.» 📚الكافي، ج۶، ص۳ 🌿از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده است که فرمودند: 🍃«به‌راستی‌که فرزندان مسلمانان نزد خداوند نشان‌شده‌اند، شفاعت می‌کنند و شفاعت می‌شوند. 🔸پس هرگاه به دوازده‌سالگی برسند، (در ازای کارهای نیک) برایشان حسنه خواهد بود 🔸و هرگاه به سن احتلام (بلوغ جنسی) برسند، (در ازای کارهای بد) بر ایشان سیئه نوشته می‌شود.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
ظالم؛ شاید به بهشت رود، اما بخیلِ حریص؛ خیر!😳 🌿...عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ آبَائِهِ ع: أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ سَمِعَ رَجُلًا يَقُولُ: إِنَّ الشَّحِيحَ أَغْدَرُ مِنَ الظَّالِمِ. فَقَالَ لَهُ: «كَذَبْتَ إِنَ الظَّالِمَ قَدْ يَتُوبُ وَ يَسْتَغْفِرُ وَ يَرُدُّ الظُّلَامَةَ عَلَى أَهْلِهَا وَ الشَّحِيحُ إِذَا شَحَّ مَنَعَ الزَّكَاةَ وَ الصَّدَقَةَ وَ صِلَةَ الرَّحِمِ وَ قِرَى الضَّيْفِ وَ النَّفَقَةَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ أَبْوَابَ الْبِرِّ وَ حَرَامٌ عَلَى الْجَنَّةِ أَنْ يَدْخُلَهَا شَحِيحٌ.» 📚الكافي، ج۴، ص۴۴ 🌿از امام صادق از پدرانشان نقل شده است: 🔷روزی امیر مؤمنان (صلوات‌الله‌علیهم) شنیدند که مردی می‌گفت: 🔹بخیلِ حریص، نسبت به ظالم رهاشده‌تر است (به اندازه او مورد بازخواست قرار نمی‌گیرد.) 🔶حضرت امیر به او فرمودند: 🔸«دروغ است! به‌راستی که ظالم گاهی به سوی خدا باز می‌گردد و طلب بخشش می‌کند و آن‌چه به ظلم گرفته را به صاحبش بازمی‌گرداند، 🔸اما بخیلِ حریص، هرگاه بخل ورزد، زکات و صدقه و صله رحم و مهمان‌داری و انفاق در راه خدا و کارهای نیک را ترک می‌کند و بر بهشت حرام است که بخیلِ حریصی به آن وارد شود.» 💠 جرعه‌ای از احادیث کمترشنیده‌شده اهل‌بیت ﴿علیهم‌السلام﴾ در «حـدیـثـنـا»: 💠 @hadithona
😀«ادخال سرور» یعنی چه؟😀 🔹گاه وقتی در جمعی شوخی می‌کنیم و کسی را می‌خندانیم، می‌گوییم «مِن بابِ "ادخال سرور" بود». 🔹اهل بیت علیهم‌السلام، به «ادخال سرور» توصیه کرده‌اند و برای آن ثواب‌های عجیبی برشمرده‌اند. 🌿به عنوان مثال، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 🍃«مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّهَ.» 📚الكافي، ج۲، ص۱۸۸ 🍃«هرکه مؤمنی را شاد کند، مرا شاد کرده و هرکه مرا شاد کند، خدا را شاد کرده‌است.» 🔴اما مگر یک «شوخی» یا گاهی با عرض معذرت یک «دلقک‌بازی» می‌تواند چنین ارزشی داشته‌باشد؟! 🔹اهل بیت علیهم‌السلام، در احادیث متعددی «ادخال سرور» را معنا کرده‌اند و حدود و ثغور آن را تعیین نموده‌اند. 🔹با نگاهی به نمونه‌ای از این دست احادیث، متوجه می‌شویم که علت این پاداش بزرگ چیست و ادخال سرور در حقیقت به چه معناست؛ 🌿...عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: 🍃«مِنْ أَحَبِّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَى الْمُؤْمِنِ إِشْبَاعُ جَوْعَتِهِ أَوْ تَنْفِيسُ كُرْبَتِهِ أَوْ قَضَاءُ دَيْنِهِ.» 📚الكافي، ج۲، ص۱۹۲ 🌿هشام بن حکم از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده است که فرمودند: 🍃«از محبوب‌ترین اعمال نزد خداوند عزّوجلّ، ادخال سرور بر مؤمنین است؛ 🔸رفع گرسنگی‌اش، 🔸یا برطرف کردن اندوهش، 🔸یا پرداختن بدهی‌اش.» @hadithona
