eitaa logo
هفت راه
83 دنبال‌کننده
113 عکس
70 ویدیو
0 فایل
کانال رسمی پایگاه فرهنگ و هنر هفت راه www.haftrah.ir کانال ما در تلگرام t.me/haftrah
مشاهده در ایتا
دانلود
📌از نئورئالیسم تا نئوفلاکت 🖌حامد میرزائی 🔹«چرا فیلم تلخ می‌سازم؟ چون جامعه تلخه. جامعه شیرین باشه، من هم فیلم شیرین می‌سازم. وقتی شیرینی‌ای نمی‌بینم، چی بسازم؟» اینها را سعید روستایی در جشنواره کن ۲۰۲۵، در میان اجنبی‌ها می‌گوید. جمله‌ای که ساده می‌نماید، اما پشت آن یک بدفهمی بزرگ از نسبت هنر و واقعیت ایستاده. 🔹بیایید از اصل ماجرا شروع کنیم: اینکه هنر فقط «بازتاب» جامعه باشد، فقط یکی از نظریه‌های هنر است، آن‌هم از نوع مارکسیستی کلاسیکش. اما نظریه‌های دیگر، مثل نظریه «شکل‌دهی»، می‌گویند هنر، جهان را نه فقط «بازتاب می‌دهد»، بلکه «می‌سازد». ارسطو می‌گوید هنر برتر از تاریخ است، چون نه آن‌چه روی داده، بلکه آن‌چه می‌تواند روی دهد را نشان می‌دهد. نگارگری ایرانی، که یکی از غیرواقع‌نما‌ترین سبک‌های هنری‌ است، سال‌ها برای بیننده ایرانی «واقعی‌تر» از طبیعت‌گرایی کمال‌الملک بود؛ چون به عالم معنا ارجاع می‌داد. 🔹سینما هم، از آغاز، اصلاً واقع‌نما به آن معنای ساده نبوده. فکر می‌کنید واقع‌گرایی سینما یعنی فقط فقر و فلاکت؟ سینمای واقع‌گرا یعنی فیلم‌های رنوار، دسیکا، روسلینی، که در عین نشان‌دادن سختی زندگی، کرامت و پیوند انسانی را هم تصویر می‌کردند. فرق نئورئالیسم ایتالیایی با آن‌چه امروز در ایران به نام «ژانر اجتماعی» می‌سازند، در این است که اولی بر حقیقت انسانی تأکید داشت، نه بر فروش فلاکت. 🔹از نظر تاریخی، تصور «واقعی‌تر بودن» سینما همیشه تغییر کرده. زمانی مردم فکر می‌کردند فیلم‌های سیاه‌وسفید واقع‌گراترند و فیلم‌های رنگی فانتزی‌اند. وقتی به سینمای صامت، صدا اضافه شد، گفتند حالا واقعی‌تر شده. بعد گفتند فریم‌ریت ۲۴ واقعی‌تر از فیلم‌های چاپلین است. امروز با ظهور «واقعیت مجازی» و ویدئوگیم و متاورس، تازه فهمیده‌ایم که اساساً سینمای تخت دوبعدی، خیلی هم «واقعی» نیست. پس «واقعیت» در سینما، قواعد تاریخی خودش را دارد. 🔹سینما همیشه تفسیر است، نه تقلید صرف از واقعیت. مونتاژ شوروی با برش‌های تهاجمی، حقیقتی انقلابی می‌سازد؛ هالیوود با تدوین تداومی، توهم را واقعیت جا می‌زند؛ و بازن با برداشت بلند، به مخاطب اختیار کشف معنا می‌دهد. هر سه، بازنمایی‌اند، نه خود واقعیت. 🔹مشکل نگاه امثال روستایی این نیست که جامعه را نشان می‌دهند؛ مشکل این است که فقط بخشی از آن را می‌بینند. انتخاب این‌که چه چیزی دیده شود، خودش یک تصمیم سیاسی، طبقاتی و زیبایی‌شناختی است. بوردیو می‌گوید سلیقه فرهنگی، بازتاب جایگاه اجتماعی است. پس «تلخی» روستایی نه از جامعه، که احتمالاً از جایگاه و میل پنهان خود او سرچشمه می‌گیرد. 