eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🕕ساعت_به_وقت_رمان🙃
😊 سه روز بود که از آن فاجعه ی هولناک می گذشت و ما کوچکترین خبری از صالح نداشتیم.😞 پدر جون حالش بد بود و از فشار عصبی به حمله ی قلبی دچار شده بود و سلما پابند بیمارستان بستری شد. علیرضا و سلما پابند بیمارستان شده بودند و من پابند زنگ خانه و تلفن.☎️ امیدم رفته رفته از دست کی رفت. خبرهای اینترنتی و اخبار شبکه های مختلف را دنبال می کردم و بیشتر بی قرار می شدم.😣 خودم را آماده کرده بودم برای هر خبری به غیر از خبر مرگ صالح.😖 تمام وجودم لبریز از استرس و پریشانی بود و دلم معلق شده بود توی محفظه ی خالی قفسه ام.حال بدی داشتم و حسی بدتر از بلاتکلیفی و انتظار را تا آن زمان حس نکرده بودم.😞😖 "خدایا....سرگردانم....کجا باید دنبال صالحم بگردم.دستم از همه جا کوتاهه....شوهرم تو کشور غریب معلوم نیست چه بلایی سرش اومده.خودت یه نظر بنداز به زندگیمون.تو رو به همون اماکن مقدس قسم....بمیرم برا دلای منتظر شهدای گمنام"😫😖 با سلما تماس گرفتم📲 و جویای احوال پدر جون شدم.خدا را شکر خطر رفع شده بود اما هنوز به استراحت و بستری در بیمارستان احتیاج داشت. زهرا بانو و بابا هم بلاتکلیف بودند.آنها هم نمی دانستند چه کاری از دستشان بر می آید.یک لحظه مرا تنها نمی گذاشتند و با سکوتشان تمام نگرانی دلشان را به رخ می کشیدند.😔😞 یکی از حاجیان محله مان که قرار بود فردا بازگردد شهید شده بود.بنرهای خوش آمدگویی را درآوردند و بنرهای مشکی تسلیت را جایگزین کردند.🏴🏴 دلم ریش می شد از دیدن این ظلم و نامردی.با مسئول کاروان صالح مدام تماس می گرفتم.📲 خجالت می کشیدم اما چاره چه بود؟ او هم از من خجالت زده بود و هربار به زبانی و حالی خراب به من جواب می داد و می گفت که متاسفانه هیچ خبری از صالح ندارد 😞😖 عصر بود که با حاج آقا عظیمی تماس گرفتم.📲 فکر کردم شماره را می شناخت بس که زنگ زده بودم! بلافاصله جواب داد و با صدایی متفاوت از تماس های قبلی گفت: _سلام خواهرم.مژده بده😍 دلم ضعف رفت و دستم را به گوشه ی دیوار تکیه دادم. _خبری از صالح شده؟ _بله خواهرم.بدونید که خداروشکر زنده س...😊 صدای گریه ام توی گوشی پیچید و زهرا بانو و بابا را پای تلفن کشاند.☎️ همانجا نشستم و زار زدم و خدا رو شکر گفتم. _خواهرم خودتو اذیت نکنید.نگران نباشید توی بیمارستان بستری شده.حالش الان خوبه.خدا بهش رحم کرده وگرنه دونفر از همون جمع متاسفانه شهید شدن. صدای گریه و بغضم با هم ترکیب شده بود.😫😖 _می تونم باهاش حرف بزنم؟تو رو خدا حاج آقا....کنیزی تونو می کنم. حالش خوبه؟ _این حرفو نزنید خواهر...چشم....من برم بیمارستان تماس می گیرم.تا یه ساعت دیگه منتظر باشید.الحمدلله زنده س.کمی صورتش کبوده و دنده هاش شکسته....من زنگ می زنم.منتظرم باشید.📞 تماس که قطع شد همانجا سجده ی شکر به جا آوردم.یک ساعت انتظار کشنده به بدترین نحو ممکن تمام شد و صدای زنگ تلفن☎️ سکوت خانه را شکست.گوشی را با تردید برداشتم. _اَ...الو... صدای گرفته ی صالحم خون منجمد در رگهایم را آب کرد. _الو....مهدیه ی من🙂 "الهی ....صد هزار بار شکرت " دلتون شاد و لبتون خندون....سپاس از همراهیتون.🤗🙃💞 *شادی روح شهدای مدافع حرم و شهدای منا صلوات * @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
