مادر شهید :
برای اینکه بهتر بتوانم #دوری محمدرضا را تحمل کنم،هر روز صبح #پیراهنش را بو میکردم و #گریه میکردم که شوهر و دخترم گاهی با شوخی به من انتقاد میکردند ولی من با این چیزها ۴۵ روز را #طاقت آوردم.
غرق شدم..
غرق شدی..
غرق شد..
من در روزمرگی..
تو در بی کرانهی #شهـادت..
#مادرت در دریای خون دلـ💔
سلامتی مادران دلسوخته وصبور شهدا صلوات
#شهید_محمدرضا_دهقان 🌷
@Shahadat_dahe_haftad
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
🌾#تـــعـــاون_جـبـہـہ_هـا
می دونید تو جبهه، #تعاون کجا بود؟!
محلی بود که بچه ها #ساک_شخصی خودشون رو تحویل می دادند و به جاش یه #پلاک می گرفتند .......
و بعد از اینکه می خواستند برن خونشون ، می رفتند تعاون #پلاک رو تحویل می دادند و وسایل شخصیشون رو تحویل می گرفتند
می دونید حدود #شش_هزار ساک هنوز که هنوزه داخل #تعاون مونده و این یعنی اینکه هیچ وقت هیچ پلاکی برنگشته تا وسایلش رو تحویل بدن ......😔💔
هیچ وقت . . . 💔😔😔
#شهدای_گمنام
#مادران_چشم_براه
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳•
❤️بسم رب العشق❤️ آرزوی دست هایم .....🕊 #پارت_هشتم بعد از تموم شدن کلاسها از مریم جدا شدم و به سم
❤️بسم رب العشق❤️
آرزوی دست هایم.....🕊
#پارت_نهم
بعد از خوردن صبحانه از پروین جون تشکری کردمو راهی اتاقم شدم 🚶♀🚶♀
در کمدمو باز کردم شلوار وکت مشکی و یه پالتوی بادمجونی پوشیدم کفشای پاشنه ۵ سانت مشکیمم پوشیدم و از خونه خارج شدم....
بلافاصله بعداز امتحان به سمت محل قرارم با شهاب رفتم 🚶♀
وارد کافه شدم با نگاهم دنبالش میگشتم که از سرجاش بلند شد ....با دیدنش به سمتش رفتم
برای سلام پیشقدم شد(چقد پسرم با ادبه😍)
_سلام خیلی ممنونم که اومدین☺️
_سلام خواهش میکنم
سکوت کرده بودیم 😑 که گارسون👨🍳 اومد،سفارشامونو گرفت و رفت
من که از سکوت کلافه شده بودم رو بهش گفتم
جناب طاهری نمیخواین حرف بزنید؟؟ 😑♀
با تعجب نگاهم کرد و گفت : آها .....یعنی بله ...خوب راستش میخوام باهاتون درمورد مسئله ای صحبت کنم ....درمورد خواهرتون و پدرتون .....
با شک نگاهش کردمو گفتم :میشنوم🙄
_ببینید خانم ساجدی طبق اطلاعاتی که از پدرتون به دست اوردیم یکی از بزرگترین شکنجه گرهای ساواکه اینا رو که بهتون میگم فکر نکنید الکیه یا بدون تحقیق این اطلاعاتو در اختیارتون میزارم نه اصلا!! ما یه ساله تمام حرکات شما و یسنا رو دنبال میکنیم
تا حالا فکر کردید یسنا چطور وارد،زندگیتون شد؟؟
_خوب.....راستش.....نه چند باریم که گفتم یجوری بحثو عوض کردن
_من بهتون میگم.....یسنا دختر واقعیه پدر و مادرتونه ولییی نه شما نه برادرتون از مادرتون یعنی فخری مقدم نیستید بلکه از همسر اولش هستید
پدرتون بعد از بدنیا اومدن شما مادرتونو به ساواک تحویل میده چون همسرش یه انقلابی بوده و خودش شکنجشو به عهده میگیره و اونو به قتل میرسونه 😔
و بعد از مرگ مادرتون پدرت معشوقش یعنی مادر فعلیتو وارد خونه میکنه و باهاش ازدواج میکنه اونا قبل از ازدواج یه دختر داشتن به اسم یسنا .....
