eitaa logo
🌻حافظان وحی🌻
235 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
24.8هزار ویدیو
368 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ مقتل حضرت عباس علیه السلام از کتاب شریف"بحارالانوار" علامه مجلسی "رحمه الله" می‌نویسد: لَمَّا رَأى وَحدَتَهُ أتىٰ أخاهُ و قالَ يا أخي هَل مِن رُخصَةٍ؟ ▪️وقتی كه حضرت اباالفضل علیه السلام، تنهائى برادر را ديد، آمد خدمت امام حسین و عرضه داشت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟ فَبَكَىٰ الْحسينُ علیه السلامُ بُكاءً شَديداً  ▪️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد. ثُمَّ قالَ يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي ▪️بعد فرمود: اى برادر! تو علمدار منى، اگه تو شهيد بشوی لشكر من از هم می پاشد. فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِین. ▪️حضرت عباس علیه السلام عرضه داشت: سينه ام تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از اين منافقین خونخواهى كنم.  فَقَالَ الْحُسَيْنُ فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ ▪️امام حسين عليه السلام فرمود: پس مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.  فَذَهَبَ الْعَباسُ و وَعَّظَهُم و حَذَرَهُم فَلَم يَنْفَعهُم  ▪️اباالفضل العباس علیه السلام آمد و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد فَرَجَعَ إلىٰ أخيهِ فَأَخبَرَهُ ▪️عباس به سوى امام حسين مراجعت کرد و آن حضرت را آگاه نمود.  فَسَمِعَ الْأطفَالَ يُنادونَ الْعَطَشَ الْعَطَشَ ▪️ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!  فَرَكِبَ فَرَسَهُ و أَخَذَ رُمحَهُ و الْقِربَةَ و قَصَدَ نَحوَ الْفُراتِ ▪️حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.  فَأَحاطَ به أربَعَةُ آلافٍ مِمَّنْ كانوا مُوَكِّلينَ بِالْفُراتِ ▪️تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.  و رَمَوهُ بِالنِبالِ فَكَشَفَهُم ▪️او را تير باران کردند ولى او لشكر را شكافت . و قُتِلَ مِنهُم عَلىٰ ما رُوِيَ ثَمانينَ رَجُلاً حَتّىٰ دَخَلَ الْماءَ. ▪️و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.  فَلَمَّا أرادَ أنْ يَشرِبَ غُرفَةً مِنَ الْماءِ ذَكَرَ عَطَشَ الْحسينِ و أهلِ بَيتِهِ فَرَمَىٰ الْماءَ ▪️وقتى خواست مُشتى از آب بياشامد، بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.  و مَلَأَ الْقِربَةَ و حَمَلَها عَلىٰ كِتفِهِ الْأيمَنِ و تَوَجَّهَ نَحوَ الْخَيمَةِ ▪️پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و به دوش راست خود انداخت متوجه خيمه ها گرديد.  فَقَطَعوا عليه الطَّريقَ و أحاطوا بِه مِنْ كُلِّ جانِبٍ ▪️دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.  فَحارَبَهُم حَتّىٰ ضَرَبَهُ نوفِلُ الْأزرَقِ عَلىٰ يَدِهِ الْيُمنَىٰ فَقَطَعَها ▪️حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد. فَحَمَلَ الْقِربَةَ عَلىٰ كِتفِهِ الْأيسَرِ فَضَرَبَهُ نوفِلٌ فَقَطَعَ يَدَهُ الْيُسرَىٰ مِنَ الزِّند ِ ▪️آن بزرگوار مشك را به دوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.  فَحَمَلَ الْقِربَةَ بِأسْنانِهِ ▪️حضرت عباس عليه السلام به ناچار مشك را به دندان گرفت.  فَجاءَهُ سَهمٌ فأصابَ الْقِربَةَ و اُريقَ ماؤُها ▪️ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت ثُمَّ جاءَهُ سَهمٌ آخَرَ فأصابَ صَدرَهُ ▪️سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت! فَانْقَلَبَ عَن فَرَسِهِ ▪️پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد  و صَاحَ إلىٰ أخيهِ الْحسينِ أدْرِكْني ▪️و فرياد زد: يا اخا ادركنى.  فَلَمَّا أتاهُ رَآهُ صَريعاً فَبَكَىٰ ▪️وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد  و قالَ الْحسينُ الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي. ▪️امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و بی چاره شدم. 📚بحارالانوار ج۴۵ص۴١ 🏴🕯🖤🕯🏴