😌«حُسن ظن» تا چه حد؟ به کدام شرط؟😌 🌿...عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الْأَوَّلِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ الرَّجُلُ مِنْ إِخْوَانِي يَبْلُغُنِي عَنْهُ الشَّيْءُ الَّذِي أَكْرَهُهُ فَأَسْأَلُهُ عَنْ ذَلِكَ فَيُنْكِرُ ذَلِكَ وَ قَدْ أَخْبَرَنِي عَنْهُ قَوْمٌ ثِقَاتٌ فَقَالَ لِي: «يَا مُحَمَّدُ كَذِّبْ سَمْعَكَ وَ بَصَرَكَ عَنْ أَخِيكَ فَإِنْ شَهِدَ عِنْدَكَ خَمْسُونَ قَسَامَةً وَ قَالَ لَكَ قَوْلًا فَصَدِّقْهُ وَ كَذِّبْهُمْ لَا تُذِيعَنَّ عَلَيْهِ شَيْئاً تَشِينُهُ بِهِ وَ تَهْدِمُ بِهِ مُرُوءَتَهُ فَتَكُونَ مِنَ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ.»» 📚الكافي، ج۸، ص۱۴۷ 🌿محمد بن فضيل می‌گويد: 🔷به امام كاظم عليه‌السلام عرض كردم: 🔹«فدايتان شوم! درمورد يكى از برادرانم چيزى شنيده‌ام، كه برايم ناخوشايند است. 🔹از خودش دراين‌باره پرسيدم، انكار كرد، درحالى‌كه گروهى مورد اطمينان، این خبر را به من داده‌اند.» 🔶امام کاظم، عليه‌السلام، فرمودند: 🔸«اى محمّد! شنيده‌ها و ديده‌هايت را درباره برادرت نادرست و دروغ شمار. 🔸حتی اگر پنجاه نفر نزد تو (درمورد برادرت) سوگند خوردند و برادرت سخنى بر خلاف آنان گفت، (باز هم) سخن برادرت را راست شمار و حرف آنان (آن پنجاه نفر) را دروغ بدان. 🔸سخنى درباره‌ی او پخش نكن كه (با آن) او را سرافكنده و بی‌آبرو سازی و حيثيّتش را بر باد دهی. 👈که دراین‌صورت از کسانی خواهی بود که خداوند در کتابش می‌فرماید: 📖«به‌راستی کسانی که دوست دارند کارهای زشت را در مورد کسانی که ایمان آورده‌اند پخش کنند، عذابی دردناک برایشان خواهد بود.»» 🔴با این‌حال، این حدیث نیز از هم‌ایشان، علیه‌السلام، قابل تأمّل است: 🍃«إِذَا كَانَ الْجَوْرُ أَغْلَبَ مِنَ الْحَقِّ لَمْ يَحِلَّ لِأَحَدٍ أَنْ يَظُنَّ بِأَحَدٍ خَيْراً حَتَّى يَعْرِفَ ذَلِكَ مِنْهُ.» 📚الكافي، ج۵، ص۲۹۸ 🍃«آن‌هنگام که جور1⃣ بر حق2⃣ غالب گشت، بر احدی روا نیست که به دیگری گمانِ نیک بَرَد، تا زمانی که آن (نیکی) را در وی بیابد.» 📝پاورقیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣«جور»: انحراف از طریق، خلافِ عدل 2⃣«حق»: صحت و درستی، خلافِ باطل @hadithona
