اگه بخوام وضعیتمو توصیف کنم "انگار دو شب وسط زمستون توی شهر غریب گوشه یه کوچه بن بست با کلی درد زانوم رو بغل کردم تیک تاک ساعت مچیم رو میشنوم ولی مجبورم ادامه بدم
صفایی بود،
دیشب با خیالت،
خلوت ما را ولی،
من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم.
- شهریار
وقتی از هیچی ناراحت نشی،
هیچیم خوشحالت نکنه؛
حس باحالیه...
حس سِر بودن حس باحالیه.
دردی که انسان را ب سکوت وا میدارد
بسیار سنگین تر از دردیست
ک انسان را ب فریاد وا میدارد
و انسان ها فقط به فریاد هم میرسند
نه به سکوت هم"
- فروغ
جوانی مرا چه دلپذیر داشتی!
مرا در این امید پیر کردی...
نیامدی و دیر شد
نیامدی...
- هوشنگ ابتهاج
هیولای زیر تخت من
اخبار روز سینمای جهان سکانس | دیالوگ | فکت | موسیقی متن و ... منبع اخبار رسمی فیلم و سریال ها✨ تاری
فالو کنید و تمام اخبار فیلم و سریالو بفهمید و اطلاع داشته باشید💙
مرا محتاج رحم این و آن کردی، ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد، جهان دار
مکافات است...
- فاضل نظری
چرا نباید صریح بگویم که دوست داشته شدن
از سوی کسی که دوستش میداری آن حس و حالتی است
که در واژهٔ عام و عادیِ خوشبختی نمیگنجد...!
-سلوک:
محمود دولت آبادی
کاش میشد فکرم را برایت بفرستم که یک روزِ تمام پر از تو بوده است.
- آلبر کامو
من تاریک ترین قسمتای روحتو دیدم و به جای رفتن؛ بوسیدمشون.
-صادقترازهدایت.
حسی که گفتم شاید
با کمی قدم زدن بگذرد ،
مرا وسط خیابان به گریه انداخت .
-ناظم حکمت
اونقدر میل به تنهایی در من بالا رفته میخوام یه چند روز برم یه سوییت دور از شهر اجاره کنم درا رو ببندم و ساعتها در سکوت و تاریکی بشینم تا بتونم انرژی از دست رفتهام رو برگردونم.
چه فایدهای دارد؟ نگران من باشی ولی از من دفاع نکنی؟
خیلی دوستم داشته باشی، اما من را نفهمی؟
جای خالیام را حس کنی، اما سراغم را نگیری؟
چه فایدهای دارد؟ در بین وسایلت باشم اما مهمترینشان نباشم ...
- نزار قبانی
آدمها
میروند
میروند
میروند
اما دور نمیشوند
ما با کدام امید به
ساعتهایمان نگاه میکنیم
وقتی زمان برای مرگ کار میکند.
هیچ چیز راحتم نمیکند.
نه دریا، نه آفتاب، نه درخت ها، نه آدمها، نه فیلم ها، نه لباس هایی که تازه خریده ام.
نمی دانم چه کار کنم. بروم و سرم را به درخت ها بکوبم، داد بزنم، گریه کنم، نمیدانم...
- فروغ فرخزاد
ژاپنیها وقتی از عشقشون به یه نفر مطمئن میشن به جای دوست دارم میگن "Mamori Tai" یعنی تا ابد مراقبتم.
میدونی که تو خودِ منی چون :
من با تو میتونم خودم باشم! دقیقاا خودِ خوده خودم...!
و میتونم معمولی ترین حرفامو به تو بگم؛ دیوونه بازی دربیارم جلوت...
و هر جور که دوست دارم بخندم؛ راجب فکرهای زیادی که دارم باهات حرف بزنم؛
و تو گوش کنی و بعد ذوق کنم از اینکه یه نفرو توی این دنیا هست که:
اونقد شبیه من فکر میکنه و بودنش و حس خوبی که بهم میده باعث دلگرمی و قوت قلبمه...
و تو هر لحظه میتونی بابت بودنش صدهابار خدارو شکر کنی...
میدونم که روزای سختیو داریم میگذرونیم اما میگذره و روزای خیلی خیلی خوب و عالی درانتظارمونه:)))
اونقدر دلم برات تنگ شده که سرم زده فاصله بینمونو با قدم زدن طی کنم ولی بهت برسم.
بهت بگم دیدی اومدم؟ دیدی اومدم پیشت؟
بعدش واقعی بغلت کنم.
و یه جوری خودمو محو کنم و برای همیشه پیشت بمونم.
دیگه نذارم هیچ فاصله ای مارو از هم دور کنه و نصفه شب دلتنگی منو بخوره.