eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
452 دنبال‌کننده
369 عکس
59 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح غزل ۳۰۵ حافظ❇️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در جبههٔ حق حمایتِ یکدله باد تا ختم بر این تقابل و غائله باد با رأی و حمایت از جلیلی قطعاََ پیروزی قاطعی در این مرحله باد
خدا کند که بیاید برون ز صندوق آرا چو نام پاک رئیسی، کسی به نام جلیلی به سینه داغ نشسته ولی خدا برساند پس از صدای خداحافظی، سلام جلیلی میان مردم دانا نه سوءظن و نه شکی که هست مثل رئیسی، فقط مرام جلیلی چه سالهای زیادی که بود دولت سایه و حرف های رئیسی شده پیام جلیلی شنیده نه، همه دیدیم سالیان گذشته که بوده پاکی و اخلاص، در کلام جلیلی دوباره جمعه حمایت ز نام نامی ایران برای خاطر اهداف نا تمام جلیلی به امر رهبر فرزانه پای صندوق راییم به پاس خون رئیسی، به احترام جلیلی 🌹@omolbaninbahrami کانال شاعر ارزشی (ام.خزان)
💠اداره هنرهای ادبی؛ معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌کند: 🔰 محفل هفتگی شعر حوزه《مشارق》 شعرخوانی شاعران طلبه و نقد بررسی اشعار 🔴با حضور: استاد سید محمدجواد شرافت 🔹زمان: دوشنبه، ۱۱ تیرماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ 🔸مکان: قم، خیابان شهدا(صفاییه)، نبش کوچه ۱۷، معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی، سالن نمایش. 🔻لطفا به زمان برگزاری جلسه دقت کنید. @eshragh_adabi
🎯 آشنایی‌زدایی یا بیگانه‌سازی در ادبیات، «آشنایی‌زدایی» یا «بیگانه‌سازی» یا همان: To defamiliarize & to estrange یعنی اینکه دنیایی را که نزد مخاطب، متعارف و عادی به‌نظر می‌رسد را به دنیایی بیگانه، غریب و نا‌آشنا تبدیل کنیم و قابلیت از‌دست‌رفته‌ی خواننده برای دریافت نامتعارف (یعنی دریافت جدید) را برایش زنده کنیم و احساس تازه‌ای را در او به وجود آوریم. نمونه‌داستان کوتاه که حاوی آشنایی‌زدایی یا بیگانه‌سازی است: «شب در هتل» اثر زیگفرید لنتس و نمونه رمان برای آن، رمان «سرگذشت ندیمه» اثر مارگارت آتوود است. 🎯 تعاریف و مفاهیم مختلف آشنایی‌زدایی: ۱. آشنازدایی: با توجه به اینکه بسیاری از ادراکات ما به سبب تکرار دچار عادت شده(اتوماسیون) و آنقدر این ادراکات برای ما عادی شده است که گاهی متوجه حضور آن نمی شویم(مثل صدای شنیدن آوای پرندگان و یا صدای عبور آب در رودخانه و یا صدای پیچیدن باد در درختان، برای کسی که در جنگل زندگی می کند این صداها را بعد از مدتی متوجه نمی شود ولی برای یک تازه وارد به جنگل این صداها قابل فهم و شنیدن است) در مورد زبان نیز وضع به همین شکل است یعنی بسیاری از واژگان زبان به سبب استفاده فراوان تاثیر اولیه خود را از دست می دهند و برای ما عادی می شوند بطوری که دیگر باعث جلب توجه ما نمی شوند و در اینجا وظیفه ادبیات این است که با کمک روشهای مناسب، بار دیگر این واژگان را ارزشمند و قابل توجه گرداند. در حقیقت شاعر و یا نویسنده با دمیدن روح قدسی در کالبد مرده کلمات، جانی دوباره به آنها می دهد و به تعبیر استاد کدکنی"رستاخیر کلمات" ظهور می یابد. برای درک بهتر مفهوم آشنازدایی لطفا" به مثالهای زیر دقت بفرمایید: نفس ها ابر/دل ها خسته و غمگین/ درختان اسکلتهای بلورآجین (اخوان-زمستان) در این اتاق تهی پیکر/ انسان مه آلود/ نگاهت به حلقه کدام در آویخته ( سپهری- زندگی خوابها) خیزید و خز آرید که هنگام خزان است(منوچهری) ۲. آشنایی زدایی، جایی ست که شما از یک پدیده، نماد یا شخصیت متعارف که از او ویژگی یا رفتار خاصی انتظار می رود، تصویر یا رفتار متفاوت و گاه متضادی ارائه دهید. ۳. آشنایی‌زدایی یعنی کلمات،  اشیا و ... تعریف متفاوتی پیدا کنن و معنی اولی که به ذهن خواننده میاد کاربرد نداشته باشه. مثلاً وقتی می‌گه صداش انگار سمباده‌ای روی چوبه، صدای خش دار شخص رو می‌رسونه. یعنی از سمباده  آشنایی زدایی شده. ۴. اگر در متنی چیزهای شناخته شده و پیش پا افتاده، به شکل جدید و تازه‌ای درک بشود، به آن  «آشنایی‌زدایی» می‌گویند. آشنایی‌زدایی یعنی هر چیزی که به آن عادت کرده‌ایم و عادی شده را بهم بریزیم و از نو، جور تازه‌ای بسازیم. محتوا و مفهوم همان است، سوژه همان است، شکل و شیوه‌ی بیان عوض می‌شود؛ تازه و بدیع و جذاب می‌شود. آشنایی‌زدایی یعنی غریبه کردن مفاهیم آشنا و معمولی! @arayehha
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزل شمارهٔ ۳۰۶     اگر به کوی تو باشد مرا مجال وصول رسد به دولت وصلت نوای من به اصول قرار برده ز من آن دو سنبل رعنا فراغ برده ز من آن دو جادوی مکحول چو بر در تو من بینوای بی زر و زور به هیچ باب ندارم ره خروج و دخول کجا روم چه کنم چون شوم کجا جویم که گشته‌ام ز غم جور روزگار ملول چو شمع پیش تو من زندگی ز سر گیرم در آن نفس که به تیغ غمت شوم مقتول خرابتر ز دل من غم تو جای نیافت که ساخت در دل تنگم قرارگاه نزول چو از جواهر مهر تو صیقلی دارد بود ز زنگ حوادث هر آینه مصقول چه جرم کرده‌ام ای جان و دل به حضرت تو که طاعت من بیدل نمی‌شود مقبول به درد عشق بساز و خموش رو حافظ رموز عشق مکن فاش پیش اهل عقول @hafez_adabiyat
شرح غزل ۳۰۶❇️