🔹آیت الله حائری شیرازی رحمه الله علیه🔹
🔸داستان های قرآن، داستان «انسان» هستند🔸
راه آموزش قرآن اين است که انسان، کلّ جريان انسانیت را در يک داستان قرآن مطالعه کند. اگر هر کس اين چنين به قرآن نگاه کند قرآن براي او هدايت کننده است.
محی الدین عربی مسائل را در ارتباط با «عقل» و «نفس» می بیند. از این جهت در ذیل آیه ی «قالَ یا بُنَیَّ إِنِّی أَرى فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ ...» می گوید: : «اذ قال ابراهیم العقل لاسماعیل النفس». این تفسیر کسی است که انسان را با حدود قرآنی میشناسد.
مرحوم شهید مطهری می گوید: این، «تفسیر به رأی» است. تأویل است.
نه! در این مورد، حق با محی الدین است. بیخود نیست امام در نامه به گورباچف اسم محی الدین را می برد. دیدید حضرت امام در تفسیری که میفرمود، در همان جلسۀ اول از محیالدین عربی یاد کرد؟ امام هرجا نگاه کنید همه ی تکیه اش بر اسلام و انسان بود. [همیشه] می گفت: اسلامی، انسانی. همیشه بین این دو عطف می کرد. محی الدین هم در مسائل همهاش روی «انسان» تکیه می کند که انسان این است، انسان آن است.
اگر انسان بتواند دقیق بفهمد که قران دربارۀ «خصوصیات انسان» صحبت می کند، آن وقت می بیند که چه قدر مطالب قرآن پربار میشود! چه قدر مطالب، عام می شود! چقد خود انسان در فهم مسائل اسلامی از زندان این تعلقات درمی آید! [اینکه قرآن این قصه ها را بیان می کند،] بهانهاش است. به این بهانه می خواهد «انسان» را شرح بدهد و چیزی دربارة «انسان» بگوید. این نه تفسیر به رأی است، نه تفسیر بمالا یرضی صاحبه است و نه انحراف در مسئله است. فقط این است که انسان التفات پیدا کند به ایماها و اشارههای قرآن. قصه های قرآن، قصه همه انسان ها در تمام زمان ها و در تمام مکان هاست. از دید محی الدین، هدف قرآن، قصه و «اساطیر اولین» نیست. هدف قرآن، تذکره و بیدار کردن است.
سعدی مثل محی الدین است. چه زیبا بیان می کند:
ما کشته نفسیم و بس آوخ که برآید
از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
محی الدین، مسئله را در «انسان» می بیند و این دیدگاه صحیحی است. یعنی وقتی ابراهیم مطرح می شود، در واقع همه انسان ها مطرح می شوند و ابراهیم، مظهر عقل و فطرت انسانی است. ایشان در آیه ی «إذ قال ابراهیم» تفسیر میکند به: «اذ قال ابراهیم العقل لاسماعیل النفس». آیه، دربارۀ آنچه ابراهیم کرده است صحبت میکند؛ اما ایشان اینگونه معنی میکند که ابراهیمِ عقل به اسماعیلِ نفس گفت: من تو را ذبح میکنم. اسماعیل گفت: پدر، انجام بده آنچه به آن مأموری، من را از صابران خواهی یافت. لطافت کار محیالدین اینجاست که میگوید مردم فکر میکنند که ابراهیم فرزند خودش را سر میبرد و میدانید که خدای تعالی قبل از اینکه فرزند را ذبح کند، به او گفت: ابراهیم، مأموریتت را انجام دادی و از ذبح اسماعیل معاف شدی. محیالدین میگوید: ذبح صورت گرفت اما شما نفهمیدید؛ چون در آیه میگوید:
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا
ما ندا کردیم به ابراهیم، ابراهیم آن رؤیا و مأموریت را تصدیق کرد و انجام شد.
