eitaa logo
🌻حافظان وحی🌻
235 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
24.8هزار ویدیو
368 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
📒 : در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد که سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 : آنکه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست کرده، و آنکه راز سختی های خود را آشکار سازد خود را خوار کرده، و آن که زبان را بر خود، حاکم کند، خود را بی ارزش کرده است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهیدستی مرد زیرک را در برهان کند می سازد، و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 : ناتوانی آفت و شکیبایی شجاعت، و زهد ثروت، و پرهیزکاری سپر نگهدارنده است. و چه همنشین خوبی است، راضی بودن و خرسندی. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 : دانش، میراثی گرانبها، و آداب، زیورهای همیشه تازه، و اندیشه، آیینه ای شفاف است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 : سینه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرویی وسیله دوست یابی، و شکیبایی، گورستان پوشاننده عیبهاست. و نیز فرمود: پرسش کردن وسیله پوشاندن عیب هاست، و انسان از خود راضی، دشمنان او فراوانند. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : صدقه دادن دارویی ثمربخش است، و کردار بندگان در دنیا، فردا در پیش روی آنان جلوه گر است. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 : از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید، که با پاره ای (پی) می نگرد، و با (گوشت) سخن می گوید، و با (استخوان) می شنود، و از (شکافی) نفس می کشد!! ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 :چون دنیا به کسی روی آورد، نیکیهای دیگران را به او عاریت دهد، و چون از او روی برگرداند خوبیهای او را نیز برباید. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄  📒 : با مردم آنگونه معاشرت کنید، که اگر مردید بر شما اشک ریزند، و اگر زنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : اگر بر دشمنت دست یافتی، بخشیدن او را شکرانه پیروزی قرار ده. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 📒 : ناتوان ترین مردم کسی است که در دوست یابی ناتوان است، و از او ناتوان تر آنکه دوستان خود را از دست بدهد. ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹شرح بخش دوم 🔷3. بخل و احوال مردم آخرالزمان: می‌دانیم یکی از قواعد کلی قرآنی این است که هرچه فاصله از منبع دین و صدور دین و زمان رسول خدا و زمان صدور وحی بیشتر می‌شود، متأسفانه بر بدی‌ها و کثرت بدها افزوده می‌شود و از خوبی‌ها و تعداد خوبان کاسته می‌شود. امیرالمؤمنین در حکمت 468، با توجه به این قاعده، یکی از ویژگی‌های زشت بسیاری افراد در آخرالزمان را حاکم‌شدن بخل می‌دانند: «مردم را روزگاری دشوار در پیش است که توانگر اموال خود را سخت نگه می‌دارد، در حالی که به بخل‌ورزی فرمان داده نشده. خدای سبحان فرمود: ’بخشش میان خود را فراموش نکنید.‘ بدان در آن روزگار، بلندمقامان و نیکان خوار گردند.» 🔷 4. تعصب و خودمحوری؛ ریشۀ بخل امیرالمؤمنین ریشۀ بخل را نوعی تعصب و خودمحوری و خودخواهی می‌دانند و در حکمت 120، وقتی روان‌شناسی طایفه‌ای عرب را بیان می‌کنند و به طایفۀ بنی‌عبدالشمس یعنی همان بنی‌امیه می‌رسند، می‌فرمایند: «اما بنی‌عبد‌شمس دوراندیش‌تر و در حمایت مال و فرزندان توانمندترند و به همین جهت بداندیش‌تر و بخیل‌تر می‌باشند.» یعنی چون خوبی‌ها را فقط برای خود و طایفۀ خودشان می‌خواهند و فقط خودخواه و خودمحورند، هم حیله‌گرتر هستند تا بتوانند منافع دیگران را به‌نفع خودشان مصادره کنند و هم خیلی بخیل هستند و از خودشان به دیگران چیزی نمی‌دهند. 🔷5 آثار فردی و اجتماعی بخل: دربارۀ آثار بخل می‌توان فرمایش‌های امیرالمؤمنین را به دو بخش تقسیم کرد: 5.1 آثار فردی بخل: در این بخش، امیرالمؤمنین آثار فردی را در دو بخش بیان فرموده‌اند: 🔹5.1.1 محرومیت از سخا و بخشش و جود و کرم: در خطبۀ 142، وقتی می‌خواهند سخاوت را بیان کنند، می‌فرمایند: «دست سخاوتمندی ندارد آن‌کس که از بخشش در راه خدا بخل می‌ورزد»؛ یعنی انسان بخیل از فضیلت و ثواب و آثار دنیوی و اخروی سخاوت محروم است. 🔹5.1.2 تضییع حقوق و کفران نعمت‌ها: کسی که بخل می‌ورزد و ثروتمند می‌شود، قطعاً حقوق الهی را تضییع کرده تا به اینجا رسیده است؛ لذا در بند 1 خطبۀ 129 فرمودند: «به هر سو می‌خواهی نگاه کن. آیا جز فقیری می‌بینی که با فقر دست‌وپنجه نرم می‌کند یا ثروتمندی که نعمت خدا را کفران کرده و با بخل‌ورزیدن در ادای حقوق الهی، ثروت فراوانی گرد آورده است؟» ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
