نکات و تمثیلات آیت الله حائری شیرازی
هدایت شده از محمد استوار میمندی
🔰 آزمون ولایت پذیری۳
✍ یکی از خاطراتی که مرحوم آیت الله حائری شیرازی به آن علاقمند بود و مکرر آن را نقل می کرد خاطره ای از مقام معظم رهبری بود که هم در خطبه های نماز جمعه و هم در مناسبت های دیگر آن را بازگو می کرد.
ایشان می فرمود اواخر ریاست جمهوری مقام معظم رهبری از ایشان سوال کردم که بعد از پایان دوره ریاست جمهوری چه می کنید؟ ایشان در پاسخ فرمود: «دوست دارم به قم بازگردم و به فعالیت های علمی و حوزوی خود مشغول بشوم اما هر فرمانی امام دادند تابع آن هستم اگر امام امر کند که به عنوان مسئول عقیدتی سیاسی ژاندارمری یکی از روستاهای دور افتاده سیستان و بلوچستان بروم با کمال میل حاضرم که به آنجا بروم».
✅ یکی از اساتید حوزه چند روز پس از وفات آیت الله حائری شیرازی«ره» حکایتی را برای من نقل کرد. آن خاطره این بود که یک روز که به دیدار مرحوم آقای حائری شیرازی رفته بودم ایشان برای من تعریف کرد که به مقام معظم رهبری عرض کرده ام: «آقا من جوراب شما هستم هر وقت خواستید عوضش کنید» – مرحوم آقای حائری استاد فنّ تمثیل بود- و حضرت آقا در پاسخ فرموده بود: «شما عمامه ما و زینت ما هستید».
💐سایه مقام معظم رهبری مستدام و روح آیت الله حائری شیرازی شاد باد.
https://eitaa.com/ostovarmeymandi
📢 سه اثر جدید از آیت الله حائری شیرازی رضوان الله علیه، در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شد.
سه اثر جدید با نامهای «تربیت دینی کودک»، «تفکر» و «تحجرگرایی» از سلسه کتابهای «حکمت ناب» آیت الله حائری شیرازی در غرفه نشر معارف واقع در نمایشگاه کتاب عرضه میگردد.
@haerishirazi
پرسش و پاسخ تربیتی با مرحوم آیتالله حائری شیرازی (۱)
پرسش: مقصود از روایاتی که میگویند کودک تا هفت سال سرور و آقاست، چیست؟
پاسخ: بچه وقتی به دنیا میآید، این عالم برایش تازگی دارد، دوست و دشمنش را تشخیص نمیدهد و افرادی را میبیند که همه چیز دارند، اما خودش چیزی ندارد! به کمترین مسئلهای ممکن است بدبین شود یا بترسد و وحشت کند.
بچه خیال میکند دیگران میخواهند با او دیکتاتوری کنند! بزرگترها باید به او بفهمانند که دوست و خیرخواهش هستند و امر و نهیی که به بچههای هشت، نه ساله میکنند، با او نکنند و یا در صورت امر و نهی، رفتارشان بهگونهای نباشد که به او بربخورد.
توجه به جنبه فطرت و طبیعت
بچهها در این سنین، دو جنبه دارند: جنبه فطرت و طبیعت، جنبه طبیعت اهل معامله است، زیرا بچه تا جو وحشت میبیند، طبیعتش را مأمور مقابله میکند و فطرتش مستتر میشود.
وقتی طبیعت همهکاره شود، منافق و زورگو میشود. این طبیعت همان جهل انسان است و ۷۰ صفت جهل فرصت پیدا کرده و زمام داری میکنند.
در این شرایط، بچه آتشی به پا میکند، چون فطرتش اهل خواهش نیست و از بزرگمنشی خاصی برخوردار است؛ هر جا ببیند رعایت حالش نمیشود، قهر میکند!
اینکه پدر و مادر بچه را سرور خودشان بدانند، (الولد امیر سبع سنین)، به این دلیل است که فطرت ناز نکند، چون اگر قهر کند، طبیعت فرصت پیدا میکند، اما وقتی با احترام، شخصیت دادن و محبت کردن پیش بروند، اعتمادش جلب میشود.
جمعبندی
وقتی بچه احساس عزت و اقتدارکند، اعتماد میکند و زمانی که اعتماد کند، فطرت حاکم میشود و طبیعت به سایه میرود. اگر در هفت سال ابتدایی فطرت بستر مناسبی برای مدیریت پیدا کند، در هفت سال دوم، به دلیل اعتمادی که به محیطش دارد، هیچ کاری پیش خود انجام نمیدهد و برای همه کارها حس پرسش گری دارد.