🕊فقط «علما» و «کفتربازها» بخوانند!🕊 🌿عده‌ای از اهل کوفه ـ که در میانشان (علمایی مانند) «زرارة بن اعین»، «عبدالله بن بکیر»، «محمد بن مسلم»، «ابو بصیر» و «حُجر بن زائده» نیز بودند ـ به امام صادق علیه‌السلام نامه‌ای نوشتند و عرض کردند: 👈«مُفضّل بن عمر» با اراذل و کفتربازان و شراب‌خواران نشست‌وبرخواست دارد. شایسته است به او نامه‌ای بنویسید و دستور دهید که با آنان مجالست نکند.» ✍پس امام صادق علیه‌السلام نامه‌ای خطاب به مفضّل نوشتند و مُهر و موم کردند. نامه را تحویلشان دادند و دستور فرمودند آن را با دست خود، به دست مفضّل برسانند. ✉️آنان نامه را نزد مفضّل بردند و به او تحویل دادند. مفضل مُهر و مومِ نامه را گشود و آن را خواند. در آن نوشته شده بود: 🍃«بسم الله الرحمن الرحیم، فلان‌چیزها و بهمان‌چیزها را بخر!» 🔹و در آن، به مطلبی که اصحاب در مورد مفضل تذکر داده بودند، اشاره‌ای نشده بود. 🔁مفضّل، پس از خواندن نامه، آن را به زراره داد، زراره نیز آن را به محمد بن مسلم داد، تا اینکه میان همه، دست‌به‌دست شد. 🔹آن‌گاه مفضل گفت: «نظرتان چیست؟» 🔹گفتند: «این، مالی بسیار هنگفت است. باید فکر کنیم و جلسه بگذاریم و ببینیم چه می‌توانیم بکنیم. آن‌وقت نظرمان را اعلام می‌کنیم.» ☕️خواستند متفرق شوند، که مفضل گفت: «صبحانه را پیش من بمانید.» 🔹آنان را برای صبحانه نگه داشت و از طرفی، هم‌نشینانِ خود(همان کفتربازها) را برای انجام کاری، خواست. 📜وقتی (کفتربازها) آمدند، مفضل نامه‌ی امام صادق علیه‌السلام را برایشان خواند و آنان از نزد مفضل رفتند. 💰مفضّل، آن عده (علما) را برای صبحانه نگه داشته بود، که آن جوان‌مردان برگشتند و هریک به قدر توان خود، حدود هزار یا دوهزار (سکه) آوردند. 🔹قبل از این‌که آن عده(علما) از صبحانه فارغ شوند، دوهزار دینار(سکه طلا) و ده‌ها هزار درهم(سکه نقره) حاضر کردند. 👈آنگاه مفضل به آنان گفت: «شما مرا امر می‌کنید که این افراد را از خود طرد کنم. گمان کرده‌اید که خدای بلندمرتبه به نماز و روزه‌تان محتاج است؟» 📚رجال الکشي(إختيار معرفة الرجال)، ص۳۲۶ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣مطلب ذکر شده، هرگز به معنای رد و طعن بر اصحاب بزرگوار امام صادق(ع) نیست. چراکه در زمان اختناقِ خلفای غاصب، شیعیان، به تقیه و پنهان‌کاری روی آورده بودند و اطلاعات و اخبار، به صورت شفاف و علنی در جریان نبود. به همین خاطر، گاهی این‌گونه شایعات و سوء تفاهمات پیش می‌آمد، که ائمه علیهم‌السلام به نحوی آن را مدیریت می‌کردند؛ 🔺گاهی صلاح می‌دیدند که با تمهیداتی، اصحاب را از اشتباه‌شان آگاه سازند.(مانند آن‌چه ذکر شد) 🔺گاهی نیز خود، برای حفظ شاگردانشان از گزند دشمنان، به این اتهامات دامن می‌زدند. به این ترتیب، حاکمان به این خیال که در صفوف شیعه تفرقه افتاده است، یا با این تصور که فلان شاگرد امام صادق علیه‌السلام، دیگر مورد اعتماد ایشان و شیعیان نیست، از قتل و حبس و آزارشان صرف نظر کنند.(مانند ماجرایی که پیش‌تر در مورد زراره نقل شده‌بود) 2⃣آن‌چه درباره هم‌نشینان مفضل نقل کرده‌اند، به این شدت و غلظت هم نبوده؛ که راهزن و شراب‌خوار و بی‌نماز و... بوده‌اند. 🌿در روایتی دیگر نقل شده‌است که امام صادق علیه‌السلام پس از این‌که مفضل را برای شیعیان کوفه تعیین می‌کنند تا در برابر فتنه‌ی ابوالخطاب(سردسته‌ی غالیان)، مرجع و راهنمایشان باشد، به آنان می‌فرمایند: 🍃«...بسیاری از آن‌چه درباره مفضل می‌گویند بر او وارد نیست؛ این‌که از او و اصحابش بدگویی می‌کنند و می‌گویند اصحابش نماز نمی‌خوانند و نبیذ می‌نوشند و کفترباز هستند، و راهزنی می‌کنند و مفضل به چنین افرادی نزدیک می‌شود!» 📚رجال الکشي(إختيار معرفة الرجال)، ص۳۲۷ @hadithona