1صفت رذیله بخل- شرح حکمت۳.mp3
5.93M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 1⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
2بخل و احوال مردم آخرالزمان-شرح حکمت۳.mp3
4.27M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 2⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفعhttp://eitaa.com/hafezan_vahy
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ ✨الْبُخْلُ عَارٌ وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ وَ الْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ . 💠 بخل ننگ و ترس نقصان است و تهیدستی مرد زیرک را در برهان کند می‌سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است. 📒 نهج البلاغه 🔴 شرح حکمت ۳ بخش اول 🔻در زمینۀ بخل، امیرالمؤمنین مطالب بسیار مهم و جالبی در نهج‌البلاغۀ شریف دارند که در چند بخش ارائه می‌شود: 🔷1. تعریف بخل بخل در مقابل سخاوت، یعنی در جایی که انسان وظیفه دارد ببخشد و عطا کند، مانعی از درون نگذارد که ببخشد و از اعطا خودداری کند. 🔷2. ماهیت بخل امیرالمؤمنین معتقدند اگر صفت بخل در کسی تحقق پیدا کرد، آنجا کانون همۀ بدی‌ها و عیب‌ها خواهد بود. 🔹2.1 در حکمت 378 می‌فرمایند: «بخل‌ورزیدن کانون تمام عیب‌ها و مهاری است که انسان را به‌سوی هر بدی می‌کشاند.» 🔹2.2 برای اینکه ذات پلید بخل را خوب ترسیم کنند و در ذهن ما حک کنند، در حکمت 195 زباله‌های آلوده و متعفن را حاصل و نتیجۀ بخل می‌دانند. آن حضرت در حالی که در راه از کنار مزبله‌ای عبور می‌کردند فرمودند: «این همان است که بخیلان به آن بخل می‌ورزند.» در روایت دیگری نقل شده است که: «این چیزی است که دیروز بر سر آن رقابت می‌کردید.» 🔹2.3 بر این اساس، امام بخل را از شعبه‌های جهل و بی‌عقلی و حماقت می‌دانند؛ لذا از بخیل تعجب می‌کنند و در حکمت 126 می‌فرمایند: «در شگفتم از بخیل؛ به‌سوی فقری می‌شتابد که از آن می‌گریزد و سرمایه‌ای را از دست می‌دهد که برای آن تلاش می‌کند. در دنیا مانند تهیدستان زندگی می‌کند، اما در آخرت مانند سرمایه‌داران محاکمه می‌شود.» یعنی رفتاری که بخیل انجام می‌دهد با آرزویی که دارد اصلاً سازگار نیست؛ یعنی اینکه بخیل برعکس آنچه در دل دارد و آرزومند است رفتار می‌کند. 🔻مولا همان‌گونه که بخل را این‌قدر زشت می‌دانند، سخاوت را یکی از چهار ستون استوارشدن و محکم‌شدن دین و دنیا می‌دانند و در حکمت 372 به جابربن‌عبدالله انصاری می‌فرمایند: «ای جابر، استواری دین و دنیا به چهار چیز است: 1. عالمی که به علم خود عمل کند؛ 2. جاهلی که از آموختن سر باز نزند؛ 3. بخشنده‌ای که در بخشش بخل نورزد؛ 4. فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد. پس هرگاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نیاورد و هرگاه بی‌نیاز در بخشش بخل ورزد، تهیدست آخرت خود را به دنیا فروشد.» 🔹2.4 در منطق امیرالمؤمنین بخل و سخاوت (یعنی نبخشیدن و بخشیدن، انفاق‌نکردن و انفاق‌کردن) یکی از اسباب آزمایش الهی هستند؛ لذا دربند 5 خطبۀ 183، با استناد به آیۀ «ان تنصروا الله ینصرکم» و آیۀ دیگری درباره قرض‌الحسنه این نکته و آزمایش الهی را این‌گونه بیان فرمودند: با اموال خود انفاق کنید، از جسم خود بگیرید و بر جان خود بیفزایید، و در بخشش بخل نورزید؛ چراکه خدای سبحان فرمود: «اگر خدا را یاری کنید، شما را پیروز می‌گرداند و قدم‌های شما را استوار می‌دارد.» و فرمود: کیست که به خدا قرض نیکو دهد تا خداوند چندبرابر عطا فرماید و برای او پاداش بی‌عیب‌ونقصی قرار دهد.» یاری‌خواستن خدا از شما به‌جهت ناتوانی نیست، و قرض‌گرفتن خدا از شما برای کمبود نمی‌باشد. در حالی از شما یاری خواسته که: «همۀ لشکرهای آسمان و زمین در اختیار اوست و خدا نیرومند و حکیم است.» و در حالی از شما طلب وام می‌کند که همۀ گنج‌های آسمان و زمین به او تعلق دارد و خدا بی‌نیاز و حمید است. بلکه خواسته است شما را بیازماید که کدام یک از شما نیکورفتارتر است. ↩️ ادامه دارد... 