@haerishirazi
پرسش و پاسخ تربیتی با مرحوم آیتالله حائری شیرازی
سؤال: نحوه تعامل با فرزندانی که با داد و فریاد میخواهند به مقصود خود برسند، چگونه باید باشد؟
جواب: وقتی بچه با داد و فریاد درخواستی داشته باشد، پدر و مادر با او همکاری نکنند چون اگر به این نتیجه برسد که کلید درِ بسته شده، داد و بیداد است، شیوهای غلط در او نهادینه خواهد شد.
پدر و مادر زمانی به درخواست کودک ترتیب اثر دهند که با حرف منطقی پیش بیاد تا بفهمد آنچیزی که میتواند این قفل را بازکند، منطق است نه احساسات!
@haerishirazi
✅علی (ع) میفرماید: « فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَیحَانَةٌ، لَیسَتْ بِقَهْرَمَانَة». زن که خدمتکار نیست زن گل است.
مرد وقتی در خانه کار بکند مثل جهاد است کمک زنش ظرف بشوید، خیاطی بکند، بچه داری بکند، جارو بکند. هیچکدام از اینها خروج از شئون خودش نیست که مکروه باشد، بلکه عمل به وظائف شرعیه است و ممدوح است. زن هم که در خانه کار میکند،ثواب بزرگی به او میدهند. نمیگویند وظیفه است.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸به بازجو گفتم الان نوبت بچه داری من است! / باید تداخل وظایف و تکالیف را پذیرفت🔸
رسول اکرم (ص) نماز می خواند در حالیکه در بغل او فرزند دخترش امامه بود. وقتی می ایستاد، بچه را بغل می گرفت و وقتی به سجده می رفت بچه را زمین می گذاشت و نماز جماعتش را با بچه داری تمام می کرد!
این معنایش این است که مسائل و وظایف، گاهی با هم تداخل می کند. انسان بایستی وظائفی که به عهده اش هست را انجام بدهد. ما اگر بخواهیم بچه ها را حذف کنیم باید ازدواج نکنیم و اگر بخواهید ازداواج نکنید باید بپذیرید که نسلی که رفت نسل دیگری نباشد که جای آنها را بگیرد، جای سوخته ها را چیزی نباشد سبز کند. اگر آن را نمی پذیری باید همسر بگزینی؛ اگر همسر را می گزینی باید قسمتی از بچه داری را تحمل کنی. یعنی سهم داری. من حتی با بچه اولم که از این کوچکتر بود، یک بازجویی مفصل در ساواک رشت پس دادم و هرچه کردند که بچه را از من دور کنند [نتوانستند]. من گفتم: الان نوبت بچه داری من است. اگر می خواهید بازجویی کنید، من با این بچه هستم.
@haerishirazi
هر کوهی دامنهای دارد، قلهای دارد. ارتفاع محرم و صفر در دهه عاشوراست، همانطوری که وقتی از قله کوه نقشه شهر و جایگاه هر چیزی را در زیر پای خودتان میبینید در قله عاشورا هم خط و خطوطها را میبینید و میشناسید. همانطور که اگر خواستید آبادی را ببینید باید از بلندی ببینید، اگر هم خواستید جریانات فکری، انحرافی، حق و باطل را مشاهده بکنید، باید از ارتفاع عاشورا به صحنه نگاه کنید. این مردمی که حق را شناختند، از قله عاشورا به جریانات نگاه کردند و حق را از باطل تمییز دادند.
جنگ در عاشورا بین دو گروه نمازگزار بود، هر دو روزه گیر، هر دو اهل حج و جهاد. وقتی ابن سعد میخواست، کار را یکسره کند این جمله را گفت: «يَا خَيْلَ اَللَّهِ اِرْکبِي وَ أَبْشِرِي» . ای سواران خدا سوار شوید! مژده باد شمارا به بهشت! یعنی بکشید حسین بن علی و یارانش را، بهشتی میشوید، آنها هم شمارا بکشند بهشتی میشوید.
از این بلندی عاشورا نگاه کن که امام زمان را مسلمان ندانند. کار به کجا رسیده است، چرا نماز اینها را به این روز نشانده است که به قاتل امام زمان بگویند: «خیل الله» و بگویند: «الی الجنه ابشری». بکشید که به بهشت میروید و کشته شوید به بهشت میروید و به امام زمان ویارانشان بگویند مسلمان نیستند و پیکر آنها را دفن نکنند.
دفن مسلمان واجب است. دفن غیرمسلمان واجب نیست. نماز آنها را به این روز نشانده است. روزه آنها را به این روز نشانده است. زکات آنها را به این روز نشانده است، حج، جهاد، امربهمعروف، نهی از منکر، مجموعه فروع دینشان، از آنها چنین موجوداتی ساخته است.
آیت الله #حائری_شیرازی
@haerishirazi
خداوند، همة فرمانهایش را در یک کلمه خلاصه کرده:
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» بگویید جز او خدایی نیست تا رستگار بشوید.