ابراهیم در خواب دیده بود که فرزندش را ذبح میکند، درصورتیکه دستور یافت کار را متوقف کند و اگر کار متوقف شده باشد، ذبحی صورت نگرفته است [و رؤیای او هم تصدیق نشده]. محیالدین میگوید: ذبحی صورت گرفت و شما نفهمیدید! آن چیزی که بنا بود ذبح شود، ذبح شد و آن تعلقاتش بوده است. قرار نبود که خون اسماعیل ریخته شود؛ بلکه بنا بود ابراهیم «آزاد» شود. هدف این بود که ابراهیم با اطاعتی که از فرمان الهی میکند، از تمام علاقهها و تعلقات خود که در اسماعیل تبلور پیدا کرده بود، آزاد شود. قرآن درست میگوید که گفت:...قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا : ذبح انجام شد. ذبح این بود که ابراهیم تعلقات خود را ذبح کند و کرد. وقتی ابراهیم کارد را بر گلوی اسماعیل میکشد، کارد را بر تمام روابط خود با اسماعیل میکشد؛ کارد را بر تعلقات خودش میکشد. ازاینجهت قرآن اینگونه بیان میکند: فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ: وقتی «هر دو»، هم پدر و هم پسر تسلیم شدند ...
میگوید: شما فکر کردید ما گفتیم بکش و بعد دلمان نیامد و گفتیم نکش و کار را نیمهتمام رها کردیم؟ دستوری دادیم و آن امر را انجامنشده نسخ کردیم؟ شما متوجه نشدید آنچه بنا بود کشته شود، کشته شد. ابراهیم آزاد شد. اسماعیل از تعلق به خود آزاد شد. ابراهیم از تعلق به اسماعیل آزاد شد. ازاینجهت در «اذ قال ابراهیم لاسماعیل» میگوید: «اذ قال ابراهیم العقل لاسماعیل النفس...» که اسماعیل جنبۀ تعلقی ابراهیم است. آنکه یک مقدار انسان را شناخته است، وقتی میخواهد آیات را تفسیر کند، متوجه این لطافتها میشود؛ یعنی قرآن برای این فرد مزۀ دیگری دارد، معنی دیگر و رسایی دیگری دارد.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
من به عزیزان عرض می کنم بچه تان وقتی می خواهد طلبه شود راهش را نزنید. به مادر ها توصیه می کنم این راه را حفظ کنید.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸کم توجهی به مستحبات به بهانۀ اهمیت واجبات، از فریب های شیطان است / مستحبات است که انسان را به انجام واجبات می کشاند🔸
معنای مستحب، «شد شد، نشد نشد» نیست! گاهی بریدن از مستحب، باعث سقوط انسان میشود و گاهی فعل مستحب باعث تداوم وظایف دینی [واجب] میشود. گاهی شیطان ذهنیتی برای انسان ایجاد میکند که باید فقط به واجباتش بپردازد. حتی اگر واجبات را مانند مغز بگیریم و مستحبات را همچون پوست فرض کنیم ـ که کمترین فرض است ـ باز هم پوست است که مغز را حفظ میکند؛ مانند بادام و گندم که پوستشان بسیاری از آفات را از آنها دفع میکند.
عمل مستحبی گاهی رشتۀ ارتباط انسان با خداست و وقتی این رشته پاره شد، همهچیز فرو میریزد. برای مثال، روضه و گریه مستحب است؛ اما انجام ندادن همین نوع مستحبات، سبب بریده شدن انسان از رشتههای واجب زندگی میشود.
@haerishirazi
💎 پیشنهاد:
ایام #محرم، فرصت مناسبی برای مطالعه کتاب کم نظیر #آیینه_تمام_نما است. این کتاب که پرمخاطب ترین اثر از مجموعه کتب آیت الله حائری شیرازی است، حاوی نکات بدیعی پیرامون تحلیل واقعه عاشورا است که احتمالاً در جای دیگری نشنیده اید. شما را به ضیافت مطالعه ی این کتاب ارزشمند دعوت می کنیم.
