eitaa logo
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
73.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
326 ویدیو
634 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi کانال صوتی: @haerishirazi_mp3 شماره تماس: 09195194676 [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید]
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ریاضت و طراوت🔸 تربیت انسان، پیچیده است. وقتی می خواهید فساد را از خود دور کنید، باید مثل پوست کندن تخم مرغ یا پرتقال باشد. بچه ها که می خواهند پرتقال پوست بگیرند، دست خودشان را پرتقالی می کنند اما تمام آب پرتقال هم به صورتشان و به روی فرش می پاشد و پوست هم تکه تکه و بدریخت میشود. وقتی بچه ها تخم مرغ را پوست می گیرند، یا پوست به تخم مرغ می چسبد یا تخم مرغ به پوست و چقدر هم زشت می شود اما کسی که وارد است، چنان پوست می کند که اصلاً نه تخم مرغ را زخم میکند و نه چیزی از پوست به تخم مرغ می ماند و شکلی زیبا هم پیدا می کند. فساد را باید مثل پوست تخم مرغ از خود دور کنی، آنچنان از میان این فساد بیرون بیایی که طراوتی و جمالی پیدا کنی، آنچنان از گناه جدا شوی که ذره ای از آلودگی گناه با تو نماند و زخمی هم از تو کنده نشود. مجاهده با نفس، اگر درست انجام شود، سالک در عین حال که ریاضت میکشد، زیبا و معطر و نیرومند خواهد شد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اعتدال در نصیحت کردن🔸 حرفی که به کسی یا فرزندت می‎زنی، دانه است و فکر او زمین. ببین در این زمین چقدر بذر می‎توان پاشید؟ اگر در یک‎متر زمین یک کیلو گندم پاشیدی، همه دانه‎ها سبز نمی‎شوند، تازه اگر هم دربیایند، همدیگر را خفه می‎کنند. موعظه زیاد، باعث می‎شود که حرفها همدیگر را لِه کنند، همدیگر را بپوشانند. @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ کلیپ تصویری ویژه ♨️ 🎥 ببینید | بازی و تفریح با کودک تصاویر ویژه از بازی آیت الله حائری شیرازی با نوه‌هایشان @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 🔸چرا ائمه با وجود علم به همه چیز، با زهر مسموم می‌شدند؟| چرا خودشان را شفا نمی‌دادند؟🔸 شما ببینید اگر انسان عادی بفهمد که مثلاً فردا مسموم خواهد شد و بعد می‌میرد، چقدر برای او سخت است؟ امام کاظم (ع) به همین صورت مسموم شدند. بعضی سوال می‌کنند این کار امام با توجه به آیۀ «وَلاَ تُلقُوا بِاَیدِیکم اِلَی التَّهلُکه» (خودتان را بدست خودتان به هلاکت نیاندازید)، چطوری می‌شود؟ جواب این است که خدای تعالی تکلیف را برای آنها عوض می‌کند، تکلیف آنها با تکلیف مردم کاملاً فرق می‌کند. امام موسی بن جعفر (ع) در مرحلۀ اول یک رطب مسموم برایش آوردند، حضرت آن را جلوی سگ تربیت شدۀ آنها انداخت؛ سگ خورد و مرد. این سگ پیش آنها خیلی عزیز بود. دوباره آوردند و حضرت وقتی خرما را بر می‌داشت گفت: خدایا تا الان برای من حلال نبود [که بخورم]؛ یعنی «امر» نرسیده بود، اما الآن تکلیف دیگری دارم. در جبهه، آنهایی که خیلی مخلص بودند، در سفر آخر خداحافظی می‌کردند که من از سفر بر نمی‌گردم. آنهایی هم که خالص‌تر بودند، هفتۀ شهادتشان را پیش بینی می‌کردند. بعضی که از اینها خالص‌تر بودند، روز را می‌دانستند! آقای خزعلی تعریف کرد که طلبه‌ای که به جبهه رفته بود گفت: رزمنده‌ای سوال کرد: آدم تشنه اگر یک ظرف آب داشته باشد، با آن وضو بگیرد بهتر است یا از آن بخورد؟ گفتم حفظ بدن واجب‌تر است. بهتر است آب را برای خوردن بگذارد. بعد از چند دقیقه دیدم با این آب دارد وضو می‌گیرد. گفتم مؤمن! تو مگر مسئله‌اش را از من نپرسیدی؟ مگر نگفتم که این آب را برای خوردن بگذار، تو که داری آب را صرف وضو می‌کنی؟! گفت: اگر طرف بداند که نمی‌ماند چطور؟! گفتم منظورت چیست؟ گفت: مثلاً بداند که ساعت 10:30 شهید می‌شود و تا آن موقع یک ساعت بیشتر نیست! چون دیدم از این حرف‌ها می‌زند دیگر با او حرف نزدم و منتظر بودم که ساعت 10:30 بیاید و به او بگویم که این چه حرفی بود که زدی؟ همینطور که من به ساعت نگاه می‌کردم دیدم رأس ده و نیم، خمپاره‌ای آمد و او شهید شد. بعضی تعجب می‌کنند که امامان ما از شهادتشان خبر داشتند. کسی که ایمانش بالاتر برود، امتحانش هم شدیدتر می‌شود. هر چه مرگ تصادفی تر باشد، سبک تر است. هر چه لحظۀ مرگ مشخص‌تر باشد، استقامتش هم سخت‌تر است. @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️کلیپ تصویری♨️ 🎥 ببینید | بهترین کار برای استقبال از سال جدید چیست؟ 🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 🔸ماجرای عجیب امام کاظم علیه السلام و شطیطۀ نیشابوری🔸 شطیطه یک خانم نیشابوری است. اهالی نیشابور برای موسی بن جعفر علیه السلام وجوهات‌شان که شامل سکه‌های طلا می‌شد را فرستادند. شطیطه چهار سکه درهم سیاه فرستاد با یک کلاف نخ. فردی که به نمایندگی از اهل نیشابور به مدینه رفته بود، وجوهات را تحویل امام داد. حضرت نگاه به سکه‌ها کرد، کیسه، کیسه، کیسه طلا. حضرت فرمود: من قبول نمی‌کنم، ما نیازی نداریم، اینها را به صاحب‌شان برگردانید. حضرت فرمود: دیگر چیزی نیست؟ مرد نیشابوری گفت نه. بار دیگر امام فرمود: خوب فکر کن. مرد نیشابوری گفت بله، یک زنی وقتی من می‌خواستم بیایم یک کلافی داد و چند تا درهم سیاه، چون قابل شما را نداشت؛ من رویم نشد بیاورم. امام فرمود: همان را بیاور. حضرت سکه سیاه و کلاف را برداشت. بعد به او فرمود: بلند شو؛ رفتند یک مقداری پارچه آوردند، یک مقدار پول، گفت این را بده به آن خانم؛ بگو این پارچه از پنبه‌ای بود که ملک اجدادی ماست و خواهرم حکیمه به دست خودش این پنبه را رشته و این پارچه را بافته. این را دادم برای کفنت. از وقتی که این پارچه به تو می‌رسد تا وقتی این پول را مصرف کنی در حیات هستی. مقداری می‌ماند برای خرج بقیه مقدمات کفن و دفن. به او سلام برسان و بگو روز رفتن تو ما می‌آییم، و من بر تو نماز می‌خوانم. این فرد می‌گوید من برگشتم نیشابور. وقتی برگشتم همین‌هایی که پول طلا داده بودند، از امام موسی بن جعفر علیه السلام برگشته بودند و به عبدالله افطح رجوع کرده بودند. طبیعی بود که احساس می‌کردند پول شان هدر رفته اگر حضرت قبول کرده باشد. وقتی پول را به ایشان دادم خوشحال شدند که پول شان به ایشان برگشته. رفتم سراغ شطیطه، پارچه و سکه‌ها را به او دادم، سلام آقا را رساندم. [گفتم] درهم‌ها را تحویل گرفتند و آقا دعا کرد. من روزشماری می‌کردم ببینم این زن کی فوت می‌کند. روز نوزدهم شطیطه فوت کرد و من به علما گفتم حضرت مال هیچکس را قبول نکرد الا این زن. تجلیل عجیب و تشییع پرشکوهی از او شد و من می‌خواستم بدانم چه کسی بر او نماز می‌خواند. علما به صف ایستاده بودند، همه به صف ایستاده بودند، یک دفعه دیدم موسی بن جعفر علیه السلام آنجا حاضر شد؛ تکبیر را گفت و نماز را خواند و اینها هم گفتند شاید یکی از علما برای یک شهر دیگر بوده، آمدند جلو به احترام او. هیچکس نفهمید کی بود. حضرت نماز را بر او خواند. وقتی نمازش تمام شد، به من یک نگاهی کرد یعنی یادت آمد من وعده دادم؟ عملی کردم. زبانم بند آمده بود که حرفی بزنم. این دستگاه امام زمان است. سکۀ طلای آنها را نمی‌پذیرد اما کلاف آن زن را می‌پذیرد و شما می‌خواهید پذیرفته شوید. دستگاه پذیرش او دستگاه دقیقی است. ممکن است یک سرباز صفر شما را قبول کند، اما یک فرماندۀ بزرگتان را قبول نکند. ممکن است یک بی‌اسم و بی‌شهرت و بی‌عنوان و کفش بردار و آب بده و جاروکش و فرد بی‌قابلیتی را بپذیرد و خدمات او را قبول کند، اما یک معروفِ مشهورِ پر سابقۀ همه چیز تمام را قبول نکند. @haerishirazi