این جمله یعنی چه؟ حداقل معنای این جمله این است که من خدا نیستم.
شما میگویید مگر کسی ادعا میکند که من خدا هستم؟ نه؛ اما اگر میگوید من خدای خودم نیستم، پس من اختیاردار خودم نیستم و مالک و صاحب دارم. خودم امانتی به دست خودم هستم.
زبان و دستانم، ملک اوست. باید هر لحظه دقت داشته باشم که مالکم گفته است این جمله را بگویم یا نگویم؟ میخواهم نگاه کنم، بگویم مالکم گفته از چشمانت این استفاده را بکن یا این استفاده را نکن. این میشود لا إله الا الله.
«قولوا لا اله الّا اللّه تفلحوا» یعنی انسان بگوید هیچ کس جز حقتعالی خدا نیست و اول از همه، خودم خدا نیستم. از این جهت میگویم، چشمان و دستانم مال من نیستند، اموالم مال من نیستند.
در این حالت انسان پیش خود میگوید اموالی که دست من است، امانت اوست به دست من. وقتی انسان مال کسی را در راهی که او گفته خرج میکند که زورش نمیآید، ملک خودش را در راه خودش خرج کند.
حسین بن علی در عاشورا، عملش میگفت «لا اله الّا اللّه». صبرش میگفت «لا اله الّا اللّه». رفتار و اخلاقش میگفت «لا اله الّا اللّه».
نماز و روزه جزء «لا اله الّا اللّه» است. حال اگر پرسیده شود که روزه گرفتن چه ربطی به «لا اله الّا اللّه» دارد؟ باید گفت که انسان روزه را به امر که میگیرد؟ پاسخ، امر خداوند است. این همان «قولوا لا اله الّا اللّه» است. روزه مستحب میخواهی بگیری، پدرت راضی نمیشود. روزه مستحب را میخوری، این همان «لا اله الّا اللّه» است.
خدا میگوید: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ».نور الهی است که آسمان و زمین را روشن کرده است. پس کسی که عالم را روشن ببیند با نور خدا آشنا شده است و باید نور خدا را در خودش هم ببیند؛ چون خود انسان هم جزء آسمان و زمین است.
وقتی میگویی: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، خود انسان نباید از قلم بیفتد و اگر انسان بخواهد خدا را ببیند، با آن نوری که در خودش هست باید خدا را ببیند، چون نزدیکترین جا به انسان خود انسان است. اگر کسی خدا را در خودش دید چه حالتی پیدا میکند؟ آیا ادعای خدایی میکند که خدا را در خودش دیده است، یا استغفار میکند؟ استغفار میکند. چون میگوید من در محضر خدا چه کردهام، وقتی خدا را در خودش میبیند در مقابل دشمنان خدا احساس ناتوانی نمیکند؛ در مقابل دوستان خدا اظهار خودنمایی نمیکند. مشکل انسان این است که خودش را قبول دارد و میگوید من کسی هستم و چیزی هستم.
همه بدبختیها از همین جا شروع میشود که انسان خودش را چیزی بداند. زمانی خدا را در خودش میبیند که خودش را چیزی نداند. اگر خودش را دید، او را نمیبیند؛ اما اگر او را دید، خودش را نمیبیند و این راهی است که قرار دادهاند برای انسان که ببیند هرچه هست در عالم، آثار خداست، مالکش خداست، ولیاش خداست.
آیت الله #حائری_شیرازی
@haerishirazi
حسینابنعلی (ع) در عاشورا تابلوی کاملی از انسان ارائه داد. شهدای کربلا انساناند. ریشهی آنچه میکنند در انسانیتشان نهفته است. اشقیاء کربلا هم انساناند. ریشهی آن شرارتی را هم که میکنند در خلقت آنها است.
جهل و عقل؛ آنچه اشقیاء کربلا انجام دادند همهی جهل نبود. جهل دایرهاش وسیعتر است. آنچه را هم که شهدای کربلا نشان دادند همه فطرت انسانی نبود. قسمت از این فطرت انسانی بود. پس در حقیقت مجموعهی اشقیاء و شهدا تابلوی انساناند. همان چیزی که اشقیای کربلا با آن تحریک میشدند که شرارتهایشان را انجام بدهند در من و جنابعالی هم هست؛ که آن، جهلمان است؛ و همان چیزی که از شهدای کربلا را در آن ایثارگریها موفق کرد نور آنها بود. فطرت آنها بود. این در ما هم هست؛ یعنی انسان هم حاوی اشقیاء کربلا است و هم حاوی شهدای کربلا است.
پس بحث کربلا بحث انسان مطرح است. نه اینکه یک قصهای و یک تاریخی در گذشته. قصهی همینالان و همین ساعت ما است؛ یعنی کربلا در وجود ما است. جنگ عاشورا از درون ما به بیرون سرزده. آنچه در درون انسانها بود در جریان کربلا رونمایی شد. عاشورا روز رو نمایی عقل و جهل انسان است.