🔹مسئله سینما, فقط «واقع‌گرایی» نیست. هنرمند قرار نیست فقط دنباله‌رو جامعه باشد. اگر هنرمند نتواند افق بگشاید، امید ببخشد یا حتی امکان تغییری را نشان دهد، فقط دارد به بازتولید وضع موجود خدمت می‌کند. این فقط موج‌سواری فیلمساز است برای تأییدیه گرفتن از همان ساختاری که «تلخی» را برای بیننده ایرانی می‌خواهد؛ چون شیرینی اش متأسفانه فقط سهم فیلمساز می‌شود. 🔰 @HAFTRA
چرا جایزه نخل طلا به جعفر پناهی سیاسی بود؟ 🖋سعید مستغاثی ▪️"... این فیلم اثری بیش از حد نمادین و فاقد عمق احساسی است که ضمن استفاده نامناسب از ساختار روایی غیر خطی، مکرر از استعاره های سیاسی استفاده و اثری تکراری و فاقد نوآوری ساخته شده..." این بخشی از نقد مارکوس اوزل، سردبیر نشریه معروف "کایه دو سینما" برای فیلم "یک تصادف ساده" ساخته جعفر پناهی است که در هفتاد و هشتادمین جشنواره فیلم کن نخل طلا(جایزه اول جشنواره کن) را دریافت کرد. اوزال در نقد خود به فیلم یاد شده، یک ستاره از چهار ستاره داد! ▪️سایر منتقدان نشریه فرانسوی «کایه دو سینما» نیز اغلب نقدهای منفی بر فیلم "یک تصادف ساده" وارد کردند و فیلم را در رده نهم از لیست خود قرار دادند. همچنین در ستاره دادن حلقه منتقدان بین المللی جشنواره کن، فیلم "یک تصادف ساده" در جای هفتم واقع گردید. ▪️حتی منتقد سینمایی وب سایت اینترنشنال درباره فیلم "یک تصادف ساده" نوشت: "... فیلم از نظر سینمایی مشکلات قبلی فیلم‌های اخیر پناهی را تکرار می‌کند.، کماکان نوعی تصنعی بودن صحنه‌ها و دیالوگ‌ها به فیلم آسیب می‌زند. مهم‌ترین مشکل فیلم از صحنه بحث شخصیت‌ها در کنار ون در بیابان آغاز می‌شود. جایی که هر کدام از شخصیت‌ها دیالوگ‌هایی شعاری و گل‌درشت را تکرار می‌کنند. ▪️مشکل دیالوگ‌ها زمانی بیشتر به چشم می‌آید که ضعف در اجرا هم علاوه می‌شود. هیچ کدام از بازیگران فیلم اجرای درخوری ندارند، باقی شخصیت‌ها هم بیشتر به تیپ شبیه می‌شوند و فیلمساز نمی‌تواند به دل آن‌ها نفوذ کند... 🔰 @HAFTRA
📌جعفر پناهی؛ روشنفکر اجاره‌ای در سینمای اضطرار 🔹نخل طلا را امسال به جعفر پناهی دادند؛ نه به خاطر سینما، بلکه دقیقاً به خاطر نبودِ آن. این جایزه نه ستایش هنر است و نه تقدیر از خلاقیت، بلکه یک حرکت کاملاً سیاسی و نمادین است برای تحکیم همان تصویر آشنای «ایرانیِ مظلومِ معترضِ تبعیدی» که جشنواره‌ها سال‌هاست عاشق بازنمایی‌اش هستند. پناهی در این میان، نقش خود را خوب بلد است: فیلم‌هایی بی‌ساختار، شعارزده، کم‌هزینه، و پرهیاهو که دقیقاً مطابق با استانداردهای تحسین غربی ساخته می‌شوند، بی‌آنکه کوچک‌ترین جسارت یا ابتکاری در زبان سینما داشته باشند. 