💠 یَا مُقَلِّبَ ٱلقُلوبِ وَٱلأَبصارِ، یَا مُدَبِّرَ ٱللَّیلِ وَٱلنَّهارِ، یَا مُحَوِّلَ ٱلحَولِ وَٱلأَحوالِ، حَوِّلْ حالَنا إِلیٰ أَحسَنِ ٱلحال. 🌸 سال نو مبارک. 🌸 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 🔸آزمون فطرت گرایی و طبیعت گرایی🔸 اگر خواستید ببینید کسی طبیعت گراست یا فطرت گرا، بوسیله تستش کنید. اگر در مقابل استخفاف شورش کرد، پرخاش کرد، این طبیعت گرا نیست، فطرت گرا است، آدم خوبی است. اگر در مقابل استخفاف تمکین کرد، این طبیعت گرا است. بین بچه های خودتان، آنهایی که وقتی مثلاً بی حرمتی به آنها می کنید و تحقیرشان می کنید، از شما می کنند، تحویلتان نمی گیرند و فاصله می گیرند، این از خوبیشان است. انسان فطرت گرا هر چه تکریمش کنی او بیشتر تمکین می کند. قفل تمکینش، تکریم است [نه استخفاف]. @haerishirazi
🔸اینکه بِهِت برمیخوره، نشانۀ خوبی است🔸 شاید اواخر دوره راهنمایی بودم، همراه پدر به مجلس ختمی رفته بودیم. اصلا یادم نیست مجلس چه کسی بود، اما مسجد را بیاد دارم. پدر به دلیل مشکل شنوایی که داشتند، خیلی توجهی به مطالب سخنران نمی‌کردند و معمولاً یک جزء قرآن را بر می‌داشتند و با صدای بی جوهری می‌خواند تا تمام شود. در حالیکه سر به زیر داشتند و جزء خوانی می‌کردند، پک پذیرایی را جلویشان گرفتند. برنداشتند. به من رسید، دستم را دراز کردم که بردارم اما پدرم آستین من را بصورتی که جلب توجه نکند در نیمه راه گرفتند! دستم را برگرداندم. خیلی به من برخورد. سکوت کردم و هنگام برگشت، با ترشرویی در ماشین جلوی راننده به پدر گفتم: «شما امام جمعه ای، ریش سفیدی، روحانی هستی، شأنی داری، هرچه هستی برای خودت هستی، چه ارتباطی به من دارد؟ شما صلاح نمی دانی پذیرایی را برداری، بر ندار. اما من بچه ام شأنی ندارم.» پدر تبسمی کرد و گفت: «من هم می دانم شأنی نداری باباجان. من برای شأنش نگفتم. مگر من می خوام پسرم را ریاکار بار بیارم؟ باباجان من می خواهم مال شبهه ناک نخوری!» با تعجب گفتم شبه ناک؟ ادامه دادند: «این قبیل پذیرایی ها نوعاً از مال متوفی تهیه می‌شود. متوفی هم که مالی ندارد. هرچه هست به ورثه تعلق دارد. حالا یکی از ورثه اگر راضی نباشد، صحیح نیست مصرف شود. آدم همانگونه که وقتی می خواهیم چیزی را بخوریم، کاملاً شست و شو می دهیم تا پاک و پاکیزه بشود، و کوچکترین آلودگی در آن نباشد، با همین وسواس باید نسبت به حق الناس و مال شبه ناک حساس باشیم تا مبادا چیزی که می خوریم به اندازه ارزنی طیّب نباشد.» بعد به راننده گفتند: جلو یک فروشگاه بایست. خودشان از ماشین پیاده شدند و به قدر یک کیسه پر از تنقلات و ساندیس و ... خریدند. بعد خودشان باز کردند و با محبت و اصرار به من خوراندند. سپس گفتند: «باباجان اینکه بهت برمیخوره از خوبی فطرتت هست. فطرت، زبان را نمی‌پسندد، آن را مخالف عزت نفس می‌داند و با آن مخالفت می‌کند. قدر عزت نفست را بدان و من را ببخش. برایم دعا کن» 📝 دکتر محمد علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر: تلگرام 👈 http://telegram.me/dralihaeri @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر بعثت نبود و مردم در عهد جاهلیت باقی مانده بودند، این‏قدر صدمه نمی‏دیدند🔸 نگرانی