📌 پیشنهاد علیرضا پناهیان دربارۀ شفافیت آراء نمایندگان مجلس
🔻تا وقتی آرا شفاف نشده، نمایندگان جوانمرد در هر رأیگیری، رأی خود را اعلام کنند
🔻آیا شفافیتِ رأی یعنی تفتیش عقاید؟! رأی نماینده باید بر اساس کارِ کاشناسی باشد نه عقایدش!
🔻 #آخرین_آمادگی_برای_ظهور (ج۷)
🔸 یکی از راههای استخفاف ملت این است که رأی مجلس را پنهان کنند! چرا اکثریت نمایندگان مجلس رأی میدهند به اینکه «رأی نمایندهها نباید شفاف باشد»؟ آیا ملت را خوار و بیمقدار میدانند؟ بعد هم برخی بهصورت بسیار جاهلانه و احمقانهای میگویند «مگر میخواهید تفتیش عقائد کنید؟!»
🔸 مگر شما در مجلس به عقائد رأی میدهید؟ شما بیخود میکنید بر اساس عقائد رأی بدهید، شما باید بر اساس کارِ کارشناسی رأی بدهید نه بر اساس عقائد!
🔸 مردم باید بتوانند بر وکلای خودشان مسلط باشند. مردم باید بدانند که نمایندۀ آنها به چه چیزی رأی داده و برای چه رأی داده است؟ ما کاری به عقیدۀ شما نداریم، میخواهیم شعور و درک کارشناسی شما را بفهمیم!
🔸 آی مجلس شورای اسلامی، چه کسی به شما حق داده که شفاف رأی ندهید و شفاف رأیدادن را تفتیش عقائد بدانید؟ بگویید چه چیزی را دارید از ملت پنهان میکنید؟
🔸 مردهایی که در مجلس هستند و نامرد نیستند، تا وقتی رأیها شفاف نشده، در هر رأیگیری رأی خودشان را صریحاً اعلام کنند و الا دارند از این فرصتِ پنهانکاری سیاسیون جَلَب، سوءاستفاده میکنند. البته اگر یک موضوع امنیتی مطرح بود، طبیعتاً باید پنهان باشد اما نه همۀ رأیگیریها!
👤علیرضا پناهیان
🚩دانشگاه امامصادق(ع)- ۹۸.۶.۱۵
🌀 طبق آیۀ قرآن، چند قطبیکردن جامعه یک روش فرعونی برای تسلط بر جامعه است
🌀 برای هردو گروه که دوقطبیِ «اصلاحطلب اصولگرا» را پذیرفتند متأسفم! چون به ضعیفشدن جامعه کمک کردند
🔻 #آخرین_آمادگی_برای_ظهور (ج۷)- ۲
🔹 قرآن دربارۀ مدیریت فرعونی توضیح میدهد و میفرماید «جَعَلَ أَهْلَها شِيَعاً» فرعون قومی را که میخواست بر آنها تسلط پیدا کند «چند قطبی» کرد! چند قطبیکردن جامعه یکی از رفتارهای فراعنه برای تسلط بر جامعه است.
🔹 برخی از سیاستمداران در جامعۀ ما اگر مقولهای مثل «دوقطبیکردن جامعه به اصلاحطلب و اصولگرا» نباشد اصلاً حیات سیاسی نخواهند داشت.
🔹 بنده برای هردو گروه که این دوقطبی را پذیرفتند کاملاً متأسفم! اگر کسی انقلابی بوده و به او گفتند «اصولگرا» حتماً اشتباه کرده که پذیرفته؛ چون به «شِیَعاً»شدنِ جامعه کمک کرده و این یعنی ضعیفشدن جامعه و امکان سلطه بر جامعه توسط فراعنه.
🔹 این دوقطبیسازی، از ابتدا یا دست افراد نادان بوده یا دست دشمنان دانا. صهیونیستها تمام دنیا را به این شیوه دارند اداره میکنند، یعنی جامعه را پاره پاره و قطببندی کرده و مردم را سر کار میگذارند که «یکدفعه به این طرف رأی بده، یکدفعه به آن طرف رأی بده!» جالب اینجاست که تهِ هر دو قطب هم خودشان هستند!
