eitaa logo
🌻حافظان وحی🌻
235 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
24.8هزار ویدیو
368 فایل
@haaf zanvahy351
مشاهده در ایتا
دانلود
صفات متقین از زبان امام علی (علیه‌السلام ) در نهج البلاغه: 🌸متن و ترجمه خطبه متقین‌ 🌸(22) 🍃بُعْدُهُ عَمَّنْ تَبَاعَدَ عَنْهُ زُهْدٌ وَ نَزَاهَةٌ🌸 🍃دورى اش از کسانى که دورى مى کند، به سبب زهد و حفظ پاکى است🌸 🍃وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَةٌ🌸 🍃و نزدیکى اش به کسانى که نزدیک مى شود، مهربانى و رحمت است🌸 🍃لَیْسَ تَبَاعُدُهُ بِکِبْر وَ عَظَمَة🌸 🍃نه اینکه دورى اش از روى تکبّر و خودبزرگ بینى باشد🌸  🍃وَ لاَ دُنُوُّهُ بِمَکْر وَ خَدِیعَة🌸 🍃و نزدیکى اش براى مکر و خدعه (و بهره گیرى مادى) باشد🌸 متقین متقین البلاغه http://eitaa.com/hafezan_vahy
♦️تفسیر خطبه 187 در مورد آخرالزمان♦️(بخش چهارم ) 😢امام علی(علیه السلام) سپس به مشكلات ديگر آن جامعه فاسد كه مردم بايد به حكم اجبار در انتظار آن باشند، پرداخته مى فرمايد: (اين امر هنگامى رخ مى دهد كه مست مى شويد بى آنكه شراب خورده باشيد، بلكه مست نعمت و فزونى امكانات هستيد و سوگند ياد مى كنيد بى آنكه مجبور باشيد و دروغ مى گوييد در حالى كه ناچار نيستند)؛ «ذَاكَ حَيْثُ تَسْكَرُونَ مِنْ غَيْرِ شَرَابٍ، بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِيمِ، وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَيْرِ اِضْطِرَارٍ، وَ تَكْذِبُونَ مِنْ غَيْرِ إِحْرَاجٍ». اين بلاهاى سه گانه در هر جامعه اى باشد آن را به ويرانى مى كشد، ثروتمندان، مستِ ثروت شوند و خدا و خلق او را به فراموشى بسپارند كه مستى نعمت از مستى شراب خطرناك تر است. مستى شراب ممكن است با گذشتن يك شب پايان يابد؛ ولى مستى نعمت ممكن است يك عمر باقى بماند همچنين قسم خوردن بى جهت، ارزش نام خدا را پايين مى آورد و دروغ گفتن بدون اجبار، پايه هاى اعتماد را لرزان مى سازد و زندگى در چنين جامعه اى بسيار مشكل و طاقت فرساست. 187 http://eitaa.com/hafezan_vahy
صفات متقین از زبان امام علی (علیه‌السلام ) در نهج البلاغه: 🌸 متن و ترجمه خطبه متقین‌ 🌸(23) 🍃در پایان این خطبه در نهج البلاغه آمده است: هنگامى که سخن امیرمؤمنان به اینجا رسید، همام فریادى کشیدو جان داد. 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴   🍃فَقَالَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ (ع): أَمَا وَ اللّهِ لَقَدْ کُنْتُ أَخَافُهَا عَلَیْهِ🌸 🍃در این هنگام امیرمؤمنان (ع) فرمود: به خدا سوگند من از این پیشامد بر او مى ترسیدم🌸 🍃ثُمَّ قَالَ: هکَذَا تَصْنَعُ الْمَوَاعِظُ الْبَالِغَةُ بِأَهْلِهَا🌸 🍃سپس فرمود: این گونه اندرزهاى رسا به آنها که اهل موعظه اند، اثر مى گذارد🌸  🍃در اینجا کسى به امام عرض کرد: پس چرا این مواعظ با شما چنین نمى کند؟ 🌸 🍃امام در پاسخ او فرمود🌸 🍃وَیْحَکَ، إِنَّ لِکُلِّ أَجَلٍ وَقْتاً لاَیَعْدُوهُ وَ سَبَباً لاَ یَتَجَاوَزُهُ. فَمَهْلاً ! لاَ تَعُدْ لِمِثْلِهَا، فَإِنَّمَا نَفَثَ الشَّیْطَانُ عَلَى لِسَانِکَ!🌸 🍃واى بر تو هر اجل و سرآمدى وقت معیّنى دارد که از آن نمى گذرد و سبب خاصّى دارد که از آن تجاوز نمى کند» سپس افزود: «آرام باش دیگر چنین سخنى مگو! این سخنى بود که شیطان بر زبان تو جارى ساخت».🌸 متقین متقین البلاغهhttp://eitaa.com/hafezan_vahy
♦️تفسیر خطبه 187 در مورد آخرالزمان♦️(بخش پنجم ) 😢 امام علي(عليه‌السلام) در پايان چنين مى فرمايد: (و اين، هنگامى خواهد بود كه بلاها شما را مى گزد و مجروح مى سازد آن گونه كه جهاز نامناسب شتر، پشت او را مى آزارد [و مجروح مى كند، آه] ؛  «ذَاكَ إِذَا عَضَّكُمُ(1) الْبَلَاءُ كَمَا يَعَضُّ الْقَتَبُ(2) غَارِبَ(3) الْبَعِيرِ 🍃چرا امام(عليه السلام) مشكلات و بلاها را تشبيه به «قتب»؛ (جهاز چوبى مخصوص شتر كه براى حلّ مشكل كوهان او گذارده مى شود) كرده است كه پشت شتر را مى آزارد؟ بعيد نيست اين تشبيه از آن رو باشد كه «قتب» را براى رهايى از مشكل برآمدگى كوهان شتر مى گذارند؛ ولى مشكل ديگرى ايجاد مى شود كه پشت و گردن شتر را آزار مى دهد و گاه مجروح مى كند. حوادث و بلاهاى آن زمان نيز چنين است كه هر چاره اى براى آن انديشيده شود، مشكل ديگرى دامان مردم را مى گيرد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ✍ پی نوشت: (1). «عَضَّ» از «عضّ» بر وزن «خزّ» در اصل به معناى گاز گرفتن با دندان است، سپس به كنايه در مورد حوادثى كه انسان را ناراحت مى كند، به كار رفته است. (2). «قتب» جهاز شتر است (چارچوبه كوچكى است كه روی كوهان شتر مى گذارند تا شخصى كه بر آن سوار مى شود، كوهان، وى را نيازارد). (3). «غارب» فاصله ميان گردن و كوهان است. 187 البلاغه http://eitaa.com/hafezan_vahy
♦️ تفسیر خطبه 187 در مورد آخرالزمان♦️(بخش ششم؛ پایانی ) 😢 چرا امام علي(عليه السلام) مى فرمايد؟؟ وَ أَبْعَدَ هذَا الرَّجَاءَ!». «اميد نجات دور است»، در حالى كه بعضى از روايات اميد نجات را نزديك دانسته است؟ 🍃 پاسخ آن است كه ظهورِ آن حضرت مشروط به شرايطى است كه اگر آن شرايط تحقق يابد، نزديك است و اگر تحقّق نيابد دور است و به تعبير ديگر: مؤمنان مى توانند با فراهم كردن شرايط ظهور، يعنى خودسازى و آمادگى كامل و دعاهاى پى درپى، ظهور آن حضرت را نزديك سازند و هر گاه اين امور ترك شود ظهور به تأخير خواهد افتاد، بنابراين ظهور از يك نظر نزديك است و از يك نظر دور و اميدواريم كه به لطف پروردگار نزديك باشد.(1) ✍ پی نوشت: (1) شش بخش تفسیر گردآوری از کتاب: پيام امام امير المؤمنين(عليه السلام)‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 7، ص 250 187 البلاغه http://eitaa.com/hafezan_vahy
صفات متقین از زبان امام علی (علیه‌السلام ) در نهج البلاغه: 🌸متن و ترجمه خطبه متقین‌ 🌸(14) 🍃تَرَاهُ قَرِیباً أَمَلُهُ🌸 🍃او (پرهیزکار) را مى بینى که آرزویش نزدیک🌸 🍃قَلِیلاً زَلَلُهُ🌸 🍃لغزشش کم🌸 🍃خَاشِعاً قَلْبُهُ🌸 🍃قلبش خاشع🌸 🍃قَانِعَةً نَفْسُهُ🌸 🍃نفسش قانع🌸 🍃مَنْزُوراً أَکْلُهُ🌸 🍃خوراکش اندک🌸 🍃سَهْلاً أَمْرُهُ🌸 🍃امورش آسان🌸   🍃حَرِیزاً دِینُهُ🌸 🍃دینش محفوظ🌸   🍃مَیِّتَةً شَهْوَتُهُ🌸 🍃شهوت سرکشش مرده🌸 🍃مَکْظُوماً غَیْظُهُ🌸 🍃و خشمش فرو خورده شده است🌸   متقین البلاغه متقین http://eitaa.com/hafezan_vahy
