eitaa logo
محیصا
123 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
745 ویدیو
51 فایل
آیدی ادمین: @deltangeyar110
مشاهده در ایتا
دانلود
استادتراشیون هر اندازه که به آخرالزمان نزدیک‌تر شویم مصائب بیشتر، و زندگی دنیا سخت‌تر می‌شود، لذا والدین نباید فرزندان را راحت طلب بار آورند؛ کودکی که در بستر سختی‌ها قرار گیرد، در مواجهه با مشکلاتِ روزگار صبر و تحمل پذیری بالاتری از خود نشان خواهد داد. @haghehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصوبه ارایه خدمات پزشکی رایگان به کودکان زیر ۷ سال ابلاغ شد. دکتر عین اللهی، وزیر بهداشت: 🔹مصوبه دولت درباره ارایه خدمات رایگان به کودکان زیر ۷ سال در مراکز دولتی به همه بیمارستان های وزارت بهداشت ابلاغ شده است 🔹بر این اساس به پیشنهاد وزارت بهداشت، در هیات دولت این طرح به تصویب رسید که خدمات رایگان به کودکان تا زیر ۷ سال در مراکز دولتی داده شود تا از این طریق سلامت آنها ایمن شود. 🔹بسیاری از بیماری‌های که انسان دارد در هفت سال اول زندگی انسان اگر پیشگیری شود، می‌توان جلوگیری کرد زیرا رشد تکاملی بدن انسان در طول دهه اول سن ایجاد می شود. @haghehayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقام معظم رهبری ✅ شما بچه‌های خوب حزب‌اللهی هر چه فرزند بیشتر بیاورید، نسل جماعت حزب‌اللهی در کشور بیشتر می‌شود... @haghehayat
استاد تراشیون ✅ رسالت مادری... نسل با کیفیتی که حضرت زهرای مرضیه (س) تربیت کردند به گونه‌ای همه عالم‌ امکان متاثر از آن می‌باشد کـه دنیا، آخرت، سعادت و نجات‌ بـشـریـت؛ همه و هـمـه بـه آن گـره خـورده اسـت. وجود مبارک امام صادق(ع) در تعبیری از مادر بزرگوارشــان، حضرت‌ صدیقه‌ طاهره (س) می‌فـرمایند: «نزدیک‌ ترین لـحـظـه یک زن به خدا، لـحـظـه مادری‌ او می‌ باشـد، یـعـنـی بـرای مـادری رسالت قائل بود». وقتی گـزارشــات خـانـه حـضـرت فـاطـمـه زهـرا(س) را بررسـی می‌کـنـیـم می‌بـیـنـیـم در جـای‌ جـای آن تـوجـه ویژه‌ ای به موضوع تربیت شده است. @haghehayat
من متولد اردیبهشت ۷۲ هستم. وقتی ۱۶ سالم بود کم کم زمزمه‌ خواستگارها از دور و اطراف می‌شنیدم. وقتی همسرم اومد خواستگاریم مهرش به دلم افتاد و خلاصه به لطف خداوند همه‌چیز جور شد و ما ازدواج کردیم. یکسال عقد بودیم و تابستان ۸۹ عروسی‌ کردیم. وقت عروسی پیش‌دانشگاهی بودم و همزمان خانه‌داری و تحصیل رو تجربه کردم. برای کنکور خوندم و دانشگاه شهرمون مشغول ادامه تحصیل شدم. یکسال بعد، بخاطر کار همسرم از شهر خودمون نقل‌ مکان کردیم به تهران. دوری از خانواده و تنهایی خیلی برام سخت شد و تنها انگیزه‌م در زندگی همین درس‌ خوندن بود. بسختی و با دردسر در تهران دانشجو شدم و به تحصیل ادامه دادم😕 از همون ابتدای عروسی با وجود اینکه درس میخوندم اما از بارداری جلوگیری نمیکردم و دوست داشتیم بچه‌دار بشیم. البته خیلی جدی پیگیر نبودیم و حساس نبودم که چرا نمیشه؟ گذشت و گذشت تا اينکه تنهایی و غربت یکهو منو به خودم آورد و دیدم ۳ سال گذشته و من از بارداری جلوگیری نکردم. اما باردار نشدم. اونجا شد آغاز ورود من به پروسه‌ی درمان ناباروری، پروسه‌ای طولانی و سخت. از این دکتر، به اون دکتر. با هر دکتر چندماه پیش میرفتم و وقتی نتیجه نمیداد میرفتم سراغ یک دکتر دیگه. از متخصص و فوق تخصص زنان و زایمان گرفته تا طب سنتی و طبیب و حکیم. اما نتیجه نمیگرفتم. هر دارو و درمانی بگید امتحان کرده بودم فقط مونده بود کاشت. کم کم دچار افسردگی شدم. تحصیل رو نیمه‌کاره رها کردم. متأسفانه خیییلی بابت افسردگی اذیت شدم اما خداوند یک دوست خوب سر راهم گذاشت که اون دوست عزیز مثل یک خواهر شنونده‌ی حرفام بود و یک مشاور کاربلد بهم معرفی کرد و اون خانم مشاور الحمدلله به لطف خدا کمکم کرد تا از افسردگی نجات پیدا کنم. این دوست خوبم خودش قبلا ۵ سال ناباروری داشت و با آی‌وی‌اف بچه‌دار شده بود. خیلی باهم صحبت می‌کردیم. منی که سفره‌ی دلمو هیچ‌جا غیر از در خونه‌ی خدا و اهل‌بیت باز نمیکردم، دل رو زدم به دریا و براش تعریف کردم و... میدونین چی میخوام بگم؛ میخوام بگم خداوند گاهی حرفاشو با یه واسطه به آدم میزنه. ❤️فقط کافیه دل رو بسپاریم به خودش❤️ وقتی دوستم صحبت می‌کرد، احساس می‌کردم از سیاهی و تاریکی رها شدم و صبح نزدیکه. دوستم که خیلی هم خانم با ایمانی هستن. به من گفتن‌ : درسته که ما هرچی داریم از در خونه‌ی خدا و اهل بیت داریم؛ این درسته که تا خداوند نخواد برگی از درخت نمیفته. اما ما مأموریم وظیفه‌ی خودمون رو انجام بدیم و نتیجه رو به خدا بسپاریم. این حرفشون دقیقا زمانی که من از همه‌ی درمانها خسته بودم و میخواستم دیگه هیچ درمانی انجام ندم، یک نیرو و انگیزه‌ی جدید به من داد. ایشون اون بت بزرگی که من از آی‌وی‌اف برای خودم ساخته بودم رو شکست. من همیشه می‌گفتم سخته؛ نمیتونم؛ می‌ترسم؛ ضرر داره؛ گرونه و... خلاصه از انجامش طفره میرفتم. حتی حاضر بودم فرزندخوانده بگیرم اما نمیخواستم به ivf فکر کنم. ادامه 👇
بعد از حرفهای ایشون، بسم‌الله گفتم و رفتیم مرکز ناباروری ابن‌ سینا. بعد از مشاوره و تشخيص پزشک، یاعلی گفتم و وارد پروسه‌ی آی‌وی‌اف شدم... حس و حالم مثل کسی بود که خودشو روی موجهای دریا رها کرده، سبک...آزاد... رها... موج‌ها من رو به این‌طرف و اون طرف هل‌ می دادن. عکس‌ رنگی‌ رحم، آزمایشات فراواااان، سونوگرافی و چکاپ و.. در نهایت؛ آمپول‌ها..🥲 فقط کسایی که این پروسه‌ها رو طی کردن میدونن من چی میگم؛ درد و کبودی اون همه آمپول‌ یعنی چی و چقققدر سخته اما من همچنان آرام بودم. رها توی دریا احساس می‌کردم خداوند من رو در آغوش گرفته. هیچ زمانی در زندگیم اینقدر خدای مهربونم رو از نزدیک لمس نکرده بودم😭❤️‍🩹 من اصلا نمیدونستم نتیجه‌ی این درمان قراره چی بشه. اینکه قراره مثل همون قبلی‌ها جواب نده یا اینکه جواب بده🤷🏻‍♀ اما داشتم وظیفم رو انجام می‌دادم و نتیجه‌ رو سپرده بودم به خداوند. دوستم خیلی خوب برام مطلب رو جا انداخته بود که انجام این درمانها هیچ مغایرتی با خواست خدا و مصلحت خدا نداره. خدا اگه نخواد همون اسپرم و تخمک با شرایط آزمایشگاهی هم لقاح پیدا نمیکنن. پس اول و آخر خداست. ما فقط وظیفه‌ی عقلیمون رو انجام میدیم و نتیجه رو به خدا می‌سپاریم... به هرحال؛ بعد از پروسه‌ی طولانی پانکچر و هایپر شدن و مصرف داروها و.. نوبت به انتقال رسید. یک هفته قبل از انتقال به کرونا مبتلا شدم و مدتی درگیرش بودم و انتقال کنسل شد. بعد از نقاهتم مجدد سیکل رو شروع کردیم و تابستان۱۴۰۰ انتقال جنین دادم.. و من مادر شدم.