eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
101 دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
8.2هزار ویدیو
247 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 سالگرد ازدواجمان بود. فکر نمی‌کردم که یادش باشد. داشت توی زیرزمین خانه کار می‌کرد. مغرب شد. با همان لباس خاکی و گچی رفت بیرون و با دسته گل و شیرینی برگشت. گفتم: تو این‌طوری با این سر و وضع رفتی شیرینی‌فروشی؟ گفت: آره مگه چه اشکالی داره؟ سالگرد ازدواجمونه؛ نباید شیرینی و گل می‌گرفتم؟ گفتم: وقتای دیگه اگه خط اتوی لباست می‌شکست، حاضر نبودی بری بیرون! گفت: آره، اما اگه می‌خواستم لباس عوض کنم، شیرینی‌فروشی تعطیل می‌شد. https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
من که نتوانستم در طول عمرم، از این اقیانوس بیکران الهی یعنی جهاد فی سبیل الله بهره ببرم، ولی همواره در تلاشم تا خود را با چاکری مجاهدان مخلص، خاک پای آن ها سازم. https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
🥀🥀🥀🥀🥀 🌷 🌷 . 🌷این داستانی که آن زمان بود که «چراغ‌ها را خاموش کنید.» این کار هیچ تأثیری نداشت. ما بهشان می‌گفتیم: «آقا ول کن، بذار مردم زندگی‌شون رو بکنند.» اصلاً چراغ خاموش کردن هیچ ربطی به آن بمب انداختن نداشت. خلبان میگ-۲۵ اصلاً چیزی نمی‌دید. در مختصات جغرافیایی ۲۵ کیلومتر بالاتر از تهران بمبش را رها می‌کرد. در ضمن باید بمبش را ۲۰ کیلومتری تهران رها می‌کرد تا بمب بخورد به تهران. 🌷اگر می‌آمد بالای سر تهران می‌دید که کدام چراغ روشن است، آن وقت بمبش را رها می‌کرد، بمبش می‌خورد ورامین. به همین خاطر توی آن شرایط امکان این‌که جای خاصی را بشود زد، وجود نداشت. مثلاً این‌که خلبان هواپیما بخواهد تصمیم بگیرد مهدیه‌ی تهران را بزند، امکان نداشت. یا مثلاً روز قدس صدام اعلام کرده بود من خیابان انقلاب را می‌زنم، آمد و بمباران هم کرد، ولی فکر می‌کنید بمبش کجا رفت؟ کهریزک. راوی: رزمنده دلاور زنده‌یاد جواد شریفی‌راد، ایشان معلم و سرتیم خنثی‌سازی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که دی‌ماه ۱۳۹۲ در اثر انفجار در جریان ساخت فیلم «معراجی‌ها» درگذشت. 📚 کتاب "حرفه‌ای‌" نوشته‌ی آقای مرتضی قاضی عنوان کتابی است که به خاطرات زنده‌یاد جواد شریفی‌راد می‌پردازد. منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🍃 تعویذ روز سه شنبه (پناه بردن مخصوص سه شنبه به خداوند) تعویذ روز سه شنبه : بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أُعِیذُ نَفْسِی بِاللَّهِ الْأَكْبَرِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ الْقَائِمَاتِ بِلَا عَمَدٍ وَ بِالَّذِی خَلَقَهَا فِی یَوْمَیْنِ وَ قَضَى فِی كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَ خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا وَ جَعَلَ فِیهَا جِبِالًا أَوْتَاداً وَ جَعَلَهَا فِجَاجاً سُبُلًا وَ أَنْشَأَ السَّحَابَ الثِّقَالَ وَ سَخَّرَهُ وَ أَجْرَى الْفُلْكَ وَ سَخَّرَ الْبَحْرَ وَ جَعَلَ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ وَ أَنْهاراً مِنْ شَرِّ مَا یَكُونُ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ تَعْقِدُ عَلَیْهِ الْقُلُوبُ وَ تَرَاهُ الْعُیُونُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ كَفَانَا اللَّهُ كَفَانَا اللَّهُ كَفَانَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً به نام خداوند بخشنده‏ی مهربان، جانم را پناه می‏دهم به خدای بزرگ، پروردگار آسمانهای بدون ستون برافراشته شده، و به آنکه آنها را در دو روز آفرید، و در هر آسمان امرش را جاری ساخت، و زمین را در دو روز آفرید و در آن روزیها را مقدر کرده، و در آن کوه‏های محکم بنیان نهاد، و در آنها شکافها و راه‏هایی مقرر کرد، و ابر را آفریده، و مسخر خود نمود، و کشتیها را به حرکت درآورد، و دریا را مسخر خود کرد، و در زمین کوه‏های استوار و نهرها جاری ساخت، خود را پناه می‏دهم از شر آنچه در شب و روز می‏باشد و قلبها بر آن گره خورده و چشمهای جن و انس آن را می‏بیند. خدا ما را کافی است، خدا ما را کافی است، خدا ما را کافی است، معبودی جز او نیست، محمد پیامبر خداست، و درود و سلام خدا بر او و بر خاندان پاکش باد. 🍃 🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