(این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه معروف است، که‌ در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک را بیان می دارد.) 👌خدايا تو می دانی که جنگ ⚔و درگيریِ ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت و دنيا و ثروت نبود، بلکه 👈می خواستيم نشانه های حق و دين تو را به جايگاه خويش بازگردانيم و👈در سرزمين های تو اصلاح را ظاهر کنيم تا بندگان ستمديده ات در امن و امان زندگی کنند و⚖قوانين و مقرّرات فراموش شده تو بار ديگر اجراء گردد. ┄┅┅═✧❅💎❅✧═┅┅┄ ‌ ┄┅┅═✧❅💎❅✧═┅┅┄ 🌐 لینک عضویت درکانال http://eitaa.com/hafezan_vahy ═══❖══════❖═══‌
04_Nahj_al_Balaghe_Khotbe_197.mp3
6.11M
🔉 بسیار زیبا و ۱۹۷ نهج البلاغه @اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم 💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم http://eitaa.com/hafezan_vahy
👌👌امام (ع) را از خطبه های علمی آن حضرت بشناسیم! ⁉️آیا چنین علمی (ع) جای تفکر ندارد؟! @اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم 💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم 👈http://eitaa.com/hafezan_vahy
💠
تعزیت عالمانه

▫️ دو نحو می ‌شود از بهره برد: 1️⃣ یکی اینکه خطبه فدکیه آن حضرت را درسی کرد بعد گریه کرد؛ 2️⃣ یکی اینکه فقط گریه کرد. ▫️ فرق است بین دو نحوه بهره ‌برداری کردن از فاطمیه حضرت زهرا (سلام الله علیها)! یکی آن روایاتی که جبرئیل می ‌آید و مطالب را می ‌گوید را می ‌خواند و گریه می‌ کند و لو کسی برایش مدّاحی نکند؛ یکی تا کسی برایش مدّاحی نکند گریه نمی‌ کند؛ خیلی فرق است! ▫️ کمتر از گریه کردن ثواب ندارد! در آیه یازده سوره مبارکه «مجادله» فرمود اگر ما به یک آدم عادی یک درجه می ‌دهیم، به عالِم، چندین درجه می ‌دهیم: ﴿یرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ﴾؛ یعنی مؤمنِ غیر عالم یک درجه دارد، مؤمنِ عالم چندین درجه. هر دو در عزای حضرت زهرا (سلام الله علیها) شرکت می ‌کنند؛ اما یکی او را می ‌فهمد و بحث می ‌کند، یکی فقط آن آتش زدن را درک می ‌کند و گریه می‌ کند. فاصله خیلی است! حالا چرا ما آن بالایی را نرویم؟! اگر برای انسان، ، ممکن است، چرا به درجه واحده اکتفا کند؟! 📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 9 تاریخ: 1396/11/10 @ravanedel 🆔
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی نهج البلاغه ١۵٠بخش اول ☀️دوران ظهور امام زمان علیه السلام ☀️ و من خطبة له (علیه السلام) يومي فيها إلى الملاحم و يصف فئة من أهل الضلال: وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِي مَسَالِكِ الْغَيِّ وَ تَرْكاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ، فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ كَائِنٌ مُرْصَدٌ وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا يَجِيءُ بِهِ الْغَدُ، فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ مَا أَقْرَبَ الْيَوْمَ مِنْ تَبَاشِيرِ غَدٍ. يَا قَوْمِ، هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ وَ [دُنُوٌّ] دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ. أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ، لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً، فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ. ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ. از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است كه در آن به فتنه و پيش آمدهاى سختى كه (بعد از آن بزرگوار) واقع شده است اشاره مى فرمايد (و از غيبت امام زمان «عجّل اللّه فرجه» خبر مى دهد): قسمت أول خطبه: (1) و (دنيا پرستان) گرفتند راههاى گمراهى را از راست و چپ و از راههاى مستقيم هدايت و رستگارى چشم پوشيدند (در شاهراه قدم ننهاده بر اثر آن فتنه و فساد توليد گشته و بر نيكان ظلم و ستم روا داشته و خونهاى بنا حقّ خواهند ريخت) پس (شنوندگان از اين سخنان به شگفت آمده زمان پيدايش اين پيش آمدها را از آن حضرت پرستش نمودند، فرمود:) شتاب نداشته باشيد، تباهكاريهايى كه واقع خواهد شد و انتظار پيدايش آنها مى رود و آنچه را كه فردا مى آيد (بعد از اين آشكار ميشود) دير مشماريد كه بسا شتاب كننده بچيزى چون آنرا دريابد آرزو كند كه كاش بآن نرسيده بود (اگر فتنه هاى زمان بعد را مى ديديد آرزو مى كرديد كه كاش در دنيا نبوديد، چنانكه ستمديدگان آن ايّام چنين آرزو خواهند كرد) و چه بسيار نزديك است امروز آثار فردا (رسيدن آن وقائع و نشانهاى آن تباهكاريها از كردار مردم اين زمان هويدا است) (2) اى گروه مردم اين وقت، زمان آمدن هر موعودى است، و گاه نزديك شدن ديدار فتنه هايى كه از آن آگاه نيستيد (اكنون كه در اوّل اسلام ديگران حقّ مرا غصب كرده و هر نالائقى ادّعاى مقام خلافت مى نمايد، فتنه و فساد در سراسر عالم شروع شده، هر چه پيش برود در خواهيد يافت آنچه را كه بشما خبر مى دهم) (3) آگاه باشيد كسيكه از ما (صاحب الزّمان عجّل اللّه تعالى فرجه) آن فتنه ها را دريابد، در تاريكى آن فسادها با چراغى روشن (با نور امامت و ولايت) سير ميكند و بر رويّه نيكان رفتار مى نمايد، تا در آن گرفتاريها بندى را بگشايد (گرفتار در ضلالت و گمراهى را نجات و رهائى دهد) و اسيرى را (از قيد جهل و نادانى) آزاد كند، و جمعيّت (گمراهى) را پراكنده سازد و پراكندگى (حقّ) را گرد آورد، در پنهانى از مردم كه اثر و نشانه او را جوينده نمى بيند هر چند در پى او نظر افكند (هيچكس او را نخواهد ديد اگر چه سعى و كوشش بسيار بكار برد مگر كسيكه لياقت ملاقات داشته و حكمت الهيّه بر آن قرار گيرد) (4) پس گروهى در آن فتنه ها صيقلى ميشوند (هدايت و رستگارى يافته براى پيروى از آن بزرگوار آماده هستند) مانند صيقل دادن آهنگر شمشير را (بطوريكه) ديده هاى آنها بنور قرآن جلاء داده و تفسير در گوشهايشان جا گرفته شود (در آيات قرآن تأمّل و تدبّر كنند، و تفسير را از اهلش مى آموزند) و در شب جام حكمت را بآنها بنوشانند بعد از اينكه در بامداد هم آشاميده باشند (اسباب سعادت و نيكبختى و علم و عمل براى آنان در آشكار و نهان آماده گردد). أللّهمّ اجعلنى من أنصاره و أعوانه و أتباعه و شيعته، و أرنى فى آل محمّد عليهم السّلام ما يأملون، و فى عدوّهم مّا يحذرون، إله الحقّ امين يا ذا الجلال و الإكرام، يا أرحم الرّاحمين. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی نهج البلاغه ١۵٠بخش دوم ☀️بازگشت به جاهلیت بعد از پیامبر صلی الله علیه وآله ☀️ حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ (صلی الله علیه وآله) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَ وَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ. مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ، قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ، عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ، مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ، أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِن.   (8) تا زمانيكه خداوند رسول خود صلّى اللّه عليه و آله را قبض روح فرمود، گروهى به قهقرا برگشتند (به اوامر و نواهى حضرت رسول پشت كرده دوباره براه ضلالت و گمراهى قدم نهادند) و راهها (ى گمراهى) آنان را هلاك ساخت (در دنيا به تباهكارى و در آخرت بعذاب هميشگى گرفتار شدند) و بر آراء و انديشه هاى نادرست خود اعتقاد نمودند (احكام را از پيش خود نادرست بيان كرده و مردم را به پيروى از آن وادار مى نمودند) (9) و از غير رحم و خويش (رسول اكرم) متابعت نمودند (براى شهوت رانى و دنيا پرستى امام عليه السّلام را خانه نشين كرده ديگران را كه لايق خلافت نبوده روى كار آوردند) و از سبب (وسيله هدايت و رستگارى يعنى اهل بيت حضرت رسول) كه مأمور به دوستى آن بودند، دورى كردند (در قرآن كريم سوره (42) آیه (23) مى فرمايد: «ذلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا» يعنى بگو من بر تبليغ رسالت از كسى مزد نمى خواهم مگر دوست داشتن خويشان را. ابن عبّاس فرموده كه بعد از نزول اين آيه اصحاب گفتند: يا رسول اللّه خويشان شما كه آنها را دوست بايد داشت كيستند فرمود: علىّ و فاطمه و دو پسر ايشان حسن و حسين. ابن ابى الحديد در شرح خود بر نهج البلاغه در اينجا مى گويد: اين جمله «و هجروا السّبب الّذى أمروا بمودّته» اشاره است به فرمايش پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله: «خلّفت فِيكم الثّقلين: كتاب اللّه و عترتى أهل بيتى حبلان مّمدودان من السّمآء إلى الأرض، لا يفترقان حتّى يردا علىّ الحوض» يعنى دو چيز گرانبها ميان شما باقى گذاشتم يكى كتاب خدا و ديگرى خويشان و اهل بيتم كه دو ريسمان كشيده شده اند از آسمان بزمين يعنى اين دو چيز اهل عالم را هادى و راهنما هستند كه از هم جدا نمى شوند تا اينكه بر سر حوض در بهشت بر من وارد شوند. پس چون پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله در اينجا كتاب خدا و اهل بيتش را حبلان يعنى دو ريسمان فرموده، امير المؤمنين هم از اهل بيت بلفظ سبب تعبير نموده و سبب در لغت بمعنى ريسمان است) و ساختمان (دين و ايمان) را از بنياد استوارش انتقال داده آنرا در جائيكه سزاوار نبود ساختند (امام را كه پيغمبر اكرم از جانب خداوند متعال بخلافت تعيين فرموده عقب زده و اشخاص نالائقى را روى كار آوردند) ايشان كانهاى هر معصيت و گناه و درهاى هر وارد شده بسختى و نادانى هستند (پس هر كه باطل و نادرستى اراده كند از آنها پيروى مى نمايد، زيرا ايشان درهاى ضلالت و گمراهى و منشأ فتنه و فساد و اختلال امور دين و دنيا بودند) (10) در حيرت و سرگردانى (چون موج دريا) رفت و آمد داشتند (زيرا از حقّ دست كشيده پيرو پيشواى دين نبودند) و در بيهوشى (جهل و نادانى) به روش پيروان فرعون (از عذاب و كيفر كردار خود) غافل بودند (چنانكه فرعونيان به بنى اسرائيل ظلم و ستم روا داشته با حضرت موسى كه آنها را بسوى خدا دعوت مى فرمود دشمنى كردند، و در دنيا و آخرت بعذاب الهىّ مبتلى گشتند، ايشان هم از پيشوايان هدايت و رستگارى پيروى نكرده و سختى كيفر را از ياد بردند) بعضى از آخرت چشم پوشيده بدنيا متوجّه شدند (مانند خلفاء) و برخى از دين دست كشيده (و از هدايت و رستگارى) جدا گشتند (مانند بنى اميّه). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی نهج البلاغه ١۵٠بخش سوم ☀️وصف یاران صالح پیامبراکرم صل الله علیه وآله ☀️ في الضّلال: وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ وَ يَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ، حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ الْأَجَلُ وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ، لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ، حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ، حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ.   قسمت دوم از اين خطبه است (در باره مردم زمان جاهليّت و اصحاب پيغمبر اكرم): (5) (پيش از پيدايش دين مقدّس اسلام ضلالت و گمراهى سراسر جهان را فرا گرفته بود و مردم به تباهكارى هاى بسيار مى پرداختند) و زمان (معصيت و نافرمانى) ايشان بطول انجاميد تا عذاب و كيفر را (براى خود) كامل گردانند (چنانكه در قرآن كريم سوره (3) آیه (178) مى فرمايد: «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً، وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ» يعنى كسانيكه كافر شدند گمان نكنند كه مهلت ما براى آنان بهتر است، بلكه آنان را مهلت مى دهيم تا هر چه مى توانند معصيت و نافرمانى نمايند، و براى ايشان است عذاب رسوا كننده) و مستوجب پيش آمدهاى سخت روزگار گردند، تا اينكه نزديك شد زمان آنها بسر رسد، و گروهى (از رؤساء و زمامدارانشان) به تباهكاريها دل بسته و از آن راحتى يافتند، و دستها را با شمشير بلند كردند تا آتش جنگ را بيفروزند (و مانند شتر ماده كه براى آبستن شدن دم بلند ميكند از هيچ كار زشتى پروا نداشتند، و گمان مى كردند دنيا بهمين هرج و مرج باقى و برقرار خواهد ماند كه ناگاه پيغمبر اكرم مبعوث به رسالت گشته براى كندن ريشه فساد در عالم از هيچ گونه فداكارى دريغ ننمود، و اصحاب و پيروان خويش را براى تبليغ و ترويج از دين مقدّس اسلام طورى تربيت فرمود كه) (6) شكيبائى (در سختيها و جنگيدن با دشمنان) را بر خدا منّت ننهادند، و جانبازيشان را در راه حقّ بزرگ نشمردند (عظمت و بزرگى دين خدا را در نظر گرفته و براى پيشرفت آن خود را ناچيز دانسته از هر گونه فداء كارى خوددارى ننمودند) تا زمانى كه قضاء و قدر الهىّ بسر رسيدن زمان بلاء و سختى را ايجاب نمود (مسلمانان توانا شده و دينشان شهره آفاق گرديد) (7) شمشير زدنشان (در جنگها) از روى بينائى بود (و براى ايمان بخدا و رسول نه از راه نادانى و شهوت) و بر اثر امر راهنما و پند دهنده شان (پيغمبر اكرم) به  پروردگارشان نزديك گشتند (اوامر و نواهى آن حضرت را پيروى نموده رضاء و خوشنودى خدا را بدست آوردند و بهمين منوال روزگار گذراندند).   ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی نهج البلاغه ١۵١ ☀️تاثیر بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ☀️ و من خطبة له (علیه السلام) يحذر من الفتن: اللّه و رسولُه: وَ أَحْمَدُ اللَّهَ وَ أَسْتَعِينُهُ عَلَى مَدَاحِرِ الشَّيْطَانِ وَ مَزَاجِرِهِ، وَ الِاعْتِصَامِ مِنْ حَبَائِلِهِ وَ مَخَاتِلِهِ؛ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ نَجِيبُهُ وَ صَفْوَتُهُ، لَا يُؤَازَى فَضْلُهُ وَ لَا يُجْبَرُ فَقْدُهُ، أَضَاءَتْ بِهِ الْبِلَادُ بَعْدَ الضَّلَالَةِ الْمُظْلِمَةِ وَ الْجَهَالَةِ الْغَالِبَةِ وَ الْجَفْوَةِ الْجَافِيَةِ، وَ النَّاسُ يَسْتَحِلُّونَ الْحَرِيمَ وَ يَسْتَذِلُّونَ الْحَكِيمَ، يَحْيَوْنَ عَلَى فَتْرَةٍ وَ يَمُوتُونَ عَلَى كَفْرَةٍ. از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در مدح حضرت رسول و پند دادن به عرب و خبر دادن از پيش آمدهاى سخت): قسمت أول خطبه: (1) از خداوند يارى مى طلبم بر جاهايى كه شيطان را دور ساخته و او را باز مى دارد (در هنگام عبادت و بندگى و انجام كارهاى شايسته كه جلوگير از پيروى شيطان است از پروردگار توفيق مى خواهم) و به نيفتادن در دامها و فريبهاى او (خواهشهاى نفس و جلوه گرى دنيا) كمك مى جويم، (2) و گواهى مى دهم كه محمّد بنده و فرستاده و پسنديده و برگزيده او است، فضل و بزرگوارى او را برابر نيست، و نبودنش را چيزى جبران نمى كند (3) (اهل) شهرها بعد از گمراهى تاريك (پرستيدن بت) و نادانى بسيار و درشتى و بد خوئى در معاشرت (سخت دلى و خونريزى) به (نور هدايت و راهنمائى) او روشن شدند، و حال آنكه مردم (پيش از بعثت آن حضرت) حرام و ناشايسته را حلال دانسته و عالم و دانا را خوار مى شمردند، و در زمان نبودن پيغمبرى (كه آنان را براه راست هدايت كند) زندگى نموده و بر تاريكى (كفر و گمراهى) مى مردند ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی نهج البلاغه ١۵١بخش سوم ☀️ویژگی های فتنه و آثار آن☀️ ثُمَّ يَأْتِي بَعْدَ ذَلِكَ طَالِعُ الْفِتْنَةِ الرَّجُوفِ وَ الْقَاصِمَةِ الزَّحُوفِ، فَتَزِيغُ قُلُوبٌ بَعْدَ اسْتِقَامَةٍ، وَ تَضِلُّ رِجَالٌ بَعْدَ سَلَامَةٍ، وَ تَخْتَلِفُ الْأَهْوَاءُ عِنْدَ هُجُومِهَا، وَ تَلْتَبِسُ الْآرَاءُ عِنْدَ نُجُومِهَا. مَنْ أَشْرَفَ لَهَا قَصَمَتْهُ وَ مَنْ سَعَى فِيهَا حَطَمَتْهُ، يَتَكَادَمُونَ فِيهَا تَكَادُمَ الْحُمُرِ فِي الْعَانَةِ قَدِ اضْطَرَبَ مَعْقُودُ الْحَبْلِ وَ عَمِيَ وَجْهُ الْأَمْرِ. تَغِيضُ فِيهَا الْحِكْمَةُ وَ تَنْطِقُ فِيهَا الظَّلَمَةُ، وَ تَدُقُّ أَهْلَ الْبَدْوِ بِمِسْحَلِهَا وَ تَرُضُّهُمْ بِكَلْكَلِهَا. يَضِيعُ فِي غُبَارِهَا الْوُحْدَانُ وَ يَهْلِكُ فِي طَرِيقِهَا الرُّكْبَانُ، تَرِدُ بِمُرِّ الْقَضَاءِ وَ تَحْلُبُ عَبِيطَ الدِّمَاءِ وَ تَثْلِمُ مَنَارَ الدِّينِ وَ تَنْقُضُ عَقْدَ الْيَقِينِ. يَهْرُبُ مِنْهَا الْأَكْيَاسُ وَ يُدَبِّرُهَا الْأَرْجَاسُ، مِرْعَادٌ مِبْرَاقٌ كَاشِفَةٌ عَنْ سَاقٍ. تُقْطَعُ فِيهَا الْأَرْحَامُ وَ يُفَارَقُ عَلَيْهَا الْإِسْلَامُ. بَرِيئُهَا سَقِيمٌ وَ ظَاعِنُهَا مُقِيمٌ. (8) پس بعد از اين فتنه مقدّمات فتنه سختترى پيش آيد كه شكننده و با شتاب است (مردم در آن بسيار پريشان و تباه مى گردند) پس دلها بعد از استوارى به گرفتگى و تنگى مائل مى گردد، و مردها بعد از سلامتى گمراه ميشوند، و هنگام رو آوردن آن فتنه خواهشها ناجور گردد، زمان پيدايش آن، انديشه ها (ى درست به نادرست) اشتباه شود (پس نادان در آن سرگردان ماند) (9) هر كه در صدد دفع آن بر آيد فتنه او را شكسته تباه گرداند، و هر كه را در (خاموش كردن) آن سعى و كوشش كند خورد كرده نابود سازد، در آن فتنه مردم مانند خرهاى وحشىّ در گلّه يكديگر را گاز گرفته آزار رسانند، (10) ريسمان متّصل (قواعد دين و احكام شرعيّه) گسيخته شود، و روى كار پوشيده گردد (راه رستگارى ناپيدا شود) در آن فتنه (بجهت سكوت علماء و توانا نبودن بر سخن گفتن) علم و دانائى كاسته گردد، و ستمگران گويا شوند، (11) و آن فتنه بيابان نشينان را به آهن لجام خود بكوبد و با سينه اش آنها را خورد كند (تباهكارى همه جا را فرا گيرد، مانند اسب سركشى كه شخص را زير پا گرفته بروى او افتد تا هلاكش سازد) در غبار و گرد (آثار و نشانه) آن فتنه تنها روندگان (فضلا و دانشمندان) تباه شوند (از بين بروند) و سواران (دليران و توانايان) در راه (جلوگيرى از) آن هلاك گردند (كشته شوند، خلاصه كمتر كسى از آن فتنه رهائى يابد) (12) آن فتنه با تلخى قضاء (سخترين حكم الهىّ) وارد گشته خونهاى تازه و پاكيزه را بدوشد (خونريزى بسيار شود) و در نشانه دين (احكام شرعيّه) رخنه كند (بطوريكه طبق قوانين شرع رفتار نكنند) و پيمان يقين (عقائد حقّه) را در هم شكند (آنها را تغيير دهد) (13) خردمندان دور انديش از آن بگريزند، و پليدان و بد خواهان فكر و انديشه بكار برده در آن راه قدم نهند، با رعد و برق (غوغاء و آشوب) باشد (يا آنكه صداى شمشير ها هنگام بيرون كشيدن از غلاف و خونريزى در همه جا آشكار باشد) بسيار سخت و با شتاب است (مانند شخص دامن به كمر زده شتابان در كار) (14) خويشان و نزديكان در آن از هم جدا گردند، و دين اسلام از آن دورى و مفارقت نمايد (چون جريان بر خلاف قواعد دين است) بيزار از آن (كسيكه از معاصى و آشوب دور باشد) بيمار است (به انواع سختى گرفتار) و كوچ كننده (كه بخواهد از آن بگريزد) مانده است (نجات و رهائى ندارد). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۵٣بخش دوم ☀️وصف انسان بصیر☀️ فَلْيَنْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ، فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ، ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً، يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي الْمَغَاوِي، وَ لَا يُعِينُ عَلَى نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِي حَقٍّ، أَوْ تَحْرِيفٍ فِي نُطْقٍ، أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ. (در باره گناهكاران و اندرز به شنوندگان): (4) پس بايد مرد از خود سود برد (در بدبختى و زيان نماند) زيرا بينا (ى واقعى) كسى است كه (اندرز خدا و رسول و ائّمه اطهار را) شنيده (در آن) تفكّر و انديشه نمايد، و (بدنيا) نگاه كرده، و (به بيوفائى آن) آشنا گردد، و از عبرتها (گذشتگان) سودمند شود، (5) آنگاه در راه راست روشن (فرمانبردارى از خدا و رسول) سير نمايد، بشرط آنكه در آن از افتادن در گودالها و درّه ها (خواهشهاى نفس) و از گمراه شدن در اشتباه كاريها (ى شيطان) دورى كند، و بر زيان خود اقدام نكرده گمراهان را يارى ننمايد: به بيراه رفتن در راه حقّ (نهى نكردن آنان را از منكر) يا تغيير در گفتار (به دلخواه آنها سخن گفتن اگر چه بر خلاف رضاء و خوشنودى خدا باشد) يا براى گفتن سخن راست ترس به خويشتن راه دادن (اگر چه در واقع نترسد). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۵٣بخش چهارم ☀️گناهانی که بخشیده نمی‌شود ☀️ إِنَّ مِنْ عَزَائِمِ اللَّهِ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ الَّتِي عَلَيْهَا يُثِيبُ وَ يُعَاقِبُ وَ لَهَا يَرْضَى وَ يَسْخَطُ، أَنَّهُ لَا يَنْفَعُ عَبْداً وَ إِنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ فِعْلَهُ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدُّنْيَا لَاقِياً رَبَّهُ بِخَصْلَةٍ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ لَمْ يَتُبْ، مِنْهَا: أَنْ يُشْرِكَ بِاللَّهِ فِيمَا افْتَرَضَ عَلَيْهِ مِنْ عِبَادَتِهِ، أَوْ يَشْفِيَ غَيْظَهُ بِهَلَاكِ نَفْسٍ، أَوْ يَعُرَّ بِأَمْرٍ فَعَلَهُ غَيْرُهُ، أَوْ يَسْتَنْجِحَ حَاجَةً إِلَى النَّاسِ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِي دِينِهِ، أَوْ يَلْقَى النَّاسَ بِوَجْهَيْنِ أَوْ يَمْشِيَ فِيهِمْ بِلِسَانَيْنِ؛ اعْقِلْ ذَلِكَ فَإِنَّ الْمِثْلَ دَلِيلٌ عَلَى شِبْهِهِ، إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا، وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَى غَيْرِهَا، وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِينَةُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَ الْفَسَادُ فِيهَا؛ إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ مُسْتَكِينُونَ، إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ مُشْفِقُونَ، إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ خَائِفُون. (11) (پس اكنون ترا ببعض آنچه كه بايد از آن بر حذر باشى آگاه مى نمايم:) از جمله احكام خدا در قرآن محكم و استوار كه (تجاوز از آن نمى توان كرد، و) به (پيرو) آنها پاداش داده راضى و خوشنود ميشود (مشمول رحمت خويش مى نمايد) و براى (مخالفين) آنها كيفر مقرّر فرموده و بخشم مى آيد، آنست كه بنده اى كه از دنيا مى رود اگر چه (با عبادت و بندگى) بخود رنج داده و عمل خويش را (ظاهرا) خالص نموده باشد، سودى بدست نمى آورد در حاليكه ملاقات كند پروردگارش را با يكى از اين خصلتها (ى پنجگانه زير) كه از آنها توبه و بازگشت نكرده باشد: اوّل): شرك بخدا در آنچه بر او واجب گردانيده از عبادت و پرستش خود (ديگرى را شريك او قرار دهد خواه آشكار خواه پنهان كه عبارت است از رئاء و خودنمايى. در سوره 18 آیه 110 مى فرمايد: «فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» يعنى كسيكه اميدوار است رحمت پروردگارش شامل حال او گردد بايد كار شايسته بجا آورد، و در پرستش پروردگارش كسى را شريك قرار ندهد، دوّم:) يا بسبب هلاك كردن (از بين بردن) ديگرى خشم خويشتن را بر طرف نمايد (سوره 4 آیه 93 مى فرمايد: «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً» يعنى هر كه مؤمنى را از روى قصد بكشد كيفر او دوزخ است كه در آن جاويد مى ماند و خداوند بر او غضب نموده او را از رحمت خويش دور و عذاب بزرگ برايش آماده فرمايد، سوّم:) يا بيان كند كار زشتى را كه ديگرى بجا آورده (سوره 24 آیه 19 مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» يعنى آنانكه دوست دارند كه ناشايسته و كار زشتى در باره كسانيكه ايمان آورده اند فاش گردد براى ايشان در دنيا و آخرت عذاب دردناك است، چهارم:) يا بمردم رو آورد براى درخواست حاجتى بوسيله آشكار نمودن بدعتى در دين خود (سوره 28 آیه 50 مى فرمايد: «وَ مَنْ أَضَلُ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَواهُ بِغَيْرِ هُدىً مِنَ اللَّهِ» يعنى كيست گمراهتر از كسيكه آرزوى خود را پيروى كند بدون راهنمائى از جانب خدا، پنجم:) يا مردم را بنفاق و دو روئى ملاقات كند، يا در ميان ايشان بدو زبان رفتار نمايد (در