😭💔 اون لحظه که فهمیدم با چشم‌گریان برای همه‌ی چشم انتظارها دعا کردم😭 به هر حال؛ بعد از یک بارداری پرماجرا و پر آمپول😅 بالاخره در یک روز بهاری اواسط فروردین ماه، جانِ‌ مادر به روش سزارین به دنیا اومد و شد همه‌‌ی زندگی‌ ما😍😍 توی این مدت مادریم هر لحظه خداروشکر میکنم و برای همه دعا میکنم.. من این تجربه رو فقط به این نیت نوشتم که حتی یک‌نفر؛ که در شرایط ده‌ سال پیش‌ من ایستاده و مردد و بلاتکلیف هست که چیکار کنه، اگر صلاحدید پزشکش اینه که بهتره وارد پروسه‌ی کاشت‌ جنین بشن، از دودلی و بلاتکلیفی دربیاد و یاعلی بگه و قضیه رو کش نده. اگر صلاح باشه ان شاالله نتیجه حاصل میشه و اگرم مصلحت نباشه میدونم که خیییییلی سخته اما لااقل آدم از خودش راضیه و میدونه که کوتاهی نکرده و هرکاری از دستش برمی‌آمده انجام داده. خداوند خییییلی کمک می کنه به افرادی که خسته‌ان، دل‌شکسته‌ان، اما خودشون رو جمع‌وجور میکنن و از جاشون بلند میشن و تلاش میکنن. برای منم دعا کنین بازم بتونم مادر بشم یا علی مدد❤️
استاد محمدرضا عابدینی جمعی به محضر امام صادق علیه‌السلام آمدند. حضرت با کمال گرمی از ایشان استقبال کردند و دستور دادند بارهای آن‌ها را بر زمین بگذارند و در آن چند روزی که در بیت امام بودند، به احسن ضیافت‌ها از آن‌ها پذیرایی کامل کردند. وقتی عزم بازگشت کردند، امام به خدمتکاران فرمودند: «بگذارید خودشان بارشان را بردارند و به آن‌ها در رفتن کمک نکنید.» مهمانان احساس کردند که شاید امام از آنان ناخشنود شده‌اند و ناراضی هستند که در هنگام ورود و در طول این چند روز به‌گرمی از آنان پذیرایی کردند اما اکنون بستن زاد رحیل را به‌عهدهٔ خودشان گذاشتند و با آن‌ها همراهی نکردند! هنگام حرکت، علت را از امام جویا شدند. ایشان فرمودند: « دأب (شیوه) ما اهل‌بیت علیهم‌السلام این است که از محبان و مشتاقانمان استقبال می‌کنیم ولی کمک نمی‌کنیم که کسی از پیش ما برود.» خیلی تعبیر لطیفی است! حضرت فرمودند: از شما ناراحت نیستیم اما بنای ما بر این نیست که کمک کنیم برای رفتن از پیش ما و دور شدن را تسهیل نمی‌کنیم. 📚 ادب عاشقی @haghehayat
حاج آقا مجتهدی تهرانی ✅ خلاف نفستان عمل کنید... 🍭 ما کلاس سوم دبستان بودیم. خدا بیامرزد معلم ما را. او یک روز ما را موعظه کرد و گفت: «اگر از پدرتان پول گرفتید و دلتان بستنی خواست، امروز عمداً بستنی نخورید، خلاف نفستان عمل کنید. بستنی نخورید، بروید فالوده بخورید. 🍭 فردا دلتان فالوده خواست، خلاف نفستان عمل کنید، سیب بخرید و بخورید، پرتقال بخورید. پس فردا دلتان پرتقال خواست، نخودچی کشمش بخرید و بخورید. به میل دلتان راه نروید. خلاف آن عمل کنید». 🍭 معلم باید به بچه بگوید که خلاف نفست عمل کن، تا بعدها در جاده‌ی هراز بتوانی ترمز بگیری، و الّا اگر ریاضت نکشی، می‌روی توی دره. 📚 بدیع الحکمة @haghehayat