👈 جهت تهیۀ آثار آیت الله حائری شیرازی به #کانال_حکمت_ناب مراجعه فرمایید: @hekmat_books
@haerishirazi
هدایت شده از نکاتنابوحکمتهای آیتاللهحائریشیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ما آرزو داریم روزی برسد که با مردم آمریکا زیر یک سقف عبادت کنیم🔸
درسی که واقعۀ عاشورا و کربلا به ما میدهد این است: ای انسان، اگر در عاشورا حق و باطل را شناختی، به خودت رجوع کن و حسین خودت را بشناس و از او تبعیت کن. حسینِ تو حقگویی و درستکاری توست. حسینِ تو نور و عقل توست.
درسی که عاشورا به ما میدهد این است که یزید درون خود را بشناسیم و یزید بیرون عصر خود را هم شناسایی کنیم. اگر امثال بوش (رییس جمهور امریکا) کار یزید را میکنند، ما آنچه بر یزید آماده کرده ایم، از او دریغ نکنیم. کسانی که مرگ بر یزید میگویند، امروز مرگ بر آمریکا هم میگویند. منظور از مرگ بر آمریکا هم رژیم آمریکا است، نه مردم آمریکا. ما آرزو داریم روزی برسد که با مردم آمریکا زیر یک سقف عبادت کنیم و آن روز دور نخواهد بود.
کتاب آئینه تمام نما/فصل 2، درسهای عاشورا/ صفحه 65
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸جوان ها مثل پیرمردها عزاداری نکنند!🔸
جوانها توجه کنند که اظهار علاقۀ جوان به امام حسین علیه السلام شکلی دارد و اظهار علاقۀ پیرمرد نیز شکلی دیگر؛ همانطور که وقتی شخصی از دنیا میرود، بستگان او هر کدام به شکلی شیون میکنند. شما جوانها بدانید که هنوز وقت آن نشده که آرام آرام اشک بریزید. کار شما فعلاً این نیست.
@haerishirazi
هدایت شده از نکاتنابوحکمتهای آیتاللهحائریشیرازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ آیت الله حائری (رضوان الله علیه) به یک پرسش:
اگر یک روزی امام حسین علیه السلام به شما بگوید: آقای حائری شیرازی دیگر شما را نمی خواهم شما چه می گویید؟‼️
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی
🔸 امام حسین علیه السلام در شب عاشورا یک جور سخن گفت و در روز عاشورا یک جور دیگر. شب عاشورا، سخن از «نمیخواهم، احتیاج ندارم، بروید، بیعتم را برداشتم» بود.
روز عاشورا میگوید: «بیائید به من کمک کنید، آیا یاور و مددکاری هست؟ هل من ناصر ینصرنی؟»
🔸 شب صحبت میکند تا مبادا خبیثی در بین طیّبها باشد، و روز سخن میگوید تا مبادا طیّبی در بین خبیثها مانده باشد.
🔸 شب غربال میکند تا فقط «صالحان» بمانند و روز غربال میکند تا فقط «اشقیاء» در مقابل او ایستاده باشند.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه🔹
🔸جز زیبایی چیزی ندیدم🔸
خداوند همه مهرهها را بهخوبی چیده است تا هرچه بیشتر این بازی زیبا و تماشائی باشد، انواع فرهنگها و زبانها و انواع اسمها و ایسم ها. جهان یک پازل است اگر آن را حل کردی آن را میبینی و میشناسی و محو زیبایی آن میشوی.
زینب کبری پازل را حل کرده بود و همه مهرهها را در جای خود دیده بود. مجموع صحنه زیباست. دیگران نتوانستهاند همه تکههای پازل را پیدا کنند و آنها را به هم بچسبانند تا همه پازل را باهم ببینند و زیبایی آن را درک کنند.
دیگران میگویند از ظلم و شکنجه بدتر چیست؟ از کشتار بیرحمانه و محاصره و آب را بر انسانها بستن و از آب دادن به طفل چندماهه مضایقه کردن و گلوی او را با تیر پاره کردن بدتر چیست؟ زشتتر از این صحنه چیست؟ زینب کبری میگوید: همه این مسائل و مصائب را تحمل کردن و بر پاکی و طهارت ماندن زیباتر چیست؟ به ناپاک نه گفتن و بر این نه گفتن تا آخر ایستادن چه زیباست. «ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا»
@haerishirazi
هدایت شده از نکاتنابوحکمتهای آیتاللهحائریشیرازی
در شب و روز جمعه و جهت عرض ارادت، نثار امام زمان علیه السلام صلواتی اهدا کنیم، فاتحهای بخوانیم و ارواح همۀ مومنین و مومنات بخصوص آیت الله حائری شیرازی را نیز در ثواب آن شریک نماییم.