فاطمه علیها السلام این است که اگر بعثت نبود و مردم در عهد جاهلیت خودشان مانده بودند، این‏قدر صدمه نمی‏ دیدند که با اتفاقات بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله صدمه دیدند. زمانی‏ که در عهد جاهلیت بودند و بالا نیامده بودند، افتادنشان به‏ معنای شکستن استخوان‏ هایشان بود، اما حالا اگر ارتباطشان با اسلام قطع شود و بیفتند، هیچ جای سالمی برایشان نمی‏ ماند و از دورۀ جاهلیت هم بدتر می‏شوند. اگر سنگی را بشکنید، اتفاقی برای آن نمی‏ افتد؛ چون مراتبی از حیات ندارد که از آن گرفته شود. آن سنگ قیمتی دارد و وقتی بشکند، قیمتش کم می‏شود، اما درخت وقتی حیاتش را از دست می‏ دهد، وضعیت دیگری پیدا می‏کند؛ به‏ خاطر اینکه مرتبه‏ ای از حیات دارد که از آن گرفته می‏شود. خسارت زمین خوردن آن بیشتر از خسارت زمین خوردن سنگ است. جانوران مرتبۀ بالاتری از حیات را دارند و وقتی این مرتبه از آنها گرفته مشود، سقوط بیشتری پیدا می‏کنند. انسان در مرتبه‏ ای بالاتر از تمام جانوران قرار دارد و در مرتبۀ حیات، بالاتر آمده است. وقتی انسان سقوط می‏کند، نابودی‏ اش سخت‏ تر است و خوبی‏ اش به بدی و تعفّن تبدیل می‏شود و این عفونت در اخلاقش ظاهر می‏شود. حسین‏ ابن‏ علی علیه السلام در عاشورا در آخرین لحظات به بنی‏ امیه فرمود: «وَيْلَكُمْ يَا شِيعَةَ آلِ أَبِي سُفْيَانَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دِينٌ وَ كُنْتُمْ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَكُونُوا أَحْرَاراً فِي دُنْيَاكُمْ هَذِهِ وَ ارْجِعُوا إِلَى أَحْسَابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَباً كَمَا تَزْعُمُونَ» (واى بر شما اى پيروان خاندان ابى‏ سفيان، اگر دينى نداريد و از روز معاد نمی‏ ترسید،‏ دستِ‏کم در دنياى خود آزادمرد باشيد و اگر به گمان خود عرب‏ نژاديد، به شئون نژادى خود بازگرديد). بیایید جاهلی بشوید؛ بیایید با من مانند اهل جاهلیت رفتار کنید؛ بیایید از اجداد جاهلیتان یاد بگیرید؛ صفات عهد جاهلی‏تان را از دست ندهید. یعنی صد رحمت به اجداد جاهلیت! شما به مراتب چیزی پَست‏ تر از آنها شدید. او می‏فرماید کدام یک از اجداد شما در جنگ‏های جاهلی قبل از اینکه کار مَرد را تمام کند، به سمت خیمه‏ هایش حمله می‏کند؟! ابن‏ سعد وقتی این را شنید تصدیق کرد و گفت راست می‏گویی و دستور داد برگردند. کتاب آئینه تمام نما/فصل 3، عوامل واقعۀ عاشورا/ صفحه 132 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رحمت الله علیه🔹 🔸نقشۀ شیطان و یهود برای مؤمنین🔸 من تعبیر به یهود می‌کنم چون قرآن تعبیر به یهود کرده است؛ «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا» مائده؛ 82. قرآن می‌گوید دشمن‌ترین مردم به مسلمان‌ها و مومنین، یهود و مشرکین‌اند. شیطان ماموریت می‌دهد به صهیونیست‌ها که اگر می‌خواهید مؤمنین منقرض شوند، راهش این است‌که روی تقوای جامعه کار کنید و فساد اخلاقی را رایج کنید. شما اگر گزارش‌های «خفیه نویس‌ها» را (کسی که وقایع غیر آشکار و پنهانی را می‌نویسد) که اخبار صد سال قبل شیراز را به انگلستان مخابره می‌کردند ببینید، دقیقا نشان می‌دهد که مطرب‌ها، خُنیاگرها (آوازه‌خوان‌ها) و کسانی که برای مجالس لهو و لعب و معصیت کار می‌کردند عموما از همین طایفه (یهودی) بودند. در صد سال و صدوبیست سال قبل وقتی آنها مطربی کردند و حکام خندیدند، زن‌های یهودی را آوردند در مجالس رقصیدند و حکام تماشا کردند و دخترانشان از یهودی‌ها یاد گرفتند. سابقۀ این گناه بین اینها نبود. منکرات از غیر دیدند و گفتند: یهودی است، مال