42.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 / #دیدار_یک_مادر
.
▪️#شهیدی از #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا که در درون قبر به #مادرش #لبخند زد ...دانشجوی #شهید هوشنگ قُدبنان اهل روستای کنیم چهاردانگه #کیاسر.📞بیسیم چی بود و ۱ #اردیبهشت ۱۳۶۶ با اصابت ترکش به سر #بشهادت رسید.شادی روحش #صلوات🇮🇷
.
⏰ #دقایقی را پای درد و دل #مادر #هوشنگ #بنشینید، حال #دلتان خوب میشود...
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#خادمیاران_رضوی_ساری
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
💢 #شهیدی که قرارش را دشت #کربلا گذاشت ...
▪️تیر خورده بـود و با پیکری زخمـی
بههمراه رفیقش سوار قایقی بودند،
که دشمن قایقشان را هدف قرار داد
و مجبور شدند به داخل آب بروند ،
و آب خروشانِ ارونـد حجت الله را
با خودش بُرد ....دوستش که شهید نشد، نقل میکند:که در آخریـن لحظات کـه آب داشت او را می بُرد ، دستش را بلند کـرد و فریاد زد: « دیدار ما دشت کـربلا » ▪️پیڪر مطهرش بعد از چند روز در حاشیه اروند پیدا و شناسایی شد و در گلزار ملامجدالدین شهر ساری به خاک سپرده شد...🇮🇷
🔸رزمنده گردانمسلمبنعقیل(ع)
لشکر ویژه ۲۵ کربـلا
🔸شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳٦٤
🔸عملیات والفجر هشت
.
#شهید_حجتالله_محسن_پور
#روحش_شاد_باصلوات
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
▫️#وداع_آخر
.
رفقا دقت کردین بعضی عکس ها انگار حرف میزنند!نگاه کنید...صادق فرمانده بود دیگه.دلش میخواست خودش دم آخر با نیروهاش وداع کنه ...!!!
.
💢#سردار #شهید صادق #مزدستان ، #فرمانده تیپ ۲ #لشکر ویژه ۲۵ #کربلا ، با لباس #آغشته به #خون نيروهايش بر بالین #شهیدی حاضر و #وداع میکند...فدای اون قطرات خون شهدایی که با لباست متبرک شده آقا صادق...
.
.
#صادق_مزدستان
#گردان_صاحب_الزمان
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
💠 @hafttapeh
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #کشف پیکر #شهیدی با ماسک #شیمیایی بر #صورت ...
🔹گروههای تفحص شهدا در هفتهٔ اول دی موفق به کشف پیکر ۱۰ شهید دوران دفاعمقدس در مناطق عملیاتی شرق دجله و شلمچه شدند.🌷
🔹در میان این پیکرهای مطهر، پیکر یکی از شهدا با ماسک شیمیایی بر صورت یافت شد.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
💠 @hafttapeh
▪️بعد از اهلبیت کمتر کسی وجود دارد که مردم در راهش شهید شوند. حاج قاسم از اون معدود کسانیست که مردم در راهش شهید شدند و شهید دادند.
🌷 سلام بر تو ای شهیدی که هرکس عزیزی را در راه تو داد، ایمان و اعتقادش و ارادتش به تو بیشتر از قبل شد و این شهادت را عزت برای خودش دید نه فقط داغ و غم و ماتم و البته داغ عزیزش را با خود تو تسکین داد.
▪️تو را نشناختیم آنطور که باید و شاید
ما عَرَفناکَ حقّ معرفَتک...
.
📷 #کرمان _ گلزار #شهدا_13 دی ۱۴۰۲
پیکر #شهیدی چند ثانیه بعد از #شهادت
#عکس : احمدی اتویی
.
#بوقت_حاج_قاسم
#هفت_تپه_ی_گمنام
💠 @hafttapeh
🏷 #اردشیر_رحمانی_کیست؟
#فرمانده_گردان_مکانیزه_لشکر_۲۵_کربلا
🌷#شهیدی که #نشانی #مزارش را #برای #مادرش #نوشت .
.
◽️مادر شهید : روز تولدش منزل تنها بودم، روز «26» بهمن سال «1340» اردشیر غریبانه بدنیا آمد.آقا مهدی پدر اردشیر، «کبوتر سفید» صدایش میکرد.
پسرمون کلا جبهه بود و مرخصی نمیومد.هر وقت هم که میگفت دارم میام میدونسم مجروح شده.بخواب که می رفت، می نشستم سیر نگاهش میکردم، یک حال دیگری داشت، توی خواب گاهی فریاد میکشید: «گردان حمله!» میگفتم: بخواب پسرم، این جا منزل است، چشم هایش را باز میکرد و میگفت: ببخشید مادر، خواب دیدم که در جبهه هستم. گفتم: پسرم، مگر در جبهه چه مسئولیتی دارید؟گفت: غلام امام حسین هستم مادر.