🎙حجت الاسلام مهدوی http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹شرح 🔴 بخش سوم 🔷5.2 آثار اجتماعی بخل: در این بخش، امیرالمؤمنین دو نکته را بیان می‌فرمایند: 🔹5.2.1 ناامیدی مردم از خیر مدیران و حاکمان جامعه: در بند 9 نامۀ 53، خطاب به جناب مالک اشتر می‌نویسند: «بین خودت و مردم خیلی حاجب و نگهبان و فاصله ایجاد نکن و تا می‌توانی با مردم مستقیماً ارتباط بگیر.» سپس در تبیین دلیل این توصیه می‌فرمایند: «تو به‌هرحال یکی از دو نفر می‌باشی: یا خود را برای جان‌بازی در راه حق آماده کرده‌ای که در این حال، نسبت به حق واجبی که باید بپردازی یا کار نیکی که باید انجام دهی ترسی نداری. پس چرا خودت را پنهان می‌کنی؟ یا مردی بخیل و تنگ‌نظری، که در این صورت مردم به تو امیدی ندارند که بخواهند از تو درخواستی داشته باشند.» 🔹5.2.2 شکست امت‌ها در حالی که همه به‌ظاهر مؤمن بودند: این بسیار نگران‌کننده است. در بند 13 خطبۀ 192، وقتی می‌خواهند عبرت از گذشته را برای ما بیان فرمایند تا آماده باشیم، می‌فرمایند: «و از کارهایی که پشت آن‌ها را شکست و قدرت آن‌ها را در هم کوبید، مانند کینه‌توزی با یکدیگر، پرکردن دل‌ها از بخل و حسد، به یکدیگر پشت‌کردن و ازهم‌بریدن و دست از یاری هم کشیدن، بپرهیزید.» 🔷6 روش برخورد با بخیل روش برخورد با بخیل را حضرت در دو جنبۀ فردی و مدیریتی‌اجتماعی دسته‌بندی کرده‌اند. گاهی در حوزۀ ارتباطات فردی خودمان با بخیل مواجه هستیم و باید بدانیم چه رفتاری در برابر او انجام دهیم و گاهی به‌عنوان مدیر یا حاکم یا کارگزار نظام، در برابر افراد بخیل وظیفه‌ای داریم. 🔹6.1 روش برخورد با بخیل در حوزۀ فردی 🔹6.1.1 کسی که بخل واقعاً ملکۀ وجودی او شده است: در حکمت 38 خطاب به امام‌مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند: «از دوستی با بخیل بپرهیز؛ زیرا آنچه سخت به آن احتیاج داری از تو دریغ می‌دارد»؛ یعنی با آدمی که بخل ملکۀ وجودی او شده است اصلاً دوست نشو. 🔹6.1.2 کسی که آدم یا دوست خوبی است و گاهی از او رفتار بخیلانه سر زده و بخل سیرۀ او نشده است: در بند 15 نامۀ 31 به امام مجتبی علیه‌السلام می‌نویسند: «چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن؛ اگر روی برگردانَد، تو مهربانی کن و اگر بخل ورزد، تو بخشنده باش»؛ یعنی با او نباید قطع رابطه کنی، بلکه باید در مقابل ببخشی تا برگردد. ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی http://eitaa.com/hafezan_vahy
3آثار اجتماعی بخل-شرح حکمت3.mp3
4.69M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 3⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹شرح 🔴 بخش چهارم 🔶6.2 روش برخورد با بخیل در حوزۀ مدیریتی و مسئولیتی 🔸6.2.1 امیرالمؤمنین به ما آموخته‌اند که مدیران و کارگزاران حکومت اسلامی اولاً به هیچ بخیلی (کسی که بخل ملکۀ وجودی او شده است) نباید مسئولیتی بدهند. در بند 3 خطبۀ 131 فرمودند: «همانا دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت‌ها و احکام مسلمین، ولایت و رهبری یابد و امامت مسلمین را عهده‌دار شود، تا در اموال آن‌ها حریص گردد»؛ یعنی اگر بخیل حاکم شد، دائماً به مردم فشار می‌آورد تا اموال آن‌ها را تصاحب کند. 🔸6.2.2 نکتۀ دوم اینکه مدیران جامعه حتی حق مشورت‌کردن با بخیل را ندارند. امیرالمؤمنین در بند 6 از نامۀ 53 به مالک اشتر می‌نویسند: «بخیل را در مشورت‌کردن دخالت نده که تو را از نیکوکاری بازمی‌دارد و از تنگدستی می‌ترساند.» 