مذهب دیگری است و تماشا کردند و بعد بچه‌هایشان آن کاره شدند. برنامۀ خشکاندن تقوا را از خانواده‌های حکام و اشراف شروع کردند و به همه‌جا گسترش دادند. این فسادی که در جامعه وجود دارد از ابتدا به این اندازه نبود، همانطوری که هروئین و مواد مخدر صنعتی امروز، در ابتدا فقط یک قلم تریاک بود. گناه را با تریاک مقایسه کن، یک قلم را وارد می‌کنند بعد شما چند تُن چند تُن از مواد مخدر مختلف کشف می‌کنید که این کشفیات نسبت به آنهایی که کشف نشده چیز جزئی است، دل خوش کنک نباشد این خبرها. گناه، میکروب روح است و آلودگی می‌آورد. همانطوری که این بدن گاهی به بیماری‌های مسری مبتلا می‌شود، بعضی گناهان بیماری‌های مسری روح‌اند. بی‌بندوباری، بی‌حجابی، فسادهای اخلاقی، اینها بیماری‌های مسری هستند که در هرجا کشت شد و رشد پیدا کرد، خوب و بد را آلوده می‌کند، نفوذ می‌کند. امت باید با اینها مبارزه کند. تقوا باید بجنگد با بی‌تقوایی. @haerishirazi
رابطه پدر با فرزندان چطور باشد؟.mp3
3.39M
#مهم 🎙بشنويد| پدر چگونه با فرزند برخورد کند؟ آیت الله حائری شیرازی @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 می خواهند بدحجابی را در عادی سازی کنند. کسانی با وضع حجاب نابهنجار به قم می آیند. تحت پوشش می‌آیند و می‌خواهند بدحجابی را کنند. @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | چرا برخی منکر وجود خداوند می شوند؟ 🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸نتیجه‌ی علم منهای دین (مباحثه با رئیس مجلس آلمان)🔸 رئیس‌ مجلس آلمان در دوره آقای خاتمی به ایران آمد. آن موقع بحث روز، گفتگوی تمدن‌ها بود و ایشان هم روی این مسئله مانور می‌داد. زمانی که خواست موضوع گفتگوی تمدن‌ها را شروع کند من گفتم که می‌خواهم در ابتدا سؤالی از آقای رئیس‌ مجلس بپرسم. گفتم اگر ۲ نفر با هم دعوا می‌کردند و یک نفر سومی آمد به هر کدام‌یک چوب داد، آیا به این دو نفر خدمت کرده است یا خیانت؟ او ترسید که اگر بگوید خیانت کرده من مچ او را می‌گیرم که شما در دوره جنگ به عراق و ما کمک می‌کردید. برای رئیس مجلس هم، چنین گافی خیلی سخت است. یک جوانی [در مجلس] بود که گفت من عضو حزب سوسیالیست هستم و جزو نماینده‌ها بود. این جوان دیگر حوصله نکرد و گفت جواب شما روشن است و این فرد به هر دو نفر خیانت کرده است. ایشان (رئیس مجلس) هم ناچار شد که بگوید خیانت کرده است. البته بعد من دل او را آرام کردم و گفتم که سؤال من سیاسی نیست. من می‌خواستم بگویم که نتیجه علم منهای دین، این است. اینکه دائم توی سر دین می‌زنند و می‌گویند که دین باعث عقب‌افتادگی است، یک‌بار هم به دین فرصت دهید که از خودش دفاع کند. دانش که تاج افتخار بشریت است تابه‌حال چه‌کار برای بشریت کرده است؟ بشر در ابتدا الف بود و ب. دانش آمد و دائم یکی به این داد و یکی به آن. بعد از این‌که این فرد قبول کرد که چنین اقدامی خیانت است، سؤال دوم را مطرح کردم. گفتم شما معتقدید که آیا اول باید یک نفر را مسلح کرد و بعد او را اصلاح کرد یا این‌که اول او را اصلاح کرد و بعد مسلح کرد؟ در پاسخ به این سوال هم کمی این پا و آن پا کرد و بعد گفت اول و بعد . گفتم خب شما که می‌گویید ابتدا باید اصلاح و بعد مسلح شود اگر کسی اصلاح نشده مسلح شد باید او را خلع سلاح بکنیم یا خیر؟ او هم ناچار شد که بگوید باید خلع سلاح کنیم. گفتم پس آن چیزی که می‌تواند جامعه را اصلاح کند ۳ چیز است: خلع سلاح فاسدها، اصلاح و تسلیح. این‌که ما بیاییم و با یکدیگر حرف بزنیم،‌ اما هیچ ضمانت اجرایی نداشته باشیم چه اهمیتی دارد؟ دیدید که گفتگوی تمدن‌ها هم کم‌کم خاموش شد. @haerishirazi