🔴چه شد که یونس به گریه افتاد؟!🔴   🌿جعفر بن عیسی بن عُبید، نقل می‌کند: 🔹(با جمعی از شیعیان) نزد امام رضا (علیه‌السلام) بودیم و «یونس بن عبدالرحمن» نیز با ما بود. همان‌موقع عده‌ای از اهل بصره اجازه ورود خواستند. 🔸امام به یونس اشاره کرد که داخل اطاقی که با پرده پوشیده شده بود، برود و تا وقتی اجازه نفرموده‌اند، حرکتی نکند. 🔹سپس اهالی بصره وارد شدند و در مورد یونس، بسیار حرف‌ها زدند و بدگویی‌ها کردند. اما امام به زمین می‌نگریست و هیچ نمی‌گفت، تاوقتی‌که آنان بلند شدند و خداحافظی کردند و رفتند. 🔸آن‌گاه حضرت به یونس اجازه داد که (از اطاق) خارج شود. 🔹یونس درحالی‌که گریه می‌کرد، (از اطاق) خارج شد و گفت: «خداوند مرا فدای شما گرداند! من از این مذهب دفاع می‌کنم و حال و وضعم، در میان یارانم چنین است!» 🔶حضرت فرمودند: 🔸«ای یونس! وقتی امامت از تو راضی است، چه ضرری به تو می‌رسد؟ 🔸ای یونس! با مردم در مورد چیزهایی که می‌توانند بفهمند، سخن بگو، و سخنانی را که نمی‌توانند بفهمند، با آنان در میان مگذار. 🔸ای یونس! اگر در دست راستت، گوهری گران‌بها باشد و مردم بگویند پشکل است، آیا ضرری به تو می‌رسد؟ یا اگر در آن پشکلی باشد و مردم بگویند گوهر است، آیا نفعی برایت دارد؟» 🔹عرض کرد: «خیر» 🔸حضرت فرمود: «تو نیز چنین هستی، حال که در راه صحیح هستی و امامت از تو راضی است، حرف مردم ضرری به تو نمی‌رساند.» 📚رجال‌الكشي، ص۴۸۷ 📝پانوشتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 1⃣«یونس بن عبدالرحمن»، از برجسته‌ترین اصحاب امام صادق، امام کاظم و امام رضا علیهم‌السلام بوده‌است. وی پس از وفات امام کاظم علیه‌السلام، پیشنهاد کلان مالی سران فتنه‌ی وقف را رد می‌کند و به امام رضا علیه‌السلام وفادار می‌ماند. هم‌چنین با روشن‌گری‌های خود، عده‌ی بسیاری از فریب‌خوردگان را نیز نجات می‌دهد. امام رضا علیه‌السلام او را سلمان زمان خویش نامیدند و به‌عنوان وکیل خاص خود (در امور مالی) و نیز مرجع رفع مشکلات و اختلافات علمی و اعتقادی اصحاب و بزرگان شیعه معرفی فرمودند. 2⃣از آن‌جا که سطح فهم و معرفت یونس، از دیگر اصحاب بالاتر بود، از مخزن حکمت اهل بیت علیهم‌السلام، گوهرهایی در دست داشت، که دیگران از درک آن‌ها عاجز بودند و در مقطعی به دشمنی با وی برخواستند. 3⃣سکوت امام در قبال بدگویی‌ها از یونس، نیز قابل تأمل است. پیش‌تر، در احادیثی که در مورد زراره ذکر شد، اشاره گشت که ائمه علیهم‌السلام، برای حفظ مذهب، گاه اختلافات را دامن می‌زدند و گاه میان اصحاب ایجاد اختلاف می‌کردند، تا دشمن به چشم تشکلی منسجم و مخاطره‌آمیز به شیعه نگاه نکند و عزم متلاشی کردن آن را ننماید. @hadithona