❇️ 🌹شهید ابوالفضل شیروانیان مادر شهید نقل می‌کنند: همیشه به ما سفارش حجاب می کرد؛ می گفت: «اگه میخواید قیامت، جلوی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها روسفید باشین، نباید گوش به حرف دیگران بدید و روی مُد رفتار کنین. نباید بگید عُرف جامعه فلان‌حرف رو میگه یا فلان چیز رو میخواد! باید نگاه کنین به آیات قرآن و زندگی حضرت زهرا سلام‌الله‌عليها. ببینین اونها چی میگن، همون کار رو بکنین.» 🍃🍃🍃
می گفت: ما الان تنها با آنهایی ڪار داریم ڪہ رهرو عشقند نہ رهرو تڪلیف رهرو عشق یڪ گام بالاتر از تڪلیف است ... •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
● از بچه های گردان تفحص بود. همراه علی محمودوند. کاروان ۱۰۰۰ تایی شهدا رو عازم مشهد الرضا علیه السلام کرده بودند، مشکل اینجا بود عده ای بنا گذاشتند بر سر و صدا کردن به خاطر نبودن ۱۳ تا از پیکر مقدس این شهدا.. ● قول داد و گفت هرجوری شده من این ۱۳ تا شهید رو میارم. رفت شلمچه و شروع کرد زاری بالای یکی از کانال ها. آخرش که داشت برگشت گفت: شهدا داریم کاروان می بریم مشهد الرضا علیه السلام. ۱۳ تا جا هم خالی داریم. هر کی می آد بسم الله…. مجید پازوکی بود. اومد توی کانال، ۱۳ تا دست از زیر خاک زده بود بیرون. لبیک …. 📎پ ن : ۱۷ مهر ماه جستجوگر نور گرامی باد . ⚘ 🌷 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
هدایت شده از راه بهشت دو
957_61_2.mp3
798.6K
🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌ 🌹 زیارت امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بعد از نماز صبح🌹 🤲 اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلَايَ صَاحِبَ الزَّمَانِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ، عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ، فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا وَ سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا، حَيِّهِمْ وَ مَيِّتِهِمْ، وَ عَنْ وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ عَنِّي، مِنَ الصَّلَوَاتِ وَ التَّحِيَّاتِ، زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ‏ وَ مُنْتَهَى رِضَاهُ،  وَ عَدَدَ مَا أَحْصَاهُ كِتَابُهُ، وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ، اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَهْدًا وَ عَقْدًا وَ بَيْعَةً لَهُ فِي رَقَبَتِي، اللَّهُمَّ كَمَا شَرَّفْتَنِي بِهَذَا التَّشْرِيفِ وَ فَضَّلْتَنِي بِهَذِهِ الْفَضِيلَةِ وَ خَصَصْتَنِي بِهَذِهِ النِّعْمَةِ، فَصَلِّ عَلَى مَوْلَايَ وَ سَيِّدِي صَاحِبِ الزَّمَانِ، وَ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ، وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ، طَائِعًا غَيْرَ مُكْرَهٍ، فِي الصَّفِّ الَّذِي نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ، فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ، عَلَى طَاعَتِكَ وَ طَاعَةِ رَسُولِكَ وَ آلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، اللَّهُمَّ هَذِهِ بَيْعَةٌ لَهُ فِي عُنُقِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. التماس دعای فرج 🤲 🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌🌹⃞⃟‌ اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۳۹ نمیدانستم خودش هم راهی این لشگر میشود که صدایم لرزید _تو برا چی میری؟ در این مدت هربار سوالی میکردم،.. فریاد میکشید.. و سنگینی این مأموریت، تیزی زبانش را کُند کرده بود.. که به آرامی پاسخ داد _الان فرماندهی ارتش آزاد تو ترکیه تشکیل شده، اگه بخوام اینجا منتظر اومدنشون بمونم، هیچی نصیبم نمیشه! جریان خون در رگ هایم به لرزه افتاده.. و نمیدانستم با من چه خواهد کرد.. که مظلومانه التماسش کردم _بذار برگردم ایران! و فقط ترس از دست دادن من میتوانست شیشه بغضش را بشکند که صدایش خش افتاد _فکر کردی میمیرم که میخوای بذاری بری؟ معصومانه نگاهش میکردم تا دست از سر من بردارد.. و او کشیده بود که قاطعانه دستور داد _ولید یه خونواده تو داریا بهم معرفی کرده، تو میری اونجا تا من برگردم. _سپس از کیفش و بیرون کشید و مقابلم گرفت _این خانواده هستن، باید اینا رو بپوشی تا شبیه خودشون بشی. و پیش از آنکه نام وهابیت جانم را بگیرد،.. با لحنی محکم هشدار داد.. _اگه میخوای مثل دفعه قبل اذیت نشی، نباید بذاری کسی بفهمه هستی! ولید بهشون گفته تو از وهابی های افغانستانی! از میزبانان وهابی تنها خاطره برایم مانده.. و از رفتن به این خانه تا حد مرگ وحشت کرده بودم.. که با هقهق گریه به پایش افتادم _تورو خدا...بذار من برگردم ایران! و همین گریه طاقتش را تمام کرده بود.. که با هر دو دستش شانه ام را به سمت خودش کشید.. و صدایش آتش گرفت _چرا نمیفهمی نمیخوام از دستت بدم؟ خودم را از میان دستانش بیرون کشیدم که حرارت احساسش مثل... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
🔰فرمانده تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) شهید مجید پازوکی🌷 شهادت: هفدهم مهر ماه سال ۱۳۸۰ نزدیک پاسگاه وهب عراق در منطقه عمومی فکه بر اثر انفجار در میدان مین 🔹 حضرت عباس علیه السلام؛ گفتم فایده ای ندارد. این منطقه را بچه ها چند بار گشته بودند اما مجید ول کن نبود. زیر لب” یا حضرت عباس مددی” گفت و راه افتاد رفت طرف دیگر دشت.. اولین بیلی که زد استخوان ها پیدا شد. خاک ها را از روی کارتش کنار زدیم و فامیلی اش یادم نیست ،اما اسمش عباس بود.. با قمقه پر آب.. پشت پیراهنش نوشته بود ” فدای لب تشنه ات یا ابالفضل“ 🔹 چاله دعا؛ نزدیکی های مقر یک چاله کنده بود ، اسمش را گذاشته بود چاله ی دعا. عکس رفقایش را چسبانده بود به دیواره هایش. هر وقت دلش می گرفت و خسته می شد می رفت توی آن گریه می کرد ،دعا می خواند. •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
گاهی احساس میکنیم که درون کوره‌ای از مشکلات قرار گرفته‌ایم و خداوند از حال ما بی‌خبر است، از او میخواهیم که ما را نجات دهد. و هر چه سریعتر ما را از این وضعیت خارج کند... اما خداوند دقیقا کنار ماست و از ما میخواهد که با آرامش و آگاهی، و پختگی لازم از کوره مشکلات خارج شویم. 💚بلوغ ایمان، لحظه‌ای رخ میدهد که در اوج سختی‌ها و مشکلات، لبخند و آرامش‌مان را حفظ میکنیم. و خداوند را میپرستیم و به او ایمان داریم. 💌 لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ 💚 ﻣﺘﺮﺱ ﻭ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﺒﺎﺵ ، ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺎ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻫﺴﺘﻴﻢ (٣٣) سوره عنکبوت🌿
📸| ✍فرازے از وصیتنامه 🔵شهید مدافع‌حرم حمیدرضا فاطمے اطهر مسلمانے تنها بہ نماز و روزہ نیست، مسلمان چنانچہ توانایے داشتہ باشد، باید بہ مقابلہ با زورگویان بپردازد. آنجــــا ڪہ خــــداوند مے گویــــد: .... ! 🍃🍃🍃 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