⚫️ تاسوعا ، یَومٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَیْنِ... حضرت امام صادق علیه السلام ضمن روایتی فرمودند : تَاسُوعَا یَوْمٌ حُوصِرَ فِیهِ الْحسَیْنُ (علیه السلام) وَ أَصحَابُهُ رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ بِکَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَیْهِ خَیْلُ أَهلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَیْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَیْلِ وَ کَثْرَتِهَا ▪️تاسوعا روزى است كه امام حسين عليه السّلام و يارانش رضوان الله علیهم در كربلا محاصره شدند و آن روز لشكريان شام گِرد هم آمدند و عرصه را به آن حضرت سخت گرفتند. ابن مرجانه و عمر بن سعد لعنهم الله به انبوه لشكر خود خوشحال شدند. وَ اسْتَضْعَفُوا فِیهِ الْحسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ أَصحَابَهُ رَضِي اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَیْقَنُوا أَنْ لَا یَأْتِیَ الْحسَیْنَ (علیه السلام) نَاصِرٌ وَ لَا یُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ ، بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِیبُ ▪️ در آن روز امام و يارانش را ضعیف نمودند و يقين كردند كه هيچ يار و ياورى بر امام نخواهد آمد و مردم عراق ایشان را يارى نخواهند كرد. پدرم فداى آن ضعیف‌شدهٔ غریب! 🏴🕯🖤🕯🏴
36.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روضه اصحاب و فرزندان امام حسین علیه السلام 🍃@hafezan_vahy الّلهُـمَّـ؏جـِّل‌لِوَلیِّـڪَ الفــَرَج ✨
‍ 🛑بیان عصمت اززبان خودایشان در: 🖇ولادت حضرت اباالفضل علیه السلام مبارک🍃🌸 ...بالله المستعان الیس اتصالی برسول الله أناغصن متصل بشجرته،وزهرةمن نورثمرته،ومن كان من هذه الشجرة،فلايدخل تحت الذمام،ولايخاف ضرب الحسام،وأناابن علي لاأعجزعن مبارزةالأقران،وماأشركت لمحةبصر،ولاخالفت رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم فيماأمر،وأنامنه والورقة من الشجرة،وعلي الأصول تنبت الفروع 🍃🌸حضرت قمربنی هاشم(سلام الله علیه)درروزعاشوراخطاب به ماردبن صدیف ثعلبی(لعنه الله)فرمود: .....تورابخداسوگندآیامن به رسول خدامتصل نیستم؟من شاخه ایی به درخت وقسمتی از اوهستم پس بدان کسی ازچنین(درختی)باشدهرگزتسلیم نمیشودوازشمشیرنمیترسد. (ای دشمن خدا)👈🏻منم فرزندعلی که ازمبارزه بادلاوران نیستم وبرای یک چشم برهم زدن به نورزیده ام وبا پیامبرخدا نکرده ام. من ازپیغمبرممانندبرگ که ازدرخت جدانیست و شاخه هابر هااستوارند. 📚ترجمه خصائص العباسیه آیت الله کلباسی نجفی صفحه112 ✍🏻پینوشت:بنابراین وقتی درمدت عمرخودیک لحظه شرک به خدانداشته وبه اندازه یک چشم برهم نهادن مخالفت فرمان رسول خداننموده،یعنی به اندازه یک برهم نهادن چشم مرتكب نشده است،یعنی هرچه كرده ویاگفته ویادرقلبگذراندههمگی و خداوندمتعال بوده است. اینهمان#قلبی و است. 🔗مطلب مرتبط: 💠معنی اسم عباس 💠ذره ای ازمقام حضرت عباس(س)دربیان امام سجاد(ع) 💠منزلت حضرت ابالفضل نزدعلمااهلسنت 💠ذره ای مقام حضرت عباس علیه السلام دربیان علامه امینی جانهابه قربانت یاابوالفضل❤️
🌹 💫💫💫💫💫💫💫 ♦️ وقتی که قنداقه قمر بنی هاشم "علیه‌السلام" را برای امیرالمؤمنین علی "علیه‌السلام" می‌آورند... وقتي حضرت اباالفضل عليه السلام به دنيا آمدند،مولا اميرالمؤمنين عليه السلام براي ديدار فرزندشان حضرت عبّاس عليه السلام تشريف آوردند، مولود مبارك را به نزد حضرت آوردند، تا اينكه سنّت‌هاي رسيده از رسول خدا صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم را درباره ي فرزندي كه از شجاع ترين خاندان عرب به وجود آورده تا براي برادرش سيّدالشّهداء عليه السلام ياوري پاكباز باشد، انجام دهند. حضرت با علم امامت مشاهده كردند مصائب سنگيني را كه بر او و هر يك از اعضاء مباركش وارد مي‌شود، دست هايش در راه ياري امام قطع مي‌شود و سينه اي كه منبع علم و يقين است، آماج تير دشمن قرار مي‌گيرد و عمود آهنين بر سر مباركش فرود مي‌آيد و خُرد مي‌گردد، اين غم‌ها بر حضرت حمله ور شد و اشك‌هاي غم و حسرت از ديدگانشان سرازير گشت و صداي‌هاي و هوي گريه شان بلند شد و آهي دردمند بركشيدند و اين جمله را تكرار كردند: «مرا با يزيد چه كار»؟! 🔹در نقلی دیگر چنین آمده است: وقتي حضرت امّ البنين عليها السلام قنداقه حضرت اباالفضل عليه السلام را خدمت حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام آورد «قَبَّلَ يَدَيْهِ وَ اسْتَعْبَرَ وَ بَكي» 🔹 آن حضرت دست‌هاي اباالفضل عليه‌السلام را از قنداقه بيرون آورد و بوسيد و گريست و فرمود: گويا مي‌بينم اين دست‌ها روز طفّ در كنار شريعه فرات در راه ياري برادرش حسين"عليه‌السلام" جدا خواهد شد. 📚 خصائص العباسیة ص١٢٢ @ravanedel