فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسطینِ ما
شبیه یک خاطرهی قدیمی یا عکسی که هیچگاه برای عکس بودنش در آلبوم برایمان کُری نخوانده. آوازی که ملودی اش چنان آشناست که با آن همراه میشویم و همخوانی میکنیم و کتابی که ورق به ورق مملو از کلماتی است که دیری نیست که به وجود آمده اند. نه! توصیف شاید در این مورد توهینی بیش نباشد. شاید وقتی سخن از او میشود یاد آن روزها بیفتیم. روزهایی که ناممان فلسطین بود و مشهور بودیم به غزه. و این جز نشان آن است که فلسطین برای ما زمان و مکانها را به هم میریزد. من که متناقض نما و این داستانها سرم نمیشود. فقط میفهمم دمی است که دست گذشته و آینده را گرفته تا درس زمان شناسی به آنها بیاموزد که بگوید فراموشی را با زمان نمیتوان معنا کرد. با روزها و سالها هم نمیتوان معنا کرد. فراموشی یک اسم است. آنکه روی عزیزان از دست رفته مان میگذاریم. اما فلسطین گویا آنقدر از این دست خدا بودن کیف کرده است که هرگز از دست نمیرود. دستی جز دست خدایی که فلسطین دارد نیست که بخواهد آن را ترک بگوید. و غزه این حقیقت (به اصطلاح خودمان زیادی حق) هم در این دست است. فراموشی؟! این وصله ها اصلاً به او نمیچسبد.
#غزه
#فراموشی_بی_نام_گشته