eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
110 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
8.7هزار ویدیو
254 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿چرا سوره توحيد را اخلاص ميگويند؟ 👈نکته اي عجيب 💚چون اين سوره تنها و خالص ، سخن از الله ميگويد. نه حرفي از بهشت دارد و نه جهنم ، نه پيامبران و نه ائمه و نه هيچ جيز ديگر ، خالص خالص معرفي الله است. 💚چه جالب اينکه اين سوره را شناسنامه الله ميگويند ، و جالب تر اينکه الله به عدد ابجد ۶۶ است و تعداد حروف اين سوره هم شصت و شش حرف ميباشد. 💚وجالبتر اينکه 66 بار يا الله گفتن بعد از هرفريضه واجب جهت برآورده شدن حاجات بسيار مجرب است. استغفرالله الذی لا اله الا هو الحی القیوم و أتوب الیه. امروز سه مرتبه بخوان اگر گناهانت به اندازه کف دریا هم باشد بخشیده میشود. ✍
🔴 شتر را به نمد داغ می‌کنند ◽️شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من می‌گذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست. ◾️شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟ ◽️گفت: اغلب اوقات نمک است. ◾️گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمک‌ها آب شده و بار تو سبک شود و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد. ◽️شتر اول به این سخنان عمل کرد. ◾️صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بی‌قوتی نیست بلکه از روی حیله است. ◽️پس این بار نمد بارش کرد. شتر ساده‌لوح به طریق معهود، در میان آب خوابید ولی بارش دو چندان شد. ◾️صاحب شتر به زجر، بلندش کرد و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید و این مثل ساخته شد که "شتر را به نمد داغ می‌کنند." ▪️نیرنگ و فریب، سرانجامی جز شکست ندارد. ‌‌‌
خواندن روایتی از حاج «حسین کاجی» از راویان جنگ و تفحص خالی از لطف نیست: «مدتی بود که تلاش بچه‌ها زیاد بود اما شهیدی پیدا نمی‌شد. یکی از دوستان نوار مرثیه ایام فاطمیه را گذاشت. ناخودآگاه اشک بچه‌ها جاری شد. بعدازآن حرکت کردیم. در حین جستجو در روبروی پاسگاه مرزی بودم. یک‌دفعه استخوان یک‌بند انگشت نظرم را جلب کرد. با سرنیزه مشغول کندن شدم. یک‌تکه پیراهن از زیرخاک نمایان شد. مطمئن شدم شهیدی در اینجاست. با فریاد، بچه‌ها را صدا کردم. با ذکر یا زهرا (س) خاک‌ها را کنار زدیم. پیکر شهید کاملاً نمایان شد. لحظاتی بعد متوجه شدم شهید دیگری درست در کنار او قرار دارد. به‌طور یکه صورت‌هایشان رو به همدیگر بود. با فرستادن صلوات پیکر شهدا را از خاک خارج کردیم. در کمال تعجب مشاهده کردیم که پشت پیراهن هر دو شهید بی‌نشان نوشته‌شده: می‌روم تا انتقام سیلی زهرا (س) بگیرم...» تفحص و روایت عجیبی است، حال و هوایش را اگر قرار باشد، تشبیه کرد شبیه روضه زبان حال  امام حسن(ع) در کوچه بنی‌هاشم می‌شود این سیلی چقدر برای تاریخ سنگین تمام‌شده چه سینه‌هایی را که نسوزانده...
شماره آخرتلفنت‌چنده؟! برای‌اون‌شهید۵تاصلوات‌بفرست:) 1 : شهیدمحمدهادی‌امینی 2 : شهیدمحسن‌حججی 3 : شهیداحمدیوسفی 4 :شهیدعباس‌دانشگر 5: شهیدابراهیم‌هادی 6 :شهیدمحمودکاوه 7 :شهیدان‌گمنام 8:شهیدحسین‌معزغلامی 9:شهیدمحمدابراهیم همت 0 :شهیدفیروزحمیدی‌زاده کپی‌کن‌از‌ثوابش‌جا‌نمونی...😉
میگفت: هرکی‌پیش‌علما‌دین‌می‌رفت‌واز‌ مشکلات‌گله‌میکرد‌ علما‌دین‌مثل‌آیت‌الله‌بهجت‌وقاضی فقط‌یه‌چیز‌میگفتن‌درباب‌نصیحت: 💫 مرحوم‌قاضی‌مکرر‌میگفتن: هرکی‌نمازشو‌درست‌کرد‌ودرمقامات‌معنوی‌ به‌جایی‌نرسید‌آب‌دهن‌ به‌صورت‌من‌پرت‌کند.
🔻فرار شهید هادی از وسوسه شیطان🔻 🟡ابراهیم گرفته و ناراحت بود... رفتم کنارش ازش پرسیم: چیشده داش ابرام؟ مشکلی پیش اومده؟ اول نمی گفت. اما بعدش به حرف اومد: چند روزه دختری تو این محله به من گیر داده و میگه تا تورو به دست نیارم ولت نمی کنم...! 🟢 رفتم تو فکر یدفعه خندیدم! ابراهیم گفت: خنده داره؟ گفتم:داش ابرام ترسیدم فکر کردم چی شده... با این تیپ و قیافه ای که تو داری این اتفاق عجیب نیست! 🔵 گفت: یعنی چی؟! یعنی بخاطر تیپ و قیافه ام این حرفو زده؟ گفتم: شک نکن…! 🟣 روز بعد تا ابراهیم رو دیدم خندم گرفت... با موهای تراشیده اومده بود محل کار و بدون کت و شلوار... فردای اون روز با پیراهن بلند به محل کار اومد و باچهره ای ژولیده تر... حتی با شلوار کردی و دمپایی آمده بود... 🔴 ابراهیم مدتی این کار را ادامه داد تا از این وسوسه شیطانی رها شد... 📚سلام بر ابراهیم1