🔸6.2.3 امیرالمؤمنین به مقابله با احتکار بازرگانان بخیل اشاره می‌کنند: «احتکار یعنی حبس‌کردن مایحتاج عمومی در زمانی که مردم به آن احتیاج دارند، با هدف افزایش قیمت.» ایشان در فصل سیمای بازرگانان و صاحبان صنایع از بند 8 نامۀ 53، به مالک اشتر می‌نویسند: «این را هم بدان که در میان بازرگانان، کسانی هم هستند که تنگ‌نظر و بدمعامله و بخیل و احتکارکننده‌اند، که تنها با زورگویی به سود خود می‌اندیشند.» ✅نکته: اگر بخل واقعاً بخل باشد، در همۀ مصادیق زشت و بد است؛ اما در همۀ زبان‌ها، در کلام فصیح وقتی می‌خواهند از صفت خوبی خیلی تعریف کنند، گاهی آن را به صفتی بد تشبیه می‌کنند؛ مثلاً ممکن است از انسان‌های موفق و خوبی که برای وقت خود برنامه‌ریزی دارند، شنیده باشید که من در صرف وقت خودم خیلی بخیل هستم. یعنی حاضر نیستم وقت تلف کنم. هدرندادن وقت خصلت خیلی خوبی است؛ اما برای نشان‌دادن اوج این خوبی، آن را به یک بدی در ذهن مخاطب، تشبیه می‌کند؛ یا می‌گویند فلان شخص در احترام به پدر و مادر خیلی وسواس دارد. می‌دانیم که وسواس خصلت خیلی بدی است؛ اما منظور این است که در احترام به پدر و مادر خیلی مراقب است و خواسته اوج این خوبی را برساند، آن را در قالب خصلت بدی که در ذهن مردم جلوه کرده است، بیان می‌کند و البته از جنبۀ حساسیت و دقت آن. 🔷با این نگاه، امیرالمؤمنین در حکمت 234 یکی از تفاوت‌های زن و مرد را همین می‌دانند و می‌فرمایند: «برخی از نیکوترین خلق‌وخوهای زنان، زشت‌ترین اخلاق مردان است؛ مانند تکبر، ترس، بخل. هرگاه زنی متکبّر باشد، بیگانه را به حریم خود راه نمی‌دهد و اگر بخیل باشد اموال خود و شوهرش را حفظ می‌کند و چون ترسان باشد، از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله می‌گیرد.» در این حکمت، بخل به‌معنای بخل بد نیست. اینکه زن در قبال زحمات شوهرش و اموال و دارایی او خیلی حساس است که هرجایی خرج نشود و به هرکسی داده نشود و حیف و میل نشود و هدر نرود، خیلی صفت خوبی است. 🔷اگر بند 6 نامۀ 53 (موضوع مشورت‌نکردن با بخیل) و موضوع حکمت 234 (تفاوت بانوان و آقایان) را کنار هم بگذاریم، به نکتۀ جالبی می‌رسیم: مولا در بند 17 نامۀ 31 به فرزند خودشان امام‌مجتبی(ع) می‌نویسند: «با زنان مشورت نکن.» دلیل آن چیست؟ در بند 6 نامۀ 53 فرمودند: «مدیران با بخیل مشورت نکنند»؛ چون بخیل واقعی تنگ‌نظر است و نمی‌خواهد بگذارد از کنار این مسئول خیری به مردم برسد. 🔷چرا گفته با زن مشورت نکن؟ اولاً منظور مشورت در امور اجتماعی است و ثانیاً زن به‌خاطر عشقی که به همسرش دارد و محافظت بیش از حد از اموال و دارایی خودش و همسرش، اگر مشاور شود ناخواسته طبق طبیعتش عمل می‌کند و این آثار سوئی دارد؛ لذا در حوزۀ کلان با زنان مشورت نکن، مگر زنی که این خصلت خودش را مدیریت کند و در حوزه‌‌های فردی و در جایگاه مناسب خودش به کار ببرد. ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹 شرح 🔴 بخش پنجم 🔰امیرالمؤمنین در بخش دوم از حکمت سوم می‌فرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»؛ ترسوبودن نوعی کمبود شخصیت است. 🔻تعریف ترس 🔹ما در فارسی معمولاً هم خوف و هم جُبْن را ترس معنی می‌کنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند. اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد، غالباً تعبیر به خوف می‌شود؛ لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «ولِمَن خَافَ مَقامَ رَبّه جَنَّتان»؛ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. اما اگر منشأ ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد، معنای ترس جُبْن می‌شود و جبن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر؛ حال چه خطر واقعی باشد، مثل خطر حملۀ دشمن ( کسی که به‌جای دفاع از دین و ناموسش در برابر حملۀ دشمن، از او می‌ترسد، جبن دارد) چه خطر وهمی باشد، مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانۀ نقص شخصیت است. ⭕️بنابراین جبن یعنی زبونی نفس در برابر خطر، در جایی که باید شجاعت نشان دهد. 🔻ریشۀ ترس 🔹امیرالمؤمنین در بند 6 نامۀ 53، ریشۀ ترس را مانند ریشۀ بخل و حرص، نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال می‌دانند: «همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشۀ آن‌ها بدگمانی به خدای بزرگ است.» 🔻ترس مجاز 🔹لذا در نهج‌البلاغه، تنها ترسی که مجاز و بلکه حسن شمرده شده، ترس از خداست. در بند 3 خطبۀ 160، امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «به‌گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ سوگند که دروغ می‌گوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟! پس هرکس به خدا امیدوار باشد، باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.» 🔻ثمرۀ ترس 🔹 امیرالمؤمنین ثمرۀ ترس به‌معنای جبن را ناامیدی معرفی می‌فرمایند. در حکمت 21 می‌فرمایند: «ترس با ناامیدی همراه است.» یکی از ویژگی‌های بندگان خوب خدا نترسیدن است، در زمانی که ریشۀ ترس الهی نیست. امام وقتی مالک اشتر را برای فرمانداری مصر اعزام می‌کنند، در نامۀ 38 که خطاب به مردم مصر است، دربارۀ ویژگی‌های مالک می‌فرمایند: «در لحظه‌های ترس، از دشمن روی نمی‌گرداند. بر بدکاران از شعله‌های آتش تندتر است.» ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
