eitaa logo
حافین
91 دنبال‌کننده
41 عکس
10 ویدیو
0 فایل
شما در این کانال حکمت های نهج البلاغه همراه با شرح هر حکمت را می‌خوانید. . السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْمَلائِکَهِ الْمُحْدِقِینَ بِکَ وَالْحَافِّینَ بِقَبْرِکَ.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🔸️حضرت از رفتاری که فقط بر اساس عادت، نوعی ذلت برای افراد می آورد و برای فرد حاکم هم ممکن است عجب و خودپسندی بیاورد تعجب می کنند و نهی می کنند. 🔅نکته ای که اینجا ممکن است برای خیلی ها پیش بیاید این است که اگر امیرالمؤمنین (علیه السلام) با آن عظمت غیر قابل رقابتش در دوران حکومتش اجازه نمی دهد کسی جلوی مرکبش بدود پس چگونه حاکمان امروز نظام اسلامی ما که ادعای پیروی و تاسی به امیرالمؤمنین علیه السلام دارند وقتی به سفرهای استانی می‌روند جمعیت هایی بعضاً چند میلیونی به استقبال آن ها می آیند و آن ها نه تنها مردم را نهی نمی کنند بلکه با رفتار شاد خودشان نشان می دهند که از این حرکت خشنودند، اگر کسی چنین شبهه ای بکند چه باید جواب داد؟ در واقع اگر بگوید حاکمان نظام اسلامی شما که ادعا می‌کنند پیرو علی هستند خلاف سیره امیرالمؤمنین عمل می کنند و بعد حکمت ۳۷ را شاهد بیاورد. 🔅 ما در جواب چنین کسی یا چنین ذهنیتی می گوییم اولا اینکه شما رفتار حاکمان امروز را با امیرالمؤمنین مقایسه می کنید و آن را مستند به نهج‌البلاغه می کنید معلوم می شود که اولاً امیرالمؤمنین را حجت می دانید و ثانیاً نهج‌البلاغه را قبول دارید پس اگر چنین است ما از طریق نهج‌البلاغه و خود امیرالمؤمنین این شبهه را جواب میدهیم، خلاصه ی شبهه ی شما این هست که امروز حاکمان جمهوری اسلامی بر خلاف سیره علی علیه السلام رفتار می کنند، من از شما سوال می کنم اگر از نهج‌البلاغه ای که آن را قبول دارید و به آن استناد می کنید جایی را نشان بدهم که در آن اینگونه به ذهن می آید که امیرالمؤمنین خلاف دستور پیغمبر عمل می کرده است چه می کنید؟ فرض کنید چنین جایی داشته باشیم که به ذهن اینگونه بیاید که عجب پیغمبر دستوری داده اند امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از رحلت پیامبر به آن دستور بی اعتنا شدند، شما چه می کنید؟ می توانید خدایی ناکرده امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به تخلف از سیره پیامبر کنید؟ خیر، چون معصوم است. پس چه می کنید؟ خودتان را به جهل متهم می کنید یعنی می فهمیم که قطعا یک حکمتی در این ماجرا هست که ما آن حکمت را نمی دانیم. 🔅ادامه دارد... 🔸️ شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔅خب حالا بریم سراغ واقعی ترین مثال.حکمت هفدهم نهج‌البلاغه را ببینید طبق حکمت هفدهم معلوم می شود پیامبر اسلام در زمان حکومت و حیات خودش به کسانی که پیر شده اند و محاسن و موهایشان سفید است با لحنی تند و دستوری محکم می فرمودند خضاب کنید رنگ کنید وخود را شبیه یهود نسازید، فردی در زمان پیامبر حضور داشته و این امر را دیده است حالا بعد از سال ها از رحلت پیامبر امیرالمؤمنین در سن ۵۸ سالگی حاکم جامعه است محاسنش سفید شده است اما رنگ نمی کند، این مسلمان در ذهنش جنگ بود که چه کار کنم بگویم علی خلاف پیامبر عمل می کند که نمی شود بگویم موافق پیامبر عمل می