eitaa logo
نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
73.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
326 ویدیو
631 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله حائری‌شیرازی (ره) [لطفا تقاضای ارسال فایل نفرمایید] نظرات، پیشنهادات و انتقادات: @haeri1395 ادمین فروش کتاب: @Ketab_haershirazi شماره تماس: 09195194676 کانال صوتی: @haerishirazi_mp3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 ترویج اذان گویی، روشی غیر مستقیم برای ترویج حجاب🔸 از این اذان گفتن غافل نباشید. اول ظهر که شد بروید بایستید و اذان بگویید. نه اینکه همیشه اذان رادیو را باز کنید. اذان شما یک اثر دیگری دارد. باید صدای اذانتان در بلند شود. از این عارتان نشود که مثلا بگویند این هم دارد اذان می گوید. بروید پشت دانشکده بایستید و اول وقت، اذان بگویید. مخصوصاً یک جایی که آدم برای خدا کِنِف می شود [ارزشش بیشتر است]. جاهایی که به آدم بارک الله و احسنت می گویند، این می‌تواند آدم را جهنمی کند؛ اما جایی که به آدم فحش می دهند ممکن است انسان را بهشتی کند. شما اذان را فراموش نکنید. خدا رحمت کند نواب صفوی را. دستور داده بود به فدائیان اسلام که وقتی اذان شد، هرجا که بودید اذان بدهید. این ها در هر خیابانی که بودند، اول اذان ظهر که می شد هرکدامشان پشت یک مغازه ای یا پشت هر جا که بودند صدای اذانشان بلند می شد. شما کارهای مبارزه با بی حجابی را به طور می توانید انجام دهید. بوی اسلام که آمد، بوی اذان که آمد، صدای اذان که بلند شد، یک عده بلند می شوند و می روند وضو می‌گیرند و نماز می خوانند. شما می‌خواهید مسئله حجاب را با گفتن حل کنید، توی روی خودش بگویید و حل کنید [اما این خیلی جواب نمی دهد]. این گل را با دست باز نمی کنند، [اگر غنچه گل را با دست باز کنند]، گل دیگر گل نمی شود، گل را باید گذاشت تا خودش باز شود. این امور را باید آبش بدهی، هوایش را درست کنید؛ خودش به موقع باز می شود. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 بهای عزت و استقلال 🔸 کودک یتیمی را فرض کنید که مادرش او را با رخت‌شویی بزرگ می‌کند. بچه پایش برهنه است، اما نان رخت‌شویی مادرش را می‌خورد. زنی بدکاره‌ای را هم فرض کنید که آپارتمان، اتومبیل، نوکر، قالی‌های گران‌قیمت و تزیینات و تجملات فراوان دارد و بچه‌اش را هم با اتومبیل این‌طرف و آن‌طرف می‌برد. بچۀ زنی که رخت‌شویی می‌کند به خانۀ آن زن بدکاره می‌رود و می‌بیند که آنجا نان و غذا و همه‌چیز دارند. به مادرش می‌گوید: «آنها همه‌چیز دارند و تو هیچ نداری. بچۀ آنها با اتومبیل بیرون می‌رود؛ من کفش هم ندارم!» مادر چه می‌گوید؟ می‌گوید: «همینی را هم که دارم خوب است؛ این نانِ حلال برای توست؛ نان عزت و پاکی است. آن بچه‌ای که دیدی، مادرش بدکاره است و خودش را می‌فروشد و درآمدش را به بچه‌ها می‌دهد». وقتی به مکه می‌روید و برمی‌گردید، می‌گویید: «بازارش آن‌طور بود؛ آب‌ونان و غذایش آن‌طور بود؛ همه‌چیزش ارزان بود؛ در بازارش همه‌چیز پیدا می‌شد؛ اما در کشور خودمان صف داریم، مشکل داریم، قیمت‌ها گران است و…». اگر برویم به رهبر انقلاب بگوییم که وضع آنجا آن‌طور بود، آیا مثل بچۀ آن رخت‌شو نیست که به مادرش گفت: «مادر، خانه فلانی چقدر دل‌باز بود»؟! بله، ما صف داریم، مشکل و فشار و زحمت داریم، شهید دادن و تشییع جنازه داریم؛ اما ناموس‌فروشی و عزت‌فروشی نداریم. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸برنامۀ خداوند برای پاک کردن کشورها🔸 داخل برخی از جاروبرقی‌ها کیسۀ یک‌بار‌مصرف می‌گذارند؛ وقتی‌که کیسه از آشغال پُر شد، آن را برمی‌دارند و کیسه‌ای دیگر به جایش می‌گذارند. اگر کیسه‌ای گذاشتی و نصفه شد، آن را بیرون نمی‌آوری و ؛ می‌گویی اسراف است. بعثی، کیسۀ آشغال‌دانی است! انسان اگر ظالم باشد، گناه‌دان و فاسددان است و باید تا جا دارد آشغال داخلش بریزند. خدا می‌خواهد فاسدهای عراق را همین‌طور داخل بریزد. صدام آشغال‌دانی است و خدا می‌خواهد عراق را کند و همۀ این خاکروبه‌ها را یک جا جمع کند. (زمان سخنرانی: سال 1364) @haerishirazi
من کوتاه می‌آیم.mp3
2.94M
🔊 کلیپ صوتی | آیت الله حائری شیرازی 🔸«من» کوتاه می آیم🔸 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸آقای صفائی حائری، جامع مطهری و شریعتی بود🔸 💎 ویژگی آقای صفایی [حائری] این بود که هم جایگاه سالمی داشت و هم او روش مؤثری بود. متأسفانه برخی از اندیشمندان ما «» داشتند، ولی «» نداشتند و برخی بالعکس بودند. 💎 دکتر شریعتی در «فرم بیان» و ورود به مطالب و انتخاب واژه‌ها خوب بود؛ ولی در «محتوا» خوب نبود و اسلام شناس نبود. استاد مطهری در «»، بود؛ اما «فرم» او به اندازه محتوایش خوب نبود. 💎 من وقتی کتاب غدیر آقای صفایی (عین-صاد) را خواندم، در حاشیه آن نوشتم: «قدر این نویسنده، شناخته نشده است. او محتوای شهید مطهری را دارد و روش بیان شریعتی را» 💎 آقای صفایی . من اگر در مروری که در چند تا از کتابهایشان داشتم ضعف اندیشه دیده بودم، ایشان را نمی کردم. ▪️ 22 تیرماه، سالروز رحلت متفکر ژرف اندیش، استاد علی صفایی حائری (ره) تسلیت باد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸حضور در جماعت🔸 فرض کنید که شما چهارصد نفر باشید و هرکدام یک کاسه آب داشته باشید. اگر من دست آلوده و نجس خود را به هر‌یک از این چهارصد کاسه بزنم، آن کاسه نجس می‌شود؛ اما اگر شما این چهارصد کاسۀ آب را در حوضی بریزید و من دست نجس و آلوده‌ام را به آن آب بزنم، نه‌تنها آب نجس نمی‌شود، که دست من هم طاهر می‌شود. هرکدام از ما نیز اگر آلودگی داشته باشیم، وقتی در جمعی قرار بگیریم که با هم مرتبط‌اند، آن آلودگی برطرف می‌شود. اگر کسی غفلت داشته باشد نیز غفلتش برطرف می‌گردد. اما اگر شیطان دل‌هایتان را از همدیگر جدا کرد، دلتنگی ایجاد کرد و شما را کاسه‌کاسه کرد، یک دست ناپاک که به آن بزنند، آن را نجس می‌کند؛ درصورتی‌که، وقتی همه به هم وصل شوند و «کُر» درست شود، دیگر نجس نمی‌شود. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸ریاضت و طراوت🔸 تربیت انسان، پیچیده است. وقتی می خواهید فساد را از خود دور کنید، باید مثل پوست کندن تخم مرغ یا پرتقال باشد. بچه ها که می خواهند پرتقال پوست بگیرند، دست خودشان را پرتقالی می کنند اما تمام آب پرتقال هم به صورتشان و به روی فرش می پاشد و پوست هم تکه تکه و بدریخت میشود. وقتی بچه ها تخم مرغ را پوست می گیرند، یا پوست به تخم مرغ می چسبد یا تخم مرغ به پوست و چقدر هم زشت می شود اما کسی که وارد است، چنان پوست می کند که اصلاً نه تخم مرغ را زخم میکند و نه چیزی از پوست به تخم مرغ می ماند و شکلی زیبا هم پیدا می کند. فساد را باید مثل پوست تخم مرغ از خود دور کنی، آنچنان از میان این فساد بیرون بیایی که طراوتی و جمالی پیدا کنی، آنچنان از گناه جدا شوی که ذره ای از آلودگی گناه با تو نماند و زخمی هم از تو کنده نشود. مجاهده با نفس، اگر درست انجام شود، سالک در عین حال که ریاضت میکشد، زیبا و معطر و نیرومند خواهد شد. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸از کجا بفهمیم در حال رشد هستیم یا پسرفت؟🔸 آن‌که مقصدی در پیش دارد؛ تا وقتی‌که درحال سیر به‌سوی مقصد است، راه‌های طی‌نشده را می‌بیند؛ اما آن‌گاه که پشت به مقصد کند، راه‌های طی‌شده را خواهد دید. اگر شما در راه رسیدن به مقصدتان نیمی از راه را پشت سر گذاشته‌اید و نیمی از آن را پیش رو دارید، طبیعی است که تا در حال سیر هستید، نیمۀ «نرفته» را می‌بینید؛ اما همین‌که پشت به مقصد کردید، نیمۀ «رفته» را خواهید دید. همچنین است حال‌و‌هوای کسی که رفته‌ها و نرفته‌ها، و کرده‌ها و نکرده‌های خویش را می‌بیند. آن‌که رفته‌ها و کرده‌های خود را می‌بیند، باور کند که پشت به مقصد دارد، و آن‌که نرفته‌ها و نکرده‌ها را می‌بیند، تردیدی نداشته باشد که رو به مقصد دارد. @haerishirazi
‌aghl.mp3
2.56M
🔊 بشنوید | عقل را جدی و جدی و جدی بگیرید @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸زیارت آسمان🔸 زندگی اجازه نداده انسانها سالی یک بار هم به نگاه کنند. یکی از محرومیت‌هایی که ایجاد کرده، محروم شدن از نعمت بزرگ دیدار ستارگان است. اگر انسان ماهی یک شب برود در روستا تا بتواند آسمان را ببیند و زیارت کند، مثل زیارت یک امامزاده برایش سازنده است. ندیدن آسمان، خیلی مضر است. کسانی که یک جایی دارند که از شهر بیرون بروند و یک شب آسمان را ببینند، این کار را بکنند. دیدن آسمان خیلی مهم است. می‌ارزد که انسان و از شهر بیرون برود، تا یک شب آسمان را نگاه کند. بگوید امشب می‌خواهم زیر آسمان بخوابم. یک نگاه به آسمان برای انسان کافی است که بداند این چیزهایی که برای خودش برداشته، باعث خجالت است. آسمان را گذاشته اند برای صفر کردن . انسان یک نگاهی به آسمان بکند، را می گیرد! برای نجات انسان از تعلقات، یک نگاه معنادار به آسمان بس است. حافظ خیلی به آسمان خیره می شود. در ابیاتش می بینید که ستاره ها را به اسم می شناسد، به صفت می شناسد و خیلی خوب به صور فلکی آشنا است. پیداست که خیلی در این معنا مطالعه می کند. انسان وقتی آسمان را ندید، دنیایش می‌شود همین زندگی کوچک و مختصر. نگاه به آسمان یعنی نگاه دقیقتر به هستی و وسعت هستی. نگاه به آسمان یعنی نگاه به و زمان طولانی. یعنی نگاه به مکان وسیع. این خیلی به انسان کمک می کند برای بلندنظری. وقتی اینطور آن عالم را دید، یک شوقی پیدا می کند که از این جای کوچک و تنگ، خودش را بیرون بکشد. اگر می‌خواهی خدا برایت بزرگ شود، به آسمان نگاه کن. @haerishirazi
🔸نماز جماعت تربیت کننده🔸 نماز ها را می‌خواندم. نمی‌دانم از کی؟ قبل از مدرسه یا بعد از آن. اما این بار که حدود ده - یازده سال داشتم، حس عجیبی مرا ترغیب به نماز جماعت با پدر می‌کرد. بدون ترغیب و تشویقِ هیچ کس، پدر برای نماز صبح که بیدارم کرد وضو گرفتم و به ایشان اقتدا کردم. نماز که تمام شد، نیم نگاهی به من انداخت. گفت: «علی بابا، کی به تو گفته به من اقتدا کنی؟!» گفتم: «هیچ کس، خودم تصمیم گرفتم». گفت: «چرا مثل قبل، فرادا نخواندی؟» گفتم: «برای آنکه شما زیباتر از من نماز می‌خوانید و خدا عبادت شما را بیشتر می پسندد» گویی انتظار چنین پاسخی را نداشت، چشمش برقی زد و گفت: «بیا». سرم