🔹فیلم «یک تصادف ساده» — که اتفاقاً خودش هم چیزی بیشتر از یک تصادف جشنواره‌ای نیست — مجموعه‌ای از ضعف‌های مزمن سینمای پناهی را بار دیگر در ویترینی نمادین به نمایش گذاشته: قاب‌های خام، دیالوگ‌های گل‌درشت، شخصیت‌های تیپیکال و شعارهایی که بیشتر از دل محافل روشنفکری فرانسه درمی‌آیند تا از تجربه واقعی مردم ایران. فیلم پناهی نه روایت است، نه درام، نه سینما؛ بلکه یک «خبر طولانی تصویری» است برای مصرف سردبیران خارجی. 🔹جعفر پناهی سال‌هاست که دیگر فیلمساز نیست؛ او برند است. یک کالای نمادینِ آماده برای بازار مصرف روشنفکری جهانی. او همان‌قدر در قفسه سینمای معترض جای دارد که کیت‌کت در قفسه سوپرمارکت‌ها. هر فیلمش یک بسته‌بندی از سوژه‌های داغ است: زندان، سانسور، مهاجرت، سرکوب، و اخیراً بیابان و وانت! اما پشت این ترکیب‌ها، چیزی از «سینما» باقی نمانده. در واقع، پناهی نه به سینما وفادار است و نه به مردم. او به «بازار» وفادار است؛ بازاری که مصرف‌کننده‌اش چشم آبی دارد، حقوق بشر را شعار می‌دهد و برایش مهم نیست که فیلم خوب باشد یا بد؛ فقط کافی‌ست علیه ایران ساخته شده باشد. 🔹اعطای نخل طلا به پناهی آن هم در حالی‌که منتقدان برجسته غربی هم فیلمش را ضعیف و تکراری دانسته‌اند، نشان‌دهنده این واقعیت است که جشنواره کن مدت‌هاست به باشگاه سیاسی‌بازی‌های هنری بدل شده است. این دیگر رقابت سینمایی نیست؛ یک مراسم نمادین است برای اعلام برائت از نظم جهانی، آن‌هم با استفاده از کارگردان‌هایی که دقیقاً تحت همان نظم ساخته شده‌اند. پارادوکس مضحکی‌ست: سیستم، ضدسیستم می‌سازد تا همچنان سیستم بماند. 🔹سینمای پناهی، سینمای آسان‌پسند غربی است. ساده بساز، کمی تلخی بریز، از ظلم بگو، و اگر شد چند صحنه نیمه‌مستند اضافه کن تا ژست رئالیستی‌ات تکمیل شود. جایزه‌ات محفوظ است. این سینما نیست؛ این ادای هنر درآوردن برای گرفتن بودجه و جایزه است. 🔹از همه تأسف‌بارتر اما سکوت یا حتی همراهی برخی محافل فرهنگی داخل ایران با این روند است. کسانی که از یک‌سو ناتوان از پرورش بدیل‌های واقعی‌اند و از سوی دیگر، پناهی را به‌عنوان ویترینی از موفقیت سینمای ایران جا می‌زنند. اما حقیقت این است: موفقیت جعفر پناهی، موفقیت سینمای ایران نیست. موفقیت پروژه‌ای غربی برای ساختن ایرانیِ معترضِ دلسردِ شکست‌خورده است. 🔹پناهی، محصول دوران اضطرار است؛ سینمایش، سینمای خاموشی است، نه به معنای سکوت، بلکه به معنای فقدان نور، فقدان تصویر، و فقدان صداقت. نخل طلای او، در واقع مدال طلایی‌ست برای تسلیم. 🔰 @HAFTRAH