📎 نوکـری ائمـــه چند روزی بود که شهید رحیمی برای کلاس درس حاضر نمی شد خیلی برام عجیب بود دلمو زدم به دریا و بهش گفتم آقا حجت چرا سر کلاس نمی آی؟پاسخ داد که یه کم سرم شلوغه، بعد گفتم به هر حال سر کلاس بیایین، گفت: نوکری اهل بیت رو دارم برام کافیه، گفتم: خوشبحالت برای ما هم دعا کن. برام عجیب بود چرا این حرفو می زنه با خودم گفتم ایام محرمه شاید تو حال و هوای محرمه این حرفو می زنه، دوباره گفتم این روزا هر جا برید سرکار باید مدرک داشته باشی، بسیجی باید زرنگ باشه بعد گفت: زرنگ هستم در کنار نوکریم، درسمم می خونم، همین نوکری رو ادامه می دم و به همه جا می رسم. این مطلب خیلی ذهنمو درگیر کرده بود تا روزی که شهید شد فهمیدم که حجت مدرکو از مدرسه امام حسین (ع) گرفت و مدرک نوکریش به همه جا رسوندش بالاترین و با عزت ترین مدرک رو با مهر قبولی اهل بیت را گرفت و چه زیبا نوکراش رو پذیرفتن. 🌷شهید حجت الله رحیمی🌷 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
بعد از ۴۸ ساعت درگیری با دشمن، نیمه شب به اردوگاه رسیدیم مقداری آب و یک جعبه خرما باقی مانده بود فرمانده بچه های گردان را به خط کرد و گفت: برادرانی که خیلی گرسنه هستند از این خرما بخورند و آنهایی که می‌توانند، تا فردا صبح تحمل کنند جعبه خرما بین بچه ها دست به دست چرخید تا به فرمانده رسید فرمانده به جعبه خرما نگاه کرد خرماها دست نخورده بود بچه ها تنها با آب قمقمه هایشان افطار کرده بودند #ماه_رمضان بود تیرماه شصت و یک... #عملیات_رمضان #ماه_رمضان #شهدا @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
بعد از ۴۸ ساعت درگیری با دشمن، نیمه شب به اردوگاه رسیدیم مقداری آب و یک جعبه خرما باقی مانده بود فرم
🌺🌿 هر کس در شب جمعه ما را یاد کند ما هم او را نزد اباعبدالله الحسین(ع) یاد میکنیم ... 🙏 🌺🌿 شهدا را یاد کنیم ولو با ذکر یک صلوات 😊🌺 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من صدای نفست را سلامی می دانم؛ که آفتـاب اولین بار به دانه ی گندم داد. . . شهید مدافع وطن #حسن_دلاور شهادت: دوم فروردین ۹۸، خاش، درگیری با قاچاقچیان 📎سلام ، #صبـحتون_شهـدایـی @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#السلام_علی_المهدی🌹 آدینه است و همه جا تعطیل صبح زود برخاسته‌ام تا شعر دوست داشتنت را با آواز صبحگاهی گنجشکان آغاز کنم ... آدینه است و جز دوست داشتنت همه چیز تعطیل است ... @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌸🍃✨💫 🍃✨💫 ✨💫 💫 . . زمانی زیباست که با عجین شده باشد.... . حیا که نداشته باشی چادر سیاه هم محجبه ات نمیکند... . . . حضورمان در فضای مجازی بی فایده است...اگر ندانیم دشمن حیامان را نشانه گرفته است....🤔 . . به من محجبه نمیگوید چادرت را بردار !😈 چون میداند من این کار را نخواهم کرد... . میگوید عکست را در معرض دید نامحرم قرار بده.... میگوید شوخی و صحبت با نامحرم در این فضا مشکلی ندارد.... میگوید با ناز و ادا صحبت کردن در پست ها و نظرها مشکلی ندارد.... میگوید دلبری از پسرهای مذهبی در فضای مجازی اشکالی ندارد... . میگوید تو عکسی که میخواهی را بگذار... طوری که دوست داری صحبت کن... بیخیالِ ذهن و دل جوان های مجرد و متاهل... . و اینطور میشود که کم کم شاهد کم شدن حیامان میشویم...😥 و امان از روزی که حیا برود....😭 . حیا نباشد حجابی نخواهد بود @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
در مزار شهدای مشهد دعا گوی اعضای کانال هستم #ارسالی از اعضای کانال😍😊
🌹حضرت مهدی عج : ♦️برای شتاب در گشایش حقیقی و کامل، بسیار دعا کنید؛ زیرا، همانا، فَرَج شما در آن است. 📚كمال الدين، ج ۲، ص ۴۸۵ @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