ظاهر خود را دوست و ثناء گو نشان داده در پشت سر دشمن و بد گو باشد، (سوره 4 آیه 145 «إِنَّ الْمُنافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَ لَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِيراً» يعنى مردم دو رو در پائين ترين درجه آتش دوزخ قرار خواهند گرفت، و هرگز براى ايشان ياورى نمى يابى كه آنان را از آنجا بيرون آورد) (12) عظمت و بزرگى اين مثل را (كه ذكر ميشود) بفهم و در آن انديشه كن (بواسطه كوتاهى فهم مردم از ادراك حقائق خداوند سبحان و پيغمبران و اوصياء ايشان بيان مطلب را با مثل آميخته اند تا حقيقت آن بر كسى پوشيده نماند) زيرا مثل نشان دهنده است شبيه و مانند خود را (چنانكه گفته ميشود مثل علم كه غذاى روحانىّ است چون شير مادر مى باشد براى بچّه كه بسبب آن روح انسان كامل مى گردد همانطور كه طفل بوسيله شير مادر توانا ميشود. و امّا مثل فرموده امام عليه السّلام اينست): مقصود چهارپايان (از جهت كمال قوّه شهويّه) شكمهاشان است (هميشه در بند آب و علفند) و مقصود درّندگان (از جهت بسيارى قوّه غضبيّه) دشمنى و آزار رساندن به غيرشان است (پس بسير شدن شكم قناعت نمى كنند، بلكه طالب غلبه و استيلاء مى باشند) و مقصود زنها (از جهت كمال قوّه شهويّه و
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۵۴بخش دوم ☀️تفکر قبل از اقدام☀️ فَالنَّاظِرُ بِالْقَلْبِ الْعَامِلُ بِالْبَصَرِ يَكُونُ مُبْتَدَأُ عَمَلِهِ أَنْ يَعْلَمَ أَعَمَلُهُ عَلَيْهِ أَمْ لَهُ؟ فَإِنْ كَانَ لَهُ مَضَى فِيهِ وَ إِنْ كَانَ عَلَيْهِ وَقَفَ عَنْهُ.؛ فَإِنَّ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ طَرِيقٍ، فَلَا يَزِيدُهُ بُعْدُهُ عَنِ الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ إِلَّا بُعْداً مِنْ حَاجَتِهِ، وَ الْعَامِلُ بِالْعِلْمِ كَالسَّائِرِ عَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ؛ فَلْيَنْظُرْ نَاظِرٌ أَ سَائِرٌ هُوَ أَمْ رَاجِعٌ.   (6) پس كسيكه چشم دل گشوده از روى بينائى كارى انجام مى دهد بايد پيش از انجام عمل بداند كه آيا آن عمل به زيان او است يا به سودش پس اگر به سود او است آنرا بجا آورد، و اگر به زيانش باشد ترك نمايد، (7) زيرا كسيكه از روى نادانى كارى انجام دهد مانند كسى است كه در غير راه سير ميكند، پس دور شدن او از راه روشن چيزى باو نمى افزايد مگر دور شدن از مطلوب او (رونده در راه كج هر چند بيشتر راه رود از مقصد دورتر گردد) (8) و كسيكه از روى دانائى بكارى اقدام نمايد مانند كسى است كه در راه روشن راه مى رود، پس بايد شخص بينا (كه چشم دل گشوده با تأمّل و انديشه كارى انجام مى دهد) ببيند آيا در راه سير ميكند، يا بيراهه مى رود (در اوّل امر رسيدگى كند اگر كار خدا پسند است انجام دهد و گر نه اقدام ننمايد). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۵۶بخش سوم ☀️اهمیت قرآن کریم☀️ وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيَ عَنِ الْمُنْكَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ، وَ إِنَّهُمَا لَا يُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا يَنْقُصَانِ مِنْ رِزْقٍ. وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اللَّهِ، فَإِنَّهُ الْحَبْلُ الْمَتِينُ وَ النُّورُ الْمُبِينُ وَ الشِّفَاءُ النَّافِعُ وَ الرِّيُّ النَّاقِعُ وَ الْعِصْمَةُ لِلْمُتَمَسِّكِ وَ النَّجَاةُ لِلْمُتَعَلِّقِ؛ لَا يَعْوَجُّ فَيُقَامَ وَ لَا يَزِيغُ فَيُسْتَعْتَبَ وَ لَا تُخْلِقُهُ كَثْرَةُ الرَّدِّ وَ وُلُوجُ السَّمْعِ؛ مَنْ قَالَ بِهِ صَدَقَ وَ مَنْ عَمِلَ بِهِ سَبَقَ. (9) (اگر بخواهيد اهل بهشت باشيد، از خدا و رسول پيروى كرده مردم را به گفتار و كردار شايسته وادار و از ناشايسته ها باز داريد، زيرا) امر بمعروف و نهى از منكر دو صفت و خلق هستند از جمله خوهايى كه محبوب و پسنديده خدا است، و (ترسيدن از امر بمعروف و نهى از منكر نمودن در صورتيكه ظاهرا هيچ گونه زيانى نداشته باشد درست نيست، و احتمال اينكه مبادا كشته شود يا روزى كم گردد بيجا است، بلكه بايد دانست) اين دو امر مرگ را نزديك نمى گرداند و روزى را كم نمى كند (زيرا مرگ و روزى هر كس مقدّر است، و تغيير و تبديلى در آن نيست) (10) و (براى شناختن موارد احكام دين) بر شما باد (مراجعه) بكتاب خدا (قرآن كريم) زيرا كتاب خدا (براى اتّصال بنده بخدا) ريسمان استوارى است (كه هرگز گسيخته نخواهد شد) و (براى سير در راه حقّ) نور آشكارى است (كه تاريكى در آن راه ندارد) و (براى بيمارى جهل و نادانى به معرفت خدا و رسول) شفاء است، و (براى تشنه علوم و معارف حقّه) سير آب شدن است بر طرف مى نمايد، و براى چنگ زننده (بآن) نگاه دارنده (از خطاء و لغزشها) است، نيست تار است گردد (اختلافى در آن يافت نمى شود تا نيازمند اصلاح باشد) و (از حقّ و حقيقت) بر نمى گردد تا از آن دست برداشته شود، و تكرار بسيار (بر زبانها) و فرو رفتن در گوش آنرا كهنه نمى گرداند (هر سخنى را كه بسيار گويند و بشنوند كهنه مى گردد جز كلام خدا كه در همه اوقات تازه بوده بهاى آن افزايش مى يابد) (12) كسيكه آنرا بگويد راستگو است (زيرا در قرآن كريم بر خلاف واقع چيزى بيان نشده) و هر كه از آن پيروى كند (ببهشت جاويد) پيشى گرفته (رستگار گرديده) است. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۵٧ بخش اول ☀️خودسازی برای آخرت☀️ و من خطبة له (علیه السلام) يحثّ الناسَ على التقوى: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلًا عَلَى آلَائِهِ وَ عَظَمَتِهِ. عِبَادَ اللَّهِ، إِنَّ الدَّهْرَ يَجْرِي بِالْبَاقِينَ كَجَرْيِهِ بِالْمَاضِينَ، لَا يَعُودُ مَا قَدْ وَلَّى مِنْهُ وَ لَا يَبْقَى سَرْمَداً مَا فِيهِ، آخِرُ فَعَالِهِ كَأَوَّلِهِ، مُتَشَابِهَةٌ أُمُورُهُ، مُتَظَاهِرَةٌ أَعْلَامُهُ، فَكَأَنَّكُمْ بِالسَّاعَةِ تَحْدُوكُمْ حَدْوَ الزَّاجِرِ بِشَوْلِهِ؛ فَمَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِغَيْرِ نَفْسِهِ تَحَيَّرَ فِي الظُّلُمَاتِ وَ ارْتَبَكَ فِي الْهَلَكَاتِ وَ مَدَّتْ بِهِ شَيَاطِينُهُ فِي طُغْيَانِهِ وَ زَيَّنَتْ لَهُ سَيِّئَ أَعْمَالِهِ؛ فَالْجَنَّةُ غَايَةُ السَّابِقِينَ، وَ النَّارُ غَايَةُ الْمُفَرِّطِينَ.   