گاهی احساس میکنیم که درون کوره‌ای از مشکلات قرار گرفته‌ایم و خداوند از حال ما بی‌خبر است، از او میخواهیم که ما را نجات دهد. و هر چه سریعتر ما را از این وضعیت خارج کند... اما خداوند دقیقا کنار ماست و از ما میخواهد که با آرامش و آگاهی، و پختگی لازم از کوره مشکلات خارج شویم. 💚بلوغ ایمان، لحظه‌ای رخ میدهد که در اوج سختی‌ها و مشکلات، لبخند و آرامش‌مان را حفظ میکنیم. و خداوند را میپرستیم و به او ایمان داریم. 💌 لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ 💚 ﻣﺘﺮﺱ ﻭ ﻏﻤﮕﻴﻦ ﻣﺒﺎﺵ ، ﻗﻄﻌﺎً ﻣﺎ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﻫﺴﺘﻴﻢ (٣٣) سوره عنکبوت🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 "فرزند کردستان " 💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
زنۍ آمده‌ بود‌ ڪہ‌ پسر‌ سومش‌ را؛ راهۍ‌ جبهہ‌ ڪند؛ خبرنگار گفت : ناراحت‌نیستید؟! زن‌ گفت‌ :خیلۍ ناراحتم . . خبرنگار گفت‌ : شما کہ‌ دو تا از پسرهایتان‌ شهید شده‌اند چرا رضایت‌ دادید‌ سومۍ‌ هم‌ برود؟! زن‌ گفت‌ : ناراحتم‌ چون‌ پسر دیگرۍ ندارم‌ ڪہ‌ بہ‌ جبهہ‌ بفرستم. ."! خبرنگار منقلب‌ شد . . آن‌ زن، مادر۳شهید خالقۍپور؛ وآن‌خبرنگار بود. ."!:)) https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 بسم الرب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار
🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۴۰ حرارت احساسش مثل جهنم بود و تنم را میسوزاند... با ضجه میکردم تا خلاصم کند و اینهمه باران گریه در اثر نمیکرد که همان شب مرا با خودش برد... در انتهای کوچه ای تنگ و تاریک، زیر بارش باران، مرا دنبال خودش میکشید و حس میکردم به سمت قبرم میروم.. که زیر روبنده زار میزدم.. و او ناامیدانه دلداری ام میداد _خیلی طول نمیکشه، زود برمیگردم و دوباره میبرمت پیش خودم! اونموقع دیگه سوریه آزاد شده و مبارزه مون نتیجه داده! اما خودش هم.. فاتحه دیدار دوباره ام را خوانده بود.. که چشمانش خیس و دستش به قدرت قبل نبود.. و من به آن خانه بروم.. که با همه قدرت دستم را کشیدم و تنها چند قدم دویدم که چادرم زیر پایم ماند و با صورت زمین خوردم... تمام چادرم از خاک خیس کوچه. گِلی شده بود، ردّ گرم خون را روی صورتم حس میکردم، بدنم از درد به زمین چسبیده.. و باید فرار میکردم.. که دوباره بلند شدم و سعد خودش را بالای سرم رسانده بود که بازویم را از پشت سر کشید... طوری بازویم را زیر انگشتانش فشار داد که ناله در گلویم شکست و با صدایی خفه تهدیدم کرد _اگه بخوای تو این خونه از این کارا بکنی، زنده ات نمیذارن نازنین! روبنده را از صورتم بالا کشید و تازه دید صورتم از اشک و خون پیشانی ام پُر شده.. که چشمانش از غصه شعله کشید _چرا با خودت این کارو میکنی نازنین؟ با روبنده خیسم صورتم را پاک کرد.. و نمیدانست با این زخم پیشانی چه کند که دوباره با گریه کردم _سعد بذار من برگردم ایران... روبنده را روی زخم پیشانی ام فشار داد تا کمتر خونریزی کند، با دست... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/3490185612Cbaff600a78 شهدای جاویدالااثر ابوالفضل حافظی تبار 🌷🌷
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃 🍃 تعویذ روز سه شنبه (پناه بردن مخصوص سه شنبه به خداوند) تعویذ روز سه شنبه : بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ أُعِیذُ نَفْسِی بِاللَّهِ الْأَكْبَرِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ الْقَائِمَاتِ بِلَا عَمَدٍ وَ بِالَّذِی خَلَقَهَا فِی یَوْمَیْنِ وَ قَضَى فِی كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَ خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا وَ جَعَلَ فِیهَا جِبِالًا أَوْتَاداً وَ جَعَلَهَا فِجَاجاً سُبُلًا وَ أَنْشَأَ السَّحَابَ الثِّقَالَ وَ سَخَّرَهُ وَ أَجْرَى الْفُلْكَ وَ سَخَّرَ الْبَحْرَ وَ جَعَلَ فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ وَ أَنْهاراً مِنْ شَرِّ مَا یَكُونُ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ تَعْقِدُ عَلَیْهِ الْقُلُوبُ وَ تَرَاهُ الْعُیُونُ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ كَفَانَا اللَّهُ كَفَانَا اللَّهُ كَفَانَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً به نام خداوند بخشنده‏ی مهربان، جانم را پناه می‏دهم به خدای بزرگ، پروردگار آسمانهای بدون ستون برافراشته شده، و به آنکه آنها را در دو روز آفرید، و در هر آسمان امرش را جاری ساخت، و زمین را در دو روز آفرید و در آن روزیها را مقدر کرده، و در آن کوه‏های محکم بنیان نهاد، و در آنها شکافها و راه‏هایی مقرر کرد، و ابر را آفریده، و مسخر خود نمود، و کشتیها را به حرکت درآورد، و دریا را مسخر خود کرد، و در زمین کوه‏های استوار و نهرها جاری ساخت، خود را پناه می‏دهم از شر آنچه در شب و روز می‏باشد و قلبها بر آن گره خورده و چشمهای جن و انس آن را می‏بیند. خدا ما را کافی است، خدا ما را کافی است، خدا ما را کافی است، معبودی جز او نیست، محمد پیامبر خداست، و درود و سلام خدا بر او و بر خاندان پاکش باد. 🍃 🌺🍃 🍃🌺🍃 🌺🍃🌺🍃 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
هدایت شده از 🖤شهیدانه🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راز سه‌شنبه ها استجابت دعا در سه شنبه ها حتما این ویدئو رو ببینید و برای دیگران هم ارسال کنید،ان شاالله هرهفته سه شنبه ها همگی با هم انجام بدیم🥺😍 التماس دعا
من‌سࢪم‌گࢪم‌گناه‌است،سࢪم‌دادبزن سینہ‌ات‌سخت‌بہ‌تنگ‌آمده‌فࢪیاد بزن جمعہ‌هایۍڪہ‌نبودیدبہ‌تفࢪیح‌زدیم مافقط‌دࢪغم‌هجࢪان‌توتسبیح‌زدیم خشڪسالیم،ڪویࢪیم،تواۍࢪودبیا شیعہ‌مظلوم‌تࢪازقبݪ‌شده‌زودبیا . . . ! ✨ #ܝߺ̈ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ
🌷 در جلساتی که برای هماهنگی فعالیت‌های ضد رژیم داشتیم بهترین نظرات را محمود ارائه می‌کرد. همه‌ی جوانب را می‌سنجید و بعد نظر می‌داد. معمولا کسی روی نظر محمود حرفی نمی‌زد. دانشجویانی که تفکرات انحرافی داشتند محمود را به خوبی می‌شناختند. اجازه نمی‌دادند که محمود در حلقه‌ی بحث آن‌ها وارد شود! چون به زیبایی تمام استدلال‌های آن‌ها را رد می‌کرد.
روزی که می ‌خواست به سوریه برود گفتم: من جواب بچه هایت را نمی ‌توانم بدهم رضا گفت: مادر! من اگر نروم از حرم دفاع کنم، شما فردا می‌توانی سرت را مقابل جدت حضرت زهرا (س) بالا بگیری؟ به حرم بی بی (س) جسارت می ‌کنند، من چطور آرام بنشینم؟ حالا هم در عجبم که چرا اینقدر آرامم و صبور... مطمئنم در حقم دعا کرده وگرنه مگر می ‌شود خار به پای فرزندی برود و مادرش آرام بنشیند؟ به خدا رضا برایم دعا کرده است... راوی: مادر شهید 💚 تاریخ شهادت: ۹۶/۷/۱ 🥀
از ناسا تا دهلاویه 💠 مصطفی چمران در آمریکا به جایی رسید که برای خیلی‌ها آرزو بود. اما هدف چمران بزرگ‌تر از ناسا و دکتری بود. او به لبنان و ایران آمد تا روی ماه خدا را ببوسد. این‌جا قصه یک دانشمندِ شهید را مرور کردیم. 10 مهر ماه تولد شهید مصطفی چمران 🌹
🌷"بسم رب شهدا و صدیقین"🌷 سَلٰامْ بر آنانی که اَوَلْ از ســیم خاردار نَـفْسـْ گُذَشْتَنْـ و بَـعْد از سیم خار دار دشْمَنــــْ🥀 ... ✋💔 یه سلام از راه دور به حضرت عشق...❤️ به نیابت از اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَعَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَعَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن
تا توی جمع جبهه چندتا مجرد میدید میگفت: « بروید ازدواج کنید،زندگی فقط جنگ نیست.باید یاد بگیرید برای جنگ های بعدی سرباز تربیت کنید. »
سادگی همیشه دلربا بوده❤ حتی الان که گرفتار زرق و برق دنیا شدیم تازه متوجه میشیم یه اتاق ساده با یه فرش و پشتی قرمز مثل آب روی آتیش حال بدیامونو میشوره و میبره...☺️ #ܝߺ̈ߺߺࡋܢߺ߭ࡏަܝ‌ߊ‌ܢߺ߭ܣ