📌واکنش جواد قارایی مستندساز به فسلم اخیر جعفر پناهی:توان ساخت فیلم عمیق و اثرگذار و تمیز و نجیب را ندارند چرا برخی فیلم‌سازها, تهیه کنندکان, کارکردانان و فیلم نامه نویسان ایران, از هالیوود فقط سیکار کشیدن, فحاشی, الکل و مخدر مصرف کردن» خیانت, چاقو و تفنگ کشی, قتل, ناامیدی, ابتذال بدبختی و فلاکت را آموختند و در آثار خود استفاده می کنند؟ در صورتی که در همان هالیوود این حجم از ابتذال و سیاه نمایی وجود ندارد؟! جواب: چون توان ساخت فیلم عمیق و اثرگذار و تمیز و نجیب را که مخاطب جذب کند و انگیزه وامید به زندگی بدهد ندارند. هویت ها و ریشه های خود را هم دوست ندارند. چشمانتان را باز کنید در کنار مشکلات وسیاهی ها، زیبایی ها و هویتهای ژرف فرهنکی و عشق و احترام ودرستی و نجابت ایرانی را هم ببینید و اینقدر ایران وایرانی را بد نمایان نکنید. اگر مرد میدان هستید از امید و زیبایی و شرافت ایرانی هم در کنار این سیاهی ها فیلم بسازید تا ببینیم کسی در جشنواره ها برایتان تره هم خورد می‌کند یا نه ! فیلمسازی که هویتهای فرهنگی وزیبای ایران وایرانی را نمیبیند و در مقابل دوربینهای خارج بگوید جز سیاهی در ایران چیزی نمی‌بیند, نگاهی به آیینه دل خود بیندازد. تا در طلب گوهر کانی, کانی. تا در هوس لقمه نانی, نانی. این نکته رمیز اگر بدانی دانی. هر چیز که در جستن آنی, آنی. 🔰 @HAFTRAH
48.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ 📌دکتر مجید شاه حسینی در گفتگو با برنامه جریان: جشنواره‌هایی مانند کن، فقط ابزارهایی هستند برای تحقیر ملتی که در آستانه بلوغ تمدنی است 🔹۱. از انقلاب فرانسه تا امپراتوری استعماری دکتر شاه‌حسینی مصاحبه را با بررسی ریشه‌های استعمار فرهنگی فرانسه آغاز می‌کند. وی انقلاب فرانسه را انقلابی پر از تناقض می‌خواند؛ انقلابی با شعار "آزادی، برابری، برادری... یا مرگ" که در عمل به سرکوب، خون‌ریزی، استعمار نظامی و فرهنگی ختم شد. او اشاره می‌کند که انقلاب فرانسه، برخلاف ظاهر آزادی‌خواهانه‌اش، خاستگاهی ماسونی داشته و استعمارگری خونینی را به‌ویژه در آفریقا، آسیا و خاورمیانه رقم زد. 🔹۲. نفاق درونی و بیرونی فرانسه فرانسه را کشوری توصیف می‌کند که در داخل مرزهایش ناسیونالیسم افراطی دارد اما در خارج از مرزها مبلغ سکولاریسم یا مسیحیت میسیونری است. مثلاً در داخل به حذف کلیسا افتخار می‌کنند ولی در مستعمرات، از دین مسیح برای اطاعت‌پذیری مردم استفاده می‌کردند. همین دوگانگی را در حقوق زنان، آزادی بیان و هنر هم مشاهده می‌کند. 🔹۳. پشت‌پرده جشنواره کن و نقش سیاسی آن دکتر شاه‌حسینی توضیح می‌دهد که جشنواره کن در اصل پاسخی سیاسی به جشنواره ونیز در دوره فاشیسم ایتالیا بوده و از ابتدا هدفی غیرهنری داشته است. او کن را یک ابزار فرهنگی برای تحقیر کشورهایی می‌داند که مقابل استعمار غربی مقاومت می‌کنند. مثال‌هایی از فیلم‌های فیلیپینی، ارمنی و ایرانی می‌زند که چون سیاه‌نمایی از وطنشان ارائه دادند، جایزه گرفته‌اند. شعار کن از نظر او این است: هر کشوری که تصویرش را تیره‌تر نمایش دهد، جایزه می‌گیرد. 🔹۴....
