eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
111 دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
8.6هزار ویدیو
253 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
شهادت‌‌نوع‌مرگ‌را‌عوض‌میکند وقت‌مرگ‌را‌عوض‌نمےکند... ازمرگ‌نترسید؛جورۍدرزندگے حرکت‌کنیدکه‌خداوندشهادت رانصیبتان‌کند‌و‌ازدنیاببرد.. _شهید‌جوادمحمدی
خانه‌اش طبقه چهارم یك مجتمع بود و آسانسور هم نداشت! دفعه‌اول که رفتم، دیدم تمام پله‌ها رنگ‌آمیز؎ شده خیلی خوشم آمد. گفت: خودم این پله‌ها را رنگ‌ زدم که وقتی خانمم میره بالا کمتر خسته بشه..:) _شهید‌محسن‌حججی
دلم‌میخواهد‌حاج‌احمددرونم یہ‌ڪشیدھ‌بخوابونہ‌زیر‌گوشم‌وبگہ اینجورۍقرار‌بود‌مجاهد‌بشی?! :)
بِسم‌ࢪَب‌ِّالشُـھـَداوالصِدیقین✨
‌ برای‌ اینکه‌ گره‌ محبت‌ ما محکم‌تر بشه باید در حق‌ همدیگه‌ دعاکنیم .. -شهیدعباس‌دانشگر
آرمانخواهی انسان مستلزم صبر بر رنج‌هاست پس برادر خوبم برای جانبازی در راه آرمان‌ها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسانها باشی. _شهید سیّد مرتضی آوینی
خلاصه اذکار ماه رجب المرجب ❶ در طول ماه رجب هر روز 100 مرتبه بگوید: 🔶‍ «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» ❷ در طول ماه رجب 1000 مرتبه: 🔶‍ "لا إِلٰهَ إِلا اللهُ" ❸ در طول ماه رجب روزانه 70 مرتبه بگوید: 🔶‍ "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ" ❹ در طول ماه رجب 100 مرتبه ذکربگوید: 🔶‍ «أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ» ❺ در طول ماه رجب: « 1000 یا 100 مرتبه سوره 🔶‍ «قل هو الله أحد» را بخواند» ❻ روزانه 10 مرتبه بگوید: 🔶‍ «أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ» 📚 مفاتیح الجنان آشیخ عباس قمی
‍ سردار شهید محمدرضا دستواره🕊 🌱♥️ وقتی به خانه🏡 می رسید، گویی جنگ را می گذاشت پشت در و می آمد تو. دیگر یک رزمنده نبود. یک همسر خوب بود برای من و یک پدر خوب برای مهدی با هم خیلی مهربان بودیم و علاقه ای قلبی❤️ به هم داشتیم. اغلب اوقات که می رسید خانه، خسته بود و درب و داغان. چرا که مستقیم از کوران عملیات و به خاک و خون غلتیدن بهترین یاران خود باز می گشت. با این حال سعی می کرد به بهترین شکل وظیفه سرپرستی اش را نسبت به خانه صورت دهد. به محض ورود می پرسید؛ کم و کسری چی دارید؛ مریض که نیستید؛ چیزی نمی خواهید؟ بعد آستین بالا می زد و پا به پای من در آشپزخانه کار می کرد، غذا می پخت. ظرف می شست. حتی لباسهایش 👕را نمی گذاشت من بشویم. می گفت لباسهای کثیف من خیلی سنگین است؛ تو نمی توانی چنگ بزنی. بعضی وقتها فرصت شستن نداشت. زود بر می گشت. با این حال موقع رفتن مرا مدیون می کرد که دست به لباسها نزنم. در کمترین فرصتی که به دست می آورد، ما را می برد گردش. 🌹 ------------------------------------