@haerishirazi
❓سؤال:
هفت سال اول که فرزند امیر است یعنی اینکه ما هیچ چیز به بچه نگوییم؟
✅ پاسخ آیت الله حائری شیرازی:
نه، بگویید؛ ولی آنطور که به امیر می گویید! شما حتی برای ائمه مسلمین باید [تذکراتتان را] بگویید: (النصیحه لائمه المسلمین). [اما بصورت نصیحت بگویید،] یعنی برای ائمه مسلمین «خیرخواهی» کنید. اگر مطلبی هست بگویید ولی در ملأ عام نگویید که [امام مسلیمن را] سبک کنید. (من نصح اخاه سراً فقد زانه و من نصحه علانیة فقد شانه) هرکس کسی را در نهان نصیحت بکند او را جلوه داده است، زینت داده است و اگر در ملاء و در حضور دیگران نصیحت بکند، او را زشت کرده است.
#تربیت_کودک
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه🔹
🔸این کار، در کودک اثر زیادی می گذارد🔸
من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب می رفتند، آخر شب می آمدم خدمت پدر. پدرم این قصه های پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل می کرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول می کشید و همینطور مقید بودم و گوش می کردم. وقتی این برنامه اش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل می کرد.
اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند می کنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند. این در وجود طفل از همان طفولیت اثر می گذارد. در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر می گذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند.
#تربیت_کودک
@haerishirazi
🔸هتل گربه ها 🔸
پدر ما خیلی به حیوانات توجه داشتند و محبت می کردند از جمله هر شب به گربه ها غذا می دادند به طوری که حیاط خانه ما شده بود هتل گربه ها !
روزی یکی از بستگان روحانی ما مهمان ما بود. وقت خواب در حیاط منزل عمامه را در آورد. بچه گربه ای رفته بود و در عمامه خوابیده بود.
همچنین سگ گرسنه و ضعیفی بود که جلوی درب باغچه طایقان می آمد، ایشان هم می رفتند از قصابی استخوان می گرفتند و به او می دادند و به او رسیدگی می کردند.
(منبع: کتاب «پناه؛ حقوق حیوانات در سیره ی علمای شیعه» تالیف علی مشهدی و مصطفی مشهدی؛ به نقل از یکی از فرزندان معظم له)
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸آرزوهای بی رحم🔸
ما گرفتار آرزوهایی هستیم که اگر آنها را قیچی نکنیم، آنها رابطه ما را با حقیقت قیچی خواهند کرد. اگر به آن ها رحم کنیم، آنها به ما رحم نخواهند کرد. اگر با آنها سیاست صبر و انتظار پیش بگیریم، آنها این سیاست را با ما در پیش نخواهند گرفت.
اولیاء آنها هستند که آنچه موجب میراندن آنها می شود را میراندند قبل از اینکه آنها را بمیراند.
#کتاب_تعلق
@haerishirazi
هدایت شده از نکاتنابوحکمتهای آیتاللهحائریشیرازی
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸شما سپاهی ها می توانید؛ چرا بیکار نشسته اید؟🔸
من به برادران سپاه که خودشان این جنگ [و مشکلاتش] را تجربه کرده اند می گویم شما چرا بیکار نشسته اید؟ چرا اینجور می کنید؟ چرا طبق این الگوی [ربوی] عمل می کنید؟
ما آرزو داریم که همه ی این بانک ها ورشکست بشوند؛
قالب این خشت تو بر هم بزن
خشت نو از قالب دیگر بزن
من مطمئنم بانک های سپاه هم ورشکست می شوند! من انتظار این روز را دارم.
چرا؟
چون خدا از اول گفته: یمحق الله الربا: من ربا را نابود می کنم!
