تنها امیدم برای ادامه زندگی ، خانواده ام، کتاب های نخونده، فیلم های ندیده، سریال های تمام نشده، موسیقی های تکرار نشدنی، کافه های نرفته، قهوه های نخورده، شهرهای ندیده و لذت رسیدن به اهداف تجربه نکرده ست. همین.
محمود دولت آبادی چقدر قشنگ توصیفمون کرده:
«مغزم، مغزم درد میکند از حرف زدن. چقدر حرف زدهام. چقدر در ذهنم حرف زدهام. خروار خروار حرف با لحن و حالتهای متفاوت، مغایر، متضاد و... گفتهام و شنیدهام، خاموش شده و باز برافروختهام، پرخاش کرده و باز خوددار شدهام، خشم گرفتهام و لحظاتی بعد احساس کردهام چشمانم داغ شدهاند و دارند گر میگیرند، مثل وقتی که انسان بخواهد اشک بریزد و نتواند.»
يه سريا هستن كافيه به چشمات نگاه كنن.حتی اگه كلی هم بخندی باز میگن چرا ناراحتی؟همونايی كه حتی از نحوه ی تايپ كردنت تو چتا از سكوت كردنت و نگاهت می فهمن تو چته.
“من به اونا میگم واقعی ترينام.”
تو به یک قهرمان نیاز داری تا پیشرفت کنی، بزرگ بشی، قد بکشی، موفق بشی و الگوی خودت تو زندگی قرار بدی،
تو به یک قهرمان تو زندگیت احتیاج داری
که بهت بگه چیکار کنی،وقتایی که کم میاری،وقتایی که خسته ای، وقتایی که از هم گسیخته و درهم پاشیده ای. کی و سرسختتر و قویتر از خودت تو دنیا میشناسی که آخرِ همهی جادههای تاریک به انتظارت بایسته ، برای پیدا شدن و دیدنت دست تکون بده و به وقت رسیدن ،نور رو نشونت بده؟!
اما خودت قهرمانِ زندگیِ خودت باش:)
تو یه کتابی خوندم که ؛
یکی از اصلی ترین دلایلی که نباید وقتی کسی رو با خودت همسفر کردی وسط راه ولش کنی
اینه که شاید این مسیر اون آدم نبوده و فقط به خاطر تو مسیرش رو عوض کرده به همین خاطره که دیگ حق نداری یه دفعه ولش کنی چون اونجا رو بلد نیست و ممکنه تا ابد گم بشه...
همهچیز به قشنگ ترین نحو خودش ، خودش رو نشون میده و همهچیز فقط بستگی به این داره که چقد صبر کنی.
چشماتو باز میکنی میبینی کسایی که یه زمانی همهی زندگیت بودن ، هیچ کجایِ زندگیت نیستن .
واقعاً هیچوقت با خودتون نمیگین شاید اگه این حرفو بزنم یا این کارو بکنم دلِ یکی بدجور میشکنه ؟ اصلاً به کاراتون فکر میکنید ؟
یه قسمتی هست بعد از تموم شدن رابطه، فقط دوست داری بدونی واقعا همونقدر که تو داری داغون میشی اونم داره داغون میشه؟
خب اوکی فقط یک هفته نبودم و الان کم مونده برسیم به زیر 3.1k این عالیه .
یه روز گوشیتو میندازی یه کنار،استوری ها رو نمی بینی، دیر جواب میدی، نوتیف ها رو خاموش می کنی، چت ها رو باز نمی کنی، توی هر گروهی که هستی دیگه چیزی نمی نویسی، و میفهمی همه این چیزا الکی بوده! زور اضافه میزدی تا با آدمهای بیشتری در ارتباط باشی و میخواستی همه رو راضی نگه داری و بعدش یادت میوفته توی همه ی اون مدت داشتی خودتو به خاطر بقیه از دست میدادی:)))
اینقدر وارد رابطه های دوزاری نشید،
صبر کنید تا یکی بیاد که پا به پای هم پیشرفت کنید، واسه آینده تون دوتایی برنامه ریزی کنید،
قوی و مستقل باشه، شما رو بفهمه، اعتقادش به تو رابطه بودن فقط خوش گذرونی نباشه!
گاهی دلیل اینکه نمیتونیم یه نفر رو ببخشیم اینه که نمیتونیم خودمون رو ببخشیم!
چون یه روزی،یه ساعتی،حتی بیشتر از خودمون به اون آدم اعتماد کردیم و ازش انتظار داشتیم!
در واقع ما حماقت خودمون رو نمیتونیم ببخشیم و فراموش کنیم.
اصل ماجرا اینجاست!
یک روز یکی بهم گفت :
تو انقدر خوبی که اگه یه روز یه نفر بخواد
یکی بهتر از تو پیدا کنه، باید سال ها تنها
بمونه و بگرده :)
اینطوری ابراز علاقه کنید..
گفت "میدونی مهمترین نشونه ی عشق چیه؟"
گفتم؛ "نه"
بعد همینطور که بوق میزد تا ترافیک باز بشه گفت: "خنده"، گفت تو وقتی عاشق یکی باشی
عاشق خنده هاش میشی
اون وقت هرکاری میکنی تا بخنده
اگه خندهی یه نفر قند تو دلت آب نکرد
یعنی هیچ حسی بهش نداری اگه خنده اش یادت موند و جلو چشمت اومد یعنی دل باختی ؛حتی اگه نخوای قبول کنی!!
تو قوی ترين آدمی هستی که من تو زندگیم دیدم
میبینم که تلاش ميكنی برای خودت و حالت؛ میبینم که بعضی روزاتو سخت میگذرونی ولی كم نمياری؛ ميبينم با همه ی اتفاقايی که يهويی ميان وسط زندگی آدم چطور مهربونی میکنی و صبوری؛ واقعا بهت افتخار ميكنم و ميخوام بدونی حواسم بهت هست و همیشه کنارتم! خود عزیزم:)
یه کلمه ی انگلیسی قشنگی وجود داره به نام«Kalon» یعنی یه زیبایی که فَرای زیبایی ظاهریه! زیبایی که انگار از قلب شروع میشه و تو چهره ی اون طرف میبینیش..!
واسه توصیف آدمای قشنگ زندگیمون؛خیلی کلمه ی باشکوهیه:)))
خیلی وقته که از نبودنت میگذره و الان دیگه با خودم کنار اومدم که بعدِ تو کسی رو دوست نداشته باشم. اما تو با این درد که دیگه کسی مثل من دوست نداره چیکار میکنی؟
گاهی تو بدترین شرایطت یکی میاد که تو مدت خیلی کوتاهی از کسایی که بیشترین مدت رو باهات بودن بهت نزدیکتر میشه.