را بوسید و به سینه اش چسباند و گفت: «هر دو پاسخت مرا خوشحال کرد. اول آنکه تصمیم گرفتی، و دوم آنکه برای تصمیمت داشتی. حالا من به تو بگم، همه نمازها را تا آنجا که ممکن باشد، با تو خواهم خواند». شاید سالی از این صبح گذشته بود و نوعاً برای نماز صبح این جماعت مهیا می‌ شد. ظهرها بعضاً در دفتر یا جای دیگر و گاه گداری هم برای نماز عشاء. بگذریم. یک روز صبح که شب را دیر هنگام به خواب رفته بودم برای نماز صبح صدایم کردند. بیدار شدم. ایشان پس از آنکه مرا صدا کردند، تکبیر نماز را گفتند و وارد نماز شدند. تا به رکوع برسند، صدایشان را می‌شنیدم. صدا را در رکوع کمی بلند کردند که من به نماز برسم. یک «یا الله» بلند گفتم و به خواب رفتم. در عالم خواب وضو گرفتم، به نماز پدر اقتدا کردم و ... نمی‌دانم چقدر وقت در خواب بودم، شاید نیم ساعت کمتر یا بیشتر با صدای لرزان پدر که هنوز در رکوع بود و سبحان الله می گفت از خواب بیدار شدم. وقتی هشیار شدم، به سرعت وضو گرفته نگرفته اقتدا کردم. وقتی از رکوع بزحمت برخواستند و بسختی کمر راست کردند معلوم بود فشار زیادی را متحمل شدند. نماز تمام شد، دستشان را بوسیدم و گفتم: «چرا اینقدر منتظر من شدید؟» گفتند: «من به تو تا امکانش باشد نماز هایم را با تو می‌خوانم. لذت همراهی تو در نماز، از زحمت رکوع طولانی بیشتر است باباجان ...» بدون آنکه مستقیماً اشاره ای کرده باشند، با تمام وجود احساس کردم ارزش نماز و جماعت را، و مهرش به فرزند خردش که می‌خواهد بار بیاید ... (خاطره دکتر علی حائری از پدر. @dralihaeri) @haerishirazi
📝 نظرات مخاطبین کانال 🔸 از بس ذوق زده شدم ... @haerishirazi
📝 نظرات مخاطبین کانال 🔸 وااااقعاً عالی بود ... کاش زودتر میخوندم. @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 نسبت بین «عمل» و «ولایت»/ مسافت بین ظلمت و نور، با «عمل» انسان طی نمی شود🔸 خروج از ظلمات و رسیدن به نور، بوسیلۀ محقق می شود؛ می گوییم: «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور». اول می گوییم «الله ولی الذین آمنوا»، بعد از آن: «یخرجهم من الظلمات الی النور»؛ یعنی اوّل «تحقق ولایت الله» و سپس «خروج از ظلمت به سوی نور». ولایت کشتی ای است که انسان باید سوار شود و این کشتی حرکت کند و بعد از آن، حرکت از ظلمت به نور انجام می شود. میزان خروج از ظلمت به سوی نور، به اندازۀ مقدار مسیری است که انسان به وسیلة کشتی طی می کند، نه آن مقداری که با پای خودش حرکت می‏کند. اوّلین کار، مستقر شدن در کشتی ولایت است، بعد خود کشتی انسان را از ظلمت به سوی نور می برد. مسافت بین ظلمت و نور، با «عمل» انسان طی نمی شود. بلکه با «ولایتی» که انسان در آن قرار دارد، طی می شود؛ به ولایتش بستگی دارد. پس نقش این اعمال و رفتار و نماز و اینها چیست؟! اینها جزء دستورات حضور در کشتی است. می‎گویند تو اگر نماز نخواندی، اِخراجت می‎کنیم. پس نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، جزء مقدمات و است؛ نه راهی برای طی مسیر ظلمت به نور. طی مسافت، فقط به وسیله ولایت است. یعنی این طور نیست که هر کسی بیشتر نماز خواند، مسافت بیشتری را از ظلمت به سوی نور طی می کند. اصلاً طی مسافت به وسیله عمل انسان انجام نمی‏شود. اصلاً خود انسان، خودش را خارج نمی کند از ظلمات به سوی نور. آیه می‏گوید: «الله»، خارجت می‏کند. «تو» مُخرِج نیستی؛ «خدا» مُخرِج است. خدا با «سازمان ولایت»، این مسأله اخراج را صورت می‎دهد. @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 در شب و روز جمعه و جهت عرض ارادت خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه نثار روح مطهر امام خمینی(ره) و شهدای انقلاب اسلامی صلوات و قرائت فاتحه ای را اهدا کنیم و ارواح همۀ مومنین و مومنات بخصوص "آیت الله حائری شیرازی" را نیز در ثواب آن شریک نماییم.