#سواد_قرآنی
سخنی کوتاه با جامعه مومنین در این ایام پر تنش جمهوری اسلامی:
از اذیت تا حجامت با صداقت
طبیعی است که جامعه اسلامی مریض میشود «آلوده» به نفاق میشود و باید از آن «پالوده» شود. نفاق، عدم صدق است. کسی که ایمان آورده و اظهار به باور دینی میکند، باید اثبات کند چقدر راست میگوید. خدا برای سنجش کیفیت ایمان، قلب مومن را زیر و رو میکند، آن قدر به هم میریزد تا خودش را و آن چه واقعا هست بیرون بریزد. قلبی که از چنان طوفانها و زلزلههایی به سلامت عبور کند، آن قلب صادق است و میشود روی آن حساب کرد: مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا.[۱]
شاید ما مومنین در این ایام پر تنش در جمهوری اسلامی، در حال تجربه چنان وضعیتی باشیم. آن قدر حوادث و فجایع و پیامدهای آنها بزرگ و به هم پیوسته بودهاند که نفَسها را گرفتهاند. این شرایط، وضعیت ابتلاء است.[۲] بیرون آمدن از وضعیت ابتلاء یک شرط دارد: صبر بر بلاء و حفظ ایمان و باور به وعدههای الهی.[۳] تدبر در سوره احزاب که به تعبیری میشود گفت سوره صدق است در این شرایط بسیار راهگشا است.
در این سوره، صحنه ابتلاء مومنین به بیان در آمده است. صحنهای مملو از معاشقه بین مومن و خدایش که هر چه از دوست رسد نیکوست. البته در این بارگاه طوفانی عشق بین مومنین و خدای خویش، منافقین هستند که مذبذب و لرزان گاه به پیش و گاه به پس[۴] حیرانند و البته در حفظ ظاهر هم کم نمیگذارند و حتی مومنین را به خویش فرامیخوانند. بیمایگان و نامردهایی که فقط بلدند در ارادهها سستی ایجاد کنند، مُعَوِّق هستند یعنی به تعویق و انصراف میاندازند؛ تا بانگ جنگ و جهاد و مقاومت برخاسته میشود زبانهای کثیف و حرّاف خود را در دهان به ولوله میاندازند که آهای! به سوی ما بیایید.[۵] و سادهلوح آنانی که به اینان میگروند. در چنان وضعیت ابتلائی، جامعه ایمانی باید دردها و التهابات ناشی از #حجامت_نظام را تحمل کند تا از آن آلودگیها پالوده شود. مومنین باید صبر کنند صبر فعال، و به «سراج منیر» و چراغ تابان ولایت نظر ثابت کنند تا راه را گم نکنند.[۶] و از کفار و منافقین اطاعت نکنند.[۷] سوره احزاب در مدینه نازل شده در شرایطی که حکومت دینی شکل گرفته است. بنابراین خدا نام منافقین را هم کنار کفار ذکر کرده است. کفاری که نتوانستهاند جلوی تشکیل حکومت دینی را بگیرند، هر چه جنگ به او تحمیل کردهاند باز هم نتوانستهاند آن را فروبپاشند حالا تنها امیدشان #منافقین_داخلی هستند. منافقین راههای مختلفی برای به هم زدن تعادل جامعه دینی دارند. یکی از این راهها که در این سوره به آن تاکید شده «اذیت» است.
منافقین به دنبال اذیت مومنین هستند.[۸] اذیت کردن یکی از ویژگیهای منافقین است. از هر فرصتی استفاده میکنند تا نیش و کنایهای به مومنین بزند. این نوع رفتار چقدر در فضای رسانهای و بین برخی مسئولین و فعالین سیاسی وجود دارد؟ البته مومنین باید آن قدر دقیق و تمیز کار کنند (مانند آن چه امام خامنهای در کار تمیز فرهنگی تاکید کردند) که هیچ گزکی به منافقین ندهند. مومن نباید کاری کند که آبرویش برود. باید قولش، قول سدید باشد.[۹] چون منافقین حتی کارهای نکرده مومنین را هم دستاویز اذیت کردن قرار میدهند و آنها را پاسخگو میکنند.[۱۰] متخصصین و صاحب نظران نظامی میدانند و برخی هم اذعان کردهاند که بسیاری از اتفاقات افتاده در فاجعه سقوط #هواپیمای_اکراینی ربطی به حوزه مسئولیتی سردار حاجی زاده نداشته است. اما ایشان بنا به مصالحی تقصیر «همه چیز» را به گردن خود گرفت. در این شرایط برخی مسئولین معلوم الحال با علم به این موضوع، کنایههای خود را به سپاه و ایشان انداخته و تکهپراکنی میکنند. اینها همان منافقینی هستند که به تعبیر این سوره منتظر هستند تا کارهای کرده و نکرده مومنین را دستاویز اذیت کردن خود قرار دهند. اینجاست که نمیشود با این منافقین با مماشات و تعارف برخورد کرد. اینها نفهمها، خائنان و کینهورزانی هستند که از کفار بدترند. کوچکترین کار در برابر آنها این است که خدا فرمود:
ادامه در پست بعدی...
🖋✍مشق استراتژی | حسام الدین حائری زاده
@h_haerizadeh