4روش برخورد با بخیلان در حوزه مدیریت.حکمت 3.mp3
7.03M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 4⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی http://eitaa.com/hafezan_vahy
2تعریف ترس- شرح حکمت ۳.mp3
4.77M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 5⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی http://eitaa.com/hafezan_vahy
2تعریف ترس- شرح حکمت ۳.mp3
4.77M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 5⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع. http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹 شرح 🔴 بخش پنجم 🔰امیرالمؤمنین در بخش دوم از حکمت سوم می‌فرمایند: «وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ»؛ ترسوبودن نوعی کمبود شخصیت است. 🔻تعریف ترس 🔹ما در فارسی معمولاً هم خوف و هم جُبْن را ترس معنی می‌کنیم. خوف و جُبْن با هم تفاوت دارند. اگر منبع ترس عقلایی و الهی باشد، غالباً تعبیر به خوف می‌شود؛ لذا در فرهنگ دینی ما خوف از خدا کمال است. در قرآن کریم می‌خوانیم: «ولِمَن خَافَ مَقامَ رَبّه جَنَّتان»؛ برای کسی که از مقام پروردگارش بترسد دو بهشت قرار داده شده است. اما اگر منشأ ترس عقلایی نباشد و وهمی باشد، معنای ترس جُبْن می‌شود و جبن یعنی زبونی و خفت و ناتوانی نفس در برابر خطر؛ حال چه خطر واقعی باشد، مثل خطر حملۀ دشمن ( کسی که به‌جای دفاع از دین و ناموسش در برابر حملۀ دشمن، از او می‌ترسد، جبن دارد) چه خطر وهمی باشد، مثل ترس از تاریکی یا ترس از میت که نشانۀ نقص شخصیت است. ⭕️بنابراین جبن یعنی زبونی نفس در برابر خطر، در جایی که باید شجاعت نشان دهد. 🔻ریشۀ ترس 🔹امیرالمؤمنین در بند 6 نامۀ 53، ریشۀ ترس را مانند ریشۀ بخل و حرص، نوعی بدگمانی و سوءظن به خدای متعال می‌دانند: «همانا بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که ریشۀ آن‌ها بدگمانی به خدای بزرگ است.» 🔻ترس مجاز 🔹لذا در نهج‌البلاغه، تنها ترسی که مجاز و بلکه حسن شمرده شده، ترس از خداست. در بند 3 خطبۀ 160، امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «به‌گمان خود ادعا دارد که به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ سوگند که دروغ می‌گوید. چه می‌شود او را که امیدواری در کردارش پیدا نیست؟! پس هرکس به خدا امیدوار باشد، باید امید او در کردارش آشکار شود. هر امیدی جز امید به خدای تعالی ناخالص است و هر ترسی جز ترس از خدا نادرست است.» 🔻ثمرۀ ترس 🔹 امیرالمؤمنین ثمرۀ ترس به‌معنای جبن را ناامیدی معرفی می‌فرمایند. در حکمت 21 می‌فرمایند: «ترس با ناامیدی همراه است.» یکی از ویژگی‌های بندگان خوب خدا نترسیدن است، در زمانی که ریشۀ ترس الهی نیست. امام وقتی مالک اشتر را برای فرمانداری مصر اعزام می‌کنند، در نامۀ 38 که خطاب به مردم مصر است، دربارۀ ویژگی‌های مالک می‌فرمایند: «در لحظه‌های ترس، از دشمن روی نمی‌گرداند. بر بدکاران از شعله‌های آتش تندتر است.» ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
1_1925310731
4.8M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 6⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹شرح 🔴 بخش ششم 🔰امیرالمؤمنین در بخش سوم و چهارم حکمت 3 می‌فرمایند: «وَ الْفَقْرُ یخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ»؛ یعنی فقر باعث می‌شود انسان باهوش هرچند استدلال محکم داشته باشد، از بیان استدلال و برهانش لال بشود و انسان تهیدست در شهر خودش هم غریب است. 🔻پیامدهای فقر 🔷در نهج‌البلاغه مطالب بسیار مهمی در باب فقر و تنگدستی آمده است. اولین مطلب اشاره به خطرناکی و مهلک‌بودن و زشتی پدیدۀ فقر است، تا آنجا که امیرالمؤمنین از شر فقر به خدا پناه می‌برد. در حکمت 319 خطاب به فرزندشان محمد حنفیه می‌فرمایند: «فرزندم، من بر تو از خطر فقر می‌ترسم. پس، از فقر به خدا پناه ببر.» 