«خدا» پشت سر این نابودی نشسته. وقتی خدا می گوید من «نابودش» میکنم، شما چطور می توانید «بودش» کنید؟
به سپاه توصیه می کنم که خودش بیاید و پولی را با پشتوانه ی طلا خلق کند و بگوید ضمانت می کنم که این مقدار پول در مقابلش بدهم. لازم هم نیست که اگر کسی اسکناس آورد، شما در عوضش طلا بدهید. [بلکه] به اندازه ی این طلا، کالا بدهید تا طلا از کشور خارج نشود. طلا [صرفاً] به عنوان «واحد اندازه گیری» باشد.
+ خبرنگار: قطعا نمی تواند این کار را بکند. چون متولی اش بانک مرکزی است.
چرا نمی تواند؟ آن موقعی که سپاه آمد چی دستش بود؟ تخصص داشت؟ سلاح داشت؟ دست خالی آمد در میدان. از صفر شروع کرد. همه چیز دست ارتش بود. سپاه، سیستمش را عوض کرد. با یک سیستم جدید به میدان آمد. با گوشت و پوست و استخوانش مسائل را حل کرد. ارتشی ها وقتی داخل اینها شدند و اینها را دیدند، اگر هم از اولش اینجور نبودند، اینجور شدند. بعضی ارتشی ها از نظر دیانت و تقوا از سپاه کم نبودند و بلکه جلوتر هم بودند. اما «سیستم» ارتش مشکل داشت. سیستم دولتی مجبورشان می کرد [که اینطور باشند].
من به سپاه میگویم شما می توانید. بیایید وارد بشوید [و همانطوری که سیستم نظامی جدیدی در عرض ارتش ایجاد کردید، سیستم بانکی غیر ربوی ایجاد کنید]
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸ولی فقیه، حائل و نایب بین امام و امت است🔸
در سنه ی ۱۳۵۲ یا ۱۳۵۴ روزی در زندان چشمهایم را بسته بودند و دوره بازجویی طولانی ای داشتم که در آن روزهای خاص، شبی حالم خیلی سخت بود. مجلسی را دیدم که امام خمینی در آنجا درس میدادند و صحبت میکردند و روحانیون هم زیاد بودند. سیدی وارد شد، امام جلوی او راست قامت روی منبر ایستاد و سه بار فرمود الامان، الامان، الامان یا صاحب الزمان! من متوجه شدم وجود مقدس حضرت امام زمان بوده. از فردای آن شب روش بازجویی عوض شد. یکی از صلحا گفت که امام (ره) برایت امان گرفته است.
این خیلی مقام است که امام(ره) واسطهی فیض میشود! این، معنی نیابت است؛ یعنی بین امام (عج) و امت حائل است و امت از این طریق به امامش میرسد.
@haerishirazi
هدایت شده از راه؛راهنمای خدمات زائر
📳اپلیکیشن #راه
✔️آسانترین راه ارتباطی زائرین با خادمین
#ثبت_موکب
#مدیریت_اسکان_موکب
#ثبت_کاروان
#جستجوی_خدمات_اربعین
هم اکنون دانلود کنید
⬇️لینک کافه بازار
http://yon.ir/4SR0x
🔰کانال راهـ؛
➡️ @rah_app
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸 شیوه برخورد با رفتارهای ناپسند کودک 🔸
فرض کنید شما ظرفی پر از شیر، از مغازه ای گرفته و می خواهید به منزل ببرید. چون این ظرف پر می باشد، بسیار آهسته و با احتیاط کامل حرکت می کنید، تا چیزی از شیر بر زمین نریزد. اما اگر در این حال کسی آمد و به شما تنه زد، و نصف ظرف شیر بر زمین ریخت، در این هنگام، دیگر شما در حرکت، احتیاط نمی کنید و آهسته نمی روید؛ بلکه بدون هیچ هراسی، می توانید به سرعت حرکت کنید؛ چون دیگر خوف ریختن شیر وجود ندارد.