کند که پیامبر فرمود خضاب کنید شبیه یهودی ها نشوید اما علی مو و محاسنش سفید شده و رنگ نمی کند نهایتا تصمیم گرفت از خود مولا بپرسد، پرسید یا امیرالمؤمنین این که پیامبر می فرمود پیرمرد ها رنگ کنند و شبیه یهودی ها نشوند یعنی چه، حضرت متوجه شدند که این بنده ی خدا در چه مخمصه ی فکری گیر کرده، فرمودند برادر آن روز که پیامبر دستور می داد پیران رنگ کنند تا شبیه جوان ها باشند به خاطر اینکه اسلام نوپا، تعداد یارانش اندک و دشمنی قدر داشت در واقع با رنگ کردن سر و موی پیرمردها پیامبر یک تاکتیک عملیاتی روانی به کار می‌برد تا در جنگ ها دشمن از دور که نظاره می کند لشکر پیغمبر را پر از جوان ببیند و بترسد و کنار برود اما امروز که من حاکم شدم اصلا رنگ کردن ریش پیرمردها هیچ اثری در اقتدار حکومت من ندارد چون دامنه ی حکومت من نصف جهان را فرا گرفته است پس در این شرایط هرکس خواست رنگ کند مستحب است و هرکس هم نخواست رنگ کند اشکالی ندارد چون فلسفه ضرورت رنگ کردن زمان پیامبر از بین رفت. 🔅نکته ی دیگری که خوب است در این حکمت یاد بگیریم این است که اگر ما ثابت کردیم امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر خلاف سیره پیامبر عمل نکرده بلکه دستور پیامبر مربوط به شرایط خاصی بود که دیگر آن شرایط منقضی شده حالا برمی گردیم به حکمت ۳۷. امروز که تمام دنیای استکبار علیه ملت اسلامی ما و نظام اسلامی ما توطئه می کنند همین که ملت دور رهبر و حاکمان خودشان عاشقانه می ریزند مثل رنگ کردن ریش پیرمردها دشمن را می‌ترساند و قدرت این نظام و ملت را تقویت می‌کند. ان شاءالله در آینده ای نزدیک که قدرت مسلمین، قدرت برتر جهان بشود دیگر نیازی به این حرکات نخواهد بود. 🔅نکته ی آخر هم این است که شاید به ذهن کسی در این توضیحات برسد که اگر پیامبر دستور دادند که رنگ کنید و شبیه یهودی ها نشوید حالا که امیرالمؤمنین می فرمایند شرایط از بین رفته است پس دیگر رنگ کردن مو و ریش پیرمردهای پیر مستحب نباید باشد. جواب این داستان این هست که وقتی امر خدا یا پیامبر یا امام معصوم بر اساس شرایط زمان تغییر می‌کند و الزامش از بین می رود به پایین تر از مرحله ی قبلی خودش تنزل می‌کند کلا محو نمی شود یعنی مثلا اگر امام امر کرده باشد آن موقع واجب بوده الان وجوبش رفته است حالا امر امام در حد مستحب باقیست. اگر از چیزی نهی کردند و نهی در حد حرمت بوده بعد از رفع آن حرمت آن نهی هم چنان باقی است و به کراهت تنزل می کند. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
ارزش ها و آداب معاشرت با مردم . . @haffiin
🔸️بسم‌الله الرحمن الرحیم🔸️ 🔅در حکمت ۳۸ نهج‌البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) هشت گنج باارزش را در قالب عبارات بسیار کوتاه و گويا در اختیار ما به برکت امام حسن (عليه السّلام) قرار دادند. هشت گنجی که هر کدام از آن ها در نهج‌البلاغه یک منظومه جذاب و کاملی از محتوا دارند. ✨️ اولین گنج عقل است. در نهج‌البلاغه مطالب متنوع و زیادی درباره ی عقلانیت چه با تصریح به واژه عقل چه بدون تصریح به واژه عقل وجود دارد تا جایی که به نظر حقیر یکی از اسامی که می شود برای نهج‌البلاغه انتخاب کرد کتاب العقل است. این مفاهیم و معارف را بنده در چهار دسته خدمت شما تقدیم می کنم. ⬅️ دسته ی اول مربوط به ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت از منظر امیرالمؤمنین (علیه السلام) در نهج‌البلاغه است. حضرت‌ درباره ی جایگاه و ارزش عقل این نکات کلیدی را فرمودند. 