eitaa logo
هفت‌تپه‌ی گُمنام 🇮🇷
3.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
10 فایل
رفقا ؛ به مدد شهدا در این کانال تصاویر و کلیپ‌های کمتر دیده شده از غیورمردانِ لشکر خط‌شکن ۲۵ کربلا و دیدار خانواده‌هایشان را خواهید دید، و از مظلومیت هفت تپه و بچه‌های هفت‌تپه خواهیم نوشت...🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 از عیسی عباسی( قائم شهر) هجده ساله از ۲۵ : .  📩 عزیزانم اگر مرا کفن و دفن کردند ، خواهشی دارم که حداقل چهل نفر از مومنین و دوستان و آشنایان که از حقیر راضی هستند روی کفنم بنویسند که از این بنده راضی هستیم و اگر مرا با همان لباس نظامی دفن کردید روی یک کاغذ شهادت بدهند و امضاء کنید و آنرا همراه جنازه ام داخل قبر بگذارید تا شاید خداوند از حقیر راضی گردد و حقیر را مورد لطف و رحمت بیکران خویش قرار دهد. انشاالله. در مورد دفنم هر کجا که پدرم گفت همانجا دفنم کنید. . 💠 @hafttapeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢 یادی از «ایدن مصطفی حمید» که از دستور برای خودداری کرد ... . ▪️«ایدن مصطفی حمید» از خلبانان عراقی بود که بعد از شنیدن دستور صدام برای بمباران شیمیایی حلبچه، از اجرای دستور خودداری کرد. زمانی که صدام شکست بزرگی از ایران را در حلبچه متحمل می‌شود، به خلبانان دستور می‌دهد تا حلبچه را بمباران شیمیایی کنند اما این خلبان جسور، از دستور بمباران شیمیایی حلبچه سرپیچی می‌کند و حاضر به انجام این کار نمی‌شود. او می‌داند که این تمرد، به قیمت از دست دادن جانش تمام می‌شود اما از تمرد دستور ابایی ندارد. . ▪️ صدام پس از شنیدن این موضوع دستور می‌دهد تا ایدن را اعدام کنند. سرانجام ایدن در همان سال اعدام می‌شود و حتی اجازه برگزاری مراسم تشییع پیکر و مراسم یادبود به خانواده او را نمی‌دهند. ایدن مصطفی حمید قبل از اعدامش گفت: «آیا ملت ایران و کرد، سال‌های بعد از من یاد می‌کنند؟» . 🌷 شادی روح این بزرگ مرد صلوات. . 💠 @hafttapeh
💢در جبهه هر بار که از مریم ۳ساله و علی ۳ماهه‌ اش صحبت می‌شد میگفت آنها را به اندازه‌ای دوست دارم که جای خدا را در دلم تنگ نکنند..! . 💠 @hafttapeh
. 💢 ابهتی بود تو جمع بچه های لشکر‌‌‌... همیشه میگفت : مناطق عملیاتی و جبهه برای من مثل بهشته ، منم هیچ وقت ترکش نمیکنم .یه روز خواهرش ازش پرسید مصطفی تو توی جبهه چیکاره ای ؟گفت : من خاک کفش رزمنده هارو پاک میکنم.سال 1362 در شهرستان دزفول منزلی اجاره نمود و خانواده ش را در آنجا اسکان داد و در تمام مدت حملات موشکی و هوائی دشمن به این شهر ؛ خانواده ش در کنار او و مردم قهرمان دزفول زندگی نمودند. در اواخر سال 1366 به یکی از خانه های سازمانی شهر اهواز مهاجرت نمود و ساکن شد.آخرین سمت سید مصطفی فرمانده تیپ ۴ لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود. . 💢 یک شب در عمليات والفجر هشت از خواب بیدار شد و به بچه ها گفت: اگر بیسیم خبری دادند سریعا من و مطلع کنید.برادرم سید محمد شهید شد.مطمنم.یک ساعت بعد خبر شهادت سید محمد پیچید. محمد فرمانده مهندسی رزمی لشکر ویژه ۲۵ کربلا را بعهده داشت.چند ماه بعد هم خبر شهادت برادر خانمش شهید غلامرضا قبادی فرمانده بسیج گیلان را به همسرش داد.سید مصطفی گلگون در فروردين ۱۳۶۷ در فاو بشهادت رسید و ۹ سال بعد پیکرش برگشت.از این شهید دو فرزند بیادگار ماند.شادی روحش صلوات. . 💠 @hafttapeh
. 💢مادرش میگفت : خواب دیدم چند تا خانم بزرگوار آمدند و گفتند :آمدیم بچه ات را ببریم. گفتم شما را به جان امام رضا (ع) بچه ام را نبرید من خیلی برایش زحمت کشیده ام. نگاهی به من کردند و گفتند : اگر شما بدانید که او را به کجا می بریم می گویید به جان امام زمان (عج) ببرید ،خوشحال شدم و گفتم به جان آقا ببرید .همان زمان پدرش از جبهه برگشته بود .وقتی که بلند شدم حال و هوای دیگری داشتم شروع کردم به آب و جارو کردن منزل و قند شکستن .همسرم که تازه از منطقه جنگی برگشته بود و از شهادت سید محمد هم خبر داشت از سر و صدای کارمن بیدار شد و پرسید :خانم چه کار می کنی ؟ گفتم دارم قند خرد می کنم .گفت خانم قند بیشتر خرد کن و اگر چیزی نیاز هست بخر که یکی از پسر هایت به شهادت رسیده است . . 💠 @hafttapeh