eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
2.5هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
857 ویدیو
6 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋 ارسال مطالب👇 @Ahmadiatoui
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دوستان و همراهان گرامی با فوروارد مطالب به دوستان و گروه‌های خود و معرفی کانال(( هفت تپه ی گمنام )) به ما در نشر معارف شهدا کمک کنید . آدرس کانال 👇 ▪️ @hafttapeh
29.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️بنشینید دقایقی پای درد و دل این پدرومادر شهید... . 🎥 کلیپ مصاحبه و دیدار با والدین شهید ارتشی سرباز دلاور اسلام شهید نصرالله حسن نژاد (📌مازندران_ساری_روستای عیسی خندق_۲۷فروردین ۱۴۰۲)گرامی باد یاد و خاطره شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران 🇮🇷 . . 💠 @hafttapeh
▪️ خنده داره نه !!! میگن مغز بچه های مردم و شست و شو دادن زمان جنگ بزور میبردنشون جبهه...! . ♦️آنها نمی‌دانستند وقتی که شیپور جنگ نواخته می‌شود مرد از نامرد شناخته می‌شود! آنها نمی‌دانستند عشق یعنی چه! عاقبت بخیری یعنی چه ! وطن یعنی چه ! غیرت یعنی چه ! شهادت یعنی چه ! آنها نمی‌دانستند این لحظه و این عکس یعنی چ! . ▪️عکسی که مشاهده میکنید تصویر رزمنده ی نوجوانیست که با اشک هایش می‌گوید من را هم به جبهه ببرید !!!! آری ، ره صد ساله یک شبه رفتند یعنی همین !!! . 💠 @hafttapeh
هفت‌تپه‌ی گُمنام🦋
▪️ خنده داره نه !!! میگن مغز بچه های مردم و شست و شو دادن زمان جنگ بزور میبردنشون جبهه...! . ♦️آنها
. . : 📌همه میخواستن جلوی رفتن او را بگیرند ولی او اصرار داشت که برود،گریه کنان قسم میداد و التماس میکرد، معلوم بود این تصمیم را ناگهانی نگرفته است.جبهه های حق ملجاء نوری است که همه‌ی را به سمت خود می‌کشد و چه کند آن اگر پروانه ی در درون خود دارد . . .
▪️یاد آن سفرهای خالی از غذا و پر از عشق بخیر ... ! . . 💠 @hafttapeh
. 💢خدای من! به من رحم کن ، درآن زمان که حجتت بر من تمام شود و زبانم در پاسخ به تو لال شود . . . فرازی از 🍃 💠 @hafttapeh
4_5908933916126875372.mp3
3.03M
💔✨ ﮼می‌خونم‌هر‌سحر‌آروم، سلام‌الله‌علی‌سیدالمظلوم... ﮼یاحسین(ع)...
🔘 خيره شده بود به هلي‌كوپتر انگار اولين بار است كه مي‌بيند. گفت: اين آهن‌پاره ساخته دست انسان است و پرواز مي‌كند. انسان خودش اگر بخواهد تا كجا مي‌رود؟ . تا ديدمش رفتم جلو و روبوسي كردم. گفتم مبارك باشد، پزشكي قبول شديد ولي انگار برايش اهميتي نداشت. با تبسّم گفت: هر وقت شهيد شدم تبريك بگوييد. . 🗓سی ام فروردین سالروز شهادت دانشجوی رشته ی پزشکی فرمانده ی شهید سید علی اکبر شجاعیان از رزمندگان و دلاورمردان گردان یا رسول لشکر ویژه ۲۵ کربلا گرامیباد. . . 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ مصاحبه با سردار شهید سید علی اکبر شجاعیان ( از فرماندهان شجاع گردان یا رسول لشگر ویژه ۲۵ کربلا) و حضورش در هفت تپه + صوت شهید و وصیت نامه + تصاویر دیده نشده ی شهید + وداع پدر و مادر با پیکر شهید .... 🥀 . ( 🕰 این چند دقیقه را از دست ندهید ) . . 💠 @hafttapeh
🌱🌷🌱🌷🌱🌷 سنـــگر خــوب و قشــنگے داشــتیم روے دوش خود تفنــگے داشتیم جنـــگ ما را خود ڪـرده بود جبــهه ما را خود ڪــرده بود ❣ . 💠 @hadttapeh
💠هر شب پنجرہ‌های ملکوت آسمان، به سوی قلب‌ها گشودہ می‌شود. الهی امشب ﮐﯿﻨﻪ ﺍﺯ دلتان بیرون برود و نور ایمان در قلبتان جاری شود. شب و صبحتون بخیر ...😊 . @hafttapeh