🔰در خطبۀ 215، خود مولا در قالب دعا به درگاه خدا عرضه می‌دارند: «خدایا، به تو پناه می‌برم که در عین حال که پرودگار غنی مطلقی مثل تو دارم، در فقر دست‌وپا بزنم.» دلیل این پناه‌بردن به خدا پیامدهای خطرناک و مهلک فقر است. 🔷1. اولین پیامد فقر غربت است. فقیر به سه دلیل غریب می‌شود: 🔹1.1 فرهنگ غلط ظاهربین جامعه: در جامعه خیال می‌کنند هرکس ازنظر مالی ضعیف است، ازنظر عقلی هم ضعیف است. 🔹1.2 احساس حقارت خود فقیر از قرارگرفتن در جمع انسان‌های دارای توانایی مالی. 🔹1.3 ناتوانی فقیر در مشارکت‌های اجتماعی، مثل مهمانی‌دادن و خیرات‌کردن که کم‌کم باعث انزوای فقیر می‌شود. در حکمت 56 امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «انسان اگر ثروتمند باشد، ولو در دیار غربت زندگی کند، احساس دروطن‌بودن دارد و اگر فقیر باشد، ولو در وطنش هم زندگی کند، دائم احساس غریبی می‌کند. 🔷2. دومین پیامد خطرناک فقر نقص و ازبین‌رفتن دین است. در حکمت 319 امیرالمؤمنین می‌فرمایند: «فقر دین انسان را تضعیف می‌کند.» 🔷 3. سومین پیامد خطرناک فقر سرگردانی عقل است. امیرالمؤمنین در حکمت 319 می‌فرمایند: «فقر باعث حیرانی و سرگردانی عقل می‌شود.» یعنی فقیر همۀ فکروذکرش مشکلات مالی و معیشتی خودش می‌شود و از سایر جنبه‌های زندگی مثل خانواده، معنویت، تربیت، لذت، تفریح و سایر استعداد‌های خودش غافل می‌شود. نمی‌تواند تحصیل علم کند و نمی‌تواند دنبال شکوفایی استعداد‌های خودش برود؛ چون فقیر است. 🔷 4. چهارمین پیامد خطرناک و زشت فقر تولید بغض و کینه در جامعه است. امیرالمؤمنین در حکمت 313 می‌فرمایند: «فقر انگیزۀ خشم را در جامعه ایجاد می‌کند.» در پایان خطبۀ 219، حضرت در بیان اینکه چرا کارگزاران نظام اسلامی باید در حد فقیرترین مردم زندگی کنند، می‌فرمایند: «به‌جهت اینکه اگر کارگزاران این امر را رعایت کنند، فقیر طغیان نمی‌کند»؛ یعنی اختلاف طبقاتی احساس نمی‌کند که بخواهد برای گرفتن حق خودش به قوۀ قهریه و طغیان و سرکشی روی بیاورد. ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹 شرح 🔴 بخش هفتم 🔻راه‌های مقابله با فقر 🔰امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه راه‌هایی برای مقابله با فقر بیان فرموده‌اند که به‌صورت کلی به دو بخش تقسیم می‌شود: 🔷 1. وظیفۀ خود فقرا امیرالمؤمنین در این بخش سه راهبرد را بیان فرموده‌اند: 🔹1.1 پیشگیری: در حکمت 57 قناعت را چنین معرفی می‌فرمایند: «قناعت ثروتی است پایان‌ناپذیر»؛ یعنی فقیر اگر در موقع دارایی حتی اندک خود، قناعت را راهبرد زندگی خودش قرار بدهد، اصلاً به دیگران نیازمند نمی‌شود. در حکمت 33، میانه‌روی در خرج‌کردن و بذل‌وبخشش را به‌عنوان راه دیگری بیان می‌فرمایند: «بخشنده باش، اما زیاده‌روی نکن. در زندگی حسابگر باش، اما سختگیر مباش.» 🔹1.2 مراقبت: فقیر باید از آبروی خودش مراقبت کند. امیرالمؤمنین در حکمت 340 می‌فرمایند: «پاکدامنی [و خودنگهداری از درخواست از دیگران] زیور تهیدستی است.» تا این حد مهم است. در حکمت 406 می‌فرمایند: «چه نیکوست فروتنی توانگران برابر مستمندان، برای به‌دست‌آوردن پاداش الهی و نیکوتر از آن خویشتنداری مستمندان برابر توانگران، برای توکل به خداوند است.» در بیان اوصاف متقین، در بند 3 خطبۀ 193 می‌فرمایند: «یکی از نشانه‌های متقین این است که می‌بینی در عین حال که فقیر است، زیبایی و عزت خودش را خوب حفظ می‌کند.» نتیجۀ این توصیه‌ها در بخش مراقبت این است که فقیر مواظب باشد آخرتش را به دنیا نفروشد. حضرت در حکمت 372 خطاب به جابربن‌عبدالله انصاری در عبارتی بسیار جالب که امیدوارم به گوش همه برسد، می‌فرمایند: «جابر، استواری دین و دنیا به چهار چیز است: 1. عالمی که به علم خود عمل کند؛ 2. جاهلی که از آموختن سر باز نزند؛ 3. بخشنده‌ای که در بخشش بخل نورزد؛ 4. فقیری که آخرت خود را به دنیا نفروشد. پس هرگاه عالم علم خود را تباه کند، نادان به آموختن روی نیاورد و هرگاه غنی و بی‌نیاز در بخشش بخل بورزد، فقیر آخرت خودش را به دنیا می‌فروشد.» 🔹1.3 علاج و درمان فقر: امیرالمؤمنین در این بخش صدقه را پیشنهاد می‌کنند. در حکمت 7 می‌فرمایند: «صدقه دارویی قطعاً اثرگذار است.» در حکمت 137 می‌فرمایند: «روزی خودتان را با صدقه‌دادن پایین بیاورید.» یعنی از آسمان درخواست کنید و به زمین برسانید. در حکمت 258 می‌فرمایند: «وقتی فقیر شدید، با خداوند از طریق صدقه‌دادن تجارت کنید. » ↩️ ادامه دارد... 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