🔸️نکته ی اول: شرط فهم اسلام عقل است. (خطبه ی ۱۰۶) 🔸️نکته ی دوم: شرط موعظه گرفتن از قیامت عقل است. (خطبه ی ۱۹۰) 🔸️نکته ی سوم: اهل بیت قله ی عقلانیت اند. (خطبه ی ۲۳۹) 🔸️نکته ی چهارم: شرط تطبیق دادن امروز به گذشته و عبرت گرفتن از گذشته برای پيمودن صحیح امروز و آینده عقل است. (خطبه ی ۱۵۲) 🔸️نکته ی پنجم: شرط بر حذر ماندن از سم مهلک مار خوش خط و خال دنیا عقل است. (حکمت ۱۱۹) 🔸️نکته ششم: شرط موعظه گرفتن از آداب دیگران عقل است. (نامه ی ۳۱) 🔸️نکته ی هفتم: شرط گواهی دادن به موعظه های رسا توسط موعظه گران عقل است. (نامه ی سوم نهج‌البلاغه) 🔸️نکته ی هشتم: رسالت انبیا علیهم السلام بیرون کشیدن گنجینه ی عقل از وجود انسان ها از زیر خروارها خاک غفلت و هوای نفس است. (خطبه ی اول نهج‌البلاغه) 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔸️سر فصل دومی که درباره ی عقلانیت در نهج البلاغه است کارکردها و آثار عقلانیت است که به ترتیب اینگونه اند. 🔅۱. رازداری(حکمت ۶) 🔅۲.پیرو کردن زبان در مقابل عقل یعنی عاقل زبانش تابع عقلش است.(حکمت ۴۰ و ۴۱) 🔅۳.عاقل امور زندگی اش را در سه بخش منظم می‌کند، یا در حال امرار معاش یا مشغول عبادت و بندگی خداست یا مشغول استفاده بردن از لذت های غیر حرام دنیاست.(حکمت ۳۹۰) 🔅۴.عقل انسان را به تدبیر و فهم پشت صحنه اتفاقات و تصمیمات می رساند.(حکمت ۱۱۲) 🔅۵.عقل می تواند تجربیات گذشتگان را برای ما حفظ کند و در لحظاتی که به آن ها احتیاج داریم آن ها را فعال کند.(نامه ی ۳۱) 🔅۶. همین حکمتی هست که مشغول آن هستیم و در حکمت ۵۴ هم عیناً تکرار شده یعنی عقل بهترین بی نیازی و ثروت است.(حکمت ۳۸ و ۵۴) 🔅۷.اثر عقلانیت کم سخن گفتن است.(حکمت ۷۱) 🔅۸.نصیحت گری که هیچ وقت ما فریب نمی دهد و در نصیحتش غش و غل نیست، عقل است.(حکمت ۲۸۱) 🔅۹.عقل مثل شمشیر برّان هست یعنی انسان عاقل همیشه در مقابل شک یک برهان قاطع دارد و در مقابل دیگران همیشه حرفش محکم و برنده است.(حکمت ۴۲۴) 🔅۱۰.امام علی(علیه‌السلام) فرمود شقاوت حقیقی این هست که کسی از عقل و تجربه محروم می شود.(نامه ی ۷۸) 🔅۱۱.بزرگترین سرمایه برای انسان که سودش خیلی خوب به انسان بر می‌گردد عقل است.(حکمت ۱۱۳) 🔅۱۲.عقلانیت انسان را به اظهار دوستی با مردم می کشاند و اظهار دوستی با مردم نصف عقلانیت است.(حکمت ۱۴۲) 🔅۱۳. عقل باعث نجات انسان می شود در جایی که همه به واسطه ی نداشتن این عقلانیت غرق می شوند.(حکمت ۴۰۷) 🔅۱۴.عقل راه انسان را بین رشد و گمراهی کاملا روشن و واضح می کند.(حکمت ۴۲۱) 🔅۱۵.مبارز و مجاهدی که می تواند در مقابل هوای نفس عتاب و مبارزه بکند و هوای نفس را از بین ببرد عقل است.(حکمت ۴۲۴) 🔅۱۶.کسی که با مردم دیگر، با خبرگان و نخبگان و متخصصین و صاحبان تجربه مشورت می کند در واقع با آن ها در عقل هایشان مشارکت می کند و همین عامل تقویت عقلانیت می شود. 🔅گروهی که نام برده شد از خبرگان و نخبگان و متخصصین و...باید صالح باشند. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔸️سر فصل سوم در بحث عقلانیت 🥀آفت های عقل و عقلانیت 🔅۱. هوای نفس. (حکمت ۲۱۱) 🔅۲. آرزوهای بیهوده که عقل انسان را به سهو مبتلا می کند. (خطبه ی ۸۶) 🔅۳. خواب رفتن عقل به واسطه ی توجه به دنیا. (خطبه ی ۲۲۴) 🔅۴. شرب خمر، در حکمت ۲۵۲ فلسفه تشریع حرمت شرب خمر نجات عقل و حفظ عقل از این آفت بیان شده است. 🔅۵. فقر که مایه دهشت و وحشت عقل معرفی شده است. (حکمت ۳۱۹) 🔅۶. عشق به دنیا که باعث می شود پرده ی عقل توسط شهوات پاره شود. (خطبه ی ۱۰۹) 🔅۷.عجب و خودپسندی(حکمت ۲۱۲) 🔅۸.مزاح بیجا و زیادی که عامل کاهش عقل نامیده شده است. (حکمت ۴۵۰) 🔅۹. برق طمع ها که عامل زمین خوردن عقل ها شمرده شده است. (حکمت ۲۱۹) 🔅۱۰. استبداد به رای و نظر شخصی عامل هلاکت انسان. (حکمت ۱۶۱) 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
🔸️محدودیت های عقل 🔅عقل انسان به همه ی حقایق نمی تواند دست پیدا کند‌. حقیقتی که انسان ولو عاقل ترین انسان ها با عقل خود نمی توانند به آن پی ببرند ذات مقدس الهی و صفات داتی خدا مثل عظمت است که در خطبه های ۹۱، نامه ی ۵۲، خطبه ی۱۶۰، خطبه ی ۱۵۵، خطبه ی ۴۹، خطبه ی ۱۶۵ بیان شده است. 🔅در مقابل برای شناخت خدا امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند توجه و تفکر در صنعت خدا، آنچه که خدا در آسمان و زمین خلق کرده است عقل ها را به معرفت خدا می رساند که این حقیقت در خطبه ی ۱۸۶، خطبه ی ۱۸۲، خطبه ی ۱۹۵ نهج‌البلاغه آمده است. 🔅یک نکته ی ویژه و استثنایی در نهج‌البلاغه هست که می‌تواند برای اهلش عامل رشد باشد و آن عبارت است از این که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در خطبه ی ۲۲۲ نهج‌البلاغه درباره‌ی عبادالله، بندگان خالص و مخلص خدا ،می‌فرمایند خداوند در درون عقل آن ها با آن ها تکلم می کند و سخن می گوید. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
💌امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند بزرگترین فقر حماقت است. 🔸️پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم اما نشانه ی اول این است که کسی عیبی را در مردم ببیند و آن را انکار کند و زشت بشمارد اما به همان عیب در وجود خودش راضی باشد. حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند کسی که در عیوب مردم دقت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد سپس همان عيب را برای خودش راضی بشود پس چنین کسی حقیقتا احمق است. 🔸️نشانه ی دوم این هست که احمق قبل از اینکه بیندیشد سخن می گوید در حکمت های ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریبا متفاوت حضرت این حقیقت را بیان فرمودند. در حکمت ۴۰ فرمودند زبان عاقل پشت قلب او حرکت می‌کند اما قلب و عقل احمق تابع زبان او هستند. 🔸️در حکمت ۴۱ هم فرمودند قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که زبان انسان عاقل در قلب اوست. 💌بر این اساس مولا در حکمت ۳۸ که مشغول خواندن آن هستیم می فرمایند پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق چون احمق می خواهد به تو نفع برساند ولی ضرر می رساند بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست در عمل است. 🔸️شرح نهج‌البلاغه با نهج‌البلاغه 🔸️حجت‌الاسلام مهدوی ارفع @haffiin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا