هدایت شده از بسم الله بنیامین
🌹 ﷽ 🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
اگر روزی آمدی که من نبودم بدان که 💚
خیلی این لحظه را آرزو می کردم😭
یا مهدی ادرکنی💚
سلام✋ حضرت امید ، مهدی جان❤️
وقتی از یادتان دور می شوم ، دنیای پیرامونم ظلمتکده ای می شود پر از هراس و مصیبت و اضطراب ، اما وقتی قلبم با عبور مسیحایی نامتان معطر می شود ، جهان برایم غرق نور می شود ، بال در می آورم ، سبز می شوم ، می شکوفم و تازه می شود ...
شما که باشید لبم خندان است ، جانم پر از زندگی است و اندیشه ام سرشار از پویایی و حیات ...
شکر خدا که دارمتان ...🤲
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺
اللهم عجل لولیک الفرج بحق سیده زينب الکبری سلام الله علیها 🤲
🌹بقیه الله خیر لکم🌹
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🌸🌸جرعه ای از بهشت🌸🌸
📚 حدیث شماره #14767
📌 امیرالمؤمنین علی علیه السلام
امام على عليه السلام : اى مردم! تربيت نفْسهاى خود رابه عهده گيريد و آنها را از آزمندى و ولع عادتهايشان باز داريد.
( نهج البلاغة : الحكمة 359. )
انتشار این مطلب : باقیات الصالحات برای شما.🌼
🌱
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🌸🌸جرعه ای از بهشت🌸🌸
📚 حدیث شماره #28793
📌 امام حسن علیه السلام
امام حسن عليه السلام : زهد به دنيا، غنيمتى باد آورده است.
( المعجم الكبير : ج 3 ص 69 ح 2688 ، تاريخ دمشق : ج 13 ص 256 كلاهما عن الحارث الأعور ، كنز العمّال : ج 16 ص 215 ح 44237 ؛ العدد القويّة : ص 53 ح 64 . )
انتشار این مطلب : باقیات الصالحات برای شما.🌼
🌱
هدایت شده از بسم الله بنیامین
یهوقتاییبایدازیهسریچیزایخوب
بهخاطریهسریچیزایخوبتردلبکنی.
مثلااگهگناهبرامونلذتداره
بایدازاونلذتبهخاطرداشتن
لبخندمهدیفاطمه'عج'
دستبکشیم ..!
شهیدمحسنحججی💚
🍃┄═❁๑๑🌸๑๑❁═┄🍃
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله بنیامین
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من #زندگی را دوست دارم
ولی نه آنقدر که آلودهاش شوم...
🕊شادی ارواح طیبه شهداء صلوات🕊
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله بنیامین
#من_میترا_نیستم
#قسمت_چهل_و_پنجم
شهرام درِ خانه را به رویم باز کرد صدا
زدم: زینب، زینب مامان برگشتی؟
وقتی وارد خانه شدم، صورت نگران مادرم را که دیدم فهمیدم زینب برنگشته است.
مادرم زیر لب آیت الکرسی میخواند و نمیتوانست حرف بزند صدای قلبم را میشنیدم میخواستم زیرگریه بزنم از مادر و بچه ها خجالت کشیدم.
شهلا برای من یک لیوان آب آورد گلویم بسته شده بود که هیچ، نفسم بالا پایین نمیشد. شهلا گفت مامان بریم خونه دارابی از آنجا به خونه چندتا از دوستای زینب زنگ میزنم شاید اونا ازش خبر داشته باشن.
آن زمان ما تلفن نداشتیم و برای تماس های ضروری و خانه همسایه میرفتیم. به شهلا گفتم: این چه حرفیه، مگه میشه زینب بی خبر خونه دوستاش رفته باشه، زینب هیچ وقت این کار رو نمیکنه.
با اینکه این حرف را زدم ولی بلند شدم و پشت سر شهلا به خانهدارابی رفتم.
سفره هفت سین وسط اتاق پذیرایی خانه پهن بود و خانواده دارابی دور هم تلویزیون نگاه می کردند و صدای خنده آنها بلند بود با شرمندگی وارد شدیم.
شهلا ماجرای برنگشتن زینب را برای خانم دارابی گفت خانم دارابی ناراحت شد و گفت توکل به خدا و انشالله که چیزی نیست و همین دور و بره و با این حرف به من قوت قلب داد.