🔸 @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸«جمهوری اسلامی»، از باب «عدم مخالفت قطعیه» است نه «موافقت قطعیه»🔸 خدا ما را از حکومت شاهنشاهی که با اسلام بود، نجات داد و آورد در جمهوری اسلامی که مخالفت قطعیه با اسلام نمی‌کند، اما هم نمی‌کند! «حکومت اسلامی»، موافقت قطعیه است! «جمهوری اسلامی»، مخالفت قطعیه با اسلام نمی کند اما موافقت قطعیه هم زورش نمی رسد، رسالتش در همین حد است. موافقت قطعیه با اسلام، در حکومت اسلامی، دولت اسلامی و تمدن اسلامی محقق می شود. بعضی ها در «جمهوری اسلامی» دنبال «تمدن اسلامی» هستند! اشتباه می کنند. هی داد و بیداد می کنند و می گویند اسلام رفت و چطور شد و چطور شد. نخیر، «جمهوری اسلامی» نسبت به «حکومت شاهنشاهی»، بهشت است، جمهوری اسلامی «اَعراف» است، یعنی بین «جهنم» حکومت شاهنشاهی و «بهشت» تمدن اسلامی، این اَعراف است و در وسط قرار دارد. همین روز هایی که الآن داریم، دوره شاه آرزوی یک ساعتش را می کردیم! فرق بین «موافقت قطعیه» و «عدم مخالفت قطعیه» چیست؟ مثالی برایتان می‌زنم: ده تا لیوان داریم که یکی از آنها نجس است. من نمی‌دانم کدامش نجس است. «عدم مخالفت قطعیه» به این است که یک لیوانش را کنار بگذاری و بقیه اش (نه تای دیگر) را مصرف کنی. چرا مخالفت قطعیه نکرده ای؟ چون نمی‌توانی قسم بخوری که این لیوانی که مصرف کردی، قطعاً نجس بوده است. جمهوری اسلامی، این است. یقین به مخالفت با اسلام نداری. حکومت اسلامی، موافقت قطعیه با اسلام است. در حکومت اسلامی باید از همه اش اجتناب کنی. ده تا سیم است. در یکی‌اش برق است. تو می‌توانی یکی‌اش را بگذاری کنار و به بقیه دست بزنی؟ حکومت اسلامی این جوری است. دست به هیچ کدامش نمی‌توانی بزنی. ورع یعنی همین. @haerishirazi
نامرد نیستم.mp3
3.42M
🔊 کلیپ صوتی | آیت الله حائری شیرازی ❓سوال: در مواجهه با همسران فامیل و آشنایان، احساس می‌کنم که همسر خوبی را به لحاظ زیبایی یا سایر ویژگی ها انتخاب نکرده ام و لذا سرخورده می شوم و مدام خودم را سرزنش می‌کنم که چرا در انتخاب خود عجله کرده ام. راهکار حضرت عالی در این زمینه چیست؟ ✅ پاسخ آیت الله حائری شیرازی را بشنوید ... @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸به بازجو گفتم الان نوبت بچه داری من است! / باید تداخل وظایف و تکالیف را پذیرفت🔸 رسول اکرم (ص) نماز می خواند در حالیکه در بغل او فرزند دخترش امامه بود. وقتی می ایستاد، بچه را بغل می گرفت و وقتی به سجده می رفت بچه را زمین می گذاشت و نماز جماعتش را با بچه داری تمام می کرد! این معنایش این است که مسائل و وظایف، گاهی با هم تداخل می کند. انسان بایستی وظائفی که به عهده اش هست را انجام بدهد. ما اگر بخواهیم بچه ها را حذف کنیم باید ازدواج نکنیم و اگر بخواهید ازداواج نکنید باید بپذیرید که نسلی که رفت نسل دیگری نباشد که جای آنها را بگیرد، جای سوخته ها را چیزی نباشد سبز کند. اگر آن را نمی پذیری باید همسر بگزینی؛ اگر همسر را می