2راههای مقابله با فقر- شرح حکمت۳.mp3
4.67M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 7⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
3راههای مقابله با فقر-شرح حکمت۳.mp3
6.88M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 8⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
🌹شرح 🔴 بخش هشتم 🔷 2. وظیفۀ دیگران در مقابله با فقر 🔹2.1 وظیفۀ ثروتمندان و اغنیا: امیرالمؤمنین در حکمت 328 می‌فرمایند: «همانا خدای سبحان روزی فقرا را در اموال ثروتمندان قرار داده است؛ پس فقیری گرسنه نمی‌ماند، جز به کامیابی توانگران و خداوند از اغنیا دربارۀ گرسنگی گرسنگان بازخواست خواهد کرد.» بنابراین، اولاً اغنیا باید بدانند که حق فقرا در اموال آنان است؛ لذا اگر فرصت پیدا کردند که رفع فقر کنند، این موضوع را نباید منت بشمارند، بلکه باید توفیق و سعادت و تکلیف بدانند. به همین دلیل امیرالمؤمنین در حکمت 425 می‌فرمایند: «خدا را بندگانی است که برای سودرساندن به دیگران، نعمت‌های خاصی به آنان بخشیده. تا آنگاه که دست بخشنده دارند، نعمت‌ها را در دستشان باقی می‌گذارد و هرگاه از بخشش دریغ کنند، نعمت‌ها را از دستشان گرفته و به دست دیگران خواهد داد.» پس اغنیا باید شکر نعمت پول‌داری خودشان را به جا بیاورند. حضرت در خطبۀ 142 می‌فرمایند: «آن‌کس که خدا او را مالی بخشید، پس باید به خویشاوندان خود بخشش کند و سفرۀ مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنج‌دیده را بنوازد و مستمند را بهره‌مند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی، در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد شکیبا باشد؛ زیرا به‌دست‌آوردن صفات یادشده، موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است.» ان‌شاءالله. 🔹2.2 وظیفۀ حکومت در برابر فقرا: امیرالمؤمنین همۀ مطلب را در بخش سیمای محرومان و مستضعفان در نامۀ 53 خطاب به مالک اشتر می‌نویسند: «سپس خدا را خدا را دربارۀ طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره‌ای ندارند [و عبارت‌اند از] زمین‌گیران، نیازمندان، گرفتاران، دردمندان. همانا در این طبقۀ محروم، گروهی خویشتن‌داری کرده و گروهی به گدایی دست نیاز برمی‌دارند. پس برای خدا، پاسدار حقی باش که خداوند برای این طبقه معین فرموده است: بخشی از بیت‌المال و بخشی از غله‌های زمین‌های غنیمتی اسلام را در هر شهری به طبقات پایین اختصاص ده؛ زیرا برای دورترین مسلمانان همانند نزدیک‌ترین آنان سهمی مساوی وجود دارد و تو مسئول رعایت آن هستی. مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان بازدارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم، عذری برای ترک مسئولیت‌های کوچک‌تر نخواهد بود. همواره در فکر مشکلات آنان باش و از آنان روی برمگردان؛ به‌ویژه امور کسانی را از میان آنان بیشتر رسیدگی کن که از کوچکی به چشم نمی‌آیند و دیگران آنان را کوچک می‌شمارند و کمتر به تو دسترس دارند. برای این گروه، از افراد مورد اطمینان خود که خداترس و فروتن‌اند، فردی انتخاب کن تا دربارۀ آنان تحقیق و مسائلشان را به تو گزارش کنند. سپس در رفع مشکلاتشان به‌گونه‌ای عمل کن که در پیشگاه خدا عذری داشته باشی، زیرا این گروه در میان رعیت بیشتر از دیگران به عدالت نیازمندند؛ و حق آنان را به‌گونه‌ای بپرداز که در نزد خدا معذور باشی. از یتیمان خردسال و پیران سال‌خورده که راه چاره‌ای ندارند و دست نیاز برنمی‌دارند، پیوسته دلجویی کن که مسئولیتی سنگین بر دوش زمامداران است. اگرچه حق تمامش سنگین است، خدا آن را بر مردمی آسان می‌کند که آخرت می‌طلبند، نفس را به شکیبایی وامی‌دارند و به وعده‌های پروردگار اطمینان دارند. پس بخشی از وقت خود را به کسانی اختصاص ده که به تو نیاز دارند تا شخصاً به امور آنان رسیدگی کنی؛ و در مجلس عمومی با آنان بنشین و در برابر خدایی که تو را آفریده فروتن باش و سربازان و یاران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور کن تا سخن‌گوی آنان بدون اضطراب در سخن‌گفتن، با تو گفت‌وگو کند. از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بارها شنیدم که می‌فرمود: ملتی که حق ناتوانان را از زورمندان، بی اضطراب و بهانه‌ای باز نستاند، رستگار نخواهد شد. پس درشتی و سخنان ناهموار فقرا را بر خود هموار کن و تنگ‌خویی و خودبزرگ‌بینی را از خود دور ساز تا خدا درهای رحمت خود را به روی تو بگشاید». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع http://eitaa.com/hafezan_vahy