دربارۀ کودکانِ خود نیز سعی کنید کودک شما خیال کند که ظرف حیثیت و حرمت او پر می باشد و باید با احتیاط کامل رفتار کند، و تلاش کند کسی به او تنه نزند؛ امّا اگر شما آمدید و به او تنه زدید، دیگر ظرف حرمت و شخصیت او تقلیل خواهد یافت، و طبعاً دیگر نباید توقع داشته باشید که این کودک رفتارش با شما مثل سابق باشد.
پس، این نکتۀ مهم را فراموش نکنید که گاهی «تغافل» لازم است، به این معنا که شما از عیوب فرزندانتان آگاه باشید، اما کودک شما اطلاع نداشته باشد که شما از عیوب او آگاه هستید.
آگاه بودن شما از عیوب فرزندانتان خوب است، اما آگاه بودن ایشان از این که شما عیوب وی را می دانید، خوب و به صلاح نیست.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸حوصله پدر، بچه را با شخصیت می کند🔸
پدر وقتی خوشاخلاق و با تحمل و با حوصله باشد، بچه باشخصیت میشود. #حوصلۀ_پدر، حوضی است که بچه در آن رشد میکند. بچه، مثل «#ماهی» است و «حوصلۀ پدر» مثل #حوض. آن پدری که حوصلهاش زیاد است، مثل دریاچه است و بچه تا حدّ ماهیهای دریاچه رشد میکند و بزرگ میشود. پدری که از این هم باحوصلهتر است، مثل یک دریاست، بچه مثل ماهی در دریا، به اندازۀ نهنگ قدرت و جرأت پیدا میکند.
شما ببینید حسین بن علی (علیهالسلام) فرزند دریاست، در دریای حوصله پدرش و جدّش رشد کرده است، از این جهت است که یک شخصیت زنده و بزرگ است.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 برای تربیت بچه هایتان، برنامه ریزی داشته باشید🔸
ائمه ما هم فرمودند برای اطفالتان برنامه ریزی کنید «قَبلَ أَن تَسبِقَكُم إِلَيهِمُ المُرجِئَةِ»: قبل از این که این منحرفین پیش دستی کنند و آنها را بگیرند، شما سعی کنید اینها را داشته باشید. تربیتشان بکنید. آگاهشان بکنید. آنها را بسازید. وقتی آنها را ساختید، هر منحرفی بخواهد بیاید نزدیک آنها، خودشان می فهمند که این منحرف است.
@haerishirazi
🔹 آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸به عقلتان اهمیت بدهید / عقل، حجه الله است/ تبیین نسبت عقل و اهل بیت🔸
من همیشه به شما توصیه میکنم به این #عقل اهمیت بدهید. عقل، صبح تا شام دارد با شما حرف میزند. شما اینطور فکر کن که آقای بهجت که از دنیا رفته، یک قالب مثالی دارد در وجود تو، ایناها! (اشاره به سر)
این عقل، «بهجتِ» تو است! شب و روز هم پهلوی تو است. حتی من میگویم این چیزی که تو داری، از آقای بهجت هم بالاتر است! خدا چیزی بالاتر از آقای بهجت در وجود تو گذاشته. آقای بهجت چون بیرون از تو بود، محترم بود، این عقل، گناهش این است که خودمانی شده و دم دست انسان است! انسان راحت میتواند با او حرف بزند [لذا کمتر قدرش دانسته می شود]. این بهتر از آقای بهجت است؛ چرا؟
چون آقای بهجت را میتوانستی به او بگویی «حجت الاسلام»، میتوانستی بگویی «آیت الله»، میتوانستی بگویی «آیتالله العظمی»، اما آیا میتوانستی به او بگویی «حجت الله» بهجت؟! میتوانستی به او بگویی حجتالله؟ به امام زمان میشود گفت حجتالله، اما به آقای بهجت نمیشود گفت حجتالله.
آقا جان! این که در تو است، #حجتالله است!! (۱)
خوب حالا چکار بکنیم؟ خدا این حجتالله را ارزان در اختیارت گذاشته، حرفش را گوش کن، هر چه حرفش را گوش کنی، او صریحتر با تو حرف میزند؛ این جوری هست! تو هرچه دقت بکنی، او صدایش بالاتر میرود، صدایش را محکمتر میشنوی. هر چه به او بیاعتنایی کنی، صدایش ضعیفتر میشود. تکریمش بکن، تجلیلش بکن، تحقیرش نکن.