.
◽️یک روز بهش گفتم اردشیر جان، مادر به فدایت. بیا زن بگیر، خندید و گفت: آدرس میخوای مادر؟ گفتم: بله که آدرس میخوام پسرگلم، یک برگه کاغذ گرفت، نوشت، گفتم بخوان.خواند: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه 255»
.
◽️بهمن ۶۵ تو شلمچه پسرم شهید شد.
مرا به سردخانه رشت بردند، دیدم اردشیر آنجا آرام خوابیده؛ اردشیر 11 سالش که بود، خواب دیدم، داخل اتاقی شدم، سه جوان رعنا در آنجا هستند، یکی لباس سفید داشت با یک شمشیر که برق میزد، چکمهاش تا زانو بود، بلند شد ایستاد، خیلی اهل معرفت بود، به من سلام کرد، دو نفر دیگر آنجا کنارش خوابیده بودند، گفتم آقا، شما کی هستید؟ گفت: شما برای چه کسی نذر میکنید؟ من همیشه برای ابوالفضلالعباس(ع) نذر میکردم، گفتم: شما ابوالفضل العباس(ع) هستید؟من این صحنه را یک بار دیگر در سردخانه دیدم.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
🏷 #شهیدی که #حکم #انتصاب #مدیریتش را #پاره کرد ( بیاد #سردار #شجاع #مازنی #لشکر ۲۷ محمدرسول اله #شهید علیرضا نوری ساروی)
.
▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود.
.
▪️سردار کوثری نقل میکرد :
یک روز آقای رسولزاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدیکیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راهآهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت.
.
از آنجا که آدم اخلاقمدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشمهای متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامدهام که برگردم. اگر میخواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران میماندم و به اینجا نمیآمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید.
.
#علمدار_خمینی
#گمنام_مازندران
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
48.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋 #شهیدی از استان #مازندران
که با آقا #امام_زمان #ملاقات کرد ...
.
#یا_مهدی
#هفت_تپه_ی_گمنام
#شهید_اسماعیل_خانزاده
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🟪 @hafttapeh
امروز روز پنجم است
که در محاصرهایم،
آب را جیره بندی کردهایم
عطش همه را هلاک کرده ،
همه را جز شهدا که حالا کنار هم
در انتهای کانال خوابیدهاند
دیگر شهدا تشنه نیستند!
فدای لب تشنهات ای پسر فاطمه...
📝 #دستنوشته #شهیدی که در #کانال #کمیل #تفحص شد.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#به_یاد_شهدای_کانال_کمیل
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
🆔 @hafttapeh
هدایت شده از هفتتپهی گُمنام 🇮🇷
🔖 یادی از حبیببن مظاهر لشکر 25 #کربلا، «حاج فرضعلی احمدی» ؛پیرمرد #شهیدی که به مقام #مکاشفه رسید...
.
▪️نه #چریک بود ، نه #نظامی نه دوره دیده ی دانشگاه های افسری ، #چوپان بود و کشاورز متولد ۱۳۰۲ #سوادکوه....با شروع جنگ با عضویت #بسیجی، از #همسر و ۷ فرزند خود دل میکند و راهی جبهه ها میشود...!!!تا زمان #شهادت هجده مرتبه عازم جبهه ها شد و بیش از ۵۰ ماه در مناطق عملیاتی حضور داشت... #شهید حاج فرضعلی احمدی، پیرمردی بود، عارف.
.
▪️همیشه یک #قوطی همیشه تو کوله پشتی اش و یک خرج هایی هم همراهش بود. خیلی راحت، خار و خاشاک را جمع می کرد. #آب می ریخت تو قوطی و خیلی سریع، حتی در خطوط عملیاتی، چای، دم می کرد.تنها کسی که تو #لشکر مجوز #چای #سیگار علنی رو داشت حتی جلو فرمانده لشکر ، حاج فرضعلی بود.😊
.
▪️انسان عجیبی بود. با نماز شب هایش، با ناله و گریه هایش، رزمنده ها را به شدت منقلب می کرد. #حاج_کمیل_کهنسال میگفت:
حاجی اواخر جنگ، خیلی گریه می کرد، می گفت: «کمیل! همه رفتند و من پیر شدم، محاسنم سفید شد ولی هنوز #شهید نشدم.»
