12.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شلمچه ؛ کربلای ۵؛ تو کانال، خط مقدم
چقدر قشنگ گفت برادر معینی زاده
از فرماندهان توپخانه لشکر ویژه ۲۵ کربلا:
فقط #امام امت قدر #بسیجیان را میداند.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#کنگره_شهدای_مازندران
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #مادر_مهدی_و_حسین 👬
.
⚜اهل ساری بودند و بزرگ شدهی تهران.سال ۱۳۴۲ مهدی بدنیا اومد.سال ۴۳ مهرداد.اسم اصلی حسین، «مهرداد» بود؛ اما همیشه دلش میخواست اسمش را عوض کند. 19 روز قبل از شهادتش خواب میبینم که خانم حضرت زهرا (ص) میان من و او ایستادهاند و رو به من میفرمایند که «مادر! اسم این آقا پسر شما «حسین» شده و 19 روز دیگر هم پیش ماست». بعد این خواب دیگه حسین صداش میکردیم.
.
⚜مهدی فرمانده توپخانه لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و حسین فرمانده دیده بانی لشکر ۲۷ محمد رسول الله.آقا مهدی همیشه میگفت «خدایا دوست دارم با دستی جدا شده از بدن و فرقی شکافته مثل امیرالمومنین به شهادت برسم» و حسین جان هم میگفت «من دوست دارم با اصابت تیری در قلبم به شهادت برسم»همین هم شد.
.
⚜اول حسین تو جزیره مجنون سال ۱۳۶۳ تیر به قلبش خورد.سال بعدش سال ۱۳۶۴ مهدی همونطور که دلش میخواست بشهادت رسید.حسین جان وصیت کرده بود که مادرم باید مرا غسل دهد، کفن کند و در قبر بگذارد. من هم این کار را برایش کردم. وقتی حسین را در قبر میگذاشتم واقعا احساس کردم خداوند به من صبر عجیبی داده است، حتی برادرم گفت سنگ لحد را نگذارید تا مادرش بیشتر او را ببیند، گفتم «نه سنگ رابگذارید تا پسرم زودتر به خدای خودش برسد».
.
#شهیدان_ملکی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#مادران_عاشورایی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 مادر #شهیدان ملکی نقل میکرد :
.
▪️هر وقت مهدی از جبهه می اومد بهم
میگفت: «مامان وقتی دوستانم شهید میشوند گوشم را کنار دهانشان میبرم ببینم در آخرین لحظات چه میگویند»، میگفت «آخرین حرفی که دوستان شهیدم زمزمه میکردند «حجاب» بود. نمیدانم واقعا این زنهای بیحجاب مسلمانند، خدا کند من شهید شوم دیگر این صحنهها را نبینم. طاقت ندارم.
.
🇮🇷 بیاد #فرمانده #توپخانه #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا ، #سردار #شهید #مهدی #ملکی ...
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دلگویه_های_سردار_شهید_فیض_اله_بابایی_چند_روز_قبل_از_شهادت_با_لیلا
.
👨👧دخترم لیلا !
عزیزم سلام.
لیلا جان! حالت خوبه؟
مادرت را که اذیت نمی کنی؟! حتماً می گویی که نه، من دختر خوبی هستم و حالا که بابایم نیست من مادرم را اذیت نمی کنم. آفرین به تو دختر خوبم.
حتماً سوال می کنی بابا کِی به خانه می آیی. دخترم! بابا دیگر به خانه نمی آید. بابا رفت پیش خدا، پیامبر و ائمه اطهار(س). آن جا برای تو و مامانت خانه گرفته و منتظر شما است. زیاد ناراحت نباش. بابایت را می بینی. ولی دخترم! درسته که تو بابایت را ندیدی ولی بابا که تو را دید. حتماً می گویی چه وقت؟! آری دخترم! آن وقت که تو هنوز پنج ماهت تمام نشده بود، بابا تو را بغل می کرد، ناز می داد، با تو بازی می کرد و تو گریه می کردی .
دخترم! افتخار کن که در کودکی پدرت را در راه خدا دادی و این سعادت نصیب هر کسی نمی شود.دخترم! باید سعی کنی که دختر نمونه ای باشی و پیام خون پدرت و سایر شهدا را برسانی.