هفت راه
‌ 📌دکتر مجید شاه حسینی در گفتگو با برنامه جریان: جشنواره‌هایی مانند کن، فقط ابزارهایی هستند برای تحق
دوگانگی در برخورد با هنرمندان در فرانسه، هنرمندانی که با اشغال‌گران همکاری کرده‌اند، حتی اگر شاعر یا روزنامه‌نگار بوده‌اند، اعدام شده‌اند. اما در مورد سایر کشورها، هنرمندانی که وطن خود را تخریب می‌کنند، با افتخار جایزه می‌گیرند. مثال بارز از خانم مهدیه اسفندیاری پژوهشگر ایرانی است که به‌دلیل دفاع از مردم فلسطین، در فرانسه بازداشت شده و به تمجید از تروریسم متهم شده است. 🔹 ۵. جایزه‌هایی برای تحقیر ملت‌ها برخی کارگردانان ایرانی مانند محسن مخملباف با ده‌ها جایزه جهانی در کارنامه‌شان، عملاً به تحقیر ملت خود پرداخته‌اند، نه دفاع از آن. این جوایز بیش از آنکه هنری باشند، سیاسی‌اند و نتیجه محتوای انتقادی از نظام جمهوری اسلامی یا فرهنگ ملی هستند. 🔹 سیاست پشت نقاب هنر او تاکید می‌کند که جشنواره‌هایی مانند کن، فقط ابزارهایی هستند برای تحقیر ملتی که در آستانه بلوغ تمدنی است. سیاست فرهنگی فرانسه، همچنان در ادامه استعمار نرم، ملت‌ها را با «زبان هنر» و «سیاست داوری» تحقیر می‌کند. وی خواستار بیداری افکار عمومی و واکنش به چنین تحقیرهایی است. در پایان از پیام قاطع وزیر خارجه ایران در پاسخ به توییت مقام فرانسوی تقدیر می‌کند. 🔰 @HAFTRAH
📌سریال سووشون به دلیل نداشتن مجوز توقیف و نماوا فیلتر شد ▪️شبکه نمایش خانگی نماوا بدلیل امتناع از انجام تعهدات قانونی مسدود شد 🔸سریال سووشون محصول شبکه نمایش خانگی است. 🔹این سریال به‌دلیل عدم‌دریافت مجوزهای قانونی توقیف شد. 🔸با توجه به تخلف صورت‌گرفته از سوی شبکه نمایش خانگی نماوا و امتناع آن از انجام تعهدات قانونی، این پلتفورم مسدود شد./میزان 🔰 @HAFTRAH
یک کاربر توییتری نوشت: محمد حسین قاسمی و نرگس آبیار مگه به تعهدات قانونی نیاز دارند!؟ از باغ عفیف‌آباد تا ارگ کریمخانی و خانه نصیرالملک رو قرق و ویران کردند که سریال ۲۰۰ میلیاردی بسازند. حالا ییهو بعد پخش اولین قسمت متوجه شده‌اند به تعهدات قانونی عمل نکرده‌اند… حیرتا!!! 🔰 @HAFTRAH
3.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌بی‌قانونی پنهان پشت قاب تصویر 🖋 علیرضا معینی 🔹قسمت اول سریال «سووشون» که به‌تازگی در نماوا منتشر شد، نشان داد مسئله ما دیگر صرفاً "محتوا" نیست؛ مسئله، "رویه‌"‌ای است که برخی پلتفرم‌های داخلی در پیش گرفته‌اند: حرکت سیستماتیک به سوی نادیده‌گرفتن قانون، عبور از خطوط قرمز فرهنگی، و در نهایت تلاش برای شکل دادن به یک زیست رسانه‌ای بی‌قید. 🔹اینکه در نخستین قسمت یک سریال، سکانس‌های متعدد خلاف عرف، از رقص گرفته تا صحنه‌های شبه‌خصوصی، به نمایش گذاشته می‌شود، اتفاقی نیست. این، محصول یک تصمیم است؛ تصمیم به نادیده‌گرفتن قانون. آن هم در شرایطی که از سوی نهاد ناظر – ساترا – تذکرات رسمی داده شده بود و فرصت اصلاح وجود داشت. 