گزینی باید قسمتی از بچه داری را تحمل کنی. یعنی سهم داری. من حتی با بچه اولم که از این کوچکتر بود، یک بازجویی مفصل در ساواک رشت پس دادم و هرچه کردند که بچه را از من دور کنند [نتوانستند]. من گفتم: الان نوبت بچه داری من است. اگر می خواهید بازجویی کنید، من با این بچه هستم. @haerishirazi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 در شب و روز جمعه و جهت عرض ارادت خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه نثار روح مطهر امام خمینی(ره) و شهدای انقلاب اسلامی صلوات و قرائت فاتحه ای را اهدا کنیم و ارواح همۀ مومنین و مومنات بخصوص "آیت الله حائری شیرازی" را نیز در ثواب آن شریک نماییم.🔸 @haerishirazi
سعادت چیست و سعادتمند کیست.mp3
7.51M
🔊 کلیپ صوتی | آیت الله حائری شیرازی ❓سوال: سعادت چیست و سعادتمند کیست؟ ✅ پاسخ آیت الله حائری شیرازی را بشنوید ... @haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸سبک تفسیر ابن عربی، تفسیر به رأی نیست/ داستان های قرآن، داستان «انسان» هستند🔸 راه آموزش قرآن اين است که انسان، کلّ جريان انسانیت را در يک داستان قرآن مطالعه کند. اگر هر کس اين چنين به قرآن نگاه کند قرآن براي او هدايت کننده است. محی الدین عربی مسائل را در ارتباط با «عقل» و «نفس» می بیند. از این جهت در ذیل آیه ی «قالَ یا بُنَیَّ إِنِّی أَرى‌ فِی الْمَنامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ ...» می گوید: : «اذ قال ابراهیم العقل لاسماعیل النفس». این تفسیر کسی است که انسان را با حدود قرآنی می‌شناسد. مرحوم شهید مطهری می گوید: این، «تفسیر به رأی» است. تأویل است. نه! در این مورد، حق با محی الدین است. بیخود نیست امام در نامه به گورباچف اسم محی الدین را می برد. دیدید حضرت امام در تفسیری که می‌فرمود، در همان جلسۀ اول از محی‌الدین عربی یاد کرد؟ امام هرجا نگاه کنید همه ی تکیه اش بر اسلام و انسان بود. [همیشه] می گفت: اسلامی، انسانی. همیشه بین این دو عطف می کرد. محی الدین هم در مسائل همهاش روی «انسان» تکیه می کند که انسان این است، انسان آن است. اگر انسان بتواند دقیق بفهمد که قران دربارۀ «خصوصیات انسان» صحبت می کند، آن وقت می بیند که چه قدر مطالب قرآن پربار میشود! چه قدر مطالب، عام می شود! چقد خود انسان در فهم مسائل اسلامی از زندان این تعلقات درمی آید! [اینکه قرآن این قصه ها را بیان می کند،] بهانهاش است. به این بهانه می خواهد «انسان» را شرح بدهد و چیزی دربارة «انسان» بگوید. این نه تفسیر به رأی است، نه تفسیر بمالا یرضی صاحبه است و نه انحراف در مسئله است. فقط این است که انسان التفات پیدا کند به ایماها و اشارههای قرآن. قصه های قرآن، قصه همه انسان ها در تمام زمان ها و در تمام مکان هاست. از دید محی الدین، هدف قرآن، قصه و «اساطیر اولین» نیست. هدف قرآن، تذکره و بیدار کردن است. سعدی مثل محی الدین است. چه زیبا بیان می کند: ما کشته نفسیم و بس آوخ که برآید از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم محی الدین، مسئله را در «انسان» می بیند و این دیدگاه صحیحی است. یعنی وقتی ابراهیم مطرح می شود، در واقع همه انسان ها مطرح می شوند و ابراهیم، مظهر عقل و فطرت انسانی است. ایشان در آیه ی «إذ قال ابراهیم» تفسیر می‌کند به: «اذ قال ابراهیم العقل لاسماعیل النفس». آیه، دربارۀ آنچه ابراهیم کرده است صحبت می‌کند؛ اما ایشان این‌گونه