هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
11.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خداوند در ماه رجب میگوید: این ماه ماه من است و این بنده بنده من است...
#آیت_الله_مجتبی_تهرانی
#ماه_رجب
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
. 🕊 تلاوت آیات #قرآن_ڪریم ؛
💠 ۩ بــِہ نـیّـت
#شهید_حسین_پورجعفری
#صفـ۱۳۵ـفحه 📚
🍀|شبتون شهدایی
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از شهدا زنده اند
ظرف غذایش ڪه دست نخورده میماند، وحشت میڪردیم . مطمئن میشدیم حتماً گروهانی در یڪ گوشهی خطِ لشڪر غذا نخورده.
اینطوری اعتراض میڪرد به ڪارمان. تا آن گروهان را پیدا نمیڪردیم و غذا نمیدادیم بهشان، لب به غذایش نمیزد . گاهی چهلوهشت ساعت غذا نمیخورد تا یقین ڪند همه غذا خوردهاند .
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید
#شهادت
#حاج_قاسم
#شهدا_زندهاند
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
#بسم_رب_الشهدا
#قسمت_هفتاد_یکم
#بنده_نفس_تا_بنده_شهدا
دلم میخاست خدا و ائمه و سایر شهدا را بشناسم
از مزار شهدا که برمیگشتیم
زینب:حنانه چرا تو خودتی ؟
-میخام خدا و ائمه را بشناسم کمکم میکنی؟
زینب: آره باید با دوستم دیانا آشنات کنم
-چه اسم خوشگل باکلاسی 😄😄😄
زینب : خودشم باکلاسه
-یعنی چی؟
زینب: دیانا از اون بچه مایه داراست مثل تو
-خب
زینب: اما همشون مذهبین
ی دختر نازم داره اسمش حنانه است
-إه هم اسم منه دخترش
زینب :آره بذار الان بهش زنگ میزنم
یه ۱۰دقیقه ای مکالمه شون طول کشید
بعد قطع شدنش گفت دیانا گفت بریم خونشون
وقت داری الان بریم ؟
-آره عزیزم بریم
خونه دیانا اینا تجریش بود
وارد خونه شون که شدیم یه تابلو فرش از عکس رهبر بود
یه تابلوی خالی هم بالاتر از تابلو عکس رهبر بود
-زینب چرا اون تابلو خالیه ؟
دیانا: آخه هنوز امام زمانمون ظهور نکردن چهره شونو ببینیم تا عکس داشته باشه
-اوهوم
دیانا: خب حنانه جان
حنانه اش بدو بدو اومد ماژون بامن بودی؟
دیانا: نه عشق مامان
-من میخام از خدا و ائمه و ....بدونم
دیانا: اول باهم آشنا بشیم؟
-بله
من حنانه ام ۲۲ساله
دیانا:منم ۲۲سالمه همسرمم پاسداره
خودمم طلبه ام
خب حالا بحث شناخت.....
#ادامه_دارد.....
#وعده_صادق
#ماه_رجب
#شهادت
#حاج_قاسم
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
✍ #زندگی_نامه_شهید
🌷 #شهید_علی_جوکار در یکم فروردین ماه سال 64 در روستای اسلام آباد از توابع شهرستان کازرون چشم به جهان گشود. دوران ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش و دبیرستان را در مدرسه شبانه روزی عشایر نورآباد طی کرد و سپس راهی دانشگاه کشاورزی اهواز گردید . وی پس از فارغ التحصیلی در مقطع #فوق_دیپلم_کشاورزی ، خدمت مقدس سربازی را در نیروی انتظامی فارس به پایان رساند. در سال 1388 زندگی مشترک خود را غاز کرد.
وی قبل از تولدش یک نفر از پسر عموهایش به نام شهید عبدالحسین جوکار و بعد از تولدش طی دو سال دو نفر از دایی هایش به نام محمد و غلام جوکار و پسر عمه اش شهید محمد زکی جوکار تقدیم اسلام شدند و در عملیات کربلای 5 سال 1365 پسر عموی روحانیش شهید شکرالله جوکار و برادرش شهید حسین جوکار با هم به شهادت رسیدند.
شهید علی جوکار #داوطلبانه در تاریخ شانزدهم مهر 94 برای بار اول به سوریه اعزام شد. که ماموریت آنها 40 روز طول کشید. ماموریت فوق که اثری روحانی بر شهید گذاشته بود و #عشق_به_شهادت و #احساس_مسئولیت در دفاع از حرم اهل البیت را بر وی دو چندان کرده بود لذا در آدر ماه سال 94 همراه با تیپ تکاور امام سجاد (ع) کازرون راهی سوریه گردید و در شانزدهم بهمن ماه سال 1394 در عملیات آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا به شهادت رسید. 🌷
❤️ #کپی_با_ذکر_صلوات_آزاد_است❤️
@hafzi_1
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