🔹 البته در جامعۀ ما نتوانستند این طرح را واقعاً خوب اجرا کنند و این طرح در جامعۀ ما، بهشدت گیج اجرا شده است. همین رئیسجمهور ما یک زمانی جزء رئوس جریان اصولگرایی بود و همیشه اسمش در لیستها بود ولی حالا آمده است اینطرف! یا آنیکی میرود آنطرف و...
🔹 چرا در کشور ما نمیتوانند این دوقطبیسازی را خوب اجرا کنند؟ چون اینجا یک جریان مدیریتی صحیح به نام «مدیریت ولایی» وجود دارد. اما وقتی ببینند بازیشان به نتیجه نمیرسد، یک دو قطبیِ دیگر درست میکنند. روزنامههای بیبیسیچی هم سعی میکنند همهچیز را دو قطبی کنند؛ همانطور که بیبیسیِ خبیث این کار را میکند!
🔹 بین مادر و نامادری اگر دعوا بشود، مادر از حق خودش میگذرد تا بچه سالم بماند، ولی اگر هردو طرفِ دعوا نامادری باشند چه؟ بچه شقّه میشود! این طرحی است که صهیونیستها دارند آمریکا و اروپا را با آن اداره میکنند؛ خُب چرا همین را در ایران اجرا نکنند؟! شما فکر میکنید سیاستمدارهای ما خیلی باهوش هستند که بازی نخورند!
🔹 ما به این بازیِ کثیف «اصولگرا اصلاحطلببازی» رسمیت دادهایم و این موجب خفقان روانی در جامعه شده است؛ چون هرکسی میخواهد حرفی بزند اول انگِ اصولگرا یا اصلاحطلب به او میزنند تا نگذارند آن طایفۀ مقابل، حرفش را بشنود. وقتی دو گروه به همدیگر ناسزا میگویند؛ نه جای اظهار نظر و گفتگو باقی میماند نه جای نقد علمی!
🔹 این خفقان موجب شده است در هر دو گروه، ضُعفای آنها بالا بیایند، چون میگویند: «این بالاخره آدمِ ما است و باید از او طرفداری کنیم و اِلا آبرویمان در خطر است!» مگر اینجا عصر جاهلیت است؟!
🔹 در تاریخ اسلام فقط یکبار پیامبر با امت خودش قهر کرد، آن هم زمانی بود که «عبداللهبناُبی» مردم مدینه را به دو قسمت کرد و بر شقاق مهاجر و انصار تأکید کرد. گفت «ما انصار باید علیه مهاجرین قیام کنیم، آنها ما را قبول ندارند و ما آنها را قبول نداریم!» وقتی این حرف به گوش پیغمبر(ص) رسید آنقدر غضبناک شد که یکروز با کسی حرف نزد. سورۀ منافقین هم در همین باره نازل شد.
👤علیرضا پناهیان
🚩دانشگاه امامصادق(ع)- ۹۸.۶.۱۵
🔻ایجاد «دوقطبی کاذب» در جامعه، رفتاری منافقانه است
🔻دیکتاتوری ناشی از دوقطبیسازی، شومتر است یا دیکتاتوری رضاخان و آلسعود؟
🔻 #مقدمات_شهادت_امامحسین(ع)- ۱
🔸یکی از ریشههای واقعۀ کربلا، جریان نفاقی بود که در همان دورۀ پیامبر(ص) شکل گرفت؛ زمانی که «عبداللهبناُبی» در سخنرانیاش «دوقطبیِ مهاجرین و انصار» درست کرد. وقتی این حرف به گوش پیغمبر(ص) رسید، حضرت آنقدر غضبناک شد که یکروز با کسی حرف نزد. (تفسير قمي/۲/۳۶۹)
🔸«عبدالله بن ابی» جامعۀ مدینه را دوقطبی کرد و سورۀ منافقین، دربارۀ او نازل شد. البته اختلاف نظر در جامعۀ اسلامی مایۀ برکت است، اما ایجاد دوقطبیِ کاذب در جامعه، و ذلیلکردن یک قطب، و عزیز دانستن یک قطب دیگر، یک رفتار منافقانه است.
