eitaa logo
️حقیقت واصل
1.2هزار دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
10.9هزار ویدیو
470 فایل
🌹امام خامنه ای:عادت کنیم که همه اخلاص وفداکاری و محبت وهمه قلب خودرابه #امام_زمان علیه السلام تقدیم کنیم. تاسیس کانال حقیقت واصل درتلگرام ،۸ آذر ۹۵ تاسیس کانال حقیقت واصل درایتا،۱۱فرودین ۹۷ به مدیریت محمدلو با احترام تقدیم محضر امام زمان
مشاهده در ایتا
دانلود
️حقیقت واصل
دکور اتاق امام موسی کاظم علیه‌السلام چگونه بوده‌است؟؟ ظالم کسی‌ست که ظلم می کند،مُنظَلِم هم به کسی
🚨مفهوم در کلام امام موسی کاظم علیه السلام : داستان و علیه السلام داستان بشر حافی را شنیده اید. (۱)روزی امام از کوچه های بغداد می گذشت. از یک خانه ای صدای عربده و تار و تنبور بلند بود، می زدند و می رقصیدند و صدای پایکوبی می آمد. اتفاقا یک خادمه ای از منزل بیرون آمد در حالی که آشغالهایی همراهش بود و گویا می خواست بیرون بریزد تا مامورین شهرداری ببرند. امام به او فرمود صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟ سؤال عجیبی بود. گفت: از خانه به این مجللی این را نمی فهمی؟ این خانه «بشر» است، یکی از رجال، یکی از اشراف، یکی از اعیان، معلوم است که آزاد است. فرمود: بله، آزاد است، اگر بنده می بود(یعنی اگر بنده خدا می بود)که این سر و صداها از خانه اش بلند نبود. حال، چه جمله های دیگری رد و بدل شده است دیگر ننوشته اند، همین قدر نوشته اند که اندکی طول کشید و مکثی شد. آقا رفتند. بشر متوجه شد که چند دقیقه ای طول کشید. آمد نزد او و گفت: چرا معطل کردی؟ گفت: یک مردی مرا به حرف گرفت. گفت: چه گفت؟ گفت: یک سؤال عجیبی از من کرد. چه سؤال کرد؟ از من پرسید که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفتم البته که آزاد است. بعد هم گفت: بله، آزاد است، اگر بنده می بود که این سر و صداها بیرون نمی آمد. گفت: آن مرد چه نشانه هایی داشت؟ علائم و نشانه ها را که گفت، فهمید که موسی بن جعفر است. گفت: کجا رفت؟ از این طرف رفت. پایش لخت بود، به خود فرصت نداد که برود کفشهایش را بپوشد، برای اینکه ممکن است آقا را پیدا نکند. بیرون دوید. (همین جمله در او انقلاب ایجاد کرد. ) دوید، خودش را انداخت به دامن امام و عرض کرد: شما چه گفتید؟ امام فرمود: من این را گفتم. فهمید که مقصود چیست. گفت: آقا! من از همین ساعت می خواهم بنده خدا باشم، و واقعا هم راست گفت. از آن ساعت دیگر بنده خدا شد. این خبرها را به هارون می دادند. این بود که احساس خطر می کرد، می گفت: اینها فقط باید نباشند «وجودک ذنب» اصلا بودن تو از نظر من گناه است. امام می فرمود: من چکار کرده ام؟ کدام قیام را بپا کردم؟ کدام اقدام را کردم؟ جوابی نداشتند، ولی به زبان بی زبانی می گفتند: «وجودک ذنب» اصلا بودنت گناه است. آنها هم در عین حال از روشن کردن شیعیانشان و محارم و افراد دیگر هیچ کوتاهی نمی کردند، قضیه را به آنها می گفتند و می فهماندند، و آنها می فهمیدند که قضیه از چه قرار است. ۱) ائمه اطهار یک اعمال قدرتهایی می کردند، یعنی طبعا می شد، نه اینکه می خواستند نمایش بدهند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ،ج۱۸ @gangenahofte @hagigatevasel