شرح مناجات شعبانیه 1.mp3
13.92M
🔊 بشنوید | شرح مناجات شعبانیه جلسه1 توسط مرحوم آیت الله حائری شیرازی @haerishirazi
جرعه‌ای از مناجات شعبانیه1.mp3
812K
🔊 بشنوید | چرا مناجات شعبانیه با صلوات شروع می‌شود؟ 🔸جرعه‌ای از مناجات شعبانیه1🔸 🔹دلیل آن را از قرآن می‌گویم: «ائْتُونِي بِأَخٍ لَكُمْ مِنْ أَبِيكُمْ أَلَا تَرَوْنَ أَنِّي أُوفِي الْكَيْلَ وَأَنَا خَيْرُ الْمُنْزِلِينَ»؛ (برادران از یوسف در مقابل متاعی که آورده بودند طعام خواستند و یوسف چون بار غلّه آنها را بست گفت: می‌خواهم در سفر دیگر برادر پدری خود (بنیامین) را نزد من بیاورید، نمی‌بینید که من پیمانه را تمام می‌دهم و بهترین میزبانم؟) این قانونش است؛ گناهکار باید بیگناه را بیاورد، درب را روی او باز می‌کنند، او هم از این درب باز شده بیاید داخل. خداوند درب را روی صلوات نمی‌بندد، شما هم خودتان همین کار را می‌کنید. مغازه‌دارها جنس‌هایشان را چگونه می‌فروشند؟ چکار می کنند؟ چند تا جنس خوب و مرغوب می‌گذارد رو، اینها مشتری جمع کن است، بقیه به وسیلۀ اینها می‌آیند داخل. جهت شنیدن صوت کامل جلسۀ اول روی این لینک کلیک نمایید. @haerishirazi
جرعه‌ای از مناجات شعبانیه2.mp3
790.4K
🔊 بشنوید | چرا استغفار و توبه قبول نمی‌شود؟ 🔸جرعه‌ای از مناجات شعبانیه2🔸 🔹این دعا جنبه‌های دارویی فراوانی دارد مثلا چرا استغفار و توبه قبول نمی‌شود؟ نگاه کنید به این عبارت، «إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ»؛ خیلی مهم است که انسان احساس کند مستغنی از اینکه عذرش قبول شود نیست. این حالت است که موجب قبول توبه می‌شود. این را شما در دعای بعد از زیارت امام رضا علیه السلام می‌بینید؛ آنجا می‌گوید: «رَبِّ إِنِّي. أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفَارَ حَيَاءٍ. وَ أَسْتَغْفِرُكَ اسْتِغْفَارَ رَجَاءٍ»، تعداد زیادی را می‌شمارد؛ لازمۀ استغفار این است که این ابعاد را داشته باشد، اگر داشته باشد اثر می‌کند؛ و عموماً علت پاک نشدن لکه‌ها این است که این را وایتکس نمی‌زنند، بلکه صابون معمولی می‌زنند. صابون این لکه‌ها را پاک نمی‌کند. اشک یکی از این وایتکس‌ها است، می‌تواند کار کند، اما چه اشکی؟ اشک خودش، هویتش متفاوت است، چقدر سوز دنبالش باشد، چقدر اعتراف دنبالش باشد، خصوصیت این مناجات همین است که این جهات را در انسان بالا می‌برد. جهت شنیدن صوت کامل جلسۀ اول روی این لینک کلیک کنید. @haerishirazi
عصر ما، عصر غفلت نیست!.mp3
3.24M
♨️ کلیپ صوتی ویژه ♨️ 🎙 عصر ما، عصر غفلت نیست! @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸انسان دل مرده، چگونه دلش زنده شود؟🔸 به‌طور طبیعی ابتدا موتور ماشین کار می‌کند، بعد چرخ‌هایش؛ اما گاهی ماجرا به‌عکس می‌شود؛ یعنی باید ابتدا چرخ‌ها را به‌کار انداخت تا موتور به‌کار بیفتد. زبان انسان مثل چرخ ماشین، و قلب او مثل موتور آن است. باید خواست قلب بر زبان جاری شود؛ اما گاهی که قلب زنده نیست، باید زبان و دست کار کند تا کم‌کم قلب زنده شود؛ مثل چرخ‌های ماشین که کار می‌کند و یک‌دفعه موتور روشن می‌شود. یعنی وقتی فرد مدتی کارهایی را انجام دهد که دل‌زنده‌ها انجام می‌دهند، دلش زنده خواهد شد. باید از زنده‌ها تقلید کند و ادای زنده‌ها را دربیاورد؛ همان‌طور که وقتی ماشینی را هُل می‌دهی، ادای ماشین روشن را درمی‌آورد و به‌ سبب ربطی که هست، موتور را به حرکت درمی‌آورد و روشن می‌کند. جسم و قلب روی هم تأثیر متقابل دارند و نمی‌توانند از هم جدا باشند. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸قضیه ای جالب در ارتباط با نسبت طلا و پول اعتباری🔸 ▫️ فقها تا چند سال قبل به طور کلی اجازه نمی دادند طلا به عنوان مهریه خانم ها در قباله ذکر شود. دلیل قضیه روشن بود؛ می گفتند طلا هر روز قیمتی دارد و معلوم نیست ارزش طلا چه مقدار است. پس آن کس که می خواهد مهریه را سه کیلو طلا قرار دهد بایستی ببیند سه کیلو طلا در بازار چند تومان و چند ریال است؟ تومان و ریال بایستی حتما مصداق عنوان صداق (مهریه) باشند و گرنه طلا با تغییر قیمت هر روزه، موجب جهالت در صداق (مهریه) گردیده و به دلیل غَرر، عقد باطل است. این فرمان، سال ها پند گوش و نصب العین کار محضردارها بود و به هیچ وجه اجازه مهریه قرار گرفتن طلا را نمی دادند و حتما معادل تومانی و ریالی را در قباله می نوشتند. ▫️سال ها گذشت، همان گونه که حرکت زمین بالاخره کشف شد، حرکت پول هم کشف شد و همان طور که معلوم شد خورشید در حرکت شبانه روزی به دور زمین نمی چرخد بلکه این زمین است می گردد و ما بنظرمان می آید که خورشید گردیده است، حرکت پول نیز بر ملا شد و طلا تبرئه شد و معلوم گردید هر روز پول ارزان می شود نه این که طلا گران می شود! لذا طلا هم مثل خورشید از تغییر قیمت تبرئه شد و اجازه صداق واقع شدن یافت. ▫️ اما جای یک سؤال باقی ماند و آن این که تفاوت قیمت روزمره طلا در آن روزها بسیار کم بود ولی تفاوت قیمت پول رایج در این زمان ها بسیار است. خانه زادگاه حقیر در کمتر از صد سال قبل به هفتاد تا یک تومان به وسیله پدرم که تاجر زاده بود خریده شد. قطع نظر از تمام و سائل رفاهی، درها و سقف های این خانه، عتیقه بود و پیشانی اطاق های بزرگ، از شیشه مشبک بود. تفاوت پول به این جا رسیده که آن هفتاد تومان را امروز به مسئول دستشویی بدهیم اخم می کند!! ▫️ سؤال این است که اگر طلا را اشتباهاً متغیر القیمه دانستند و مهریه واقع شدن آن را منع کردند تا معامله غرری نشود؛ حال که این پول رایج، ثمن جمیع معاملات است چرا غرر لازم نمی آید؟!! طلا با تغییرات کم نمی بایست ثمن معامله می شد. پول رایج با این همه تفاوت چرا می تواند ثمن جمیع معاملات باشد؟!! @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸پول اعتباری، خلق پول و تورم🔸 ▫️ از وقتی در دنیا منسوخ شد و به جای آن مطرح گردید، نقش دولت‌ها به نقش دست اول در پشتوانه پول تبدیل گردید. از اول دولت‌ها ملزم به رعایت شرط صحیح حركت به‌وسیله برابری و تناسب حجم پول در گردش با تغییر و تحول كالا و خدمات بودند که اگر این شرط محقق گشته بود، اسکناس به منزلۀ کالای مسکوک به‌حساب می‌آمد و طلا در آن مجسم بود؛ اما این کار بستگی به رعایت قاعده بازی توسط دولت‌ها دارد؛ قاعده‌ای که می‌گوید وقتی پول از پشتوانه ثابت طلا خارج ‌شد و روی پشتوانه تولید ناخالص ملی آمد، کشورها حتی آنانی كه وضع اقتصادی‌ خوبی ندارند، چنین پولی را باید میثاق بین خود و مردم دانسته و چاپ اسكناس بدون پشتوانه را خطرناك برای اعتماد مردم به‌نظام بدانند. ▫️دولت با امضای پول، قدرت خرید آن را کرده و به مردم اطمینان می‌دهد اسکناس حکم حواله جنس دارد و مردم می‌توانند دارایی و کار و تلاش خود را در آن ریخته و با قدرت خرید آن معاوضه کنند، اما اگر این تناسب به هم بخورد و حواله به تعداد زیادتری دست مردم داده شود و این کار به صورت رویه درآید، معنایش این است که وقتی تقسیم به نسبت انجام گیرد، مقدار كمتری كالا در برابر هر حواله اسکناس قرار خواهد گرفت و درنتیجه ارزش پول پایین آمده و تورم ایجاد شود؛ در این حال مردم خیال می‌کنند نوسان قیمت پیش‌آمده، درحالی‌که ارزش پول پایین آمده