هدایت شده از حسینیهامالبنيین(سلاماللهعليها)
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
مجموعهای روزآمد و متنوع از برچسبهای بسمالله و صلوات.
تشریف بیاورید یه سر بزنید و دیگران را نیز همراه بیاورید.
@basmaleh
گُل و مُل هم خوبه
@golomolzi
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت نــهــم
(هــرگــز اجــازه نـمــے دهــم )
من حس خاصے نسبت به ایران داشتم … مادر بزرگم جزء چند هزار پناهنده لهستانے بود ڪه در زمان جنگ جهانے دوم به ایران پناه برده بود …
اون همیشه از خاطراتش در ایران براے من تعریف مے ڪرد … اینڪه چطور مردم ایران علے رغم فقر شدید و قحطے سختے ڪه با اون دست و پنجه نرم مے ڪردند … با سخاوت از اونها پذیرایے مے ڪردن …
از ظلم سلطنت و اینڪه تمام جیره مردم عادے رو به سربازهاے روس و انگلیس مے داد … و اینڪه چطور تقریبا نیمے از مردم ایران به خاطر گرسنگے مردن …
شاید این خاطراتے بود ڪه در سینه تاریخ دفن شده بود … اما مادربزرگم تا لحظه اے ڪه نفس مے ڪشید خاطرات جنگ رو تعریف مے ڪرد …
متین براے من، یک مسلمان ایرانے بود … خوش خنده، شوخ، شاد و بذله گو … جوانے ڪه از دید من، ریشه و باقے مانده مردم مهمان نواز، سرسخت و محڪم ایران بود …
و همین خصوصیات بود ڪه باعث شد چند ماه بعد … بدون مڪث و تردید به خواستگارے اون جواب مثبت بدم و قبول ڪنم باهاش به ایران بیام … همه چیز، زندگے و ڪشورم رو ڪنار بگذارم تا به سرزمینے بیام ڪه از دید من، مهد و قلمرو اسلام، اخلاق و محبت بود …
رابطه من، تازه با خانواده ام بهتر شده بود … اما وقتے چشم پدرم به متین افتاد به شدت با ازدواج ما مخالفت ڪرد … فڪر مے ڪردم به خاطر مسلمان بودن متینه … ولے محڪم توے چشمم نگاه ڪرد و گفت …
– اگر مے خواے با یه مسلمان ازدواج ڪنے، ازدواج ڪن … اما این پسر، نه … من هرگز موافقت نمے ڪنم … و این اجازه رو نمیدم …
ادامه دارد...
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از شهید
✨حقوقش را که میگرفت، برای همه چیز خرج میکرد
از تفریح و نیازهای خانوادهاش
تا قرض دادن به دوستان
هزینه کارهای فرهنگی و
کمک به افراد بیبضاعت...
خدا انگار برکت خاصی به پولش میداد.
شاید به همین دلیل بود که کلا اهل حساب کتاب نبود
انگار خدا هم بیحساب کتاب باهاش حساب کرد.
#شهید_جواد_محمدی
فدایی عمه جان #امام_زمان
📚 #بی_برادر ص۶۴
🌷پنج صلوات هدیه به ارواحطیبهشهدا
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
#قهرمان_زندگیم
#جواد_محمدی🌷🕊
#اَللّهُمَّعَجِّـلْلِوَلیِّکَالفـَرَجْ
هدایت شده از شهید
"گوش و چشم و دهان، سیدعلی خامنه ای و لاغیر!"
همین یک جمله ی شهید که
گوشمان به حرف های رهبر باشد
خیلی نکته دارد
من و تو اگر مطمئن باشیم به حرفهای این رهبر حکیم
آنجا که میفرماید:
"به زودی همه شما جوانان در
بیت المقدس نماز خواهید خواند."
جور دیگری برای فردایمان برنامهریزی خواهیم کرد.