شهادت حق حاج فرضعلی بود و بالاخره آن پیرمرد بی سواد #عاشق، که کلاس درسش، مکتب #عشق_بازی امام بود. از #دانشگاه #جبهه فارغ التحصیل بندگی شد و چه زیبا در تاریخ ۴ خرداد ۱۳۶۷ به ملکوت اعلی پر کشید.
.
#سالروز_شهادت
#حبیب_لشکر_کربلا
#هفت_تپه_ی_گمنام
#شهید_حاج_فرضعلی_احمدی
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
.
🆔 @hafttapeh
هدایت شده از هفتتپهی گُمنام 🇮🇷
💢 #سالروز_شهادت
#سردار #شهید محمدحسن #طاطیان .
( #فرمانده #شهیدی که #منافقین در #عملیات #مرصاد #چشمانش را از کاسه درآوردند و #زبانش را بریدند و #بشهادت رساندنش)
.
▪️شعاری که در پادگان برای او میدادند، این بود: عزرائیل پادگان / محمد حسن طاطیان! گفتم: اینجا میگویند که تو خیلی سختگیری میکنی. گفت: اگر آنها را در باد و طوفان به منجیل و نیمهشبها به دریا میبرم، به خاطر این است که به راحتی در مقابل دشمن بایستند.
.
همرزمش میگفت :
دختربچه هفده، هجده سالهای دست حزب دموکرات اسیر بود، محمدحسن او را نجات داد. وقتی آن دختر را به پدرش رساندیم، یک سرویس طلا برای محمدحسن آورد. ما به آن مرد گفتیم: اگر او بیاید و این را ببیند، ناراحت میشود؛ برگرد برو تا تو را نبیند. همین که آن مرد داشت میرفت، محمدحسن رسید و پرسید: تو اینجا چهکار میکنی؟ گفت: برایت هدیه آوردم. گفت: من هدیهام را از خدا میخواهم. فقط برو دعا کن که شهادت نصیبم شود.
.
🚩«محمد حسن طاطیان» فرزند «قربانعلی» یکم آبان ۱۳۳۷ در بهشهر به دنیا آمد و در تاریخ سوم مرداد ۱۳۶۷ در منطقه گیلانغرب در کمین دشمن افتاد و در تاریخ ۵ مرداد به دست شقیترین افراد منافق بیشرم شکنجه و چشمانش را از حدقه درآوردند و زبانش را بریدند و به شهادت رساندند.
.
#عملیات_مرصاد
#منافقین_کوردل
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
🆔 @hafttapeh
هدایت شده از هفتتپهی گُمنام 🇮🇷
🍃 #شهیدی که #بورسیه #هند مانع عزیمتش به #جبهه نشد.🌷شهید محمدرضا وطنی▪️#ولادت:۲۶آبان۱۳۳۴/سیدمحله،#قائمشهر▪️#شهادت: ۷مرداد۱۳۶۱/منطقه #كوشك،عملیات #رمضان ...
⚽️ نام «شهید وطنی» برای اهالی فوتبال نامی آشناست، از آنرو که «شهید وطنی» نام ورزشگاهی است که میعادگاه هواداران عاشق #نساجی مازندران است.«فوتبالیست شهید محمدرضا وطنی» با وجود پذيرش در دانشگاه هندوستان به جای انتخاب ميدان علمی، ميدان مهمتر و واجبتر، یعنی ميدان جنگ را انتخاب كرد. او در واقع بورسیهی دانشگاه امام خمینی(ره) شده بود. خواهر شهيد وطنی میگوید: در مراسم برادرم از چندین روستا آمده بودند، تعجب کردم، پرسوجو کردم و آنان در حال گريه از تلاش محمدرضا و دوستانش براي ساخت خانه و كمك در زمان برداشت محصول كشاورزی برای خانوادههای مستضعف گفتند.
.
📩 وصيتنامه: من به پيروی از خمينی روح خدا و به حكم وظيفه شرعی، خود را موظف دانستم تا براي دفاع از مكتب و ميهن اسلامی و رويارويی و ستيز با بعثيون كافر، داوطلبانه به جبهه بيايم و شهادت را شرافتمندانهترين مرگها و رستگاری قطعی و بالاترين مرحله تكاملی میدانم تا شايد اگر لايق بودم خدا توفيق شهادت را نصيبم گرداند.
.
🚩 همچنین برادر کوچکتر #شهید محمدرضا «#شهید حاج عیسی وطنی» نیز در ۴ #خرداد ۱۳۶۷ در #شلمچه به برادر #شهیدش پیوست.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#همیشه_دوستت_دارم_ای_شهید
┏━━━🍃🚩🍃━━━┓
🆔 @hafttapeh
┗━━━🍃🚩🍃━━━┛