است. ▫️فرض کنید 1000 نفر هرکدام یک شیشه شربت دارند و همه شربتشان را در دیگی ریخته‌اند. حال اگر دولت روی آن آب اضافه کند به اندازۀ 1500 شیشه شود و 500 عدد آن را خودش بردارد و 1000 عدد دیگر را دوباره به مردم برگرداند، نتیجه کار بی‌مزه شدن شربت است. به‌عبارت‌دیگر رقمی كه روی پول نوشته‌شده عوض نشده، اما وقتی آن را برای خرید به بازار‌ می‌برند می‌بینند به‌اندازۀ قبل كار نمی‌كند! ممکن است کارشناس بگوید اجتماع، مالک مال است و ما هم برای منافع عموم کار می‌کنیم، پس با پولی که از طریق تورم از درون پول مردم در می‌آوریم، سرمایه‌گذاری نموده و کارخانه و راه و بیمارستان و مدرسه و غیره می‌سازیم و از طریق اشتغال و فناوری ایجاد شده دوباره به جامعه برمی‌گردانیم! اما این کار با اسلام همخوانی ندارد. اسلام می‌گوید: «لاَ يَحِلُّ مَالُ اِمْرِئٍ‌ مُسْلِمٍ‌ إِلاَّ بِطِيبِ نَفْسِهِ» یا «حُرمَهِ مَالَ المُسلِمِ كَحُرمَهِ دَمِهِ». می‌گوید از حدود فراتر است. حتی ممکن است چیزهایی از مال حذف شود، اما حرمت مالكیت حذف نمی‌گردد. مثلاً برگ درخت مالیت ندارد اما مالكیت دارد و نمی‌توان آن را برای نماز بدون اجازه برداشت. ما معمولاً رعایت بین مال و مالكیت نمی‌کنیم و همین، كار دستمان می‌دهد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸چند سال قبل از ظهور، بوی آن به مشام اهل معنویت می رسد🔸 🌤 یعقوب (علیه السلام) از کنعان با آن فاصله بسیار، به برادران و خویشانش گفت: «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون»: من بوی یوسف را می شنوم، اگر مرا مسخره نمی کنید، مرا دست نمی اندازید. قرآن اشاره می کند که بزرگان عالم نمی توانند همۀ آنچه را که احساس می کنند با مردم مطرح کنند. مردم ظرفیت شنیدن احساسات بزرگان را ندارند. اگر بزرگان آنچه را درک می کنند به مردم منتقل کنند، مردم آنها را مسخره خواهند کرد. به همین جهت می گوید: «انی لاجد ریح یوسف لولا ان تفندون» 🌤 امام زمان علیه السلام وقتی می خواهند پا بگذارند در رکاب، مانده به ظهورشان، آنهایی که عاشقش هستند از فاصله دور بویش را می شنوند! آدم بو می برد. شامه انسان اگر زکام نباشد و قدری روحانیت در او باشد، را آرام آرام استشمام می کند. @haerishirazi
✅ نظر آقای سید عطاء الله مهاجرانی (وزیر ارشاد دولت هفتم) درباره آیت الله حائری شیرازی: 🔸 آیه الله محی الدین حايری شیرازی، در یک کلام، بود. متفاوت در شیوه مشی و اندیشه و سلوک و سخن و زندگی. این تفاوت ها را بایست نوشت تا طلبه های جوان لحظه ای درنگ کنند و بدانند، دانش و تفکر آسان به دست نمی آید. شاید بتوانم بگویم، اقای حائری قربانی سیاست شد! اگر در قم می ماند و از خود یک منظومه میراث فکری برجای میگذاشت. شاید نام و یاد او، دستمایه و بهره و روزگار دیگری داشت. ... رحمت الله علیه، با درگذشت ایشان، یکی که از میان ما رفت. 🔸 ... او که بود، روزی با صدای آرامش، عبارتی گفت، که از تار و پود آن عبارت شور و سرزندگی می جوشد. صبح هشتم تیرماه ۱۳۶۰ در قسمت بیرونی مجلس نشسته بودیم. روزنامه جمهوری اسلامی دستش بود. تصویر شهید بهشتی و شهدای هفتم تیر صفحه نخست روزنامه چاپ شده بود. فضا سنگین بود. صدا ها گرفته و چشم ها اشکبار. آقای حائری تصویرش را که جزو شهیدان هفتم تیرماه به اشتباه در روزنامه چاپ شده بود، نشانم داد، گفت ببین! تبسم محزونی کرد و گفت، دور نبود که من هم همین تصویر باشم. زمزمه کرد: «ندانمت که در این دامگه چه افتادست!» گفت: «هر وقت دلتنگ شدی حافظ بخوان، قاعده فرهنگی ما و ارتفاع آن است! البته ارتفاع متکی بر قاعده است» @haerishirazi