.
دخترم! نمی توانم به دلیل کمبود وقت، مفصل برایت بنویسم. از همین جا از تو خدا حافظی می کنم و تو را از راه دور می بوسم. دوستت دارم لیلای من!دخترم! بابایت از این که تو را در این دنیا رها کرد و رفت ناراحت و غمگین است و اشک از چشمش در آخرین لحظات حیات جاری می باشد. به امید دیدار در قیامت حق.
🔸فیض الله بابایی
1364/11/13
.
♦️سردار #شهید فیض اله بابایی از شهدای #لشکر ویژه 25 #کربلا؛ در #عملیات والفجر8، پس از 24 ساعت نبرد دلاورانه در 21 #بهمن ماه سال 1364 در حالی که #وضو می ساخت بشهادت رسید .
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #برای_کار_آمدی_یا_برای_پست_گرفتن
.
▪️پاسداری از مریوان اومد جنوب.معرفیش کردن گردان امام محمد باقر. سابقه ای زیر برگه اش نوشته بودند نشان می داد قبلاً در غرب فرمانده ی بود. پرسنلی هم تأکید کرد از این رزمنده در جای مناسبی استفاده شود.بلباسی او را خواست. سر صحبت باز شد، بلباسی پرسید:ـشما قبلاً کجا بودید؟گفت: در غرب فرمانده ی محور بودم.بلباسی هم از غرب شناخت داشت. می دانست که فرمانده ی محور بودن در غرب یعنی فرمانده ی دو پاسگاه یا چند ارتفاع و قله که کاملاً با فرماندهی محور در جنوب فرق می کرد.
.
▪️پرسید: توی چند تا عملیات بودی؟
ـدو عملیات. چه نوع عملیاتی؟ پاک سازی.- درگیری تان چه جوری بود؟بیش تر با ضد انقلاب ها. پاکسازی روستاها را هم انجام می دادیم.- نه. به من بگو خودت هم توی درگیری ها حضور داشتی؟ تیر از کنار گوش ات رد شد؟ گفت : نه. چون من فرمانده ی محور بودم، خودم تُوی صحنه نبودم.بلباسی سری تکان داد و گفت:ـ شما را خبر می کنم.من می دانستم اگر کسی می خواست توی گردان محمدباقر(ع) فرمانده ی دسته شود می بایست از هفت خوان رستم رد می شد، چه برسد به فرماندهی در رده های بالاتر.
.
▪️آقای بلباسی به پرسنلی اطلاع داد که این بنده خدا را فرمانده ی دسته می کند. آن پاسدار که از قضیه مطلع شد، با عجله آمد پیش شهید بلباسی و گله کرد:- آقای بلباسی! من کردستان فرمانده محور بودم. حالا فرمانده دسته؟ دیگران به آدم می خندند.بلباسی هم خیلی رک و راست گفت:- آقای محترم! شما برای کار آمدید یا برای پست گرفتن؟ ( راوی : برادر ابکایی)
.
#سردار_شهید_علیرضا_بلباسی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
🎙 #سید_حسین_اذان_بگو
.
▪️مدرسه که بود، زمزمه اذان را که می شنید خودش به سکوی مدرسه می رفت و اذان می گفت .مدیر مدرسه می گفت: این اذان را چه کسی می گوید؟ گفتند سید حسین موسوی نژاد.مدیر از صدای او خوشش آمد و بهش گفت : سید فقط خودت اذان بگو..او هم در مدرسه با صدای بلند موقع ظهر اذان می گفت و دانش آموزان نماز خود را اقامه می کردن.
.
🌷 #بسیجی #شهید سیدحسین موسوی نژاد ( #بابلسر) #شهادت : ۱۸ #اسفند ۱۳۶۴_#فاو_#عملیات #والفجر هشت_سن ۱۷ #سال ( شادی روحش صلوات🇮🇷)
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
📩 #قسمتی از #وصیت نامه #سردار #شهید محمداسماعیل سالخورده ( #ساری) #فرمانده #گردان #خمپاره #الحدید #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا_#شهادت ۱۱ #بهمن ۱۳۶۵ :
.