استاد تراشیون یکی از ویژگیهای نوجوان توجه‌ خواهی است. باید توانایی‌های او در مسایل علمی، مهارتی، ورزشی و ... مورد توجه قرار گیرد. اگر خانواده و جامعه این ویژگی‌ها را ببیند زمینه‌ی فراهم می‌گردد تا سایر نوجوانان نیز پر امید و با انگیزه گردند. @haghehayat
هدایت شده از جرعه ای آرامش☕️
🥀جمعه‌ای دیگر و دلتنگی افزون‌تر...🥀 🤍ای صاحب عصر، ای پناه درماندگان! 🌿جمعه‌ها، نبض انتظار در سینه‌ها تندتر می‌زند. چشم‌ها به افق دوخته شده، شاید نشانی از ظهور تو ببینند. 🤍آسمان دل‌ها ابری است، در انتظار باران رحمت تو. بیا ای بهار دل‌ها، ای منجی عالم! 🌿 جمعه‌ها، عطر نرگس در کوچه‌ها می‌پیچد و زمزمه‌ی نام تو، ورد زبان عاشقان است. [اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج] 🌿جمعه‌ها، تکرار یک انتظار بی‌پایان است، تا تو بیایی و پایان دهی این انتظار را🤲🏻 [اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ] 🦋 @mental_health
من خودم تازه چندماهیه مادر شدم، تو این چندماه خیلی خودم رو کنترل کردم که مبادا رفتار ناشایست من سبب بشه دختر کوچولوی من دلش هوای عالم قبل تولدش رو بکنه... اما تجربه من برمی‌گرده به خیلی سال قبل نزدیک ۲١ سال پیش" من ته تغاری یک خانواده هفت نفرهِ شدیدا بچه دوست هستم، طوری که الان داداشای من هر کدوم سه بچه دارن و هم سن و سالاشون یکی یه دونه دارند. محبت ما به بچه هامون، از محبت پدرومادرمون به ماست. یادمه وقتی ۸ سالم بود، داخل جمع خاله ها و زن دایی هام نشسته بودم که متوجه شدیم زنداییم که ۴ تا پسر و یک دونه دختر داره و عروس و داماد هم داشت، باردارن... هیچ وقت رفتار خاله هامو با این بنده خدا یادم نمیره... ای بابا برا چی آوردی؟ بندازش خودت رو راحت کن و پناه بر خدا چیزهایی که نباید میگفتن رو گفتن، داماد داری، عروس داری، تازه میخوای بچه بگیری بغلت و... یادمه مادرم با اون صبوری و اُبهتش تو چشم زنداییم خیره شد و گفت: "اگر خدایی نکرده بلایی سرش بیاری منو دیگه نمیبینی، پامو خونه شما نمی ذارم، خودتو قاتل نکن این بچه جون داره" خاله هام بلند بلند گفتن مگه دکتر یا مهندس میخواد پس بیوفته، آخرش کارگره و.... مامانم گفت: "چه دکتر، چه مهندس، آدم باشه کافیه" خیلی سال ازون موقع می‌گذره... گل پسر زنداییم به دنیا اومد، یادم نمیره تا بچه بود، می‌رفتیم خونه شون، پشتی میاورد و می‌ذاشت پشت مادرم، گُل میوه ها رو جدا می‌کرد برا مادرم.... خیلی مامانمو تحویل می‌گیره، طوری صداش می‌کنه عمه جان انگار خودش هم میدونه نهیب مادرم نذاشت حرف های سرد بقیه تو دل مادرش اثر کنه. بگم براتون که چقد باهوشه این پسر، یکی از رتبه های برتر کنکور.... هرچی وسیله خراب میشه، سه سوته زنگ می‌زنیم فلانی میای درستش کنی؟ از فناوری نگم که استاده... خلاصه که وجودش خیلی نعمته. این رو گفتم که بدونیم اگر جلو تولد یک موجودی رو بگیریم، بدانیم به خودمان ظلم کردیم. @haghehayat
11.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️از انجمن حفظ سمندرها تا انجمن حیات جنین دکتر حسین مروتی: 🔅در کشوری زندگی میکنیم که برای حفظ سمندرها انجمن تاسیس می‌شود اما حتی یک انجمن هم برای حمایت از حقوق جنین وجود ندارد @haghehayat