از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در اندرز و پرهيزكارى، و تهيئه توشه آخرت): (1) سپاس خداوندى را سزا است كه سپاسگزارى را كليد ياد آورى خود و وسيله افزونى احسان و بخشش و رهبر نعمتها و بزرگوارى خويش قرار داد (زيرا هر كه او را سپاس گزارد يادش نموده، و احسان و نيكوئى بيشتر او را مى يابد، و به نعمتهاى بيشمار و بزرگواريش پى مى برد). (2) بندگان خدا، روزگار بحاضرين مى گذرد مانند گذشتن به گذشتگان (پيشينيان مردند شما نيز زنده نمى مانيد) آنچه رفت (زندگانى گذشته) باز نمى گردد، و آنچه هست (از خوشى و بدى) هميشه پايدار نيست، رفتار آخر آن مانند اوّل آنست (با گذشتگان و آيندگان يك جور رفتار ميكند) كارهايش از هم پيشى گرفته و نشانه هايش همراه هم هستند (كارهاى آن زود نابود مى گردد، پس خردمند از گردش روزگار عبرت گرفته بآن دل نبندد) پس (بطورى بسرعت دنيا رو بزوال و نيستى است كه) گويا به قيامت حاضريد، شما را ميراند مانند راندن ساربان شترهايش را كه هفت ماه از زائيدن آنها گذشته و شيرشان خشك شده باشد (اينگونه شترها را بر اثر سبكى آنها بسختى و تندى مى رانند، بخلاف شترهايى كه در ماههاى آخر آبستن مى باشند كه آنها را از روى مهربانى به آهستگى مى برند) (3) پس كسيكه خود را بغير (به خواهشهاى نفس و آرايشهاى دنيا) مشغول گرداند، در تاريكى هاى بدبختى سرگردان ماند، و در تباهكاريها آميخته شود (كه رهائى نيابد) و شياطين و ديوهاى او (گمراه كنندگان) او را بسر كشى وادار كنند، و كردار بدش را در برابر او بيارايند، (4) پس (اى كسيكه خود را بغير مشغول ساخته اى بدان كه) پايان پيشروان (به عبادت و بندگى) بهشت است، و پايان تقصير كنندگان (گناهكاران) آتش. ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۵٩ ☀️رفتار امیرالمؤمنین با مردم☀️ و من خطبة له (علیه السلام) يبيّن فيها حسنَ معاملته لرعيته: وَ لَقَدْ أَحْسَنْتُ جِوَارَكُمْ وَ أَحَطْتُ بِجُهْدِي مِنْ وَرَائِكُمْ وَ أَعْتَقْتُكُمْ مِنْ رِبَقِ الذُّلِّ وَ حَلَقِ الضَّيْمِ، شُكْراً مِنِّي لِلْبِرِّ الْقَلِيلِ، وَ إِطْرَاقاً عَمَّا أَدْرَكَهُ الْبَصَرُ وَ شَهِدَهُ الْبَدَنُ مِنَ الْمُنْكَرِ الْكَثِيرِ. از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در باره معاشرت و مهربانى كه با مردم فرموده): (1) من براى شما معاشر و همنشين نيكوئى بودم كه به كوشش خود شما را از پشت سر حفظ نمودم (از تباهكاريها و پيشآمدهاى آينده شما را آگاه كردم تا خود را بآنها گرفتار ننمائيد) و شما را از ريسمانهاى ذلّت و خوارى و حلقه هاى ظلم و ستم (و بيچاره بودن) رهائى دادم، (2) بجهت سپاسگزارى كردنم در مقابل اندك نيكوئى (كه از شما هويدا گرديد) و بجهت چشم پوشى از كارهاى زشت بسيارى كه در حضور من واقع شده و بچشم ديدم (زيرا زمامدار را چاره اى نيست مگر احسان به نيكوكاران و عفو و بخشش از بد كرداران). ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۶٠ بخش دوم ☀️درک عظمت خداوند☀️ فَلَسْنَا نَعْلَمُ كُنْهَ عَظَمَتِكَ، إِلَّا أَنَّا نَعْلَمُ أَنَّكَ حَيٌّ قَيُّومُ، لَا تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ؛ لَمْ يَنْتَهِ إِلَيْكَ نَظَرٌ وَ لَمْ يُدْرِكْكَ بَصَرٌ، أَدْرَكْتَ الْأَبْصَارَ وَ أَحْصَيْتَ الْأَعْمَالَ وَ أَخَذْتَ بِالنَّوَاصِي وَ الْأَقْدَامِ؛ وَ مَا الَّذِي نَرَى مِنْ خَلْقِكَ وَ نَعْجَبُ لَهُ مِنْ قُدْرَتِكَ وَ نَصِفُهُ مِنْ عَظِيمِ سُلْطَانِكَ، وَ مَا تَغَيَّبَ عَنَّا مِنْهُ وَ قَصُرَتْ أَبْصَارُنَا عَنْهُ وَ انْتَهَتْ عُقُولُنَا دُونَهُ وَ حَالَتْ سُتُورُ الْغُيُوبِ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُ أَعْظَمُ؛ فَمَنْ فَرَّغَ قَلْبَهُ وَ أَعْمَلَ فِكْرَهُ، لِيَعْلَمَ كَيْفَ أَقَمْتَ عَرْشَكَ وَ كَيْفَ ذَرَأْتَ خَلْقَكَ وَ كَيْفَ عَلَّقْتَ فِي الْهَوَاءِ سَمَاوَاتِكَ وَ كَيْفَ مَدَدْتَ عَلَى مَوْرِ الْمَاءِ أَرْضَكَ، رَجَعَ طَرْفُهُ حَسِيراً وَ عَقْلُهُ مَبْهُوراً وَ سَمْعُهُ وَالِهاً وَ فِكْرُهُ حَائِراً. (4) (هر چند كوشش كنيم سپاسى كه سزاوار خداوندى تو است نمى توانيم بجا آوريم، زيرا) ما حقيقت عظمت و بزرگى ترا نمى دانيم، مگر آنكه مى دانيم تو زنده اى هستى كه همه چيز (از روى امكان و نيازمندى) بتو قائم و باز بسته است، ترانه سستى پيش از خواب (چرت زدن) و نه خواب فرا مى گيرد (در قرآن كريم سوره 2 آیه 255 مى فرمايد: «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ، الْقَيُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» يعنى ضعف و سستى پيش از خواب و خواب او را فرا نمى گيرد، آنچه در آسمانها و زمين است براى او است و هستى آنها به اراده و توانائى او است) انديشه اى بكنه و حقيقت تو نرسيده، و ديده اى ترا در نيافته، (5) ديده ها را تو دريافتى، (در قرآن كريم سوره 6 آیه 103 مى فرمايد: «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ» يعنى ديده ها او را در نيابد و او ديده ها را دريابد و او است باريك بين و نهان دان) و آمار كردار (بندگان) را بشمار مى آورى (در قرآن كريم سوره 58 آیه 6 مى فرمايد: «يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا أَحْصاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» يعنى ياد كن روزى را كه خداوند همه بندگان را زنده كند پس آنان را بآنچه كه بجا آورده اند آگاه سازد، حساب كردارشان را خداوند ضبط فرموده و ايشان آنرا فراموش كرده اند و خداوند بر هر چيز حاضر و گواه است) و (گناهكاران را) به موهاى جلو سر و قدمها (يشان براى كيفر كردار) فرا مى گيرى (در قرآن كريم سوره 55 آیه 41 مى فرمايد: «يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَ الْأَقْدامِ» يعنى گناهكاران به نشانه هاشان شناخته، و به