♦️ ۳۱ فروردین سالروز شهادت سردار شهید موسی رجبی آهنگری ( رئیس ستاد سپاه مریوان) اهل روستای کاوان آهنگر قائم شهر گرامیباد... . 📩 قسمتی از وصیت نامه : مبادا به خدا شکایت برید، مبادا خدا را فراموش کنید، همیشه به یاد خدا باشید. مطمئن باشید با یاد خدا، دلها آرام      می گیرد. ( اَلّا بِذِکرِ اللهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب). من هر چه فکر کردم بعد از شهادتم، فرزندانم را به چه کسی بسپارم، فکرم به جائی نرسید تا اینکه استادی در کتاب راهنمایم گردید، لذا فرزندانم را به خدا می سپارم. بار خدایا! در این عالم کسی را نیافتم که فرزندانم را به او بسپارم. وقتی تو خواستی فرزند اول را به من عنایت کنی، امام رضا(ع) را واسطه قرار دادم و در رابطه با فرزند دوم، حضرت معصومه(س) را، که تو عنایت کنی فرزندان منحرف تحویل به جامعه ندهم. لذا فرزندانم را به تو می سپارم، تو خود ولی آنها باش. چرا که خود فرمودی: (الله ولی الذین امنوا.......) . 💠 @hafttapeh
♦️ شهید علی کبیری کوچکسرایی _شهادت ۳۱ فروردین ۱۳۶۶ کردستان : هرگز به والدین تان بی احترامی نکنید؛چراکه موجب تباه شدن اعمال خوب تان می شوید. . 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢به مناسبت نزدیک شدن به سالروز شهادت سردار حاج حسین بصیر سخنرانی این شهید برای اولین بار منتشر شد/ . 📌تاریخ سخنرانی: ۱۳۶۵/۰۲/۲۲ / عملیات: عملیات تکمیلی والفجر ۸ . ▪️کانال شهدایی 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سه تا پسر داد ، میگه اومدم بدرقه رزمنده ها ، جای پسرام خالیه ، اینا هم مثل پسرای منن !!! . . 💢 کانال شهدایی 💠 @hafttapeh
💠 بعد شما اخلاص رفت و اختلاس آمد ...! . . 💠 @hafttapeh
یڪ جرعہ چشاندے به من از عشقت و مستم . . . یڪ جرعه ی دیگر بچشان مست ترم ڪن . . ♥️ 🌱 . 💠 @hafttapeh
12-Karimi-Shab 09 Ramazan1398-002.mp3
10.92M
📌ســــحر آخر ماه مبارک رمضان میهمان باب الحوائج قمر بنی هاشم . . . 💠 @hafttapeh
💢 . ▪️در عملیات بدر حاج‌بصیر فرمانده گردان یا رسول(ص) بود، من هم مسؤول تبلیغات گردان بودم، یکی دو شب قبل از عملیات، حاج بصیر به من گفت: «منصور جان! برو از طرف من به بچه‌های گردان سلام برسان و بگو همه ریش‌های‌شان را بزنند، چون احتمال این که دشمن از مواد شیمیایی استفاده کند زیاد است». من چند نفر از بچه‌هایی که لوازم سلمانی داشتند را آماده کردم و دستور حاجی را به همه اعلام کردم، پیرمردی بود اهل آمل که فامیلی‌اش دنکوب بود، وقتی به او گفتیم ریشت را باید بزنی ناراحت شد و گفت: «من تو عمرم ریشم را نزدم، حالا بیایم بعد عمری ریشم را از ته بزنم؟ اگر گردنم را قطع کنید، من تن به این فعل حرام نمی‌دهم». من ماجرا را به اطلاع حاج‌بصیر رساندم، حاجی پابرهنه به سمت چادر آقای دنکوب رفت و من هم او را همراهی کردم، وقتی به چادر رسید با تبسم همیشگی‌اش به آقای دنکوب گفت: «حاج آقا! اگر بگویم این دستور از جانب من نبود و از سوی آقا و مولای‌مان امام عصر(عج) صادر شد، شما باز هم ریش‌تان را نمی‌زنید؟» آقای دنکوب حاجی را در آغوش گرفت و بوسید و گفت: «همه وجودم فدای امام زمان(عج)، جانم را تقدیم آقا می‌کنم، ریش چه ارزشی دارد!» "راوی: منصور میار عباسی" . . 💠 @hafttapeh
▪️بیا برگرد خیمه ، ای کس و کارم ▪️من و تنها نگذار ای علمدارم .... . . 💠 @hafttapeh
