eitaa logo
شهیدجاوید الاثرابوالفضل.حافظی تبار
107 دنبال‌کننده
13.3هزار عکس
9.2هزار ویدیو
264 فایل
فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ ♥️خوش آمدید کانال شهید جاوید الاثر ابوالفضل حافظی تبار @hafzi_1
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بسم الله بنیامین
یادمان بماند شهدا بدون اینکه ما را ببینند و بشناسند برای ما رنج‌ها کشیدند... یادمان باشد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@hafzi_1🍃 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫
هدایت شده از بسم الله بنیامین
دعای‌نادعلی۩حسین‌عرب‌سرخی.mp3
2.81M
🕋 دعای نادعلی ناد علی 💠 َنادِ عَلِیًّ مَظْهَرَ الْعَجَائِبِ تَجِدْهُ عَوْناً لَكَ فِی النَّوَائِبِ 🎙 با صدای حاج حسین عرب سرخی 64BitR🚀2MB⏰Time=4:1 ┄═🌼💠🌷💠🦋💠🌸💠🌼═┄
هدایت شده از بسم الله بنیامین
دعای‌مجیر(مهدی‌میرداماد).mp3
11.94M
:: 🤲🏼 دعای مجیر 🎙 با نوای سید مهدی میرداماد °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
هدایت شده از بسم الله بنیامین
4_5776194511575189971.pdf
2.64M
:: 📜متن Pdfدعاے مجیر °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
هدایت شده از پیامهای قرآن تفسیر نور ومناجات💎
- دنیا زودگذر است. «العاجلة» - انسان، با اراده خلق شده ودر انتخاب آزاد است، ولى اراده‏ى الهى اصل است. «یرید... لمن نُرید» - آنچه زشت است، خصلت دنیاگرایى است، نه اصل دنیا. «كان یُرید العاجله» - خواست انسان بى حدّ و حصر است، پس باید در چهارچوب اراده‏ى الهى محدود شود. «ما نشاء» - همه‏ى دنیاخواهان به دنیا نمى‏رسند. «لمن نُرید» - دنیاطلبان دو دسته‏اند: برخى دنیا و آخرت را مى‏بازند، «خسر الدنیا و الآخرة» بعضى به بخشى از خواسته‏هاى دنیایى‏شان مى‏رسند. «عجّلنا له فیها ما نشاء» - دنیاطلبان و صاحبان اهداف مادّى، شاید به مقدارى از نام و نان برسند، ولى قیامتشان تباه است. «جعلنا له جهنّم» - پایان دنیاطلبى، پشیمانى و دوزخ است. «جعلنا له جهنّم» - دنیاطلبان، هم در آتش مى‏سوزند (عذاب جسمى)، هم تحقیر مى‏شوند (عذاب روحى). «یَصلیها مَذموماً مَدحوراً» سوره اسرا آیه۱۸👆📜
هدایت شده از بسم الله بنیامین
🔰 آنجا گفتند دکتر نیست ، نمی دانند کجاست؟! خیلی گشتیم و دکتر را در "الخرایب" پیدا کردیم . تعجب کرد ، انتظار دیدن مرا نداشت . بچه ها در سختی بودند ، بمب و خمپاره، وضعیت خیلی خطرناک بود . 💟مصطفی نامه را از من گرفت و پاسخی نوشت که من برسانم به آقای صدر . 🔸گفتم: نمی‌روم ، اینجا می مانم و به بیروت بر نمی گردم. مصطفی اصرار داشت که نه، شما باید هر چه زودتر برگردی بیروت. اما من نمی خواستم برگردم و آن وقت مصطفی که آن همه لطافت و محبت داشت، برای اولین بار خیلی خشن شد و فریاد زد، 🔹گفت: برو توی ماشین ! اینجا جنگ است ، باکسی هم شوخی ندارند ! من خیلی ترسیدم و هم ناراحت شدم . خوب نبود ، نه این که خوب نباشد ، اما دستور نظامی داد به من و من انتظار نداشتم جلوی بچه ها سرم داد بزند و بگوید: برو دیگر ! وقتی من خواستم برگردم ، مصطفی جلو آمد و به یوسف حسینی گفت: شما بروید من ایشان را با ماشین خودم می رسانم . من تمام راه از الخرایب تا صیدان گریه می کردم . 🔸به مصطفی گفتم: فکر می کردم شما خیلی با لطافتید ، تصورش را نمی کردم اینطور با من برخورد کنید . او چیزی نگفت تا رسیدیم صیدان ، جایی که من باید منتقل می شدم به ماشین یوسف حسینی که به بیروت برگردم. آنجا مصطفی از من معذرت خواست ، مثل همان مصطفی که می شناختم 🔹گفت: من قصدی نداشتم ، ولی نمیخواهم شما بی اجازه فامیلتان بیایید و جنوب بمانید و شما باید برگردی و با آنها باشید.... 🔰به هرحال ، روزهای سختی بود اجازه نمی دانند از خانه بروم بیرون . بعد از هجده سال تنها این ور و آن ور رفتن ، کلید ماشین را از من گرفتند . هر جا می خواستم بروم برادرم مرا می برد و بر می گرداند تا مبادا بروم مدرسه یا پی آقای غروی . طفلک سید غروی به خاطر ازدواج من خیلی کشید . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@hafzi_1🍃 شهید جاوید الاثرابوالفضل حافظی تبار💫