🔹این پرسش جدی باید مطرح شود: آیا برخی پلتفرم‌ها عمداً به دنبال آزمودن مرزهای نظام فرهنگی کشور هستند؟ یا بدتر، در حال طراحی و اجرای پروژه‌ای برای تغییر ذائقه عمومی، بی‌توجه به فرهنگ بومی و اسلامی جامعه ما؟ 🔹فیلتر شدن «نماوا»، صرف‌نظر از ابعاد فنی و حقوقی‌اش، یک هشدار واضح بود: قانون خط قرمز دارد، و عبور از آن تبعات خواهد داشت. اما اصل ماجرا این است که چرا ما به نقطه‌ای رسیده‌ایم که پلتفرم‌های بومی – که باید پایگاه امن تولید محتوای سالم باشند – خودشان به تهدید فرهنگی تبدیل شده‌اند؟ 🔹وقتی پلتفرم‌ها نه‌تنها به قانون پایبند نیستند، بلکه برای عبور از آن طراحی محتوا می‌کنند، یعنی دیگر با یک تخلف موردی طرف نیستیم؛ بلکه با یک «رویکرد» مواجهیم. رویکردی که آرام‌آرام تلاش می‌کند به جامعه القا کند که بی‌قانونی، نُرم جدید است. 🔹اینجا همان‌جایی‌ست که مسئولان فرهنگی کشور...
هفت راه
📌بی‌قانونی پنهان پشت قاب تصویر 🖋 علیرضا معینی 🔹قسمت اول سریال «سووشون» که به‌تازگی در نماوا منتشر
باید با هوشیاری کامل وارد شوند. امروز سکوت، مساوی است با باز شدن مسیر برای تولیدات فردا که ممکن است مرزهای اخلاق، خانواده، و حیا را بیش از این بشکنند. 🔹پلتفرم‌ها اگر می‌خواهند بازیگر فرهنگی باشند، باید قواعد بازی را بپذیرند؛ نه این‌که با نقض قانون، خودشان بازی را به هم بزنند. 🔰 @HAFTRAH
هفت راه
📌بی‌قانونی پنهان پشت قاب تصویر 🖋 علیرضا معینی 🔹قسمت اول سریال «سووشون» که به‌تازگی در نماوا منتشر
📌ساترا: «سووشون» هرگز تاییدیه فیلم نامه و مجوز تولید را دریافت نکرده است! معاون کاربران و تنظیم‌گری اجتماعی سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا): 🔹با توجه به اسناد متعدد موجود، مجموعه «سووشون» هرگز تاییدیه فیلم نامه و مجوز تولید را دریافت نکرده است. 🔹ساترا برخلاف روال معمول و به منظور همکاری با سکوی تولید کننده این مجموعه و همچنین پیگیری‌های مکرر سازندگان، ضوابط قانونی را یادآوری کرده که متاسفانه با بی توجهی، عدم اصلاح و اتلاف وقت روبه رو شد. 🔹روند بررسی مجموعه «سووشون» با وجود بی اعتنایی مکرر سازندگان اثر به اصلاحات، در کمترین زمان ممکن انجام شد. 🔹با توجه به ادعا‌های خلاف واقع مطرح شده در بیانیه تولید کنندگان «سووشون»، ساترا پیگیری حقوقی و قضایی را با ارائه اسناد معتبر آغاز کرده است. 🔰 @HAFTRAH
📌پس از انتشار غیرقانونی قسمت اول سریال سووشون و توقیف این سریال و مسدود شدن پلتفرم نماوا برخی از کابران فضای مجازی نسبت به اکران غیرقانونی این سریال واکنش نشان دادند، که در ادامه برخی توییت های کاربران را میخوانید : ⏺ فاطمه قاسمی: از ولنگاری نمایش خانگی هر چی بگم کمه... از سریال‌های مثلا خانوادگیش گرفته تا همین برنامه هایی مثل جوکر! کدوم رو میتونم کنار بچه هام ببینم؟! به نظرم بهترین کار همین برخورد به موقع با نماوا و سریال