اونا تصمیم میگیرن یسنا رو به خارج از کشور بفرستن تا تو و سعید رو بزرگ کنن و بتونن به وقتش ارثیه ی چند میلیاردی مادرتونو که به شما رسیده به دست بیارن
اما چند سال بعد یسنا به خونه برمیگرده ..
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
آرزوی دست هایم.....🕊
#پارت_دهم
تمام تنم از شدت شوکی که بهم وارد شده بود میلرزید😭 پس تمام اون بی توجهیاـ.. بی احترامیا....سیلی ها....بخاطر این بود ...
نگاهش کردم😢 خودمو جمع و جور کردمو گفتم :
اص.....اصلا....از کجا معلوم که شما راست بگید؟😑
یه پوشه جلوم گذاشت گفت :
این تمام اسنادیه که ثابت میکنه حرفام راسته...😞
دستام میلرزید ....اسناد رو برداشتم و گفتم:
م.....من .....واقعا .....الان حالم خوب نیست ....لطفا ادامه حرفاتونو بزارید برای بعدا😔
_باشه برای هر موقع که گفتین
از روی صندلی بلند شدم و با بغض گفتم:
خدانگهدار😞
از محوطه خفقان آور کافی شاپ خارج شدم و به اشکام اجازه باریدن دادم 😭
حالم داغون بود
سرم داشت منفجر میشد ....
خدایا ....این بار برای من خیلی سنگینه😭
صدای غرش اسمون و بعد قطرات ریز و درشتی که روی زمین میریخت نشون میداد اسمون هم دلش پره....
شاید....شاید...اونم بخاطر شنیدن این حرفا توان نداشته و کم اورده😔😭
بعد از ساعتها قدم زدن با همون حال به خونه برگشتم
بدون توجه به کسی وارد اتاقم شدم در رو قفل کردم
لباسامو عوض کردم ....و سریع سراغ اون اسناد رفتم .....همرو در آوردم تک تکشونو با دقت میخوندم.....قلبم هر لحظه بیشتر درد میگرفت💔
و در اخر عکسی دیدم ....که دیوونم کرد😔
عکس زنی بود شبیه به من خیلی شبیه
همون چشما ...همون صورت ....پس،تمام این زیبایی رو مدیون مادرمم😭
ما....در😞
چه واژه ی زیبایی .....کاش منم مثل همه طعم وجود مادر رو چشیده بودم .....کاش😔
کاش میشد سرم رو روی پاهاش میزاشتم و موهام مسیر گذر دستهاش میشد.....بابا... بابا تو به مادرمم رحم نکردی😭 به همسرت😭بابااااا.....
🌸شهاب🌸
با صدای حاجی،به خودم اومدم
_همه چیزو بهش گفتی؟؟
_بله حاجی
_عکس،العملش چی بود؟
_داغون شد 😔
_شهاب مراقبش باش اون تمام زندگیه سعیده .....
_روی چشمم حاجی
#ادامه_دارد
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
گفتند ...
خبر رسیده باران داریم ؛
باز از طرف دمشق مهمان داریم ...
🔺پیڪر مطهر #شهيد_مدافع_حرم «علی سلطان مرادی » بعد از گذشت چهـار سال از زمان شهادت شناسـایی و به آغوش میهن بازگشت .
#مراسم_وداع
با پیڪر پاڪ و مطهـر
#شهید_علی_سلطان_مرادی
جمعه 26 مرداد ساعت 10 صبح
معراج شهدای تهران
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
303442f8e4926570012dae6778f2da7e8e35a2e3.mp3
2.39M
🌸مداحی بسیار زیبا و دلنشین به مناسبت شب جمعه ،شب زیارتی سید وسالار شهیدان...
🌹گفتگوی جبرئیل با امام حسین علیه السلام....🌹
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین ....
@Shahadat_dahe_haftad
🌷🍃🕊🍃🌷
همیشه توی جیبش یه #زیارت_عاشورا داشت😊
کار هر #روزش بود ؛
بعد هر #نماز باید زیارت میخوند🌹
حتی اگه خسته بود
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد
شده بود تند میخوند ولی میخوند
همیشه بهش حسودیم میشد
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین علیه السلام
چی بود😭
#شهید_مدافع_حرم_علی_عابدینی 🕊🌺
#سالروز_ولادت
#یادش_با_صلوات
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
خاڪ پاے آزادگـــان ،
سُرمہ چشمان وطـــــن
سالـــــروز
ورود ازادگـــــان ...🌹
#سید_آزادگان_شهیـد_ابوترابـی 🕊
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
.🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
😔 چندگاهیست وقتی میگویم :
«و فی کل الساعة»
دلم می سوزد که همه ساعاتم
ازآن تو نیست.😔
وقتی می گویم:
«ولیا و حافظا»
احساس می کنم که سرپرستم، امامم کنار من ایستاده و قطره های اشکم را به نظاره نشسته است.😔
وقتی می گویم:
«و قائدا وناصرا»
به یاد پیروزی لشکرت، در میان گریه لبخند بر لبم نقش می بندد.😔
وقتی می گویم:
«و دلیلا و عینا»
یقین دارم که تو راهنما و ناظر اعمال منی.😔
وقتی می گویم:
«حتی تسکنه أرضک طوعا»
یقین دارم که روزی حکومت تو بر زمین گسترده می شود و همگی شاهد مدینه فاضله ات خواهیم بود.🍃
💐ان شاء الله💐
وقتی می گویم:
«و تمتعه فیها طویلا»
به حال آنانی که در زمان طولانی حکومت شیرین تو طعم عدالت را
می چشند غبطه می خورم و..
چندگاهیست دعای فرج را چندبار می خوانم !!!!
💐تا هم با آمدن نامت دلم بلرزد،!!
هم اشکم بریزد،!!
هم در جست و جویت باشم،!!
هم سرپرستم باشی،!!💔💔
💐هم به حال مردمان عصر ظهور غبطه بخورم. وهم احساس کنم خدا در
نزدیکی من است.....!!!!!
و باز هم از ته دل مخلصانه
می گویم :
'' اللهم عجل لولیک الفرج ''
وواقعا چه زیبا میشود دقیقه ای ازساعات خود رابرای مهدی فاطمه درنظربگیریم
🌷🌷🌷🌷
🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
مهدی جان عج اربابم
▪️چه جاهلند کسانی که فکر میکنند
بدون تو گره از کار بشر وا خواهد شد
▫️و عاقل اند کسانی که فهمیده اند
تا نیایی گره از کار بشر وا نخواهد شد
♦️یا صاحب الزمان به حق مادرت حضرت زهرا و عمه ات حضرت زینب العجل...
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌷 #طنز_جبهه
💠طبابت در جبهه
🔸كسی #جرأت داشت بگوید من مریضم، همه ماشاءالله #دكتر بودند. آن هم از آن فوق تخصص هایش!😘
🔹می ریختند سرش😅یكی فشار خونش را می گرفت، البته با دندان😁 دیگری نبضش را بررسی می كرد، البته با #نیشگون😮..😀همه بدنش رو می كندند، قیمه قیمه اش می كردند.
🔸بعد اظهار نظر می شد كه مثلا فشار خونش بالاست یا چربی خون دارد، آنوقت بود كه #نسخه می پیچیدند.😉
🔹پتو را بیاورید. 😰..😂
بیاندازید سرش، با مشت و لگد هر چه #محكمتر خوب مشت و مالش بدهید، بعد آب سرد بیاورید، یقه پیراهنش را باز كنید، #بلایی به سرش می آوردند كه اگر رو به قبله هم بود صدای #مریضیَش را در نیاورد😂😂
#لبخند_بزن_بسیجی😁
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