📝دست نوشته ای که میخوانید، شرح حال رزمندگان گردان خط شکن یارسول الله(ص)، قبل از عملیات والفجر8 است که توسط هنرمندشهید محمدعلی معصومیان به رشته تحریر در آمد : . جبهه را نمی توان وصف کرد؛ چون که آفریدنی است. رشادت را نمی شود تعریف کرد؛ چون که کسب کردنی است. ایمان را نمی توان به قلم آورد؛ زیرا که چشیدنی است... در غروب 12 بهمن، تمامی برادران غواص را در یک اتاق بزرگ جمع کردند. یکی از برادران با مداحی و نوحه سرایی، ما را به فیض می رساند. بعد از آن، فرمانده محترم گردان، «حاج حسین بصیر» که واقعاً انسان نمی داند از این ها چگونه یاد کند، با آن چهره نورانی، از جا بلند شد و یک نگاه پرمعنایی به بچه ها کرد. وقتی که به چهره ی او نگاه می کنم، جداً گریه ام می گیرد. وقتی به چهره ی او نگاه می کنی، قشنگ می توانی تصویر یکی از یاوران اباعبدالله را ببینی. همگی به چهره ی مبارکش چشم دوختیم. لبان مبارکش را از هم گشود. فرمود: «یاران! روز موعود نزدیک است. امام عزیز، منتظر است. امام حسین منتظر است. مولا علی در خواب یک پدر شهید، پیغام فرستاده که من با شما هستم. شماهایی که در این گروه (غواص) هستید، چشم لشکر به شماست. الان روز عاشورا است و شما به ظهر عاشورا نزدیک می شوید.» بغض گلویش را گرفت و رزمندگان به گریه افتادند. الله اکبر! چه لحظه های باصفایی! اصلاً نمی توانی به قلم بیاوری! همگی سرها را به زانو انداختند و های های گریه کردند. سخن را ادامه داد که: «شما پیروزید...» اما گریه راه نداد. خیلی عاشقانه حرف می زد. می فرمود: «سرنوشت اسلام، آبروی اسلام با شماست...» . 💢کانال شهدایی 💠 @hafttapeh
💢آرزو دارم خانوادگی به شهادت برسیم . ▪️در پایگاه شهید بهشتی اهواز، خانه ای سازمانی به ما داده بودند. ما با بچه ها در آنجا زندگی می كردیم. شاید فكر كنید، حاجی همیشه به ما سر می زد ولی اینطور نبود و خیلی کم او را می دیدیم. علت اینكه حاجی ما را به آنجا برد، این بود كه می گفت: - «آرزو دارم كه خانوادگی به شهادت برسیم تا وقتی كه جنازه ما را به شهر فریدونكنار می آورند، مردم فریدونكنار به خود آیند و صفوف جبهه را خالی نگذارند.» . 💠 @hafttapeh
💢 . ▪️حاج کمیل کهنسال : حاج بصیر همیشه بیم داشت که مبادا به شهادت نرسد. یکبار به او گفتم: «حاجی! ناراحت نباش، حتماً یک مصلحتی است که خداوند شما را نگه داشته، در حال حاضر جنگ به وجود شما نیازمند است.» اما حاجی باز هم نگران بود، تا اینکه بعد از مدتی متوجه شدم که حاجی مثل قبل اظهار نگرانی نمی کند .مراسم دعا تمام شد. حاج بصیر گفت: . - «خداوندا! به رزمندگان ما طول عمر با عزت عنایت فرما! به من هم طول عمر عنایت کن تا بیشتر بمانم و بیشتر خدمت کنم.»پس از شنیدن این صحبت ها تعحب کردم و از حاجی پرسیدم: - «حاجی! شما همیشه اظهار نگرانی می کردید که چرا از دوستان شهیدت عقب مانده ای و به شهادت نرسیده ای و همیشه آرزوی شهادت می کردی اما مدتی است که می بینم آن نگرانی سابق را نداری بلکه دعا می کنی بیشتر زنده بمانی.» ▪️حاجی که منظور مرا متوجه شده بود، نگاهی عمیقانه به من انداخت و گفت: «راستش مدتی قبل در عالم رویا سراغ امام حسین(ع) را گرفتم، به اردوگاه آن حضرت(ع) رفتم و از اصحاب ایشان سراغ خیمه حضرت(ع) را گرفتم. نزدیک خیمه شدم و از فردی که از خیمه آقا محافظت می کرد، اجازه ورود خواستم. آن شخص گفت: آقا هیچ کس را به حضور نمی پذیرند. ناراحت شدم و دوباره گفتم: فقط یک سوال از ایشان دارم. او گفت: هر سوالی داری آن را مکتوب بنویس تا از آقا برای تان جواب بگیرم. من در برگه ای خطاب به امام حسین(ع) نوشتم: آیا من شهید می شوم؟ آقا در جواب نوشتند: بله شما حتماً شهید می شوید. حال بعد از دیدن آن خواب، مطمئن شدم به شهادت می رسم. دوست دارم بیشتر زنده بمانم تا در جنگ خدمت بیشتری کنم. . 💠 @hafttapeh