سووشون بود ولی فیلیمو قسر در رفته! ⏺ خانم یاس: گفتیم از کتاب سووشون، سریال تاریخی و ضداستعماری ساختن با خانواده ببینیم؛ دیدیم قمارخونه‌، رقاص خونه‌، بی‌حیایی و بی‌غیرتی‌هایی که به کمک پهلوی باب شده بود رو نشون میدن! توقیف و مسدود کردن نماوا از دغدغه خانواده‌ها کم کرد به شرطی که بازدارنده باشه و امثال جوکر دوباره هنجارشکنی نکنن ⏺ امین میمندیان: فیلتر نماوا باید انقدر طولانی و سختگیرانه باشد که این پلتفرم بابت تلاش برای عبور از خطوط قرمز شرعی و فرهنگی به غلط کردم بیفتد و درس عبرت بقیه پلتفرم ها شود. نه که خوشحال باشد که آخ جون اسم درکردیم و سریالمان بیشتر دیده میشود. ⏺ جناب آقای پرستار: سووشونو بدون مجوز پخش کردن، تذکر هم گرفتن ولی گوش ندادن. خب توقیفش هم طبیعی بود. ولی سؤال اینجاست: فقط نماوا؟ با فیلیمو و برنامه‌هایی مثل جوکر که خیلی وقته دارن شوخی‌های جنسی میکنن چی؟!اونا هم نیاز به نظارت و برخورد دارن!! ⏺ محمدمهدی مصلحی: غرب، اسپانیا را با گسترش برهنگی و فحشا براندازی و از دامن اسلام خارج کرد. رد پای نفوذ غرب در نمایش خانگی را می‌توان بخشی از همین پازل براندازی دانست. کار درست، برخورد با نماوا بود؛ به امید برخورد با فیلیمو ⏺ بانو بهاره: کاش رسانه‌ها بجای پخش فیلم‌های مبتذلی مثل سووشون که جز ترویج بی‌حیایی و اباحه‌گری چیزی ندارن، از زندگی زنان افتخار آفرینی مثل دکتر ریحانه مبینی که مدال طلا دو و میدانی برای کشورمون آورد مستند پخش کنن ... ⏺ حمید خراسانی: نماوا با بی‌اعتنایی به هشدارها، باز هم در سریال "سووشون" از خط قرمزها عبور کرد! از اون طرف در فیلیمو و مجموعه جوکر هم بارها شاهد عبور از خطوط قرمز وشوخی های مبتذل بودیم. با نماوا برخورد شد ولی بایدتکلیف نمایش خانگی رو طوری مشخص کرد که دیگر جرأت عبور از خطوط قرمز رابه خودشان ندهند ⏺ سوتیام: قرار بود سو و شون روایتی باشه از قحطی و سختی های مردم ولی اینکه فقط شد قبح شکنی و رقص و آواز خانم نرگس آبیار شما در رزومه ، شیار ۱۴۳ رو دارین چی شد که از اون به این رسیدین؟ با تشکر از ساترا ⏺ فاطمه یوسفی: دم دستگاه قضا گرم که با قانون‌گریزی نماوا برخورد کرد. ولی یه سؤال: جوکر که خیلی وقته با هنجارشکنی می‌خواد مخاطب جذب کنه چی؟ جوری برخورد کنید که دیگه کسی جرأت نکنه محصول خلاف شرع تولید کنه! ⏺ سارا: ترفند جدید شبکه‌های نمایش خانگی مثل نماوا و فیلیمو اینه: آگاهانه یه چیزی پخش میکنن که میدونن توقیف میشه، همون خبر توقیف باعث تبلیغ‌شون میشه، تهشم اگه مجوز پخش نگیرن میرن یوتیوب پخش میکنن و سود میکنن! آقای قوه قضائیه لطفا جلوی این روند رو بگیرید ⏺ نزدیک صبح: خانم آبیار، واقعا چی شد که شما از فیلم فوق‌العاده ارزشمند شیار ۱۴۳ با اون محتوای غنی اعتقادی و فرهنگی رسیدید به سریال ‎سووشون با این حجم از قبح‌شکنی و مضامین زننده و تأسف‌آور؟! به کجا داریم می‌ریم؟ 🔰 @HAFTRAH