پس ببینید؛ این عقل، هم بزرگترین تهدید است برای انسان و هم بزرگترین فرصت است. میدانی چه جوری میشود که هم تهدید است، هم فرصت است؟ شما در بازار دارید راه میروید، یکی بیایید صد میلیون تومان بگذارد در جیبَت؛ این بزرگترین تهدید است و بزرگترین فرصت؛ درست است؟ جیببرها، زورگیرها اگر این را ببینند، ولو سَرَت را بِبُرند، صد میلیون را باید از جیبَت دربیاورند؛ اما اگر این را به «مقصد» رساندی، همه چیز تمام است. باید به یک جای امنی آن را برسانی. اما ما به آن جای امن نرسیدیم و این پول زیاد را هم به ما دادهاند؛ از این جهت هم تهدید است، هم فرصت است؛ الا [اینکه] بتوانی به یک نقطه امنی برسانی آن را.
اگر خدا به تو محبت داد و عشق به اهل بیت پیدا کردی و دلت آنجا جا گرفت، این، «من دخله کان آمنا» است.
------------------------------
(۱) اشاره به روایت: ان لله علی الناس حجتین، حجه ظاهره و حجه باطنه ...
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی (رحمت الله علیه)🔹
🔸 تسخیر لانۀ جاسوسی؛ زمینه ساز ایجاد جوّ «لا اکراهی» در عالم🔸
#13_آبان
قرآن میگوید «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» اول انسانها را از اکراه خارج کنید که دینِ مجبوری نداشته باشند. آمریکا اهل عالم را به پذیرش فرهنگ خودش اکراه و مجبور میکند. ما نهی از منکرمان برای این است که جلوی این کار را بگیریم. جلوی اکراه آمریکا را بگیریم. حتی اگر آمریکا را براندازیم تا انسانها آزاد شوند ارزش دارد.
پس ما بهوسیله امربهمعروف و نهی از منکر، جوّ «لا اکراهی» را فراهم میکنیم. جوّ «لا اکراهی» اساس آزادی است. آزادی عقیده، آزادی دین، همه بعد از خروج از اکراه و اجبار تحقق پیدا میکند؛ و ما میگوییم انسان اگر آزاد شود، بهوسیلۀ فطرتش به سمت دین حرکت میکند. نمیخواهد شما این انسان را به سمت دین ببرید؛ زیر سنگ هم که باشد میرود دین را پیدا میکند. چرا؟ چون سلامت خودش را در آن مییابد.
وقتی «لا اکراه» واقع شد، «قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» یعنی زمینۀ آموزش فراهم میشود. وقتی «رشد» (راه) و «غی» (بیراه) مشخص شد آن موقع «کفر به طاغوت» را خودش انتخاب میکند بهعنوان «غی»؛ و خودش «ایمان بالله» را پیدا میکند و وقتی «ایمان بالل»ه بعد از «کفر به طاغوت» حاصل شد، بین خودش و خدا ارتباط پیدا میشود. «فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى»؛ اما زمینۀ اولی آن امربهمعروف و نهی از منکر است.
مسئلۀ لانه جاسوسی را امام تأیید کردند برای چه؟ برای اینکه به اهل عالم جرأت بدهد و زمینه «لا اکراهی» را در آنها فراهم بیاورد. اینها بهاندازهای از آمریکا متوحش و ترسان بودند که خیال این را هم نمیکردند که میشود خلاف راه او راه بروند. اصلاً در «اکراه» غرقشده بودند. امام آمد گفت این خبرها نیست ما اینها را میگیریم 444 روز هم نگه داشتیم اگر اینها میخواستند غلطی بکنند میکردند.
این آزادیهایی که آلان هست و شما ملاحظه میفرمایید نتیجه آن امربهمعروف و نهی از منکرهاست.
@haerishirazi