💠 درود خدا بر امیرالمومنین فرمود : بخل ننگ و ترس نقصان است و تهیدستی ، مردِ زیرک را در برهان کند می‌سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است. 📒
•═══════﷽❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤•༻⃘⃕❀ 💠 درود خدا بر امیرالمومنین فرمود : بخل ننگ و ترس نقصان است و تهیدستی ، مردِ زیرک را در برهان کند می‌سازد و انسان تهیدست در شهر خویش نیز بیگانه است . 📒 ❀ ⃟⃟ ⃟ ⃟✤═══•🦋•═══••༻⃘⃕❀༅ ✍ توضیح 🔰 ┄┅┅•✿๑❀•🌺•❀๑✿•┅┅┄ ✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ باسلام خدمت دوستان و همراهان گرامی 🔻 در حقيقت حکمت ۳ ، چهار فراز و چهار قسمت است . 💰1⃣ بخل ننگ است . ❓بخل چیست ؟ بخل در مقابل سخاوت و بخشش است . ✨ و امام می‌فرمايند : بخل برای انسان عار ، ننگ و زشت است. 💵⛔️ اگر انسانی بخیل باشد و بخل بورزد نمی‌شود به او امیدوار بود که به دیگران کمک کند . بخل ریشه‌اش در حقيقت ظنّ و بدگمانی به خداست ؛ یعنی کسی که بخیل است و نمی‌بخشد ، فکر می‌کند که با نبخشیدن می‌تواند ثروت و مال بیشتری داشته باشد؛ در حالیکه اینطور نیست . خود بخشش باعث می‌شود که انسان مال و ثروتش بیشتر شود . ✨ پس امام در اینجا به ما پيام می‌دهند ، اگر دچار بخل هستیم ، از خودمان دور کنیم و‌ آرام آرام سخاوت و بخشش را که از صفات الهی است ، ان شاءالله در خود بیشتر کنیم . 2⃣ ترس نقصان است . 😱 ترس یک نوع کمبود شخصیت در انسان است . منتهی ترسی که اینجا بیان شده به معنی جبن است . ✨ امام می‌فرمايند : جُبن 🧟‍♂🧟‍♀ ترسی است که منشأ آن عقلانی نیست بلکه منشأ آن توهّم و خیال است . مثلاً: من از تاریکی ⚫️ یا مرده 💀 بترسم ، که در واقع هیچ کدام ترس ندارند و من در فکر و خیال خود این ترس را رشد می‌دهم . چراکه این ترسها ، ریشه در توهم دارد و واقعی و عقلانی نیست، یک کمبود شخصیت در انسان است . ⚜ و ترسی که در روایات به آن خوف گفته می‌شود، ترس از خداست و این ترس ممدوح و خوب است؛ باعث می‌شود انسان به مقامات بالا و تقرّب الهی هم نائل شود . 📖 ( سوره الرحمن آیه ۴۶ ) خدا می‌فرمايد : کسی که از مقام پروردگارش به خوف می‌رسد ، دو بهشت را خدا به او می‌دهد ( که شاید منظور بهشت دنیا و آخرت باشد ) 3⃣ و 4⃣ در این دو قسمت امام به دو تا آثار مخرّب فقر اشاره می‌کنند : 🟡 ۱ ) انسانی که فقیر است حتی اگر باهوش باشد، در بیان استدلال و دلیل آوردن لال و زبانش کند می‌شود ؛ چرا که خود او در جامعه احساس حقارت می‌کند و دوم اینکه متأسفانه مردم هم ظاهر بین هستند و برای او جایگاهی در جامعه قائل نیستند . ☑️ پس این دو عامل مانع پیشرفت او می‌شود . ⬅️ پس باید از فقر جلوگیری کنیم که دچار این آثار نشویم . 💠 در نهج‌البلاغه امام دستوراتی برای پیشگیری از فقر بیان کرده‌اند ؛ مثل : قناعت ، درست عمل کردن ، جلوگیری از اسراف ، صدقه دادن و این چنين موارد که مانع از فقر می‌شوند . 🟡 ۲ ) یکی دیگر از آثار مخرّب فقر ، انسان تهیدست در شهر خودش هم غریب و بیگانه است و تنها به جرم اینکه فقیر است ، حرف حساب و منطق و حجّت محکمش را هم کسی قبول نمی‌کند و حتی نمی‌شنوند . 💠 امام می‌فرمايند : این خوب نیست که دیگران به فقیر اعتماد ندارند و به او کمک نمی‌کنند . ⁉️ به هرحال جامعه اینطور است پس چه کنیم؟ بعضی از فقرها موروثی است و نسل در نسل می‌چرخد و خود شخص نقشی در آن ندارد ؛ در اینجاست که ثروتمندان مأمور هستند از آنها دستگیری کنند . 📖 ( سوره معارج آیه ۲۴ و ۲۵ ) خدا می‌فرماید : سهم فقرا را در مال ثروتمندان قرار داده‌ام . این آزمایش‌ الهی است هم برای ثروتمندان و هم فقرا 🔻 پس دو فقر در جامعه بشری نقش دارد . 1⃣ آنکه خودش با کارهايش منجر به فقر خود می‌شود . 2⃣ فقری که خود انسان در آن نقشی ندارد و نسل در نسل موروثی است . ⚡️يا علی ✨ خدا نگهدار ⚡️ ┄┅┅•✿๑❀•🌺•❀๑✿•┅┅┄