معنی می‌کند که ابراهیمِ عقل به اسماعیلِ نفس گفت: من تو را ذبح می‌کنم. اسماعیل گفت: پدر، انجام بده آنچه به آن مأموری، من را از صابران خواهی یافت. لطافت کار محی‌الدین اینجاست که می‌گوید مردم فکر می‌کنند که ابراهیم فرزند خودش را سر می‌برد و می‌دانید که خدای تعالی قبل از اینکه فرزند را ذبح کند، به او گفت: ابراهیم، مأموریتت را انجام دادی و از ذبح اسماعیل معاف شدی. محی‌الدین می‌گوید: ذبح صورت گرفت اما شما نفهمیدید؛ چون در آیه می‌گوید: وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا ما ندا کردیم به ابراهیم، ابراهیم آن رؤیا و مأموریت را تصدیق کرد و انجام شد. ابراهیم در خواب دیده بود که فرزندش را ذبح می‌کند، درصورتی‌که دستور یافت کار را متوقف کند و اگر کار متوقف شده باشد، ذبحی صورت نگرفته است [و رؤیای او هم تصدیق نشده]. محی‌الدین می‌گوید: ذبحی صورت گرفت و شما نفهمیدید! آن چیزی که بنا بود ذبح شود، ذبح شد و آن تعلقاتش بوده است. قرار نبود که خون اسماعیل ریخته شود؛ بلکه بنا بود ابراهیم «آزاد» شود. هدف این بود که ابراهیم با اطاعتی که از فرمان الهی می‌کند، از تمام علاقه‌ها و تعلقات خود که در اسماعیل تبلور پیدا کرده بود، آزاد شود. قرآن درست می‌گوید که گفت:...قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا : ذبح انجام شد. ذبح این بود که ابراهیم تعلقات خود را ذبح کند و کرد. وقتی ابراهیم کارد را بر گلوی اسماعیل می‌کشد، کارد را بر تمام روابط خود با اسماعیل می‌کشد؛ کارد را بر تعلقات خودش می‌کشد. ازاین‌جهت قرآن این‌گونه بیان می‌کند: فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ: وقتی «هر دو»، هم پدر و هم پسر تسلیم شدند ... می‌گوید: شما فکر کردید ما گفتیم بکش و بعد دلمان نیامد و گفتیم نکش و کار را نیمه‌تمام رها کردیم؟ دستوری دادیم و آن امر را انجام‌نشده نسخ کردیم؟ شما متوجه نشدید آنچه بنا بود کشته شود، کشته شد. ابراهیم آزاد شد. اسماعیل از تعلق به خود آزاد شد. ابراهیم از تعلق به اسماعیل آزاد شد. ازاین‌جهت در «اذ قال ابراهیم لاسماعیل» می‌گوید: «اذ قال ابراهیم العقل لاسماعیل النفس...» که اسماعیل جنبۀ تعلقی ابراهیم است. آنکه یک مقدار انسان را شناخته است، وقتی می‌خواهد آیات را تفسیر کند، متوجه این لطافت‌ها می‌شود؛ یعنی قرآن برای این فرد مزۀ دیگری دارد، معنی دیگر و رسایی دیگری دارد. @haerishirazi
🔸و همچنین بر شما !!🔸 📝 حجه الاسلام محمد انجوی نژاد از آیت الله حائری شیرازی به مناسبت عید سعید قربان خاطره ای از مرحوم آیت الله حائری شیرازی دارم که مناسب است: عید قربان سال 90 بود. به شوخی برای دوستان پیامکی با این عبارت آماده کردم: عید قربان را به شما و بقیه گوسفندان عالم تسلیت عرض می کنم!! در حال ارسال بودم. رسیدم به اسم حائری. به نیّتِ علی حائری_فرزند آیت الله_ ارسال کردم و تا ارسال شد، دیدم برای موبایل خود آیت الله حائری فرستادم !!!! لحظه ای قفل کردم. عرق روی پیشانیم نشست. دستم داشت می لرزید. بعدش فکر کردم که خب ایشان پیامک نمی خوانند، خوب است زنگ بزنم به علی و بگویم: من این اشتباه را کردم بدو برو گوشی بابا را بردار پاکش کن! خوشحال شدم از این فکرِ بکر، تا آمدم شماره بگیرم دیدم پیامک آمد از خود آقا! جواب داده بودند: و همچنین بر شما! خدا درجاتشان را متعالی کند. هیچ وقت به رویم نیاوردند! منبع: (کانال رهپویان وصال) @haerishirazi