▪️من می روم ولی شما ای برادران و خواهرانم و پدر و مادرم! عموماً تاکید می کنم اگر که می خواهید رستگار باشی فقط در راه خط ولایت فقیه قدم بردارید.
.
#ولایت_فقیه
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
تو #قلبی که جایِ شهید نیست
اون قلب نیست
قبره... !
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 جلسات بچه های جبهه
▪️کت و شلوار پوش نداشتند!!!
▫️لباس ها همه یکدست و یکرنگ بود
▪️ میز و صندلی و اتاق جلسات نداشتند!!!
▫️زیر چادرهای خاکی برگزار میشد
▪️ بالا و پایین نشستن نداشتند!!!
▫️همه کنار هم مینشستند
▪️صرفا جهت وقت گذرانی نبود!!!
▫️هدفمند بود و مفید
▪️شعار و وعده و وعید نمیدادند
▫️ختم به عمل و نتیجه میشد
▪️نگاه هایشان به لنز و دوربین نبود
▫️دوربین بود که معطوف بزرگیشان بود
(📝 احمدی اتویی)
.
📷 جلسه ی #فرماندهان لشکر ویژه ۲۵ #کربلا
_قبل از #عملیات #والفجر هشت ۱۳۶۴🇮🇷
.
#سردار_بابایی
#سردار_شهید_نوبخت
#سردار_میرشکار
#سردار_کمیل
#سردار_قربانی
#سردار_شهید_شیرسوار
#سردار_شهید_خنکدار
#سردار_اکبر_نژاد
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #از_ادعا_تا_عمل
جدیدا رسم شده که به اسم وفاق، اونایی که مورد دارن رو وارد کار بکنند...
****
بسیار زشت است که عدهای از امام دم میزنند و با فتنهگران همکاری میکنند!
#امام_خامنه_ای
💢کانال شهدایی #هفت_تپه_ی_گمنام
✅@hafttapeh
🛫 #این_قهرمان_را_میشناسید ؟ 🇮🇷
#شهید_نماز_هوانیروز_ارتش_کیست؟
.
▪️متولد ۱۳۳۳ روستای طاهرآباد آمل.پدرش کشاورز بود و وضع مالی خوبی نداشت.سال ۱۳۵۳ در آزمون ورودی هوانیروز ارتش شرکت کرد و با نمرهی عالی قبول شد.پس از طی دورههای تخصصی زبان انگلیسی و پرواز توانست با درجه ستوان یار سومی و اخذ پایه تخصصی در پرواز بالگرد به پایگاه پشتیبانی هوانیروز ارتش در اصفهان منتقل شود و در ادامه استاد دروس زمینی خلبانی نائل گردید.
.
▪️با شروع جنگ تحمیلی حسین دیگر آرام و قرار نداشت تا اینکه ۲۵ آبان ماه سال ۱۳۶۱ بود که عازم ماموریت بود تا دشمن بعثی را نابود کند که به ناگاه بالگرد او به هنگام نبرد با دشمن مورد اصابت قرار گرفت و سقوط کرد و به اسارت دشمن بعثی درآمد.حسین را به زندان مخوف دوله تو بردند و او مدتها در آن جا سختترین شکنجهها را تحمل کرد. دژخیمان بعثی او را مدام شکنجه میکردند و به او میگفتند باید علاوه بر توهین به انقلاب و امام خمینی (ره)، از خواندن نماز در زندان نیز خودداری کند. اما او که عاشقانه امام و انقلاب را دوست میداشت و عاشق نماز بود هیچ گاه نمازش ترک نمیشد، از انجام این کار سر باز میزد.
.
▪️۶ ماه از اسارتش نگذشته بود که دستور اعدام او را صادر کردند و بعثی ها شهید حسین قاسمی را در تاریخ دوم خردادماه سال ۱۳۶۲ او را تیرباران کردند.مزار امیر خلبان شهید حسین قاسمی که به شهید نماز هوانیروز ارتش معروف است در گلزار شهدای شهرستان آمل قرار دارد. از شهید قاسمی دو فرزند به نامهای فرزاد و مه زیار به یادگار مانده است.
.
#شهید_نماز
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh