💕💕💕
کیمیا
قسمت شصت و هشتم
رسيدگى به عاشق
💕يكى ديگر از آثارعشق و محبت به حضرت مهدى عليه السلام اين است كه تحت حمايت آن بزرگوارقرارگرفته و به واسطه ى اين جهت مشمول دعاى حضرتش مى شويم.
💕 وقتى معشوق كريمى يافتيم كه عامل به قرآن است، احسان را بى پاسخ نمى گذارد، به همه ى امور آگاه است، هيچ خدمتى را بى اجر رها نكرده و جبران عمل را به نحو احسن پيشه خود نموده است، بايد بدانيم كه به سعادت دنيا و آخرت نائل گشته ايم.
💕 عاشق كه شدكه یار
💕 به حالش نظر نكرد؟
💕💕💕
#عشق
#کیمیا
🔴⚪️🟢
🧩 @haftgonbad🧩
🐴🌾🐴
راز برنج بهشتی
قسمت دوم :
🐴مطمئن شدم که بیدارم خود را در محیط مدور برج مانند ، ایستاده دیدم. روزنه ای که روشنی آن از خارج به داخل نمایان بود به چشمم خورد از آن محوطه داخل روزنه شدم.
🌾سرزمینی وسیع و زیبا مشاهده نمودم باقصرهایی باشکوه و بلندمرتبه و هوایی درنهایت پاکی و لطافت. باغی وسیع و قصری بلندمرتبه و زیبا به نظر آمد متوجه به سوی آن شدم چنان زیبا بود که به وصف نمی آمد چون داخل باغ شدم ازدرختان میوه دار و بی میوه و گلهای گوناگون و ریاحین و سبزه ها خارج از اندازه و فزون و آبهای جاری و خیابانهای وسیع و غیر آن را به طوری دیدم که در بیان نیاید.
🐴 به سمت داخل آن باغ روان گردیدم، و قصری را به نظر آورده به سوی آن رفتم چون از ایوان قصر بالا رفتم. جوانی را در لباس سلاطین بر صندلی جواهر نشان و زرین نشسته دیدم. سلام کرده از جای خود برخواست وگفت جناب "آخوند ملّا مهدی" بفرمایید!
🌾دست مرا بگرفت و بر پهلوی خود بنشانید او را نشناختم. آن جوان از ضمیر من خبردار شد و به من گفت: میدانم مرا نمی شناسی. منم صاحب آن جنازه ای که بر آن حیوان بار بود که افسار آن را به تو دادند. فلان نام دارم و اهل فلان شهرم و آن سه نفر هم، آن کسان که تو گمان کردی نبودند. بلکه از ملائک نقاله (حرکت دهنده جنازه ) بودند که جنازه مرا از شهرم به وادی السلام ( بهشت برزخی ) حمل کردند.
🐴چون حقیقت را فهمیدم میل به گشت و گذار در باغ ها در من پیدا شد و هیچ احساس غم نداشتم پس از نزد آن جوان بیرون آمدم و در باغ گردش کردم.
👈قسمت سوم و آخرین قسمت👇
یه خورده برو پایین تر☺️
🐴🌾🐴
#داستان
🔴⚪🟢
🧩 @haftgonbad 🧩
🌹🌹🌹
داستان معراج پیامبر
قسمت پنجم
مسجد کوفه
در قسمت های قبل گفتیم جبرئیل پیامبر را به معراج برد و پیامبر سوار بر مرکبی بهشتی به نام براق شد و به مدینه رفت و ..
🌹بعد از مدتی جبرئیل میگوید: «ای رسول خدا! آیا میدانی اکنون کجا هستی؟ الآن مقابل مسجد کوفه هستی».
🌹جبرئیل محل مسجد کوفه را نشان پیامبر میدهد و میگوید: «اینجا جائی است که حضرت آدم و همه پیامبران، در آن نماز خوانده اند».
🌹و پیامبر نیز در اینجا نماز میخواند. توخوب میدانی که اینجایک بیابان است. هنوز شهر کوفه بنا نشده است و اثری هم از مسجد نیست! اما اینجا مکان مقدسی است که بعدها در آن مسجد کوفه بنا خواهد شد.
🌹مسجدی که اگر در آن نماز واجب خویش را بخوانی خدا ثواب حج واجب به تو میدهد و اگر نماز مستحب بخوانی ثواب عمره خواهی داشت.
🌹🌹🌹
🍃#معراج
🍃#حضرت_محمد
🍃#داستان
🍃#قصه_معراج
🍃#مهدی_خدامیان_آرائی
🔴⚪️🟢
🧩 @haftgonbad 🧩
🌷🌷🌷
رضایت نامه
🌷توی آشپزخانه، سرگرم پختن غذا بودم که پرویز آمد. در قابلمه خورش را برداشت و گفت: «آخ جون! قورمه سبزی! » بعد قاشقی را آورد و ازبرنجی که در حال دم کردن بود، مقداری خورد. گفتم: «دل درد میگیری. برنج خام که خوردن نداره».
🌷گفت: «مامان جان! لطف کن این برگه رو امضا کن.» گفتم: «دیراومدی. بارون اومد و سوادم نم برداشت. آخه پسرجون! سوادم کجا بود که برات امضا کنم؟ » گفت: «یادم نبود. بیا انگشت بزن. » گفتم: «چیه؟ » گفت: «رضایت نامه. میخوام برم جبهه. »
🌷تا گفت جبهه، تمام دنیا جلوی چشمانم سیاه شد. گفتم: «باید از بابات اجازه بگیری! » گفت: «خودت میدونی که اگه تو راضی باشی، پدر هم راضی میشه. » بعد گفت: «تازه، اگه اون رو امضا نکنی، دلم میشکنه. راضی میشی دلم رو بشکنی. »
🌷بلند شدم و به حیاط رفتم. داشتم وضو میگرفتم که با خودم گفتم:«مگه خون پسر من رنگینتر از خون بچههای مردمه؟ » قرآن را از طاقچه برداشتم و پرویز راصدا کردم و به او دادم وگفتم: «باز کن و برام بخون! »
🌷این آیه را خواند: «کسانی را که در راه خدا کشته شده اند،مرده مپندارید، بلکه آنان زنده اند و نزدپروردگارخویش روزی میخورند. » با شنیدن این آیه، اشک در چشمانم جمع شدآرام گفتم: ورقه رو بده انگشت بزنم .
🌷خاطره مادر شهید پرویز قدیری از فرزند شهیدش🌷
🌷🌷🌷
#شهید
#شهید_پرویز_قدیری
🔴⚪️🟢
🧩 @haftgonbad 🧩
✍️ چگونه می توان مانند شهید رئیسی شد؟
☂به نظرم چهار ویژگی خاص افرادی مانند شهید رئیسی، شهید سلیمانی، شهید تهرانی مقدم و ... را از دیگران متمایز کرده است.
🌻 تخصص و دانش
این افراد در رشته خودشون یک استاد کامل، باسواد و صاحب نظر بودند.
در رشتهای که هستید، سعی کنید بهترین باشید. تمام اصول و قواعد کار خود را خوب یاد بگیرید. از آموزش دیدن خسته نشوید و بعد دانش خودتون رو با نبوغ خودتون پیوند بزنید تا موفق شوید.
☂ معنویت
این افراد به تقویت روحیه معنوی، خودسازی و اتصال به خداوند متعال و کسی رضایت او توجه ویژهای داشتند. آیت الله بهجت چهار دستور ویژه برای تعالی معنوی دارند:
ترک گناه، نماز اول وقت، ارتباط با اهل بیت و نماز شب.
🌻 انقلابی بودن
این شهدا در پایبندی به آرمان های انقلاب و تبعیت از ولایت و عشق به اسلام و مردم زبانزد بودند.
هنر خود را در خدمت آرمانهای انقلاب بیاورید. استکبار ستیزی و حمایت از مظلومین، پیشرفت و آبادانی و سربلندی کشور، عدالت خواهی، استقلال طلبی و آزادیخواهی و تبعیت از فرمایشات مقام معظم رهبری را در خود تقویت کنید.
☂ تلاش و پشتکار بسیار بالا
هیچ کسی این عزیزان را در حال خوشگذرانی، تنبلی، کسالت و وقت تلف کردن ندیده است.
🌻در راستای هدفی که دارید، تلاش کنید و استمرار داشته باشید. ده ها برنامه بچینید و به دور از بهانهها تلاش کنید. سحرخیزی، مدیریت زمان، انگیزه بخشی، حل مسئله و ... را در خود تقویت کنید.
📖 @daftar100barg
☂🌻☂
👆دوستان این تبلیغ نیست
یه مطلب خوندنیه از کانال دفتر صدبرگ تقدیم شما عزیزان
☂🌻☂
🐴🌾🐴
راز برنج بهشتی
قسمت سوم :
🐴ناگاه باغ دیگری دیدم و به سمت آن باغ رفتم و داخل شدم جمعی را دیدم چون نزدیک شدند و مرا دیدند با خوشحالی مرا استقبال کردند. پدرم و مادرم و دیگرخویشانم بودند. با شادی مرا در میان گرفتند و از حال همه پرسیدند تا از زن و فرزندم پرسیدند یاد گرسنگی آنها افتادم غصه دار شدم
پدر یا مادرم علت را پرسیدو بعد به من گفت: میخواهی از برای آنها چیزی ببری؟ گفتم: آری. گفت: در آن محل برو و اشاره به قبه ای نمود و گفت در آنجا برنج هست هر قدر خواسته باشی با خود ببر.