موهاى جلو سر و قدمها گرفته ميشوند. در قيامت فرشتگان آنان را به علامات و نشانه ها شناخته آنگاه كاكلهاى ايشان را گرفته بند بر پاهاشان نهاده به دوزخ مى اندازند) (6) و چه چيز است آنچه ما را از آفريده تو مى بينيم، و از قدرت و توانائى كه تو براى آن بكار برده اى به شگفت مى آييم، و آنرا از بزرگى سلطنت و پادشاهيت دانسته وصف مى نمايم، و حال آنكه چيزهائى كه از ما پنهان است و ديده هاى ما آنرا نمى بيند و عقلهاى ما نزد آن باز ايستاده (درك نمى كند) و بين ما و آنها پرده هايى آويخته شده، بزرگتر است، (7) پس هر كه دل خود را تهى گرداند (به هيچ چيز توجّه نداشته باشد) و انديشه اش را بكار اندازد تا بداند چگونه عرش خود را (بالاى هفت آسمان) بر پا كرده اى، و چگونه آفريده شدگانت را آفريده اى، و چگونه آسمانهايت را در هواء معلّق نگاه داشته اى، و چگونه زمينت را بروى موج آب گسترانيده اى، ديده او برگشته وا مانده، و عقل او شكست خورده، و گوش او از كار افتاده، و انديشه او سرگردان است (خلاصه كسيكه دست از هر كار برداشته و تمام انديشه خود را بكار اندازد و بخواهد يكى از حقائق و اسرار خلقت را درك كند حيران و سرگردان ماند چه جاى آنكه بخواهد به همه آنها پى ببرد).   ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام
•┈••✾❀🕊﷽🕊❀✾••┈• 🔮اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔮 ی ١۶٠ بخش چهارم ☀️الگوهای زهد و ساده زیستی☀️ رسول اللّه (صلی الله علیه وآله): وَ لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ كَافٍ لَكَ فِي الْأُسْوَةِ، وَ دَلِيلٌ لَكَ عَلَى ذَمِّ الدُّنْيَا وَ عَيْبِهَا وَ كَثْرَةِ مَخَازِيهَا وَ مَسَاوِيهَا، إِذْ قُبِضَتْ عَنْهُ أَطْرَافُهَا وَ وُطِّئَتْ لِغَيْرِهِ أَكْنَافُهَا وَ فُطِمَ عَنْ رَضَاعِهَا وَ زُوِيَ عَنْ زَخَارِفِهَا. موسى (علیه السلام): وَ إِنْ شِئْتَ ثَنَّيْتُ بِمُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ، حَيْثُ يَقُولُ «رَبِّ إِنِّي لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ»، وَ اللَّهِ مَا سَأَلَهُ إِلَّا خُبْزاً يَأْكُلُهُ، لِأَنَّهُ كَانَ يَأْكُلُ بَقْلَةَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ كَانَتْ خُضْرَةُ الْبَقْلِ، تُرَى مِنْ شَفِيفِ صِفَاقِ بَطْنِهِ لِهُزَالِهِ وَ تَشَذُّبِ لَحْمِهِ. داود (علیه السلام): وَ إِنْ شِئْتَ ثَلَّثْتُ بِدَاوُدَ صَاحِبِ الْمَزَامِيرِ وَ قَارِئِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَلَقَدْ كَانَ يَعْمَلُ سَفَائِفَ الْخُوصِ بِيَدِهِ وَ يَقُولُ لِجُلَسَائِهِ أَيُّكُمْ يَكْفِينِي بَيْعَهَا، وَ يَأْكُلُ قُرْصَ الشَّعِيرِ مِنْ ثَمَنِهَا. عيسى (علیه السلام): وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِي عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ، فَلَقَدْ كَانَ يَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ وَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ وَ يَأْكُلُ الْجَشِبَ، وَ كَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ وَ سِرَاجُهُ بِاللَّيْلِ الْقَمَرَ وَ ظِلَالُهُ فِي الشِّتَاءِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ فَاكِهَتُهُ وَ رَيْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ لِلْبَهَائِمِ، وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ وَ لَا وَلَدٌ يَحْزُنُهُ وَ لَا مَالٌ يَلْفِتُهُ وَ لَا طَمَعٌ يُذِلُّهُ، دَابَّتُهُ رِجْلَاهُ وَ خَادِمُهُ يَدَاهُ.   قسمت سوم خطبه: (13) و پيروى كردن از (رفتار) رسول خدا -صلّى اللّه عليه و آله- براى تو كافى است، و بر مذمّت دنيا و معيوب بودن و بسيارى رسواييها و بديهاى آن ترا دليل و راهنما مى باشد، زيرا اطراف آن (وابستگى و دوستدارى) از آن حضرت گرفته شده، و جوانب آن (دلبستگى بهمه چيز آن) براى غير آن بزرگوار آماده گشته، و از نوشيدن شيرش (لذّتهاى آن) منع شده و از آرايشهاى آن دور گرديده شده، (14) و اگر بخواهى دوباره پيروى نمائى پيغمبرى را، از موسى، عليه السّلام، كه خدا با او سخن فرموده (و به كليم اللّه ملقّب گشته) پيروى كن آنگاه كه مى گفت (در قرآن كريم سوره 28 آیه 24): «فَسَقى لَهُما ثُمَّ تَوَلَّى إِلَى الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إنی لِما انزلتَ إلیّ مِن خیر فقیر» يعنى پروردگارا من بآنچه از خير و نيكوئى برايم بفرستى نيازمندم، (15) سوگند بخدا موسى از خدا نخواسته بود مگر نانى را كه بخورد، زيرا گياه زمين را مى خورد، و بجهت لاغرى و كمى گوشت سبزى گياه از نازكى پوست درونى شكمش ديده مى شد، (16) و اگر بخواهى سوّم بار پيروى كنى از داوود، عليه السّلام، كه داراى مزامير و زبور بود و خواننده اهل بهشت مى باشد پيروى كن، بدست خود از ليف خرما زنبيلها مى بافت و به همنشينان خويش مى گفت: كدام يك از شما در فروختن آنها مرا كمك ميكند و از بهاى آنها خوراك او يك دانه نان جو بود، (17) و اگر خواهى پيروى از عيسى ابن مريم، عليه السّلام، را بگو (بياد بياور) كه (هنگام خوابيدن) سنگ را زير سر گذاشته بالش قرار مى داد، و جامه زبر مى پوشيد، و طعام خشن مى خورد، و خورش او گرسنگى بود (هنگام شدّت گرسنگى غذا مى خورد تا از خوردن آن لذّت برده به خورش نيازمند نباشد) و چراغ او در شب روشنائى ماه بود، و سايه بان او در زمستان جائى بود كه آفتاب مى تابيد يا فرو مى رفت (خانه اى نداشت) و ميوه و سبزى خوشبوى او گياهى بود كه زمين براى چهارپايان مى رويانيد، (18) نه زنى داشت كه او را بفتنه و تباهكارى افكند، و نه فرزندى كه او را اندوهگين سازد، و نه دارائى كه او را (از توجّه بخدا) برگرداند، و نه (بدنيا و اهل آن) طمعى كه او را خوار كند، مركب او دو پايش بود (پياده راه مى رفت) و خدمتكار او دو دستش (هر كارى را خود انجام مى داد).   ____ 📍ترجمه :مرحوم علی نقی فیض الاسلام روحش شاد ••●❥🦋✧🦋❥●•• الحمدالله الذی جعلنامن المتمسکین بولایة امیرالمؤمنین و الأئمة المعصومین علیهم السلام