این مقدماتی هم که پیش آمد تا حضرت بچهها و خانوادهاش را بیاورد، برای این است که اشقیاء فرصتی داشته باشند که جهل خودشون را کامل ارائه بدهند نه ناقص و این مشکلات و دشواریها که برای شهدای کربلا پیش آمد برای این بود که شهدای کربلا نور خودشان، باطن خودشان، عقل خودشان، معرفت خودشان را بروز بدهند؛ نه ناقص.
ببینید حضرت چه جور کار کرده است؛ یعنی علت این که جهل با تمام وجود وارد شده است در صحنهی کربلا این است که عقل با تمام وجود وارد صحنه شده است. ببینید من مثال ساده ای برایتان بزنم. تیم فوتبال پیروزی و استقلال یک روزی که مثلا میخواهند یا این برنده نهایی لیگ باشد یا آن برنده، هر کدام با تمام وجود میآیند. چون یکی با تمام وجود میآید آن دیگری نمی تواند با تمام وجود نیاید.
🔹خدا رحمت کند مادرم را.
یکی از راههای تربیتی وی این بود که هرگاه از ما خلافی میدید، دیگر کار به ما نمیداد و نمیگذاشت در خانه کار کنیم؛ یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب میکرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند میساخت.
امروزه بسیاری از ما دقیقاً بالعکس عمل میکنیم؛ یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وا میداریم یا اگر اذیت کرد، کار او را دو برابر میکنیم.
در نتیجه، چنین بچهای کار را تنبیه تلقی میکند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی میکردیم!
@haerishirazi
🔹خدا رحمت کند مادرم را.
یکی از راههای تربیتی وی این بود که هرگاه از ما خلافی میدید، دیگر کار به ما نمیداد و نمیگذاشت در خانه کار کنیم؛ یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب میکرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند میساخت.
امروزه بسیاری از ما دقیقاً بالعکس عمل میکنیم؛ یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وا میداریم یا اگر اذیت کرد، کار او را دو برابر میکنیم.
در نتیجه، چنین بچهای کار را تنبیه تلقی میکند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی میکردیم!
@haerishirazi
عاشوراى حسين(ع) الگوى جنگ هشت سالهى ما بود. امام اين جنگ را نعمت خدا عنوان فرمود. جنگ براى ما بزرگترين فاجعه بود اما وقتى بر بزرگترين فاجعه صبر كنند، زيباترين مىشود. «ما رأ یت الا جمیلا» جنگ، معرف ما در عالم شد. همان غبارزدايى كه عاشورا از درخشش نور اهلبيت كرد، جنگ هم با انقلاب ما كرد. جنگ، معرف ضعف ابرقدرتها و قدرت دين، زشتى، سوءنيت و شقى بودن آنها و معرف اقتدار اسلام شد. امام فرمود:«ما درصدد آزاد كردن انرژى متراكم عالم اسلام هستيم». اين انرژى متراكم را چگونه مىخواهند آزاد كنند؟ با عاشورا.
@haerishirazi
🔹آیت الله حائری شیرازی:
گل با همه گلبرگها زیباست، نه پرپر
از زینب کبری(س) در موقع اسارت سؤال شد که این حادثه را چطور دیدی؟
جواب داد: به خدا همه چیز زیبا بود.
او همه چیز را کنار هم میبیند.
شما اگر یک مجموعه زیبا را برش برش کنید و آن را تکهتکه نگاه کنید، زیبا نیست.
یک گل، وقتی همه اجزایش را با هم میبینیم، زیباست ولی پرپر شدهی آن ناراحتکننده است.
حضرت زینب(س) میگوید، من همه چیز را کنار هم گذاشتم و کلّ تصویر را میبینم که میگویم، زیباست.
آن بزرگوار از چه زاویهای نگاه میکند به صحنه عاشورا که زیبایی میبیند؟
قطعا از زاویهای بالاتر از زمان حال است، .
مثل هواپیمای نقشهبرداری که یک زاویه دید کلّی بهدست میدهد.
هیچ کس با نگاه یا لمس یک نوار کاست نمی تواند بفهمد که آن نوار پر است یا خالی، و اگر پر است چه چیزی در آن ضبط شده است.
ظاهر نوار کاست هیچ نشانه ای به ما نمی دهد، مگر این که در دستگاه ضبط صوت قرار داده شود.
قیامت دستگاه ضبط صوتی است که در آن، نطق اعضاء و جوارح آشکار خواهد شد. ظاهر انسان ها، مانند نوارها شبیه یکدیگر است، تنها یک دستگاه خدایی مانند قیامت است که با آن می توان از درون انسان ها پرده برداشت.
@haerishirazi