او گفت راحت هر جا که میخواین زنگ بزنید تا خبری از زینب بگیرید شهلا روی یک کاغذ شماره تلفنها را نوشته بود اولین دومین و سومین تلفن را زد اما هیچ کس از زینب خبر نداشت.
خجالت می کشیدم که بگویم زینب گم شده است. دوستانش چه فکر می کردند؟
نگاه من به لب های شهلا بود و منتظر بودم حرفی بزند که معلوم کند زینب کجاست. اما برعکس نه تنها خبری از زینب نگرفتیم که دستی دستی به همه خبر گم شدن دخترم را دادیم.
خانم دارابی با سینی چای و شیرینی آمد به من اصرار میکرد که چیزی بخورم. بیماری آسم داشتم، تا فشار روحی و جسمی به من می آمد رنگ و رویم می پرید و دهانم خشک می شد.
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله بنیامین
از خــون چشم حــمید بگویم؛ آن دو شبی کــخه در جزیرهی مجنون بودیم حمید اصلا چشم روی هم نگذاشت... ناغافل دیدم از چشم های حـمید دارد خون میآید؛ داد زدم: حمید! چشم هات... ترکش خــورده؟ خندیـد... برگــشت زل زد بهم،گــذاشت خــودم بفهمم بعد از دو شــــبانه روز کــار و بــی خــوابی مــویرگ هــای چشمش پــاره شــده وآن خــون...
#شهید_حمید_باکری
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
هدایت شده از بسم الله بنیامین
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌 #کــلام_شهـــید
جوری روی خودتون کار کنید
که اگه یه گناه کردید
گریتون بگیره ...
#شهید_جهاد_مغنیه
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹
ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم ...
امام صحبتی دارند که آن را نوشتهام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم :
هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود. و شما #پاسدارها،چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و میشنوید.
ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛چون ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم ...
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#یادشهداصلوات
بسم الله الرحمن الرحیم
همراهان عزیز
کانال را بدوستانتان معرفی کنید
از گذاشتن لینگ غیر شهید خودداری کنید
شهدای جاویدالااثر اسم کانال است
شهدایی ک پیکر مطهر شأن در گمنامی است
همکاری کنید تا کانال شهیدان جاویدالااثر
مثل دیگر کانال های شهدا
اعضایش زیاد بشود
شهدا را یاد کنیم با یک صلوات
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل الفرجهم
❤️❤️❤️❤️❤️
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🍓#من_میترا_نیستم 🍓
#قسمت_چهل_و_ششم
شهلا یک دفعه یاد مدیر مدرسه شان افتاد. خانم کچویی مدیر دبیرستان ۲۲ بهمن زینب را خوب میشناخت و به او علاقه داشت.
زینب در دبیرستان فعالیت تربیتی داشت و برای خودش یک پا معلم پرورشی بود. علاوه بر آشنایی آنها در مدرسه، خانم کچویی خیلی وقت ها برای نماز به مسجد المهدی می رفت و در کلاسهای عقیدتی جامعه زنان هم شرکت می کرد.
زینب مرتب با او ارتباط داشت خانم کچویی شماره خانه اش را به زینب داده بود شهلا به خانه رفت و شماره تلفن او را آورد
در این فاصله خانم دارابی سعی میکرد با حرف زدن و پذیرایی کردن من را مشغول و تا اندازهای آرامم کند.
اما من فقط نگاهش می کردم و سرم را تکان می دادم هیچ کدام از حرفهایش را نمی شنیدند و مغزم پر از افکار عجیب و غریب بود.
شهلا به خانم کچویی زنگ زد و چند دقیقهای با او صحبت کرد وقتی گوشی را گذاشت گفت خانم کچویی امشب مسجد نرفته و خبری از زینب نداره.
شهلام با حالتی مشکوک ادامه داد مامان خانم کچویی از برگشتن زینب وحشت کرد نمیدونم چرا این همه ترسید.
وقتی از تماس گرفتن با دوستان زینب ناامید شدیم با خانم دارابی خداحافظی کردیم و به خانه برگشتیم درِ حیاط را که باز کردم چشمم به بوته گل رز گوشه حیاط افتاد.
جلو رفتم و کنار باغچه به دیوار تکیه زدم بلندی بوته اندازه قد زینب و شهلا بود ان درختچه هر فصل گل میداد انگار برای آن بوته همیشه فصل بهار بود.
زینب هر روز با علاقه به درختچه گل رز آب میداد تا بیشتر گل دهد
❤️@hafzi_1❤️
کانال شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار🌹🌹