🔸 دوقطبیسازی موجب میشود خفقان روانی و دیکتاتوری رسانهای در جامعه ایجاد بشود، چون هر کسی میخواهد انتقاد کند، میترسد که او را منسوب کنند به یکی از دو قطب. لذا هر انتقادی، تلقّی به توهین میشود و با هر امر به معروف و نهی از منکری، خیلی سخت برخورد میشود.
🔸 تقاضا میکنم اندیشمندان بررسی کنند «دیکتاتوری رسانهای» که معمولاً ذیل عملیات دوقطبیسازی کاذب انجام میگیرد، شومتر است یا دیکتاتوریِ انواع دیکتاتورها مثل رضاخان قلدر و آلسعود؟
🔸یکی دیگر از ضررهای دوقطبیسازی این است که موجب میشود شایستهسالاری از بین برود و کسانی بالا بیایند که شایسته نیستند، چون هر کسی از هر دو قطب بالا بیاید و شایسته نباشد، میگویند «دیگر این فرد مال قطب ما است و باید از او دفاع کنیم؛ چارهای نیست!»
👤علیرضا پناهیان
🚩دانشگاه تهران- ۹۸.۶.۲۲
👈🏼صوت و متن کامل:
📎 panahian.ir/post/5687
🌀 کسی که نتواند هوسهای خود را مدیریت کند، قطعاً نمیتواند جامعه را مدیریت کند
🌀 اصول مدیریت در جامعه با اصول مدیریت در زندگی فردی و خانوادگی، یکی است
🔻 #آخرین_آمادگی_برای_ظهور (ج۷)-۱
🔹 سالها است که سیاست را جدای از دیانت و معنویت و اخلاق تلقی میکنند درحالیکه بر اساس عقل، دانش بشری و دستورات دینی، اصول مدیریت در جامعه با اصول مدیریت در زندگی فردی و خانوادگی، یکی است.
🔹 تقارنِ این سهنوع مدیریت، فوائد و نتایج بسیاری دارد. مثلاً اینکه افراد میتوانند از مدیریت صحیح در زندگی فردی خود، برای زندگی خانوادگی و اجتماعی الهام بگیرند. همچنین میتوانند بفهمند چه مدیری صالح است و چه مدیری شایسته نیست؟
🔹 هر مدیری که زندگی شخصی و خانوادگیاش به گونهای است که نمیتواند هوسهای خودش را مدیریت کند، او قطعاً نمیتواند جامعه را مدیریت کند، او توانایی و درک لازم برای برنامهریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل را ندارد؛ این یک بحث ارزشی نیست، یک بحث کاملاً علمی و فنی است.
🔹 اگر کسی در خانوادهاش نتواند درست مدیریت کند یا در خانوادهای که درست مدیریت میشود، رشد نکرده باشد، طبیعتاً در جامعه هم نمیتواند مدیر خوبی باشد. لذا امیرالمؤمنین(ع) به مالک اشتر فرمود: اگر خواستی یک مسئول انتخاب کنی، از خانوادههای صالح انتخاب کن (نهجالبلاغه/نامه۵۳)
🔹 کسانی که میخواهند صلاحیت افراد را برای انتخابات تشخیص بدهند(مثلاً شورای نگهبان) بیشتر از هرچیزی به «صلاحیتهای مدیریتیِ آن فرد» نگاه کنند؛ نه به تفتیش عقائد بپردازند، نه به حرفهای موهومی که تحت عنوان منازعات سیاسی مطرح میشود؛ بلکه ببینند «این فرد شایستگی مدیریتی دارد یا نه؟»
🔹 ما تا کنون در طول انقلاب، هرچه ضربه خوردهایم فقط از ناحیۀ ناتوانی در مدیریت بوده است؛ نه چیز دیگر! این ناتوانی البته همچنان ادامه دارد و طبیعتاً در انتخاباتهای بعدی هم خودش را نشان خواهد داد، چون هنوز درک صحیح عمومی از اصول مدیریت صحیح در جامعه، وجود ندارد.
👤علیرضا پناهیان
🚩دانشگاه امامصادق(ع)- ۹۸.۶.۱۵
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/5690