#سیدعلےجانم
🌷پنج صلوات هدیه به ارواحطیبهشهدا
اَللّٰهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهم
دِ شهیدِعزیز #محمد_غفاری🌷🕊
#قهرمان_زندگیم
#اَللّهُمَّعَجِّـلْلِوَلیِّکَالفـَرَجْ
هدایت شده از شهید
روشی بسیار جالب از شهید طهرانی مقدم برای نماز اول وقت
قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت.
به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.»
او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد.»
اتفاقا نتیجه تست مثبت شد.
بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر.
بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برای شان بگوید؛
اما مطلب دیگری گفت:
«بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.»
بعداً فهمیدم با توجه به اینکه بعضی وقت ها در کارهایمان زمان را از دست میدادیم و معطوف کار بودیم و یکی از بچه ها به حاج حسن در خصوص توصیه به بچه ها برای نماز اول وقت سفارش کرده بود
البته همه فهمیدیم که حاج حسن این حرف را برای ما می گفت؛
وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود.
📚 «با دست های خالی»
بقلم مهدی بختیاری
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم
#یادشهداصلوات
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
☔️همسر شهید نقل میکنند: همیشه به فقرا و نیازمندان کمک میکرد و نصف درآمد روزانه خود را برای کمک به فقرا کنار میگذاشت و هر روز که از مکانیکی برمیگشت، نصف درآمد خود را برای فقرا و نیمی دیگر را برای هزینههای منزل کنار میگذاشت.
☔️نسبت به فقرا، نیازمندان و جوانانی که توان مالی برای ازدواج نداشتند، بیتفاوت نبود و به صورت پنهانی و مخلصانه به آنها کمک میکرد؛ چنانکه بعد از شهادت او همان فقرا، نبود ایشان را احساس میکنند و از کمکهای او بسیار میگفتند که تا به حال کسی خبر نداشته است. این خصوصیت او برگرفته از سیره و روش مولا علی علیهالسلام با فقرا و یتیمان بود.
🌟هدیه به روح مطهر شهید صلوات
#شهید_مدافع_حرم_رضا_عباسی🌹
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله الرحمن الرحیم بنیامین
✨#تـمـــام_زنــدگــــے_مــن
✍شـهـید ســیــدطـاهـا ایـمـانــــے
🌹قــسـمـت دهـــم
(غـیــرقــابـل اعـتـمـاد)
پدرم خیلے مصمم بود … علے رغم اینڪه مے گفت به خاطر مسلمان بودن متین نیست اما حس من چیز دیگه اے مے گفت …
به هر حال، من به اذن و رضایت پدرم نیاز داشتم … هم مسلمان شده بودم و هم اینڪه، رابطه ما تازه داشت بهتر مے شد …
با هزار زحمت و ڪمک مادرم، بالاخره، رضایت پدرم رو گرفتیم… اما روز آخر، من رو ڪنار ڪشید …
– ببین آنیتا … من شاید تاجر بزرگے نیستم اما تاجر موفقے هستم … و یه تاجر موفق باید قدرت شناخت آدم ها رو داشته باشه … چشم هاے این پسر داره فریاد میزنه … به من اعتماد نڪنید … من قابل اعتماد نیستم …
من، اون روز، فقط حرف هاے پدرم رو گوش ڪردم اما هیچ ڪدوم رو نشنیدم … فڪر مے ڪردم به خاطر دین متین باشه… فڪر مے ڪردم به خاطر حرف رسانه ها در مورد ایرانه … اما حقیقت چیز دیگه اے بود …
عشق چشمان من رو ڪور ڪرده بود … عشقے ڪه من نسبت به اسلام و ایران مسلمان داشتم رو … با زبان بازے ها و نقش بازے ڪردن هاے متین اشتباه گرفته بودم … و اشتباه من، هر دوے اینها رو ڪنار هم قرار داد …
ما با هم ازدواج ڪردیم … و من با اشتیاق غیر قابل وصفے چشمم رو روے همه چیز بستم و به ایران اومدم …
ادامه دارد...
@hafzi_1🍃
شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