🌾 شاد شدم و داخل آن قبه شده عبای خود را پر کرده مانند حمالهای نجف بر پشت گذاشته بیرون آمدم. لکن ندانستم که از کجا بروم. اشاره به روزنه ای نمود. چون داخل آن روزنه شدم خود را در همان مکان نخستین که محوطه ای بود تاریک و ظلمانی دیدم. پس روزنه دیگر به نظر آمد که روشنی آن از خارج به داخل مینمود.
🐴چون از آن عبور نمودم خود را در آن اول مکانی دیدم که آن جماعت و جنازه را در آن ملاقات کردم و آن افسار را به من دادند. پس خود را در آن مکان از وادی السلام ایستاده دیدم و آن عبای پر از برنج را بر پشت خود گرفته با آن حالت روانه منزل خود گردیدم.
🌾چون وارد منزل شدم همسر و فرزندانم خوشحال شدند و گفتند: از کجا این را به دست آوردی؟ گفتم: خداوند رزّاق است و بندگان خاص هم دارد. پس، از آن برنج مدتها می پختیم و می خوردیم و مدّت زمانی آسوده بودیم. تا آن که روزی همسرم اصرار کرد که از کجا آورده ای زیرا از آن روز که آن را آوردی در فلان ظرف کردم و می پزیم و می خوریم و چیزی از آن کم نشده !
🐴 چون من این شنیدم تبسم نمودم. از تبسم من آن زن دانست که در آن سرّی میباشد. اصرار درفهمیدنِ حقیقت داشت ومن بناچار شرح واقعه را به او باز گفتم. دیگربار که برفت از آن بردارد از آن ندید و مأیوس برگردید.
🐴🌾🐴
#داستان
🔴⚪🟢
🧩 @haftgonbad 🧩
🔆🔆🔆
تفسیر قرآن
سوره کوثر
کوثر
🔆کلمه«ابتر»در اصل به حیوان دم بریده و در اصطلاح به کسی گفته میشود که نسلی از او به یادگار باقی نمانده باشد.
🔆 از آنجا که فرزندان پسر پیامبر در کودکی از دنیا رفتنددشمنان میگفتند: او دیگر عقبه و نسلی ندارد و ابتر است زیرا در فرهنگ جاهلیّت دختر لایق آن نبود که نام پدر را زنده نگاه دارد.
🔆بنابراین جمله «إِنَّ شٰانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» دلیل آن است که مراد از کوثر، نسل کثیر پیامبر است که بدون شک از طریق حضرت زهرا علیها السلام میباشد.
🔆🔆🔆
🍁#قرآن
🍁#تفسیر_سوره_کوثر
🍁#تفسیر_نور_جلد_دهم
🍁حجت الاسلام والمسلمین
🍁 استاد قرائتی
🔴⚪️🟢
🧩 @haftgonbad 🧩
🌸🍀🌸
چشم پوشی
🌸روزی پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی از اصحاب خود نشسته بودند ناگهان شخصی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: یا رسول الله! در فلان خانه مردی و زنی به فساد مشغول اند.
🍀پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: این خبر تو را باید بررسی کنم و آنها را بخواهم ببینم مطلب چیست؟
🌸چند تن از یاران که آنجا بودن اجازه احضار آنها را خواستند، لیکن پیامبر صلی الله علیه و آله هیچ یک از آنان را اجازه نداند تا این که حضرت علی علیه السلام خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود: یا علی! تو برو و ببین این ماجرا که میگویند راست است یا نه.
🍀امام علی علیه السلام آمد تا رسید به در خانه، آنگاه چشمان خود را برهم گذاشت و وارد خانه شد و دست بر دیوار داشت تا وقتی که گرد خانه گردید و بیرون آمد.
🌸 چون خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله رسید عرض کرد یا رسول الله صلی الله علیه و آله من گرد آن خانه گشتم ولی هیچ کس را آنجا ندیدم.
🍀پیامبر صلی الله علیه و آله به نور نبوت مطلب را یافت که علی علیه السلام نمی خواهد آن دو را رسوا نماید ازاین رو فرمود: یا علی! انت فتی هذه الامه؛ یا علی! تو جوانمرد این امتی.
🌸🍀🌸
#حضرت_علی_علیه_السلام
#داستان
🔴⚪️🟢
🧩 @haftgonbad 🧩